خیلی‌ها فکر می کنند افراد نابغه و بسیار باهوش با هیچ مشکلی مواجه نمی شوند یا اگر هم مشکلی به سراغشان بیاید خیلی زود راه حلی برایش پیدا می کنند. حتی ممکن است تصور کنید مشکلاتی که افراد عادی با آن دست و پنجه نرم می کنند، هیچ وقت به سراغ باهوش‌ها نمی‌آید؛ اما باید بدانید، آن‌ها هرچقدر هم باهوش باشند باز همانند دیگران انسان هستند. شاید بهتر باشد بگوییم، مشکلات این افراد متفاوت است، اما به همان اندازه چالش برانگیزند. با یوکن همراه باشید تا با مشکلات افراد خیلی باهوش آشنا شویم.

گاهی مشکلات افراد باهوش به خوبی توسط دیگران درک نمی شود؛ به همین خاطر افراد باهوش احساس تنهایی می کنند. اکنون قصد داریم چند مشکل رایج افراد باهوش را معرفی کنیم، اگر شما هم این مشکلات را دارید واقعاً باهوش هستید. با شناخت این مشکلات می‌توانید درک بهتری از خودتان داشته باشید و اطرافیان هم متوجه رفتارهای متفاوت و عجیب و غریب شما شوند.

مکالمات معمول روزانه را دوست ندارید

خیلی سخت می توانید درباره یک مسئله معمولی صحبت کنید. دلیلش این است که در ذهنتان ایده‌های بزرگی وجود دارد. شما بیشتر به هنر، فلسفه و مباحث علمی علاقه دارید و این مسائل کمتر در گفت و گوهای معمول روزانه پیدا می شود. فکر می کنید در دام جملات خسته کننده روزمره گرفتار شده‌اید و هیچ راه فراری ندارید. از نظر شما وقتتان در حال تلف شدن است، پس در این شرایط به دنبال یک همفکر هستید تا بتوانید ایده‌های خود را با او در میان بگذارید.

بیشتر از این که حرف بزنید، فکر می کنید

مغز فرد خیلی باهوش به گونه‌ای برنامه ریزی شده که در آن واحد تمام راه حل‌ها و پاسخ‌های ممکن برای یک مسئله را در نظر می گیرد، پس ممکن است نسبت به یک فرد عادی به زمان بیشتری نیاز داشته باشید تا نظرتان را در مورد مسئله‌ای بیان کنید یا به نتیجه‌ای برسید.

فرد باهوش اگر مطمئن شود ایده‌ای که می‌خواهد به زبان بیاورد ارزش ندارد یا پاسخش درست نیست، اصلاً صحبت نمی کند. مسئله این است که دیگران با عملکرد ذهن شما آشنا نیستند، ممکن است برخورد خوبی با شما نداشته باشند و تصور کنند شما بی میل یا درون‌گرا هستید.

خیلی زود از شغلتان خسته می شوید

مغز شما نیاز دارد با مسائل بزرگ‌تر و جدیدتر رو به رو شود، پس شغلی که روزی برایتان جذاب و فوق‌العاده بود، اکنون به کاری خسته کننده و بی‌معنا تبدیل می شود. وقتی تمام خلاقیت تان را در شغل فعلی خود به کار گرفتید، این شغل به یک کار تکراری تبدیل می شود و هر روز می خواهید تنها مسئولیت‌هایتان را انجام دهید. در این شرایط، مدیرتان هم شما را درک نمی کند و تنها می خواهد وظایف محول شده انجام شود.

گاهی رغبتی به کار کردن ندارید

در دنیای امروز، کار کردن بیشتر از ایده‌های بزرگ اهمیت دارد. قطعاً متفکر بودن کار هر کسی نیست. گاهی به قدری ذهنتان درگیر ایده‌های بزرگ می شود که انگیزهای برای کار کردن ندارید. شاید گاهی شما را تنبل معرفی کنند که این مسئله سبب سرخوردگی و ناراحت شدنتان می شود.

ارتباطات اجتماعی خوبی ندارید

شما به عنوان یک فرد خیلی باهوش، در مکالمات معمولی سریعاً احساس ناراحتی می کنید تا از موضوعی مطمئن نباشید درباره آن حرف نمی‌زنید، تمایلی به ایده‌های قدیمی ندارید و دنبال ایده‌های جدید بودن برایتان جذاب‌تر از عمل کردن به آن‌هاست. شاید دیگران شما را فردی ناموفق در ارتباطات اجتماعی بدانند. غافل از این که با این کار فشار زیادی روی شما وارد می کنند و بیشتر به فکر ارتباطات اجتماعی فرو می روید.

خیلی سخت عاشق می شوید

شما به عنوان فرد باهوش، عشقی سخت‌تر و بادوام‌تر از افراد عادی دارید. شما بسیار محافظه کار، مستقل و دور اندیش هستید، اما اطرافیان شما را سرد و خودبین می دانند. در عشق احساس اضطرار ندارید و به همین خاطر عشقتان به تدریج فروکش می کند.

هر چقدر هم غرق در فعالیت‌های روزانه شوید، باز نباید به کسی اجازه دهید شما را از مسیر رشد و پیشرفت بازدارد. بهتر است برخی موارد را برای آن‌ها توضیح دهید تا درک بهتری از نیازهایتان داشته باشند و با این کار فرصت بهتری برای موفقیت و ایجاد ایده‌های بزرگ به وجود آورید.

 

منبع: lifehack