تفاوت بارزی که بین افراد موفق و شکستخورده وجود دارد این است که افراد موفق برعکس افراد شکستخورده از تجربیات خود درس میگیرند و با شکستهایشان زندگی میکنند. با یوکن همراه باشید.
هر انسانی در زندگی به دنبال موفق شدن است تا تحسین و توجه دیگران را به دست آورد. اما موفقیت به زمان، صبر و تلاش نیاز دارد، شاید در این مسیر دچار شکست شد و در حقیقت، واکنش افراد نسبت به آن سرنوشت را رقم میزند.
در ادامه مقاله، با مشهورترین افراد موفقِ شکستخورده و داستان زندگی آنها آشنا شوید:
1. توماس ادیسون
حتماً شنیدهاید که میگویند توماس ادیسون استاد آزمونوخطا بود. او در مورد اختراع لامپ گفته: 10 هزار راه پیدا کردم که به نتیجه درست نرسیدند.
البته شکستهای او به همینجا محدود نمیشود، همه در کودکی تصور میکردند که ادیسون کودن است و حتی معلمها به مادرش گفته بودند که او در زندگیاش به هیچ جایی نمیرسد چون در کلاس درس بسیار حواسپرت است. اما اکنون او را بهعنوان بزرگترین مخترع تاریخ میشناسیم.
2. الویس پریسلی
نیاز نیست از طرفداران الویس پریسلی باشید تا او را بشناسید و به آهنگهایش گوش دهید. اما باید بدانید که او با انتشار اولین آهنگش به هیچ موفقیتی نرسید.
الویس پریسلی قصد داشت به یک گروه موسیقی ملحق شود اما آنها گفتند که تو نمیتوانی خوب آواز بخوانی و چندی قبل از محبوبیت جهانی دوستانش گفته بودند که تو به هیچ جایی نمیرسی و بهتر است که راننده کامیون شوی.
3. مایکل جردن
مایکل جردن یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ بسکتبال دنیاست که یک بار از تیم بسکتبال مدرسه اخراج شد.
او در گزارشی اعلام کرد:
من بیش از 9 هزار شوت و 300 بازی را ازدستداده و در 26 مورد پاس گل را دریافت نکردم. بارها و بارها در زندگیام با شکست مواجه شدم و به همین خاطر اکنون فرد موفق و شناختهشدهای هستم.
4. ونسان ونگوگ
نقاشیهای ونسان ونگوگ شهرت جهانی دارند و با قیمتهای بسیار بالا به فروش میرسند، بهطوریکه چهار نقاشی او بیش از 100 میلیون دلار به فروش رسیدهاند.
اما باید بدانید، وقتی ونسان زنده بود کارهایش با استقبال خوبی روبرو نشد و به دلیل نا امیدی و سرخوردگی خیلی از نقاشیهایش را سوزاند و نابود کرد، اما بعد از مرگ کارهایش مورد توجه قرار گرفت و شهرت زیادی را برای او رقم زد.
5. استیون کینگ
استیون کینگ وقتی اولین مجموعه داستانهایش با نام «کری» را به چاپ رساند بهعنوان معلم در روستای مین، آمریکا مشغول فعالیت بود.
کینگ بیش از 30 بار داستان «کری» را برای ناشران مختلف فرستاد اما هر بار توجهی به او نشد و سرانجام در 31 امین بار ارسال که به اصرار همسرش انجام شده بود موفق به چاپ شد.
6. فرد آستر
وقتی فرد آستر برای نخستین بار روی صحنه نمایش رفت، مدیر اجرایی RKO گفته بود که او نمیتواند بهخوبی آواز بخواند، نمیتواند خوب بازی کند، رقص خوبی ندارد و حتی ظاهرش جالب نیست.
بااینحال، آستر دست از تلاش بر نداشت و اکنون بهعنوان یکی از بهترین بازیگران، خوانندگان و رقاصان نسل خود شناخته میشود.
7. آبراهام لینکلن
آبراهام لینکلن در دوران جوانی بهعنوان کاپیتان در جنگ شاهین سیاه مشغول خدمت بود. سپس در سال 1855 میلادی برای حضور در مجلس سنای آمریکا نامزد شد و بعد از یک سال به حزب جدید جمهوریخواه پیوست.
او موفق شد با وجود شکست از فریمونت نامزد این حزب در رقابتهای انتخاباتی سال 1856، در سمت معاون باقی بماند و محبوبیت زیادی در بین اذهان عمومی آمریکا به دست آورد. سرانجام در سال 1860 برای ریاست جمهوری نامزد شد و در انتخابات به پیروزی رسید.
8. جی کی رولینگ
جی کی رولینگ نویسنده مجموعه داستانهای «هری پاتر» است که با تلاشهای فراوان توانست به موفقیت برسد. او بهعنوان نویسندهای ثروتمند، مثال خوبی است برای اینکه بدانید هر کسی در هر شرایطی میتواند موفق شود.
جی کی رولینگ پیش از موفقیت مادری افسرده، مطلقه و بیکار بود که زندگی را به سختی میگذراند، درس میخواند و در اوقات فراغتش نویسندگی هم میکرد.
او برای انتشار مجموعه داستانهای هری پاتر به سراغ 12 ناشر رفت اما هیچکس او را نپذیرفت. بعد از یک سال یک انتشاراتی کوچک چاپ این اثر را قبول کرد. این کتاب در سالهای 1997 و 1998 موفق به دریافت چندین جایزه دربخش کتاب کودکان شد و شهرت و موفقیت زیادی را برای نویسنده خود به ارمغان آورد.
9. آلبرت انیشتین
قطعا وقتی صحبت از نابغه میشود اسم آلبرت انیشتین در ذهنتان شکل میگیرد اما باید بدانید این نابغه زندگی سختی داشته؛ او در کودکی نمیتوانست به خوبی صحبت کند و حتی گفته میشد که کندذهن است.
در جوانی تصمیم گرفت به دانشگاه پلیتکنیک زوریخ برود اما موفق نشد با اینحال بازهم شانس خود را امتحان کرد و بالاخره توانست وارد دانشگاه زوریخ شود.
انیشتین بعد از چند سال PHD گرفت و بهعنوان نظریهپردازی بزرگ شناخته شد و جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد.
10. جیم کری
همه جیم کری را بهعنوان بهترین و ثروتمندترین کمدین تاریخ سینمای جهان میشناسیم. اما باید بدانید او در خانوادهای فقیر بزرگ شد، بهطوریکه به خاطر فقر خانواده در 15 سالگی مدرسه را ترک کرد تا کار کند.
جیم کری در اولین حضورش روی صحنه نمایش از کار اخراج شد اما بازهم دست از تلاش نکشید و سرانجام توانست وارد دنیای بازیگری شود.
او در مصاحبهای با اوپرا وینفری، درباره نحوه استفاده از قانون جاذبه توضیح داده است. او بعد از ورود به عرصه بازیگری یک چک 10 میلیون دلاری در کیف پولش نگه میداشت تا اینکه همین پول را برای بازی در فیلم «احمق و احمقتر» دریافت کرد.
11. کتی پری
کتی پری اولین آلبوم خود را در سال 2001 با همکاری «رد هیل رکوردز» منتشر کرد که به موفقیت چندانی نرسید. بعد از فروش تنها 200 نسخه از آلبوم، شرکت ضبط او را اخراج کرد.
او در سال 2004 قراردادی با کلمبیا رکوردز بست تا با گروهی به نام «ماتریکس» همکاری کند اما وقتی بیش از 80 درصد این پروژه به انجام رسیده بود از کار کنار گذاشته شد.
باوجود تمام شکستهایی که کتی پری متحمل شده بود، دست از تلاش نکشید و در سال 2006 با یک شرکت موسیقی جدید به نام Capitol Music قرارداد همکاری بست و اولین آهن خود به نام «من یک دختر را بوسیدم» را منتشر کرد که موفقیت تجاری زیادی برای او به دنبال داشت.
12. اپرا وینفری
اپرا دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشت. او با مادرش به تنهایی زندگی میکرد و از 9 سالگی توسط عمو، پسر عمو و یک دوست خانوادگی مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. تا اینکه در 14 سالگی باردار شد اما پسرش بعد از زایمان از بین رفت.
سرانجام در 14 سالگی به تنسی آمد تا با پدرش زندگی کند. او مشغول درس خواندن شد و توانست در رشتهی ارتباطات از دانشگاه ایالتی تنسی فارغالتحصیل شود.
بعد از مدتی دربخش اخبار یک ایستگاه تلویزیونی محلی استخدام شد اما تهیهکننده به خاطر اینکه اپرا ظاهر خوبی نداشت او را اخراج کرد. سپس با یک ایستگاه تلویزیونی دیگر در بالتیمور وارد همکاری شد و بهعنوان مجری برنامه «مردم صحبت میکنند» انتخاب شد.
اپرا در سال 1983، به شیکاگو رفت تا برای اجرای یک برنامه با ایستگاه رادیویی AM Chicago همکاری کند، این برنامه بعد از چند ماه به موفقیت زیادی رسید و اپرا برنامه تلویزیونی مشهور «نمایش اپرا وینفری» را شروع کرد که شهرت و محبوبیت زیادی برای او داشت.
13. هنری فورد
حتما شما هم هنری فورد را برای شرکت فورد موتور، از موفقترین شرکتهای خودروسازی در تمام دوران میشناسید. فورد در سال 1899، در 36 سالگی اولین شرکت خودروسازی خود به نام کمپانی خودروسازی دیترویت را با همکاری ویلیام مورفی، راهاندازی کرد که به توفیق چندانی نرسید.
هنری فورد در سال 1901 کمپانی فورد را تأسیس کرد که به موفقیت چندانی دست نیافت و در نهایت مجبور شد این شرکت را ترک کند و فورد به نام کادیلاک تغییر نام پیدا کرد.
او در سال 1903 در سومین تلاش خود شرکت فورد موتور را راهاندازی کرد که موفقیتهای بزرگی را برای او به دنبال داشت. فورد با تولید ماشینهای فورد مدل T توانست انقلاب بزرگی در صنعت خودروسازی به وجود آورد.
14. سرهنگ ساندرز
سرهنگ ساندرز مؤسس مرغ سوخاری کنتاکی (KFC) بود. او تا سن 62 سالگی دستور پخت مرغ سوخاری مخصوص خود را برای بیش از هزار و نه رستوران ارسال کرد اما هیچکس ایدهاش را نپذیرفت و همه او را دیوانه میدانستند. اما او دست از تلاش نکشید و در سال 1952 موفق شد شرکت کی اف سی را راهاندازی کند که باعث موفقیتش و شهرت بینظیرش شد.
15. سر جیمز دایسون
در حال حاضر جارو برقیهای بدون کیسه دایسون شهرت جهانی دارند. وقتی دایسون تنها 30 سال داشت ایده این نوع جاروبرقی در ذهنش شکل گرفت اما او 5هزار و 126 بار شکست خورد و سرانجام در 36 سالگی ایده خود را اجرا کرد و انقلاب بزرگی در ساخت جارو برقی به وجود آورد. اکنون ثروت سر جیمز دایسون در حدود 3 میلیارد پوند تخمین زده میشود.
منبع: wanderlustworker