هر کسی در زندگی به دنبال شادی و خوشبختی است. هر روز تصمیمات جدیدی می‌گیریم که روی چگونگی فکر و احساس ما درباره‌ی خودمان تأثیر می‌گذارند. اغلب هم باور داریم که تصمیمات خوبی می‌گیریم؛ تصمیماتی که ما را به موفقیت بیشتری می‌رسانند. در این مقاله از یوکن، 10 عادت بد را معرفی می‌کنیم که مانع خوشبختی می‌شود. اگر بتوانید جلوی این عادات منفی را بگیرید، شادی و خوشبختی وارد زندگی‌تان خواهد شد.

چگونه خودمان راه خوشبختی را به روی خود می‌بندیم؟

همه‌ی ما به طور غریزی به دنبال ساختن یک زندگی راحت و بی‌دغدغه هستیم؛ اما گاهی همین تصمیمات برخلاف انتظار، نگرانی و اضطراب ما را بیشتر می‌کند. در واقع، به دنبال عادات بدی هستیم که رضایت و شادی را از ما می‌گیرند و باعث دلهره و نگرانی‌مان می‌شوند. شاید با شناخت این عادت‌های بد بیشتر بتوانیم آن‌ها را مدیریت کنیم.

1. مقایسه‌ی مداوم خود با دیگران

وسوسه مقایسه‌ی خود با دیگران، تقریبا اجتناب‌ناپذیر است. اما باید بدانید، مقایسه‌ی دائمی خود با دیگران سبب عدم رضایت از زندگی‌تان خواهد شد.

توجه کردن به ظاهر زندگی دیگران و تصور اینکه بهترین شغل و شادترین روابط را دارند یا درآمد بیشتر و قیافه‌ی بهتری دارند، کار بسیار آسانی است. اما این مقایسه‌ها باعث می‌شود طعم شادی و خوشبختی را نچشید. هر کسی در جایگاه خود منحصربه‌فرد است و اهداف، استعدادها، هیجانات و ترس‌های خاص خودش را دارد.

اگر می‌خواهید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، سعی کنید قضاوتتان سنجیده و منصفانه باشد. به خودتان یادآوری کنید هیچ‌کس کامل نیست و همه می‌خواهند تمام تلاششان را بکنند تا به اهدافشان برسند.

2. قدر داشته‌‌های خود را نمی‌دانید

اینکه ناسپاس باشید و قدرِ داشته‌هایتان را ندانید، باعث می‌شود خوشبختی را از خود سلب کنید. شاید مشکلات عدیده‌ای در زندگی داشته باشید، اما باز هم چیزهای زیادی دارید که باید قدردان آن‌ها باشید. هر روز که از خواب بیدار می‌شوید و نفس می‌کشید فرصت دوباره‌ای برای کار کردن، رسیدن به اهداف، خدمت به دیگران و دست‌یابی به شادی‌های کوچک در زندگی خواهید داشت.

اگر قدر داشته‌هایتان را ندانید، به ارزش و اهمیت آن‌ها پی نخواهید برد. قدردانی، زندگی‌تان را متحول می‌کند. در مقابل، شکرگزار بودن، فکر شما را به سمت داشته‌های بیشتر می‌کشاند. اگر باور نکنید در زندگی از چه نعمت‌هایی بهره‌مند هستید و قدردان آن‌ها نباشید، هرگز در زندگی احساس رضایت نخواهید کرد.

قدردان بودن، به ذهنتان آرامش می‌دهد، استرستان را کم می‌کند و از شما فردی مهربان و منعطف می‌سازد.

3. غرق شدن در ترس و نفرت

مغز انسان به طور طبیعی متوجه خطرات و تهدیدات واقعی می‌شود و به امنیت فرد کمک می‌کند. اما ترس و اضطراب افراطی باعث می‌شود از خوشبختی بی‌نصیب بمانیم و زندگی‌مان مختل شود. ترس از شکست مانع دنبال کردن رؤیاهایمان می‌شود و ممکن است روی تصمیماتمان نیز تأثیر منفی بگذارد.

نفرت به اندازه‌ی ترس مخرب و ویرانگر است. اگر اجازه دهید خشم، شما را کنترل کند؛ در گردابی از بدبینی و ستیزه‌جویی فرو می‌روید و خاطره‌ی تجربیات ناکام در ذهنتان زنده می‌شود. اگر بخواهید با تکیه بر خشم یا نفرت تصمیم‌گیری کنید، توانایی تمرکز روی مسائل مهم زندگی را از دست می‌دهید. نفرت باعث می‌شود از شادی‌های زندگی بی‌نصیب بمانید.

پس در ترس یا نفرت غرق نشوید. به سراغ تمرینات مراقبه و نوشتن افکارتان بروید تا با این احساسات منفی مقابله کنید. به نوع رفتار و برخوردتان با دیگران اهمیت بدهید و اجازه ندهید کینه و خصومت به زندگی‌تان قدم بگذارد.

4. تمرکز زیاد روی گذشته یا آینده

تمرکز شدید روی اتفاقات گذشته یا آینده، خوشبختی و شادی را از شما سلب می‌کند. اگر تمام توجهتان روی گذشته یا آینده باشد، به احتمال زیاد از تجربیات و فرصت‌هایی که در مقابلتان هست، دور می‌مانید. باید در لحظه زندگی کنید و تمام توجهتان را روی اطرافیان و شرایط موجود بگذارید. 

اگر تمرکزتان روی گذشته یا آینده باشد، بدون اینکه متوجه شوید، روزها و سال‌های زیادی را پشت سر خواهید گذاشت. در حالی که از زندگی کردن در لحظه بی‌نصیب بوده‌اید. وقتی مدام در گذشته سیر کنید، به معنای آن است که مسائل حل نشده‌ای در زندگی‌تان وجود دارد که نمی‌توانید آن‌ها را از ذهن خود بیرون کنید. 

تمرکز روی آینده به طور معمول نشانه‌ی وجود ترس و اضطراب درباره‌ی اتفاقات آینده و توانایی شما برای مواجهه با آن‌ها است. پژوهش‌های زیادی نشان می‌دهد، افرادی که در زمان حال زندگی می‌کنند و به روزهای پیش روی خود می‌اندیشند، انسان‌های شادتری هستند و ارتباطات بهتری با دیگران برقرار می‌کنند. البته می‌توانید با انجام تمرینات تمرکز حواس، توجهتان را به زمان حال بالا ببرید.

5. تمرکز روی مسائل غیرقابل کنترل

اگر برای کارهایی که از کنترلتان خارج است، زمان و انرژی زیادی صرف کنید، نه تنها هیچ نتیجه‌ای نمی‌گیرید بلکه ناامید هم می‌شوید . پس در پایان باید قبول کنید سرنوشت مسیر دیگری را برای شما رقم زده است. در همین زمان است که با خودتان می‌گویید: «چرا اوضاع این‌جوری پیش رفت؟» به طور معمول این نتیجه ناعادلانه به نظر می‌رسد، زیرا به هیچ عنوان تصور چنین نتیجه‌ای را نداشتید.

آنچه باید در نظر بگیرید و به آن باور داشته باشید این است که قرار نیست همیشه فرمان زندگی در دست شما باشد. شما می‌توانید زمان و انرژی خود را صرف یافتن بهترین روش برنامه ریزی و پیش‌بینی دنیای پیرامون خود کنید. اما همیشه اوضاع بر وفق مرادتان نخواهد بود.

در اغلب مواقع تمایل ما به کنترل مسائل پیرامونمان، به خاطر ترس و اضطراب درونی است. چرا که باور داریم اگر کنترل امور دست خودمان نباشد، بدترین اتفاقات ممکن رخ خواهد داد. اما تلاش بی‌رویه برای کنترل همه چیز، مانند جنگیدن با دنیا است. با این طرز تفکر، تنها شادی و آرامش را از خود سلب می‌کنیم. 

پس به جای تلاش بی‌نتیجه برای کنترل تمام جزئیات پیرامون، اجازه دهید زندگی روال طبیعی خود را طی کند. خیلی روی مسائل غیرقابل کنترل زندگی‌تان تمرکز نکنید و سعی کنید از احساس آزادی نگرش جدید خود لذت ببرید.

6. گرفتار شدن در سرزنش دیگران

اگر به خاطر هر چیزی بخواهید خود را سرزنش کنید، از شادی و خوشبختی دور خواهید ماند. سرزنش کردن مداوم دیگران به خاطر مشکلات یا اشتباهات خود نیز عادت مخربی است که در برخی افراد وجود دارد. آن‌ها با این کار، هم به خودشان و هم به اطرافیانشان صدمه می‌زنند. 

وقتی دیگران را سرزنش می‌کنید، از مسئولیت اعمال و احساسات خود شانه خالی می‌کنید. معمولا مسئولیت اشتباهاتمان را به گردن دیگران می‌اندازیم، زیرا نمی‌خواهیم خود را مقصر بدانیم. بلکه با مقصر جلوه دادن دیگران، شکست و اشتباه خودمان را توجیه می‌کنیم تا به احساس بهتری دست پیدا کنیم.

اغلب فکر می‌کنیم با مقصر کردن دیگران، از احساس پشیمانی و ناامیدی رها می‌شویم. این در حالی است که ما همیشه مسئول اعمال و احساسات خودمان هستیم. کسی نمی‌تواند ما را مجبور به کاری کند که به ضررمان است یا مسئولیت کارهای ما را به گردن بگیرد.

7. تمرکز زیاد روی پول و مادیات

باید بپذیرید خودروی مدل بالا، خانه ی شیک، مبلمان سلطنتی، لوازم لوکس و تمام چیزهایی که همیشه آرزویش را دارید به شما احساس خوشبختی یا رضایت خاطر نخواهد داد. اگر برای داشتن هر یک از آن‌ها خودتان را در فشار مالی قرار دهید، تنها استرس و اضطراب برای خود خریده‌اید.

اگر تمام تمرکزتان روی مادیات و تجملات باشد، نمی‌توانید شادی‌های واقعی زندگی را ببینید و از آن‌ها لذت ببرید. درست است، پول باعث رفاه و آسایش ما را فراهم می‌کند. اما وقتی تمام تمرکزمان روی کسب ثروت و مادیات باشد، چیزهایی را که باعث آرامش و شادی واقعی‌مان می شوند، از یاد می‌بریم.

در زندگی خود متعادل باشید و مطمئن باشید با ثروت نمی‌توانید شادی و آرامش بخرید. این همان چیزی است که باید به آن باور قلبی داشته باشید.

8. وقت گذراندن با آدم‌های سمی

ارتباط با افراد سمی و منفی‌باف، شادی و آرامش را از شما سلب می‌کند. اگر با افراد سمی احاطه شده‌اید، احتمال اینکه ذهنیت منفی آن‌ها به شما سرایت کند زیاد است. واقعیت این است که انسان‌های سمی هیچ اهمیتی به اطرافیانشان نمی‌دهند. به هیج وجه برای آن‌ها مهم نیست دیگران به چه میزان برای آن‌ها زمان گذاشته‌اند.

افراد سمی شادی و آرامش را از شما می‌گیرند. آن‌ها مدام نظرات شما را انکار می‌کنند. وقتی نیاز به چیزی داشته باشند، به سراغتان می‌آیند و هیچ توجهی به اعتقادات، اهداف و آرزوهای شما ندارند. این افراد اصلا نمی‌دانند چگونه با اطرافیانشان روابط سالمی داشته باشند.

پیشنهاد می‌کنیم انسان‌های سمی را از زندگی خود حذف کنید زیرا ارتباط با آن‌ها به شما آسیب می‌رساند و شادی و خوشبختی را از زندگی‌تان می‌گیرد. باید با کسانی ارتباط برقرار کنید که رفتارشان متواضعانه و همراه با احترام و مهربانی است.

9. بی‌توجهی به اهداف و آرزوها به خاطر تنبلی

همه‌ی ما گاهی وظایفی را نادیده می‌گیریم. از انجام این وظایف واهمه داریم یا بهانه‌تراشی می‌کنیم تا انجام ندادن کاری که قول داده بودیم را توجیه کنیم. بدون شک، به تعویق انداختن همیشگی کارها، آرامش را از ما می‌گیرد. 

ما با بی‌خیالی و تنبلی، زمان و انرژی‌مان را هدر می‌دهیم، درحالی‌که می‌توانیم از این دو منبع ارزشمند برای دنبال کردن اهداف و آرزوهایمان استفاده کنیم. وقتی به گذشته‌ی زندگی خود نگاه می‌کنید، از گذران زمانتان احساس پشیمانی و ناراحتی می‌کنید؟ آیا روزهایی که پشت سر گذاشته‌اید، ارزش داشته‌اند؟ آیا در زندگی خود فرصت خوبی را از دست داده‌اید؟ 

هیچ وقت نگویید «هنوز وقت هست»، زیرا اصطلاح «دیگر خیلی دیر شده است» هم وجود دارد. پس دست از بهانه‌تراشی بردارید و از همین امروز شروع کنید.

10. انتقاد بی‌رویه از خود

اغلب اعتقاد داریم وقتی به هدفی نمی‌رسیم، باید سطح انتظاراتمان را بالا ببریم و بیشتر به خودمان سخت بگیریم. پس انتقاد از خود برای رفع عیوب و بهبود مهارت‌هایمان لازم است. اطلاع از نقطه ضعف‌های شخصی نیز مهم است. بی‌توجهی به این مسئله به خاطر غرور یا اعتماد به نفس بیش‌ازحد، ما را از پیشرفت بازمی‌دارد. 

از سوی دیگر، خود گویی‌های منفی و همراه با انتقادهای سخت‌گیرانه، ما را به جایی نمی‌رساند و مانعِ پذیرفتن شادی‌های واقعی زندگی می‌شود. باید به این سؤال پاسخ دهید که چرا به این میزان به خودتان سخت می‌گیرید؟ آیا از خودتان ناامید شده‌اید، چون می‌دانید که می‌توانید عملکرد بهتری از خود نشان دهید؟ یا عقاید، تمایلات و ارزیابی دیگران نسبت به شما دیگر هیچ تأثیری روی شما ندارند؟ 

آیا به خودتان سخت می‌گیرید، چون نگران تفکر دیگران در مورد خودتان هستید و نمی‌خواهید آن‌ها را ناامید کنید.

حرف آخر

برای ارتباط برقرار کردن با خود واقعی‌تان صبر و تحمل داشته باشید. واقعا از خودتان چه انتظاری دارید؟ می‌خواهید به چه کسی تبدیل شوید؟ چه چیزهایی را بیشتر دوست دارید؟ چه چیزهایی را دوست ندارید؟ به دنبال راهی باشید برای اینکه خودتان را پیدا کنید و کسی را که هستید دوست بدارید. 

پس منفی‌بافی و بدترین منتقدِ خود بودن را کنار بگذارید و به دنبال انتقادات سازنده از خود باشید. باید با خودتان و دیگران مهربان باشید. این تنها راه رسیدن به شادی و خوشبختی است.

 

منبع: entrepreneur