کندس سیوگرن سرپرست وامهای جایگزین در Marqeta و شریک مدیریتی CXO Solutions، یک شرکت مشاوره مدیریت است. او جزئیات مصاحبه خود با کری اسمیت، کارآفرین موفق و نحوهی موفقیت شرکتهایش را با ما به اشتراک میگذارد. اگر میخواهید بیشتر درباره راز موفقیت او بدانید با یوکن همراه شوید.
جالب است بدانید کری اسمیت هرگز از مدرسه کسب و کار فارغالتحصیل نشد. او فقط سه کتاب در زمینه کسب و کار خوانده است که حتی اسمشان را هم به خاطر نمیآورد و فقط هنگام انجام تحقیقات در مورد محصول جدید، مجلههای کسب و کار را میخوانده است. با این حال، جدیدترین کسب و کار خود را 500 میلیون دلار فروخته است.
پس از فارغالتحصیلی از رشتهی اقتصاد و بیرون آمدن از دانشگاه کسب و کار، اسمیت اولین کسب و کار خود را در سال 1981 آغاز کرد. شرکت Sprinkool شرکتی بود که سقفهای صنعتی آبپاش نصب میکرد تا آبهای زیر آن را خنک کند. تا بیست سال بعد، او از کارخانهها و انبارها در سراسر کشور بازدید میکرد تا سرانجام توانست یک ایدهی بهتر را برای خنک کردن مطرح کند. بنابراین، در سال 1999، Sprinkool را به فروش گذاشت و از درآمد حاصل از آن برای شروع کسب و کاری دیگر استفاده کرد.
اسمیت در یک مصاحبه تلفنی گفت: «ما این شرکت را از شش نفر به هزار نفر توسعه دادیم. ما مجبور بودیم برای ماندن در کسب و کارمان پول دربیاوریم، اما هدف ما از این کسب و کار پول درآوردن نبود.»
اسمیت هر کدام از کارمندان شرکتش را به عنوان یکی از اعضای خانوادهاش میبیند؛ «ما خانواده نیستیم، اما به هم مرتبط هستیم. هنگامی که همسر یکی از کارمندانی که خود را بیمه عمر نکرده بود جانش را از دست داد، ما 10،000 دلار بهعنوان کمکهزینه مراسم خاکسپاری برای او جمع کردیم و به او پرداختیم آن هم در زمانی که 33 میلیون دلار درآمد با 150 نفر کارمند داشتیم. حتی زمانی که درآمدمان 10 درصد کاهش پیدا کرد هم من نگذاشتم کسی برکنار شود. اما پس از آن، زمانی که رکود اقتصادی در نیمه اول سال 2009 به پایان رسید، ما آماده بودیم که پیشرفت کنیم و در مدت نسبتاً کوتاهی درآمدمان از 33 میلیون دلار به 265 میلیون دلار افزایش یافت.»
اما او چطور این کار را انجام داد؟ شما از رویکرد او شگفت زده خواهید شد؛ روشی که او آن را The Kitchen میخواند.
The Kitchen یک مدل تجاری بود که اسمیت در شرکت خود تأسیس کرده بود تا به کمک آن اطمینان پیدا کند که این شرکت خارج از تجارت اصلی خود به نوآوری ست پیدا کند. The Kitchen یک تیم تحقیق و توسعه بود که ایدههایی را در مورد موضوعات مختلف اجرا میکرد. به عنوان مثال، آنها یک بار با استفاده از فنها و چراغهای UV از بین بردن پخش بیماری سل در بیمارستانها در رواندا و هائیتی را مورد بررسی قرار دادند.
«تیمی که شرکت را به آنها فروختم به من اجازه دارند که تنها یک بخش از کسبوکارم را برای خود بردارم. من هم The Kitchen را به وجود آوردم؛ تیمی متشکل از هفت و مرد یک زن، که نیمی از آنها مهندس و نیمی دیگر متخصص در امور مالی و کسبوکار بودند و بین 21 تا 31 سال سن داشتند.
اسمیت در حال حاضر یک شرکت جدید از شرکت The Kitchen را تشکیل داده است؛ جایی که افراد تیمش ایدههای تجاری منحصربهفرد مانند آبزیپروری، ساخت و ساز مدولار و... را بررسی میکنند. اسمیت، یک مدل انگیزشی حقوق ارزش افزوده را به کار میگیرد؛ در این مدل هر فرد هم از سهام The Kitchen سهم دارد و هم در کسب و کاری که خودش میخواهد بسازد.
«من به شفافسازی در کار اعتقاد زیادی دارم. اگر مشکلی داشته باشم، به همه میگویم آن مشکل چیست و هنگامی که شرکت به خوبی کار میکند هم به همه پاداش میدهم. قدردانی از سهامداران هم برایم خیلی مهم است. زمانی که شرکتم را در ماه دسامبر فروختم، برای 150 کارمند چک 50 میلیون دلاری نوشتم. اگر شما فردی باهوش و باانگیزه هستید پس سزاوار بهترینها هستید. لزوما پول درآوردن همهی هدف کسب و کار ما نیست بلکه آموزش به تیم برای ساخت شرکتها و کسبوکارهای جدید است. اینکه در The Kitchen بماند یا آن را ترک کند واقعا مهم نیست. مهم این است که تا زمانی که در شرکت کار میکند بهترینش را انجام دهد.
اسمیت در جواب این سؤال که چه توصیههایی برای «نوآوران» دارید، سریعاً این چهار مورد را توصیه کرد:
1. بازار خود را بشناسید
اطلاع داشتن از چهارچوب کسب و کاری که راه انداختهاید برای موفقیت در آن کافی نیست. علاوه بر آگاهی داشتن از چهارچوب کسب و کارتان باید درک درستی از بازار آن هم داشته باشید. هر چقدر هم که ایدهتان خوب باشد اگر مشتریان موافق آن نباشد از کسبوکارتان سودی نصیبتان نخواهد شد.
2. بیش از حد درگیر پول و سودآوری نباشید
واگذاری نیمی از سهام کسب وکارتان به افراد بیلیاقت صرفا برای سودآوری به معنای رسیدن به موفقیت نیست. پایهگذاری صحیح و اصولی بسیار مهم است و به شما میآموزد به جزئیات کار از همان ابتدا توجه و به بهترین شکل آنها را پایهگذاری کنید. مردم بیش از آنچه باید روی پول تمرکز میکنند. آنها پول و ثروت را برای این میخواهند که بتوانند هر زمان که اراده کردند یک سفر مجلل و باشکوه به سواحل غرب داشته باشند. رسیدن به پول و سودآوری کسب و کار برای من به معنای رسیدن به موفقیت نیست بلکه لذت بردن از کاری که انجام میدهم برایم به معنای کسب موفقیت است.
3. از اعطای نمایندگی فروش اجتناب کنید
هر چه بیشتر از واسطهها دور بمانید و مستقیما با مشتریانتان در تماس باشید بهتر است. به نظر من بدترین کاری که میتوان انجام داد فروش محصولات از طریق آمازون یا والمارت است.
4. همزمان با پیشرفت به دیگران هم تکیه کنید
این را بدانید که نمیتوانید به تنهایی یک کسب و کار موفق و بزرگ بسازید. افراد سن بالا با تجربه کاری زیاد هم استخدام نکنید چون اگر آنها عقل سلیم داشتند ابتدا هر چه زودتر خودشان را بازنشسته میکردند. اگر یک فارغالتحصیل جوان و تازهکار را استخدام کنید، به او کمی آموزش دهید و کمی هم موقعیت و فضای کاری در اختیارش قرار دهید کارهایی برایتان انجام میدهد که شگفتزده خواهید شد.
وقتی از اسمیت پرسیدم مرحلهی بعدی برای The Kitchen چیست خندید و گفت: «ما به آستین نقل مکان میکنیم. اولین سؤال من از تیم این بود؛ «کجا باید برویم؟» و آنها آستین را انتخاب کردند، پس آستین جایی است که ما خواهیم رفت.
منبع: entrepreneur