همه همیشه میگویند «فقط رویاهایت را دنبال کن»، طوری که انگار کار راحتی است. اگر اینقدر راحت بود که همه داشتند همین کار را میکردند. اما آیا تا به حال فکر کردهاید که اگر این احساسات را درونتان خفه کنید چه اتفاقی میافتد؟ اگر سعی کنید این احساسات را نادیده بگیرید و به خودتان بگویید که الان زمان مناسبی نیست، وقت کافی برای این کارها ندارید یا هر بهانهی دیگری بگیرید، چه میشود؟ با یوکن همراه باشید.
هرگز فکر نمیکردم از امتحان چیزهای جدید بترسم، اما خب میترسیدم و عواقبش را هم دیدم. نفهمیده بودم که چگونه دارم از احساساتم فرار میکنم و تمام مدت احساس بدی داشتم، چون خودِ حقیقی و رویاهایم را پس میزدم. بعد هم که برای اینکه حالم را بهتر کنم، به پرخوری و ولخرجی افتادم. این چرخهای بود که بی آن که بدانم به دامش افتادم. پرخوری و ولخرجی میکردم بلکه حالم کمی بهتر شود، اما نشد.
انسانها موجودات پیچیدهای هستند و احساسات، عامل اصلی هدایت آنهاست. اما اگر صدایی از اعماق وجودتان از شما بخواهد چیز جدیدی را امتحان کنید و در مسیر جدیدی قدم بردارید، بیانصافی نیست که آن را نادیده بگیرید؟
من این صدا را به شخصه به مدت ده سال میشنیدم. دلم میخواست کار خودم را شروع کنم، اما خیلی ترسیده بودم که از لاک امنیت خود خارج شوم و بیرون را ببینم. من با پرخوری و ولخرجی سعی کردم این احساس را در خودم بکشم. با این حال، هر چقدر هم که غذا میخوردم و ولخرجی میکردم، این احساس همواره سر جایش بود. من هم مدتی با آن درگیر بودم.
دیل کارنگی (Dale Carnegie) میگوید:
به جای نگرانی دربارهی حرف مردم، چرا وقت خود را صرف انجام کاری که همه تحسینش میکنند، نمیکنید؟
سپس در کریسمس سال 2018، همسر من در سن 46 سالگی سکته حاد قلبی کرد. خوشبختانه او زنده ماند، اما از آن حوادثی بود که انگار به صورتم سیلی زده و بیدارم کرده بود. در آن لحظه فهمیدم که باید یک سری چیزها را در زندگیام تغییر دهم و در حالی که ناامید بودم، برای خودم یک مربی زندگی گرفتم تا من را از این عادتهای غلط ولخرجی و پرخوری نجات دهد.
از اینکه مربی زندگیام را پیدا کردم، واقعا شکرگزارم. او به من کمک کرد تا خودم را اولویت قرار دهم، ترسهایم را پشتسر بگذارم و از زندگیام نهایت استفاده را ببرم. در عرض چند ماه کار کردن با او، توانستم در نهایت کسب و کار خودم را شروع کنم و به جرئت میگویم هیچ وقت خوشحالتر از این نبودم.
چیزهایی که من از مربیام یاد گرفتم، درسهایی است که به کار بسیاری از ما میآید. دوست دارم این درسها را با شما در میان بگذارم.
چرا ترجیح میدهید از رویاهای خود دست بکشید:
1. اجازه میدهید ترستان بر شما غلبه کند
اینکه در لاک امنیت خود بمانید و خودتان را به چالش نکشید، کار بسیار راحتتری است. اما وقتی در لاک امنیتی خود بمانید، به همین که دارید راضی و خشنود میشوید، هرگز خود را به چالش نمیاندازید و فرصتهای رشد و یادگیری را از دست میدهید.
2. خانمها دیگران را بر خودشان مقدم میدانند
احتمالا شما فرزند یا اعضای خانوادهی دیگری دارید که باید از آنها مراقبت کنید، بنابراین اگر شما برای خودتان کاری انجام دهید، احساس گناه میکنید.
3. شما به دنبال زمان «درست» هستید
اگر منتظر زمان درستی هستید تا رویاهای خود را دنبال کنید، زمان درست، همین حالا است. هرگز زمانی بهتر از حالا نخواهید داشت، زیرا اگر احساس میکنید که باید به رویاهایتان برسید، باید همین حالا به آن توجه کنید.
4. شما بیش از حد به افکار دیگران اهمیت میدهید
اینکه خودتان را در معرض دید بگذارید و دیگران شما را قضاوت کنند، فکر ترسناکی است. اما آیا تا به حال فکر کردهاید که نظر آنها هیچ اهمیتی ندارد؟
5. ترس از شکست و ترس از موفقیت
ترس از شکست، یک ترس عمومی است. اما شکست تنها راهی است که شما دوباره امتحان کنید. شکست، بخشی از فرآیند موفقیت است.
جک کَنفیلد (Jack Canfield) میگوید:
هر چیزی که آرزویش را دارید، بعد از پشت سر گذاشتن ترس به دستش میآورید.
چیزی که بیشتر افراد به آن توجه نمیکنند، ترس از موفقیت است که درست به اندازهی ترس از شکست، واقعی است. باید این احساسات را درک کرد، زیرا اغلب این احساسات، به حس نالایق بودن ربط مربوط میشود.
این روزها هر صبح از خواب بیدار میشوم تا به مشتریانم خدمت کنم. من به زندگی انرژی و عشق زیادی میورزم، از آن قدردانی میکنم و حتی در این راه 9 کیلوگرم هم وزن کم کردهام.
امیدوارم فهمیده باشید که اگر ندای قلبتان به شما چیزی میگوید، حتما هشدارش دلیلی دارد. اگر این احساسات را نادیده بگیرید، عواقبش را میبینید. امیدوارم که اگر رویایی دارید، از همین امروز برایش اقدام میکنید. با قدم اول که معمولا سختترین قدم هم هست، شروع کنید و آنقدر بگردید تا خوشحالی خود را پیدا کنید. زندگی کوتاهتر از این حرفهاست.
منبع: Addicted2Success