پنج عادت که ایلان ماسک را تبدیل به یک مبتکر کرد

30 خرداد 1399 - 6:10
مدیریت شخصی - پنج عادت که ایلان ماسک را تبدیل به یک مبتکر کرد
پنج عادت که ایلان ماسک را تبدیل به یک مبتکر کرد
امتیاز مطلب: 99%

شاید بشود گفت امروزه ایلان ماسک یکی از محترم‌ترین و محبوب‌ترین میلیاردرها است. با رونمایی از مدل 3 اخیر تسلا، او هنوز هم مهم است. بگذارید نگاهی به شیوه‌ای که ماسک با استفاده از آن توانسته است از گروهی از نخبگان پیش بیافتد بیاندازیم. هر روز تنها 24 ساعت دارد و نمی‌توانید حتی یک ثانیه‌ی اضافی از آن بیرون بکشید. با این حال برخی افراد توانسته‌اند آنقدر مولد و مبتکر باشند که در سنی که برخی از ما هنوز برای بیرون کشیدن گلیم خود از آب در حال تقلا هستیم، به میلیاردر تبدیل شوند. حتی بین میلیاردرها، بعضی‌ها از دیگران شاخص‌تر هستند و همه جا دل تحسین‌کنندگان را به دست آورده‌اند. در ادامه با یوکن همراه باشید.

1. او جوری کتاب می‌خواند که بعضی‌ها تلوزیون تماشا می‌کنند.

مثل بوفت که مدعی است روزی 500 صفحه کتاب می‌خواند، ماسک هم تعریف خوره‌ی کتاب است. او وقتی در مدرسه‌ی ابتدایی بوده است روزی ده ساعت مطالعه می‌کرده است، هرچه که در کتابخانه بوده، حتی دایره‌المعارف بریتانیکا، او دوره‌ی بیسیک شش ماهه را تنها در سه روز گذرانده است.

اگر علاقمند بودید، این فهرستی از برخی از کتاب‌های مورد علاقه‌ی او است.

2. او سرسختانه به دنبال علاقه‌ی خود است

اگر عادت سالم مطالعه‌ی به اندازه‌ی کافی گویا نیست، باید گفت ماسک حقیقتاً به یادگیری هدایت شده توسط خود معتقد است. در سن 12 سالگی، او از مهارت‌های بیسیک خود استفاده کرد و یک بازی رایانه‌ای ساخت. او این بازی را به مبلغ 500 دلار به پی‌سی اند آفیس تکنولوژی فروخت. ماسک همزمان در رشته‌های فیزیک و اقتصاد تحصیل کرد و سپس همزمان در تحقیق روی فراخازن‌ها و شرکت‌‌های بازی‌های رایانه‌ای کارآموزی می‌کرد.

امروزه ارزش او 14.5 میلیارد دلار است و کسب و کارهایی را می‌گرداند که به نظر هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، به جز یک ارتباط واضح. ماسک حقیقتاً به آن‌ها علاقه دارد. جای تعجب ندارد که او منبع الهام اصلی برای شخصیت آیرون من با بازی رابرت داونی جونیور بوده است.

3. او خوش‌بینی خستگی‌ناپذیر و با استقامت است

اگرچه دو خصوصیت اول در خصوص بسیاری افراد موفق هم صدق می‌کنند، ماسک یک برگ برنده دارد. او روحیه‌ای دارد که به شدت به نیمه‌ی پر لیوان معتقد است. پروفایل او در سایت فوربز به خوبی با وصف کردن شرکت‌های به عنوان شرکت‌های فناوری فرستادن چیزها به ماه این امر را توضیح می‌دهد. به جز این که ماسک به آن‌ها چنین نگاهی ندارد.

راز ابتکار او در اشتیاق او نهفته است. او فردی است که با پدری بزرگ شده است که به او آزار احساسی می‌رسانده است و یک بار چنان قربانی قلدری می‌شود و کتک می‌خورد که مجبور می‌شود به بیمارستان برود. «اگر صبح بیدار شی و فکر کنی که آینده بهتر خواهد بود، آن روز روز خوبی است، در غیر این صورت نه».

ماسک حقیقتاً بر این باور است که کاری که می‌کند به نفع جهان است و تغییری مثبت ایجاد می‌کند. در حقیقت او آنقدر به پروژه‌ی اسپیس‌اکس ایمان دارد که دو پوستر بزرگ در اتاقش نصب کرده است، سناریوهای قبل و بعد از مریخ و اینکه پس از کلونی‌‌سازی سیاره،‌ مریخ چه شکلی خواهد داشت. «من می‌خواهم روی مریخ بمیرم، اما نه بخاطر فرود آمدن».

4. با این وجود او هنوز باور دارد که شکست یک گزینه است

افراد بی‌شماری (برخی از آنان متخصصان بسیار ورزیده) به ماسک گفتند که ایده‌ی او احمقانه‌ و محکوم به شکست است. با این وجود ماسک تمام آن‌ها را نادیده گرفت و کارها را آنطور که می‌خواست انجام داد.

البته برخی از ایده‌های او هرگز پا نگرفتند. اما بسیاری دیگر موفق شدند و سرمایه‌گذاران و مشتریان را مبهوت کردند. «شکست یک گزینه است. اگر شکست نمی‌خورید، یعنی به اندازه‌ی کافی مبتکر نیستید». یا به عبارت دیگر «جهت‌گیری زیادی نسبت به ریسک کردن وجود دارد، همه سعی دارند تا مراقبت از خودشان را به حداکثر برسانند».

5. او واقعا می‌داند چطور خوش بگذارند

نویسنده‌ی نشریه‌ی بیزنس‌ویک، اشلی ونس کتابی درباره‌ی ماسک نوشته است به نام ایلان ماسک: تسلا، اسپیس‌اکس و سفری به سوی آینده‌ی فوق‌العاده و در این کتاب اطلاعات جالبی درباره‌ی زندگی خصوصی او آشکار شده است. خصوصاً اینکه او چقدر آدم خوش‌گذرانی است.

برخی از جالب‌ترین این اطلاعات عبارتند از:

  • او هزینه‌ی دانشگاه خود در اونتاریو را با تبدیل کردن خانه‌ی دانشجویی خود به یک کلوب‌شبانه با مدیریت خوب پرداخت کرده است.
  • او برای جشن تولد 30 سالگی خود یک قلعه‌ی انگلیسی را برای 20 نفر مهمان اجاره کرد و تا 6 صبح آن‌‌جا قایم موشک بازی کردند.
  • یک مهمانی با لباس‌های خاص در ونیز (البته) برگزار کرد و در آن با لباس یک شوالیه ظاهر شد. او سپس با   یک چتر با یک دارث‌ویدر کوچک دوئل کرد.

جدا از مهمانی گرفتن، ماسک همینطور می‌داند که چطور به طور کلی هم خوش بگذارند:

  • بعد از فروختن اولین بازی رایانه‌ای خود به عنوان یک نوجوان در آفریقای جنوبی یک مغازه‌ی آرکید و بازی‌های رایانه‌ای راه انداخت.
  • او یک مک‌لارن F1 بیمه‌نشده را هنگام حرکات نمایشی در سند هیل رود هنگامی که به یک جلسه با سرمایه‌گذاران می‌رفت چپ کرد و مجبور شد کنار جاده ماشین بگیرد. این ماشین اسپورت یک میلیون دلار قیمت داشت.
  • او در دفتر اسپیس‌اکس یک ترن هوایی خواهد ساخت، چون چرا که نه.

نیازی نیست دکترا داشته باشید تا یک پیشگام باشید

پیش از آنکه او پی‌پَل را بفروشد و تبدیل به مبتکر مولتی‌میلیونری که همه دوستش دارند شود، ماسک تصمیم گرفت که به ادامه‌ی تحصیل شانسی دهد. او در یک برنامه‌ی دکترا در دانشگاه استنفورد ثبت نام کرد و تنها پس از دو روز انصراف داد. همین برای اینکه متوجه بشود چیز زیادی نیست که بتواند در کلاس یاد بگیرد و خودش از پس یادگیری آن برنیاید.

 اکثر ما اگر آنقدر خوش‌شانس و با استعداد بودیم که در یک برنامه‌ی دکترا در استنفورد قبول شویم، احتمالاً‌ ادامه می‌دادیم. ماسک این کار را انجام نداد چون از قبل مهارت‌هایی که برای موفقیت نیاز داشت را به دست آورده بود. او مثل لیزر روی علاقمندی‌های خود متمرکز شده بود، به شدت کنجکاو، به طرز خستگی ناپذیری خوشبین و بدون ترس از شکست.

 

منبع: Entrepreneur

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

2020-06-15 14:15:03
دسته بندی ها