شغلی که با آن احساس خوشبختی نمیکنید را ترک کنید، رویاها و اشتیاقهای خود را دنبال کرده و از زندگی کمال استفاده را ببرید؛ برای رسیدن به این هدف با یوکن همراه باشید.
این موارد به ظاهر کلیشهای، توصیههایی هستند که اغلب در وبسایتهای انگیزشی و الهام بخش مشاهده میکنید؛ اینگونه نیست؟
آیا دلیل تکرار آنها را میدانید؟ تمام این توصیههای تکراری دلیل خاصی دارند؛ اغلب به این دلیل که این توصیهها برای بهبود زندگی و بهبود رشد شخصی شما ارزشمند هستند، مورد تأکید قرار میگیرند.
درحالی که ما نیز از اینکه شما شغل خود رها کرده و به دنبال رویاهای خود بروید دفاع میکنیم، برخی مسئولیتیهایی نیز وجود دارند که باید از آنها آگاهی داشته باشید؛ ما نمیخواهیم که شما دست به کار نادرستی بزنید. برای ترک کردن شغل خود باید:
- به مقدار 3 الی 6ماه برای هزینههای احتمالی و اورژانسی پول کنار بگذارید.
- احتمال اینکه شغلتان شما را به رویایتان متصل کند را در نظر داشته باشید.
- از همین حالا، به رویای خود به صورت عینی نگاه کنید و ببینید که چگونه میتوانید رویای خود را به یک منبع پایدار درآمد تبدیل کنید.
بعد از انجام توصیههای ما اگر از ترک شغلتان و رفتن به دنبال رویاهایتان اطمینان دارید، در اینجا میخواهیم به هفت دلیل برای وادار کردن شما و انگیزه دادن به شما برای این جهش بزرگ اشاره کنیم.
1. شما زندگی خود را کنترل میکنید
رویای خود را بسازید یا شخص دیگری شما را استخدام میکند تا رویای او را بسازید.
وقتی که در نهایت شغل خود را رها میکنید دیگر هیچ مدیری، مقررات شرکتی و یا هیچ محدودیت کاری برای شما وجود ندارند؛ تنها آزادی برای تعقیب رویایی که کاملا مشتاق آن هستید، وجود دارد. اغلب اوقات، ممکن است کار رویایی شما اصلا وجود نداشته باشد، بنابراین شما خودتان باید آن کار را ایجاد کنید.
2. شما برای رشد حس مسئولیتپذیری خود فرصت بیشتری خواهید داشت
از آنجا که شما قصد دارید رئیس خودتان باشید، باید کاملا مسئولیت آنچه برای سرنوشتتان اتفاق میافتد را به عهده بگیرید. بنابراین، شما برای انجام فعالیتهای مربوط به کار رویایی خود بیشتر درگیر خواهید بود. با این کار شما یاد میگیرید که در کارهای خود مصمم بوده، پول خود را افزایش داده، خود را بالا کشیده و مسئولیت تصمیمگیریهای خود را به عهده بگیرید و پاسخگوی آنها باشید.
3. احساس رضایت زمانی به شما دست میدهد که کاری را که عاشقش هستید انجام دهید
درست همانند خوشبختی که با تبدیل شدن به شخصی که دوست دارید باشید، ایجاد میشود؛ احساس رضایت نیز تنها از طریق اشتیاق شما به کاری که انجام میدهید، حاصل میشود. احساس رضایت فقط به جنبه مادی محدود نیست؛ بلکه میتواند همان احساس رضایت و سعادتمندی از تغییر دنیا به شیوه خودتان نیز باشد.
4. سخنان بیهوده و ناامید کننده را فراموش کنید؛ شما هرروز بیشتر از دیروز قدرت میگیرید
شما به دلیل عاشق کاری بودن اشتیاق دارید که کارهای بزرگی انجام دهید. دیگر وقت خود را برای راضی نگهداشتن رئیستان هدر ندهید، وقت خود را سر کنار آمدن با همکاران بدجنس هدر ندهید و همچنین وقت خود را برای گزارشانی که هرگز خوانده نمیشوند نیز هدر ندهید، تنها برای انجام کاری که برای شما اهمیت دارد، یک توانمندسازی خالص داشته باشید.
5. از اما و اگرها رهایی پیدا میکنید
بدون هیچگونه تأسفی در پایان، شما برای انجام کارها و رفتن به دنبال رویاهایی که میتوانستید با خروج از کارتان به آنها دستیابید، احساس ناراحتی و افسردگی نخواهید کرد. شما با عواقب کارتان زندگی کرده و در حال حاضر از این تجربه لذت میبرید.
همانند اشخاصی که از این جهش بیش از حد ترسیدند یا اینکه در انجام آن موفق نبودهاند، نباشید؛ اگر این انتخاب، انتخاب درستی باشد، موفق خواهید شد.
6. شما مهارت نوآوری و خلاقیت خود را افزایش خواهید داد
ترک شغل و به دنبال اشتیاق رفتن از قبیل شروع کسب و کار خود، نوشتن کتاب یا تأسیس یک فروشگاه، تمام حسابهای بانکی و ذخایر احساسی شما را خالی خواهد کرد؛ با این وجود چگونه میتوانید با مشکلات مقابله کرده و به جلو حرکت کنید؟ شما باید از هر چیزی که دارید استفاده کرده و بر خود تکیه کنید.
7. شما در طول زمان موفق و مستقل میشوید
شما در یک شب موفق نخواهید شد، اما یک شب موفق خواهید شد. این جهش بزرگ را انجام دهید، هر کاری که میتوانید را انجام داده و محدودیتهای خود را کمتر کنید. موفقیت به معنی این است که هرروز که بیدار میشوید کاری را که دوست دارید انجام داده، با افرادی که دوستشان دارید وقت گذرانده و به دیگران برای رسیدن به این هدف کمک کنید.
زندگی خود را خودتان در دست بگیرید یا دیگران زندگی شمارا در دست میگیرند.
منبع: Lifehack
برای من زندگی فعلی خودم و مردم کشورم مهم است و نه آینده موهومی که مسئولین وعده می دهند و البته در پناه یک زندگی خوب و رفاه نسبی است که بعد از آن پیروزی اسلام بر قدرتهای مستکبر را میتوان متصور شد والاّ فردی که در زندگی شخصی خودش هزارویک مشکل دارد و نمی تواند از پسشان بربیاید چگونه میتواند برای جامعه و اسلام مفید واقع گردد؟..بنظرم هر انسانی برای مدت زمان محدودی در این دنیا زندگی می کند و دراین مدت زمان محدود باید حداکثر بهره را از زندگی ای که بعنوان موهبتی الهی به او عطاشده ببرد و بنظرم نباید حقوق ابتدایی و مسلّم او توسط هیچ فرد دیگری تضییع گردد ... من متولد 55 هستم و اکنون که 41 سال دارم و زندگی فعلی خودم را با 41 سالگی پدرم مقایسه میکنم متوجه میشوم که من الآن در مقایسه با پدرم اصلا زندگی نمی کنم و مردم در دهه های گذشته در سطح عالی تری از زندگی از لحاظ کیفی و کمی بسر می بردند . اما علت آن چیست باید ریشه یابی شود و حتما یک جای کار میلنگد و یه جایی حقوق ما مردم را یکسری دارن چپاول میکنند که اثرمخربش رو در زندگی عادی مردم داریم می بینیم . ایران کشور غنی ای است و کشور فقیری نیست که مردم آن در سطح کشورهای آفریقای مرکزی و اریتره و ماداگاسکارو گینه و موزامبیک و ... زندگی کنند ...
متن بالا متعلق به جوامع خارج از ایران است و متناسب با جامعه ایران نیست . زیرا در ایران با اقتصاد نامطئن و پرتلاطم که در آن هر فعالیت اقتصادی با ریسک فراوان همراه است روبرو هستیم و البته دولت نیز با عدم حمایت از تولید و قاچاق بی رویه کالا و تشدید قوانین مالیاتی و عوارض امکان هرگونه فعالیت اقتصادی و تولیدی را از هرکسی که فکر اینکار به مغزش خطور کند سلب می نماید ؟ بیایید واقع بین باشیم . در داخل کشور ما در عمل آنچه که در جامعه شاهد آن هستیم این است که خودم و بسیاری از دوستان و آشنایان اگر نگویم صد درصد ، نودو نه درصد به هیچ وجه رضایت شغلی از کارشان ندارند .( چه دولتی و چه آزاد و خصوصی و شرکتی..) علت آنهم مشخص است . شاغلان دولتی بعلت حقوق بسیار کم که کفاف معیشت عادی را نمی دهد و فشارکاری و روانی بالا و تضییع حقوق کاری و اجتماعی و عدم رعایت حقوق اجتماعی و کاری از سوی بالادستی ها و شاغلان خصوصی بعلت عدم جذب مشتری و فشارهای مالیاتی دولت و قاچاق کالا از سوی دولت که باعث میشود هزینه تمام شده محصولاتشان بالا رفته و درنتیجه مشتری نداشته باشند ... در مورد خودم آنچه از ابتدای تولد تاکنون شاهد آن بودم این است که اینجانب از زمان نوجوانی دغدغه اشتغال را داشتم و تا بحال که 41 سال سن دارم و هنوز بیکارم حداقل 23 سال است که دنبال کارمناسب می گردم و از آنجایی که درسال 73 دیپلم ریاضی فیزیک را با معدل خوب گرفتم و در سال 77 لیسانس نرم افزار و در سال 83 فوق لیسانس هوش مصنوعی و رباتیک و در سال 88 فوق لیسانس فناوری اطلاعات گرایش شبکه های کامپیوتری را گرفتم و دارای 134 طرح تولیدی و صنعتی واساسنامه و 4 اختراع ثبت شده و 11 مقاله بین المللی در زمینه هوش مصنوعی و 4 مقاله بین المللی در زمینه شبکه های حسگر بیسیم هستم و همچنین دارای صدها محصولات تولیدی سخت افزاری و نرم افزاری در زمینه های مختلف می باشم اما همچنان بیکار بوده و خانواده اینجانب با مشکلات معیشتی و اجاره مسکن روبرو هستند و چند هزار فارغ التحصیل رشته های فنی مهندسی را میشناسم و با آنها ارتباط دارم که همه آنها دارای مشکل بیکاری و مشکلات مشابهی هستند و این موضوع در هیچ جای دنیا و در فقیرترین کشورهای دنیا مانند کشورهای آفریقای مرکزی و نیجریه و موزامبیک و... به این شدت وجود ندارد و آنها مشکل اشتغال قشر تحصیل کرده ملت خود را حل کرده اند ....