یکی از شایعترین شکایتهایی که از والدین کودکان به من گزارش شده، این است که کودکان آنها «معتاد» گوشیهای همراه هستند. در واقع بر اساس اطلاعات رسانهی حس مشترک (Common Sense Media)، حدود دو سوم والدین کودکان و نوجوانان، معتقدند که کودکشان «معتاد» به تلفنهای همراه است. حتی کودکان سنین 2 تا 8 ساله نیز به طور متوسط از تلفنهای همراه، حدود یک ساعت در روز استفاده میکنند. با یوکن همراه باشید.
من در جلسات خودم، اغلب میشنوم که والدین سر کودکانشان غر میزنند که چندین ساعت است از گوشی خود جدا نشدهاند، تا بلکه کودکانشان گوشیهای خود را کنار بگذارند. آنها باید همواره با کودکانی که قوانین را زیر پا گذاشته و وقت و بیوقت، دزدکی سر گوشیهایشان میروند، سروکله بزنند. به عقیدهی والدین، «این اصلا خوب نیست» که فرزندانشان زمان زیادی را صرف گوشیهایشان میکنند، اما از آن طرف هم میدانند که بچهها در همان گوشی با دوستانشان ارتباط برقرار میکنند.
ما برای مواد مخدر و الکل، معیارهایی مانند عقبنشینی، تحمل و افزایش مصرف را داریم که به اختلال سوء استفاده از مواد مخدر اشاره میکند و ما را متوجه میسازد، اما فهمیدن این که آیا صفحه نمایشها واقعا معتادکنندهاند یا نه، کمی سختتر است. باید حواسمان باشد که رفتارهای عادی فرزندانمان را به اشتباه به اعتیاد نسبت ندهیم. فقط چون کودکان بیشتر از حد دلخواه والدین خود، در فضای مجازی به سر میبرند، دلیل نمیشود که «معتاد» باشند.
سنجش میزان استفادهی بیش از حد از رسانههای جمعی کودکان
مقالهی اخیر سارا دوموف (Sarah Domoff) و همکارانش (2019)، مقیاسی به نام «سنجش میزان استفادهی بیش از حد از رسانههای جمعی کودکان» را معرفی میکند که والدین میتوانند از آن برای ارزیابی میزان مصرفرسانه های اجتماعی کودکان 4 تا 11 سالهی خود استفاده کنند. این موارد از معیارهای داشتن «اختلال بازیهای اینترنت» گرفته شدهاست و در حال حاضر، برای قرار گرفتن در راهنمای تشخیص و آمار انجمن روانشناسی آمریکا، در نظر گرفته شدهاست.
به والدین آموزش داده میشود که این 9 مورد را در یک مقیاس پنج نمرهای از 1 =هیچگاه تا 5 =همیشه، قرار دهند. بیشتر این موارد روی تمایل شدید کودکان برای استفاده از گوشی و مشغولیت ذهنی با رسانهها، تأکید دارد:
• «فرزندم نمیتواند از استفاده از رسانهها دست بکشد.»
• «رسانههای تلویزیونی تنها چیزی است که به فرزند من انگیزه میدهد.»
• «تمام فکر و ذکر فرزند من، شده رسانههای تلویزیونی.»
• «وقتی نتواند از رسانهها استفاده کند، درمانده و ناامید میشود.»
• «میزان زمانی که فرزندم برای رسانهها میگذارد، روز به روز افزایش مییابد.»
• «هنگامی که فرزندم روز خوبی نداشته، تنها چیزی که حالش را بهتر میکند، رسانهی تلویزیونی است.»
چند مورد دیگر نیز مربوط به مشکلات ایجادشده در زندگی کودکان، به دلیل استفاده از گوشی وجود دارد. برای تشخیص اینکه آیا کسی مشکلش واقعا جدی است یا نه، یک بررسی درست و حسابی لازم است. استفاده از گوشی، هنگامی برای کودکان مضر است که روابط مهمشان را بهم بزند و سلامتشان را به خطر بیاندازد. حالا بقیهی موارد مرتبط:
• «میزان استفادهی فرزندم از رسانههای اجتماعی، فعالیتهای خانوادگیمان را بههم ریخته.»
• «فرزندم انقدر از رسانههای اجتماعی استفاده میکند که برای کل خانواده مشکلساز شده است.»
• «فرزندم یواشکی از رسانهها استفاده میکند.»
دوموف و همکارانش دریافتند که این موارد به یکدیگر مرتبطاند، یعنی اگر پاسخ به یکی از این موارد مثبت باشد، به احتمال زیاد پاسخ چند سوال دیگر نیز مثبت خواهد بود، یعنی این مقیاس، یک مفهوم واحد را نشان میدهد. آنها همچنین مشاهده کردند که این مقیاس، مشکلات عملکرد کودکان، مثل مشکل در برقراری ارتباط با کودکان همسن، علائم عاطفی و سوء رفتار و همچنین ساعتهای زیادی را که پای گوشی مینشینند به طور مستقل پیشبینی کرده است. این خودش نشاندهندهی این است که از معیار درستی استفاده میکنند. هرچه هم که امتیازات بیشتر باشد، یعنی مشکل بین والدین و فرزندشان، بزرگتر است.
مشکلات تصمیمگیری در مورد اینکه استفادهی کودکان از رسانه، بیش از حد معمول است یا نه
در حال حاضر، دربارهی این مقیاس، آنقدری تحقیق نشده که نشان دهد این هنجارها تا چه حدی معمولیاند و از چه حدی به بعد، مشکلسازند. البته شواهدی وجود دارد که نشان میدهد هرچه امتیازات بالاتر باشد، شدت مشکلات نیز بیشتر است، اما همانطور که نویسندگان نیز تایید میکنند، مشخص نیست که آیا اعتیاد به رسانهها باعث این مشکلات است، یا مشکلات باعث اعتیاد به رسانهها، یا این مشکلات، بیشتر ناشی از عوامل دیگری (مثل تنهایی، مشکلات اجتماعی و فقر) سرچشمه میگیرند، یا حتی ترکیبی از همهی اینهاست.
همچنین، گاهی اوقات والدین فقط به یک یا چند مورد امتیاز بالا میدهند، اما رفتار کودک با رسانه، همچنان مشکلساز است.
با این حال، من فکر میکنم که این مقیاس، بیشتر از اینها جای صحبت دارد. اگر بخواهیم به این مقیاس، سطحی نگاه کنیم، جواب والدین به این موارد، نشان میدهد که والدین، راجعبه فرزندان خود چه حدس و گمانهایی میزنند، اما ما نمیدانیم که این حدسها، تا چه حد درست است. امکانش هست که والدین، به جای امتیاز دادن به رفتار واقعی فرزندانشان به خاطر عصبانیت یا مشکلات ارتباطیای که با آنها دارند، به موارد بالا، امتیاز بالایی میدهند. جروبحث والدین با کودک، همیشه به این معنا نیست که رفتار کودک، مشکل اصلی است. بهتر است که والدین به جای نتیجهگیری و حدس و گمان، به مواردی که عینا دیدهاند امتیاز دهند.
مسئلهی دیگر، تمرکز هریک از این موارد است. این مقیاس، به نظر شدت اشتیاق کودکان برای استفاده از گوشی و رسانه را نشان میدهد، اما نشان نمیدهد که استفادهی کودکان از رسانه، چگونه میتواند مشکلساز باشد. و اصلا هم دربارهی موضوعاتی را که من معمولا در جلساتم میبینم، مانند:
1) درگیری کودکان با خشونتهای سایبری،
2) به اشتراکگذاری اطلاعات خصوصی از راههای نادرست و در جاهای نامناسب،
3) پول خرج کردن در فضای مجازی آن هم بدون اجازه،
4)دیدن یا پست کردن محتوای نامناسب،
5)استفاده از رسانهها در زمانهای نامناسب، مانند زمانی که باید در حال خواب یا مطالعه باشند، حرفی نمیزند.
درکل، تمرکز این موارد مربوط به مشکلات اعتیاد به گوشی و رسانه، تنها روی خانواده است و به دوستان، تکالیف مدرسه، مسائل فیزیکی و عاطفی اشارهای نمیکند. نویسندگان این مقیاس، احتمالا قصد داشتند تا آن را از بقیهی متغیرها، جدا نگه دارند و اینگونه مقیاسی درستتر و مفیدتر داشته باشند. اما من به شخصه وقتی میخواهم مشکلات اعتیاد کودک به رسانهها را ارزیابی کنم، سعی میکنم در کنار خانواده، از بقیهی جنبههای گفته شده نیز سر در بیاورم.
حرف آخر:
به عنوان یک متخصص بالینی، اگر چه این مقیاس مفید و مختصر است، به نظر من به درد والدین نمیخورد.
خب، حالا چگونه والدین تشخیص دهند که فرزندشان به گوشی و رسانه، وابسته است؟
حالا اگر در این فکر هستید که آیا میزان استفادهی فرزندتان از رسانه، مشکلساز است یا نه، توصیه میکنم که حواستان به تاثیر آن باشد. مخصوصا، به این توجه کنید که آیا میزان استفادهی فرزندتان از گوشی خود، روی خواب، حالات، تکالیف، فعالیتهای مدرسه، رفاقت و روابط خانوادگیاش، تأثیر منفی میگذارد یا نه؟ سعی کنید در پاسخ به این سوال، کاملا واقعگرا باشید. اگر فرزندتان یک دانشآموز متوسط است، نمیتوانید با گرفتن گوشیاش، او را به شاگرد ممتاز مدرسه تبدیل کنید. اگر او خجالتی و گوشهگیر است، با داشتن محدودیتهای زیاد برای استفاده از گوشی، به یک بچهی برون گرا و پرحرف تبدیل نخواهد شد.
باید این امکان را در نظر بگیرید که استفادهی بیش از حد فرزندتان از گوشی، ممکن است یک نشانه باشد نه دلیل مشکلاتش. اگر اینطور باشد، بهتر است قبل از رسیدگی به قضیهی استفادهی بیش از حد از رسانه، سعی کنید مشکل اصلی را حل کنید. برای مثال، گاهی اوقات، کودکان برای فرار از درس و تکالیف، در رسانههای اجتماعی غرق میشوند. گاهی اوقات هم برای افزایش اعتماد به نفس خود، همواره شبکه های اجتماعی خود را چک میکنند.
همچنین، به این فکر کنید که آیا نحوهی ارتباطتان با کودکان دربارهی استفادهی بیش از حدش از رسانهها، حالا یا عمدی یا غیر عمدی، ممکن است مشکلات را حل کند یا به آن بیافزاید؟ اغلب اوقات، میبینیم که والدین ناگهان دیگر تحملشان تاب میشود و قوانین سفت و سختی بند میکنند، اما کمی بعد، وقتی میبینند که نمیتوانند روی قوانین سفت و سخت خود بایستند، یا زمانی که از بحث کردن با فرزند یا همسرشان خسته شدند، تسلیم میشوند. همچنین دیدهام که یکی از والدین، سعی میکند تا سختگیری یا ملایمت بیش از حد آن یکی را جبران کند. این روش هیچ فایدهای ندارد.
بهترین راههایی که با آن، والدین بتوانند زمان استفادهی فرزندشان از گوشی و رسانه را مدیریت کنند
فهمیدن اینکه چگونه زمان استفادهی کودکان از رسانه را مدیریت کنیم، کمی پیچیده است. والدین منطقی و دلسوز، میتوانند به راهحلهای مختلفی برسند (به مقالهای با عنوان «گزینههای والدین برای برخورد با بازیهای ویدئویی خشن» مراجعه کنید). همچنین، مهم است که والدین برای کودکان مختلف در سنین مختلف، راه حلهای مختلفی داشته باشند.
به طور کلی، بهترین چیز برای کودکان، قوانین و امور عادی است، چرا که اینگونه فرزندانتان میدانند انتظار چه چیزی را داشته باشند و به احتمال زیاد زمانی که احساس میکنند در ایجاد آن قوانین دست داشتهاند یا حداقل منطق پشت آن قوانین را درک کنند، بیشتر به آنها عمل میکنند. اگر هر دو والدین درگیر این مسئله باشند، بهتر است که هر دوی آنها روی برنامهای که برای فرزندشان دارند موافقت کنند. اینگونه برای فرزندشان نیز کمتر گیجکننده است.
گوشی و رسانهها، بخشی از زندگی کودکان ماست و از زندگی آنها نیز حذف نمیشود، بنابراین ما باید به کودکانمان یاد بدهیم چگونه خود را مدیریت کنند. در اینجا، ایدههایی برای کمک به کودکان آوردهایم، ایدههایی که دنیای آنلاین آنها را به روشهای سالم، مدیریت و هدایت میکند.
1. سعی کنید بفهمید فرزندتان از رسانه، چه استفادههایی میکند
کودک خود را تشویق کنید تا کارهای آنلاین مورد علاقهاش را به شما هم نشان دهد. حالا چرا این خواستهی شما برای کودکتان جالب است؟ هر گونه فکر و ایدهای که از قبل داشتید را کنار بگذارید و واقعا سعی کنید بفهمید چه چیزی کودک شما را به این فعالیت جذب کرده است.
وقتی دلیل استفادهی فرزندتان از گوشی و رسانه را بفهمید، احتمالا کمتر نگرانش میشوید، یا بهتر میتوانید به کودک خود کمک کنید تا مشکلات مربوط به فعالیت دلخواهش را حل کند. شاید حتی از این فعالیت دونفره با فرزندتان لذت هم ببرید.
2. از فرزند خود دربارهی محدودیتهایی که میگذارید، نظر بخواهید
اینکه قوانین را خودتان بگذارید، وسوسهانگیزتر و راحتتر است. حتی گاهی اوقات هم ضروری است. اما اگر از کودک خود نیز برای محدودیتها و قوانین معقول کمک بخواهید، اغلب از او نظرات مفیدی دریافت میکنید. یکی از دوستان من، این کار را به تازگی انجام داد و وقتی فرزندش به او پیشنهادهای بسیار معقولی داد، شگفتزده شد. معنیاش این نیست که والدین نمیتوانند محدودیتها و قوانین را خودشان را تعیین کنند (در واقع، هم میتوانند و هم باید بکنند)، اما با پرسیدن دیدگاه بچهها، میتوانند باهم به توافق برسند و اینگونه احتمال جروبحث نیز کمتر میشود.
همچنین، میتوانید از فرزند خود بپرسید که آیا کسی را میشناسد که مانند او، زمان زیادی را صرف گوشی کند؟ نشانههای استفادهی بیش از حد از گوشی و رسانه، از نظر کودک شما چیست؟ سوالات مربوط به خود کنترلی نیز مفید است. سوالاتی از قبیل اینکه: کودک شما از کجا بداند که چه زمانی دیگر باید دست از گوشی یا لپتاپ خود بردارد؟ حس کودکتان بعد از اینکه تصادفی، بیش از حد وقت خود را در فضای آنلاین گذراند، چه بود؟
اگر کودک شما محدودیتهایی را پیشنهاد کند که فکر نمیکنید جوابگو باشد چه؟ میتوانید مشکلات پیشنهادش را بگویید، اما به جای اینکه سریع آن پیشنهاد را رد کنید، بهتر است بگویید: «بیا آن را به مدت یک هفته امتحان کنیم و ببینیم چطور پیش میرود. ما از کجا بدانیم که این پیشنهاد جواب میدهد یا نه؟» اگر راهحل کودک شما موفقیتآمیز بود که خب عالی است. اما اگر هم اینطور نیست، کودک شما چیز جدیدی یاد گرفتهاست و شما نیز اطلاعات جدیدی کسب کردهاید، میتوانید مکالمه را ادامه دهید و به همراه فرزندتان، راهحل بهتری پیدا کنید.
3. فرزند خود را دربارهی فعالیتهای آنلاین، راهنمایی کنید
کودکان که خودبهخود نمیدانند چگونه باید موقعیتهای مختلفی که در فضای آنلاین رخ میدهد را اداره کنند. سعی کنید مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید را پیشبینی کنید. سوالاتی از قبیل «اگر فلان اتفاق بیافتد، چهکار میکنی؟»، «اگر فلان مشکل پیش بیاید، چه میشود؟»، «چرا فکر میکنی فلان کار مهم است؟» بر روی آنها، تأثیر بیشتری از ساعتها سخنرانی دارد. این سوالات به کودکان فرصت میدهد تا قبل از وقوع مشکلات، به واکنشهایشان فکر کنند، و به شما این شانس را میدهد که ببینید کودکتان چه چیزهایی را میفهمد و چه چیزهایی را هنوز متوجه نمیشود. باید حواستان بیشتر به بچههای کوچکتر یا بیشفعال باشد.
به فرزند خود بگویید که هرگز از کمک گرفتن از شما نترسد و اگر اشتباه کرد یا در فضای مجازی به مشکلی برخورد، گوشیاش را از او نمیگیرید. این باعث میشود که فرزندتان هنگام کمک خواستن، بدون هیچ ترسی پیش شما بیاید.
4. سعی کنید برای آنها جایگزینهای غیر صفحهای فراهم کنید
تا کنون، موثرترین راهکار برای کاهش زمان مصرف کودکان بر گوشی، این است که برایشان فعالیتهای واقعی و فیزیکیای پیدا کنید که از انجامشان لذت ببرند. به طور کلی، برای بچهها، عوض کردن رفتار، آسانتر است تا دست کشیدن از آن. از اطلاعاتی که از فرزند خود دارید، استفاده کنید تا فعالیتهای جذابی که او ممکن است دوست داشته باشد را، مثل فعالیتهای خانوادگی، سرگرمیهای انفرادی یا فعالیتهای گروهی، پیدا کنید.
5. یک الگوی دیجیتالی خوب باشید
برای اینکه به فرزندتان طریقهی درست استفاده از گوشی را آموزش دهید، باید خودتان الگوی خوبی باشید. اگر تمام وقت، سرتان در گوشی یا لپتاپ باشد، کودک شما نیز همینگونه خواهد بود. بگذارید کودکتان ببیند که هنگام شام، گردشهای خانوادگی، یا هنگام خواب، گوشی یا لپتاپ خود را کنار میگذارید. وقتی خودتان هم مثل فرزندتان رفتار کنید، این محدودیتها بیشتر شبیه به رفتار و منش خوب به نظر میآید تا تنبیه.
منبع: PsychologyToday