آیا شخصیت ما ثابت است یا جای تغییر و حتی پیشرفت دارد؟

16 خرداد 1400 - 11:00
مدیریت شخصی - آیا شخصیت ما ثابت است یا جای تغییر و حتی پیشرفت دارد؟
آیا شخصیت ما ثابت است یا جای تغییر و حتی پیشرفت دارد؟
امتیاز مطلب: 64%

برای همه‌ی ما پیش آمده که برای شخصت خودمان‌، برچسبی مشخص کرده باشیم، انگاری که مارک لباس باشد! حالا می‌تواند در یک مصاحبه‌ی شغلی باشد، در پروفایل برنامه‌های دیتینگ (Dating) باشد‌، یا یک تست شخصیت‌شناسی باشد. حتما تا حالا شده که در جمع دوستانتان، همه سعی کنند تشخیص دهند «درون گرا » هستند یا «برون گرا »، دو تیپ شخصیتی که انگار کل جمعیت جهان به این دو تقسیم شده. با یوکن همراه باشید.

روانشناس و نویسنده، دکتر بنجامین هاردی (Dr Benjamin Hardy) می‌گوید که اساس این طبقه‌بندی‌های شخصیتی، این است که «خود حقیقی» شما آشکار شود و وقتی که آن را کشف کردید، می‌توانید واقعا زندگی کنید. انگار به شما قدرت می‌دهند و قطعی هستند. همه فکر می‌کنند شخصیت، عین نقشی در سنگ حکاکی شده و امکان تغییرش نیست. 

هاردی در حالی که از خانه‌اش در فلوریدا (Florida) با نرم افزار زوم (Zoom) صحبت می‌کرد، گفت که همه‌ی این‌ها «چرت و پرتی» بیش نیست. او در آخرین کتابش که «شخصیت دائمی نیست» (Personality Isn’t Permanent) نام داشت، ادعا کرد که شخصیت، اصلا ثابت نیست. برخی تغییرات با گذشت زمان در ما رخ می‌دهند، اما نباید یادمان برود که خودمان نیز می‌توانیم آگاهانه، صفات خود را تغییر دهیم. به نظر او،  «رفتارها و منش، پاسخ‌ها و واکنش‌های شما، مجموعه‌ای از مهارت‌هایی هستند که دقیقا مثل دوچرخه‌سواری به راحتی قابل یادگیری‌اند.»

به نظر هاردی، ما دوست نداریم قبول کنیم که ویژگی‌های شخصیتی ما، اکتسابی است، چرا که به نظر ما شخصیت هر فرد، عامل متمایز کننده‌ی او از دیگران است، که همین هم یک مشکل است. او می‌گوید:

چیزی که واقعا مهم است، هویت ما، یعنی کسی است که انتخاب می‌کنیم باشیم. شخصیت به چشم من، چیزی سطحی است و صرفا رفتاری است که از زندگی هویت ما سرچشمه می‌گیرد. بنابراین، شما ممکن است خود را شخصی قدرتمند و کاریزماتیک ببینید و در نتیجه، ویژگی‌های به‌دست‌ آمده چیزهایی مثل اعتماد به نفس و حس شوخ طبعی زیاد باشد.

این نکته‌ی مبهمی است، اما مهم‌ترین چیز این است که ما می‌توانیم هم هویت و هم شخصیت خود را تغییر دهیم. این باید میان مردم یک چیز آزاد باشد. او می‌گوید:

اغلب مردم خودشان را با این چیزها بیش از حد تعریف کرده‌اند. اگر شما بگویید «من یک فرد درون‌گرا هستم»، در واقع دارید به خودتان برچسب می‌زنید. چون به نظر اغلب مردم هویت یک طرز فکر ثابت است، تصور و تمایل آنها به تغییر نسبتا صفر است.

کتاب «شخصیت دائمی نیست»، آخرین کتاب روانشناسی است که قصد دارد خلاف این فرضیه که شخصیت، ثابت است را اثبات کند. او می‌خواهد مردم درک کنند که شخصیت انسان با تمام ویژگی‌هایش‌، می‌تواند تغییر و حتی پیشرفت کند. در دهه‌ی گذشته، جنبش رفاه، علاقه به بهبود شخصی را افزایش داده‌ است و باعث شده که ما روی سلامت جسمی (خوردن، خوابیدن و ورزش ) و بهبود وضعیت ذهنی خود از طریق تمرین‌هایی مانند مدیتیشن، توجه بیشتری کنیم. اگرچه بسیاری از این موارد با شخصیت ما تداخل دارند، اگر به خوبی استراحت کنیم و به طور مرتب ورزش کنیم، به احتمال زیاد قوی‌تر خواهیم شد و در همین مرحله است که می‌توانیم ویژگی‌های شخصیتی خود را تا حدودی بهبود ببخشیم.

آیا امکانش هست که ما در آینده بتوانیم همان‌قدر که سعی می‌کنیم ورزش کنیم و خوش‌فرم باشیم، سعی کنیم مهربان‌تر و شوخ‌ طبع‌تر باشیم؟ آیا امکانش هست که در آینده بتوانیم شخصیت را هم مانند مجسمه، بتراشیم و شکل دهیم؟

آیا می‌توانیم ویژگی‌های خوب را در خودمان گسترش بدهیم؟

این ایده که شخصیت انسان‌ها در یک سن معینی تثبیت می‌شود، بیش از یک قرن است که وجود دارد. می‌گویند که در سن 30 سالگی، شخصیت انسان برای همیشه ثابت می‌ماند. این موضوع به ویلیام جیمز (William James)، که یکی از استادهای اواخر قرن 19 بود و هاردی او را «پدرخوانده‌ی روانشناسی آمریکایی» می‌خواند، بر می‌گردد. هاردی می‌گوید:

شما تا سی‌سالگی، همه چیز را تجربه کرده‌اید؛ خانواده، دوست‌، عشق، فرزند، شغل و پول. شخصیت انسان تنها زمانی تغییر می‌کند که او چیز جدیدی امتحان کند و از حاشیه‌ی امن خودش خارج شود. من فکر می‌کنم مردم تا سنشان بالا می‌رود، دیگر سعی می‌کنند جلوی تغییر کردن را بگیرند. آن هم نه به خاطر این‌که نمی‌توانند، بلکه به این خاطر که خودشان نمی‌خواهند.

دکتر ویبک بلیدرن (Wiebke Bleidorn)، استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا (University of California)دیویس (Davis)، «شخصیت» انسان‌ها را طور دیگری تعریف می‌کند. در دهه‌ی 1960، روانشناس معروف والتر میشل (Walter Mischel) ادعا کرد که شخصیت، اصلا واقعی نیست و صرفا یک ساختار است. روان‌شناسان دیگر هم تمام تلاش خود را کردند تا این نظریه را باطل کنند.

نمی‌شود گفت که شخصیت ثابت است و می‌توان با آن همه‌ی رفتارهای افراد را پیش‌بینی کرد.

اکنون، روان‌شناسان در تلاش‌اند تا ایده و چشم‌انداز دقیق‌تری ارائه دهند. تحقیقات آنها نشان می‌دهد که تغییر شخصیت، باعث به وجود آمدن هنجارهای مختلف‌، آن هم در جای جای زندگی ما، از جمله مدرسه رفتن، بیرون و قرار گذاشتن می‌شود. با بزرگ شدن ما، ویژگی‌های شخصیتی قدیمی‌ترمان، از قبیل خویشتن‌داری و وظیفه‌شناسی بالاتر می‌رود. تغییر محیط اطراف یا محل کارمان و همچنین دوستانمان نیز روی این قضیه تاثیر دارند.

بلیدرن می‌گوید:

اما اگر بخواهیم کمی شخصیت جالب‌تری داشته باشیم چه؟ اگر بخواهیم شوخ ‌طبع‌تر باشیم و بدرفتاری نکنیم چه؟ اول باید بدانید چه اهدافی دارید. باید از خودتان بپرسید: شخصیت الان من چیست؟ شخصیت ایده‌آل من چیست؟ و من باید برای رسیدن به شخصیت ایده‌آلم چه‌کار کنم؟

او توصیه می‌کند که به یک روان‌درمان مراجعه کنید. او می‌گوید با این‌که دید ما نسبت به روان‌درمانی بد است، در نهایت، اغلب انتخاب شخصی خودمان است. مردم می‌خواهند الگوهای فکری، احساسات و رفتار خود را تغییر دهند و همین تعریف ما از شخصیت است.

سعی کنید فردی را که می‌خواهید باشید، تصور کنید

هاردی می‌گوید بهتر است اول کسی را که می‌خواهید باشید تصور کنید و سپس ویژگی‌های دلخواهتان خود به خود همراهش می‌آیند. اما وقتی از او پرسیدم اگر یک سری ویژگی‌های خاص مد نظرم بود چه‌کار کنم،  او گفت که همه چیز به «تمرین عمدی» بستگی دارد. این یک عبارت روان‌شناسی است که به معنای یک روند بسیار آگاهانه درباره‌ی خودمان است و باید همیشه کمی مهم‌تر از سطح مهارت فعلی ما، بازخورد دیگران و حتی درمان‌ قرار بگیرد. شما باید خودتان را، انگار که یک بازیکن فوتبال باشد، تماشا کنید. اگر هدفتان سخت و دور از دسترس است، می‌توانید سراغ یک مشاور زندگی بروید و خودتان را وادار کنید تا به مهمانی‌های مختلف یا کافه‌ها بروید و با دیگران صحبت کنید. به نظر من و هاردی‌‌، این کار هم دقیقا مثل بقیه‌ی کارها است. همان‌طور که یاد می‌گیرید راه بروید، یاد می‌گیرید شخصیت خود را تغییر دهید.

اگر می‌خواهید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و اجتماعی‌تر باشید، می‌توانید به سراغ مشاور زندگی معروف، نیک هتر (Nick Hatter) بروید. او مقیم لندن است و از انواع تکنیک‌های روانشناسی مثبت، از جمله هیپنوتیزم و روان‌پویاشناسی (تشخیص انگیزه‌های ناخودآگاه) استفاده می‌کند. او وقتی بر روی تغییرات شخصیتی کار می‌کند، برای اینکه ببیند چه چیزی به مشتریانش انگیزه می‌دهد یا آنها را تحریک می‌کند، از آنها سوالاتی می‌پرسد. اما مشکل مشاوره‌ها این است که واقعا باعث نمی‌شود شما به سطح عمیق‌تری از خودآگاهی برسید و تصمیمات مختلفی بگیرید.

آیا برای تغییر شخصیتمان‌، حد و مرزی وجود دارد؟

برخی متخصصان اعتقاد دارند که ویژگی‌های خاص افراد تغییرپذیر نیست. اما هاردی با این‌که قبول دارد که تغییر بعضی ویژگی‌ها، مثل تبدیل یک فرد خجالتی به یک فرد اجتماعی کمی سخت است، تا وقتی خودتان مایل باشید، هیچ چیز غیر ممکن نیست.

با اینکه گفتنش راحت است‌، عمل به آن سخت است. خیلی‌ها اعتقاد دارند که این عقیده، واقع‌گرایانه نیست. با اینکه من فکر می‌کنم این قضیه می‌تواند تحول بزرگی در صنعت ‌مثبت‌نگری و روانشناسی ایجاد کند، بسیاری از متخصصان می‌گویند که این ادعا، با توجه به میزان سختی‌اش، ادعای خیلی بزرگی است. بلیدرن می‌گوید:

از آن‌جایی که کار راحتی نیست‌، بعید می‌دانم که مردم بخواهند امتحانش کنند.

با این وجود، اگر علاقه باشد‌، همه چیز ممکن است. هاردی با اشاره به محبوبیت هوش عاطفی می‌گوید:

به نظر من‌، قطعا خیلی‌ها تلاش می‌کنند شخصیت خود را بهبود ببخشند، و مطمئنم که بیشترشان موفق خواهند شد. وقتی برای باشگاه خود مربی شخصی می‌گیرید، چرا برای شخصیت خود نگیرید؟

اولین قدم، این است که بدانید این کار ممکن است. هاردی می‌گوید:

هر وقت می‌خواهید پیشرفت کنید، چهارتا فیلم انگیزشی می‌بینید و با خودتان می‌گویید باشد، من هم می‌توانم انجامش دهم. با این حال باور ندارید که می‌توانید هویت و شخصیت خود را تغییر دهید. اما مردم کم‌کم متوجه خواهند شد که توانایی تغییر و حتی پیشرفت شخصیتشان را دارند.

 

منبع: TheGuardian

نویسنده مطلب
Helia Mahmoodian - هلیا محمودیان
دانشجوی رشته‌ی زبان انگلیسی‌ام، عاشق ادبیات، هنر، روانشناسی و انیمه‌ام. دلم می‌خواد دنیارو دور بزنم.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

2021-06-07 00:56:02
  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
دسته بندی ها