خیلیها استیو جابز را فردی باهوش و مدبر میدانند که به هر آنچه میخواهد میرسد. اما حقیقت این است، استیو جابز برای رسیدن به اهدافش چند تکنیک ساده را دنبال میکند که شما هم میتوانید در زندگیتان به کار ببندید. با یوکن همراه باشید.
استیو جابز برای اینکه اپل و پیکسار را به موفقیت برساند، با چالشهای زیادی همراه بود. او برای اینکه حقیقت را بسازد، مردم را متقاعد میکرد که باورهای شخصیاش را به عنوان حقیقت بپذیرند؛ در واقع با همین روش بود که استیو جابز توانست کسب و کارهایش را سرپا نگه دارد.
او برای اطمینان از موفقیت خود خصوصا در هنگام دیدار با مدیران قدرتمندترین شرکتهای دنیا، مجموعهای از تکنیکها را به کار میبرد که کمتر کسی از آنها اطلاع دارد. اکنون چند تکنیک موفقیت استیو جابز را معرفی میکنیم که با استفاده از آنها میتوانید به هر آنچه از زندگی و شغل خود میخواهید برسید.
1. احساسات را از یاد نبرید؛ نمایش قدرتمندانه احساسات همه را تحت تاثیر قرار میدهد
استیو جابز بر نمایش احساسات تاکید داشت و معتقد بود به نمایش گذاشتن احساسات باید رویکرد اصلی شما در موقعیتهای مختلف باشد. اگر میخواهید خدمت یا محصولی را در اختیار مخاطبانتان قرار دهید باید آنها را ترغیب به خرید کنید.
پیش از اینکه کمپانی اپل در سال 2001 میلادی آیتونز را عرضه کند، استیو جابز با دهها موسیقیدان ملاقات کرد تا آنها را با برنامه آیتونز آشنا کند. یکی از این افراد، وینتون مارسالیس درامر بزرگ بود. او میگوید جابز به مدت دو ساعت با من صحبت کرد.
مارسالیس درباره این ملاقات این چنین میگوید:
جابز بسیار پر انرژی و شاداب بود. بعد از مدت کوتاهی دیگر به کامپیوتر نگاه نمیکردم و جذب جابز شدم زیرا تحت تاثیر هیجان او قرار گرفته بودم.
جابز با همین روحیه باز و انرژی بالا ایدههایش را با تیم تبلیغاتی در میان میگذاشت تا مطمئن شود احساساتش در تمام تبلیغات تولیدی اپل وجود دارد؛ همین پشتکار و هیجان جابز باعث شد اپل به عنوان شرکتی فراتر از تولید کننده کامپیوتر شناخته شود.
2. بیرحمانه صادق باشید تا طرفداران بیشتری پیدا کنید
استیو جابز برای مدتی از اپل کناره گرفت اما دوباره در سال 1997 میلادی به اپل پیوست. هدف جابز این بود شرکت اپل را که به دلیل تنوع بدون توجیه محصولات و اهداف کوچک دچار مشکل شده بود را دوباره زنده کند.
جابز در اولین قدم، کارمندان ارشد اپل را در سالن اجتماعات شرکت دور هم جمع کرد. او با یک شلوارک و کفش ورزشی روی صحنه آمد و از حاضران آن جلسه خواست که بگویند چه مشکلی وجود دارد؟
پس از آن، همهمه و پاسخهای متفاوت از حاضران شنیده میشد، جابز از آنها خواست ساکت شوند و گفت مقصر محصولات هستند. اما مشکل آنها چیست؟
باز سر و صدا در سالن بالا گرفت. جابز با صدایی بلندتر گفت: محصولات اپل بد هستند و هیچ جذابیتی در آنها نیست.
تمام حاضران حرف او را تایید کردند زیرا جابز همیشه در حرفهایش صادق بود. جابز در صحبت با زندگینامهنویساش گفت:
به احساسات دیگران اهمیت میدهم اما اگر چیزی واقعا بد باشد، صادقانه این مساله را مطرح میکنم. این وظیفه من است که صادق باشم. من به خوبی میدانم درباره چه چیزی حرف میزنم و معمولا حق با من است. این فرهنگ بالایی است که در من وجود دارد. ما به طرز بیرحمانهای با هم صادق هستیم. دیگران این آزادی را دارند که درمورد من اظهار نظر کنند و من هم میتوانم همین کار را بکنم. این شعار من در اپل است: باید بیش از اندازه صادق باشید.
3. اگر سخت کار کنید بقیه به شما احترام میگذارند و احترام قدم اول برای رسیدن به خواستههایتان است
استیو جابز بسیار سختکوش و پر جنبوجوش بود. او در تعریف زندگینامه خود گفته بود در سال 1996 میلادی که برای دومین بار وارد اپل شد از 7 صبح تا 9 شب کار میکرد زیرا همزمان مدیریت پیکسار را هم به عهده داشت. او بدون خستگی تلاش میکرد و با اینکه به سنگ کلیه مبتلا بود اما در سخنرانیها حاضر میشود و همواره کارمندان را ترغیب میکرد بهترین محصولات را تولید کنند. او الهامبخش هر دو شرکت اپل و پیکسار بود و به خاطر سخت کوشی خود، مورد احترام همه بود.
4. با تعریف و تمجید از دیگران، توجه و حمایت آنها را بهدست آورید
هیچ تفاوتی ندارد شما برای دیگران کار کنید یا آنها برای شما کار کنند، زیرا آنها به دنبال دریافت تایید برای کارهایشان هستند؛ به همین دلیل خیلی خوب، به محبت دیگران واکنش نشان میدهند.
استیو جابز در هر زمانی که میتوانست از دیگران تعریف و تمجید میکرد و علاقه زیادی به این کار داشت. به همین خاطر افرادی چون آملیو و اسکالی (مدیران عامل سابق اپل) اینطور برداشت میکردند که چون جابز از آنها تعریف میکند یعنی مورد احترام او هستند و کارشان را تایید میکند. این همان تاثیری است که جابز با تعریف و تمجید روی دیگران میگذاشت. جابز با این کار نه تنها توجه افراد را بهدست میآورد، بلکه خود را در نظر افرادی که مورد علاقهاش نبودند هم جذاب نشان میداد.
5. نشان دهید تمام ایدهها متعلق به شماست و اگر موضعتان را تغییر دهید با تمام قوا از ایدههای جدید عقب میمانید
استیو جابز هم اشتباه میکرد اما بهراحتی همه را قانع میکرد. او چطور این کار را انجام میداد؟ او قاطعانه روی موضع خود پافشاری میکرد و اگر ایدهی شما بهتر بود به هیچ عنوان این مساله را نمیپذیرفت. او موضع شما را با خود مقایسه میکرد و با این کار توازنتان را بههم میزد.
وقتی حرف تعجبآوری میزد به این معنا نبود که فردا هم همین نظر را داشته باشد. اگر ایدهای مطرح میکردید معمولا آن را احمقانه میخواند اما بعد از مدتی اگر آن ایده را دوست میداشت، مثلا یک هفته بعد، به سراغتان میآمد و همان ایده را به شما ارائه میداد؛ گویی از ذهن خودش تراوش کرده است.
وقتی مدیران اپل تصمیم گرفتند فروشگاههای اختصاصی خود را راهاندازی کنند، ران جانسون معاونت ارشد فروش این شرکت به استیو جابز پیشنهاد کرد بخشی تحت نام Genius Bar در این فروشگاه ه در نظر بگیرد که همان بخش پشتیبانی بود. اما جابز این پیشنهاد را احمقانه دانست و دلیلش هم این بود که نمیتوان این افراد را نابغه خواند. اما تنها بعد از یک روز به ران جانسون اعلام کرد نام تجاری Genius Bar را ثبت کند.
6. سریع و قاطعانه تصمیم بگیرید، بعدا میتوانید آن را تغییر دهید
وقتی صحبت از تولید محصولات جدید به میان میآید، اپل توجهی به مطالعه، تحقیق و پژوهشهای مختلف نداشت. همچنین بهندرت پیش میآید که یک تصمیم گیری بزرگ چند ماه به طول انجامد.
در زمان تولید اولین آیمکها، جابز به سرعت تصمیم گرفت این کامپیوترهای جدید را در رنگبندی مختلف وارد بازار کند.
جانی آیو، طراح ارشد کمپانی اپل میگوید:
در اغلب مواقع که تصمیمگیری چندین ماه طول میکشید، استیو جابز این کار را در نیم ساعت انجام میداد.
در مورد کامپیوتر جدید نیز جان رابینستین مهندس آیمک سعی کرد جابز را متقاعد کند که آیمک را با سیدی-رام عرضه کند اما جابز این پیشنهاد را نپذیرفت و آن را اشتباه دانست. رایت کردن موزیک روی سیدی تنها از طریق همان سیدی-رامها انجام میشد، در حالیکه هر روز علاقه و تمایل کاربران به این تکنولوژی بیشتر میشد سری اول آیمکها عقبتر از گرایش کاربران بودند. اما از آنجا که جابز در تصمیمگیری خود سریع عمل میکرد نسل اول آیمکها به موقع وارد بازار شدند و نسل دوم سیستمهای دسکتاپی اپل به سیدیدرایو مجهز بودند.
7. برای حل مشکلات دست بجنبانید و تعلل نکنید
زمانی که جابز روی پروژه «Toy Story» یا «داستان اسباب بازی» با پیکسار وارد همکاری شده بود، تصویری از یک فرد لاابالی از «وودی» گاوچران در نظر مردم ایجاد شد که این به خاطر ویرایشهایی بود که دیزنی در متن انیمیشن انجام داده بود. اما جابز مقابل دیزنی ایستاد و به بزرگترین کمپانی دنیا اجازه نداد بیش از این در داستان اصلی پیکسار ورود کند.
استیو جابز در این باره میگفت:
اگر کاری درست نیست نمیتوانید از آن چشمپوشی کنید و بگویید بعدا درست میشود. این کاری است که بیشتر شرکتهای دنیا انجام میدهند.
جابز بر این مساله تاکید داشت که دیزنی دوباره اختیار امور را به پیکسار بدهد و در نهایت «وودی» به یک شخصیت سهبعدی بسیار محبوب در نزد مردم تبدیل شد.
مثال دیگری از رفتار جابز
وقتی او اولین اپلاستور را میساخت ران جانسون معاون فروش اپل در نیمهشب و قبل از یک ملاقات مهم با ایدهای متفاوت از خواب پرید: فروشگاهها کاملا اشتباه طراحی شدهاند. اپل تمام فروشگاهها را براساس نوع محصولی که ارائه میدادند سازماندهی کرده بود اما جانسون بر این باور بود که شرکت باید براساس کاری که مردم میخواهند با آن محصولات انجام دهند آنها را سازماندهی کند.
جانسون صبح روز بعد خوابش را تعریف کرد اما با تلخی جابز مواجه شد. پس از مدتی جابز به تمام کسانی که در آن جلسه مهم حضور داشتند اعلام کرد حق با جانسون بوده و باید سازماندهی فروشگاهها را تغییر دهند و همین مساله باعث شد بازگشایی فروشگاهها 3 تا 4 ماه بعد از مدت پیشبینی شده اتفاق بیافتد.
8. دو راه برای کنار آمدن با افراد مشکلساز وجود دارد:
1. با آنها روبرو شوید
به عقیدهی استیو جابز، یک نفر یا قهرمان است یا احمق. او تمام دنیا را صفر و یک میبیند. جابز میخواست اپل شرکتی متشکل از بازیکنان رده اول باشد این یعنی کنار گذاشتن بازیگران ردههای دوم و سوم یا زنده کردن تعصبات در این افراد برای اینکه تبدیل به بازیگران رده اول شوند.
قبل از اینکه مکینتاش توسط اپل ساخته شود یکی از مهندسان این شرکت میخواست ماوسی بسازد که نشانگر آن در تمام جهات حرکت کند. اما راهی برای تولید تجاری این ماوس وجود نداشت و جابز بعد از شنیدن شکایت این مهندس، او را اخراج کرد.
جملهای که جابز از زبان فرد جایگزین آن مهندس شنید این بود: من میتوانم آن ماوس را بسازم.
2. کمترین ارتباط را با آنها داشته باشید و نادیدهشان بگیرید
جابز علاقهای به مسائل پیچیده نداشت، خصوصا اگر مجبور میشد از موضع خود کوتاه بیاید. به همین خاطر گاهی از مسائل پیش آمده اجتناب میکرد. والتر ایزاکسون، زندگینامهنویس جابز میگوید او گاهی سکوت میکرد و شرایطی که باعث ناراحتیاش شده بودند را نادیده میگرفت.
ظاهرا جابز از این تکنیک در برخی شرایط استفاده میکرد که بسیار هم کارا بود: وقتی گیل املیو (Gil Amelio)، مدیرعامل وقت اپل از استیو جابز پرسید که بعد از ورود دوباره اش به اپل به دنبال چه سمتی است جابز نگفت من شغل شما را میخواهم بلکه سکوت کرد.
راهکار استیو جابز برای رسیدن به چیزهایی که میخواست این بود که سکوت کند و کمترین مقاومت را از خود نشان دهد.
9. به سرعت اقدام کنید
موفقیت معمولا این ذهنیت را در افراد بهوجود میآورد که میتوانند دیگر کار نکنند، اما جایز دیدگاه متفاوتی داشت. وقتی تلاشهایش در شرکت پیکسار به نتیجه نرسید و اولین فیلم آن به نام «داستان اسباب بازی» با استقبال مواجه شد جابز تصمیم گرفت سهام این شرکت را به صورت عمومی وارد بازار بورس کند.
خیلی از سرمایهگذاران این تصمیم را شتابزده دانستند و حتی جان لاستر مدیر ارشد طراحی پیکسار از استیو جابز خواست تا انتشار فیلم دومش منتظر بماند اما جابز روی تصمیم خود پافشاری کرد و یک هفته بعد از اکران «داستان اسباب بازی» در سینما سهام آن به بورس عرضه شد و موفقیت چشمگیری را برای پیکسار به ارمغان آورد. بدین ترتیب پیکسار مستقل شد و هیچ وابستگی به دیزنی نداشت. بعد از مدتی، پیکسار به مبلغ 7.4 میلیارد دلار توسط دیزنی خریداری شد و جابز به عنوان بزرگترین سهامدار دیزنی معرفی گشت.
10. به کم قانع نشوید و به دنبال بهترینها باشید
جابز از کارمندانی که برای عرضه به موقع و با قیمت مناسب محصولات از آرمانهای خود کوتاه میآمدند خوشش نمیآمد. به عقیدهی او بسنده کردن، کار جالبی نبود و هدف جابز برای اپل کنار گذاشتن رقبا یا کسب درآمد نبود بلکه او به دنبال تولید بهترین محصولات بود.
جابز برای هر چیزی کمال گرا بود. زمانی که مکینتاش سرعت بوت پایینی داشت او مهندس مسئول را مواخذه کرد.
جابز با هنرمندان و آژانسهای تبلیغاتی زیادی همکاری داشت تا مطمئن شود تبلیغات اپل حس درستی به مخاطبان میدهد و صدا و تصویر در آنها به خوبی سینک شدهاند.
او از تیم مهندسی آیپاد خواسته بود هر قابلیتی در این موزیک پلیر را تنها با سه بار فشردن دکمه فراهم کنند و نه بیشتر. همچنین میگفت فرآیند تولیدی برای هر یک از کامپیوترهای اپل از چهار ماه به دو ماه برسد.
لری الیسیون، مدیرعامل اوراکل در اینباره به زندگینامهنویس جابز گفت:
استیو تنها برند سبک زندگی را در صنعت تکنولوژی ایجاد کرد. خودروهای زیادی هستند که مردم به داشتنشان افتخار میکنند (مانند پورشه، فراری، پریوس) زیرا ماشینی که انسان سوار میشود حرفهای زیادی در مورد راننده اش میزند. مردم همین احساس را در مورد محصولات اپل دارند.
منبع: businessinsider