یکی از اشتباهات رایج در کسب و کار اینه که افراد کسب و کارشون رو با اندازهی غلطی تاسیس میکنن. اگه بگی من یه ایده کسب و کار عالی دارم ولی باید 12 میلیون دلار پول جور کنم، این یه ایدهی عالی نیست. چون اگه میدونستی چطور 12 میلیون دلار به دست بیاری، تا الان اینکار رو کرده بودی. با یوکن همراه باشید
اگه بگی این عالیه ولی تا وقتی بیل کلینتون اینو نخره پولی به دست نمیارم، و فقط باید یکی رو پیدا کنم که منو ببره پیشش؛ ایدهی بدیه. حرفهای زیادی میشه دربارهی این زد که وقتی شروع کردین، چیزی بفروشین که مردم میخوان بخرن. و میدونی، اگه یه جاذبهی توریستی اون نزدیکی هست و یه تیشرت دربارهی اون جاذبهی توریستی درست کنی و جلوش واستی و بفروشیش، اندازهی این پروژه برای کسی که اونقدر پول نداره عالیه. چون سه روزه میفهمی که اشتباه کردی یا نه، و اگه کارِت درست باشه، اونقدر پول خواهی داشت که یکی رو استخدام کنی تا فردا بره تیشرتها رو بفروشه، و تو برمیگردی سر کاری که میکردی. توی سه روز یاد میگیری چطور یه محصول اختراع کنی، تولید کنی، بفروشی، و سود کنی. از همونجا شروع کن. وقتی فقط چهار میلیون نفر دانلودش کردن، نگو یه نرمافزار جدید داری که دنیا رو عوض میکنه. مشکل مقیاسه. اغلب پروژهای رو انتخاب میکنیم که مقیاسش زیادی بزرگه.
دو روز پیش یه ایمیل گرفتم، که خیلی ناراحتم کرد. طرف برام یه ایمیل فرستاده و میگه من باور دارم که هرکسی با یه ایدهی خوب توی زندگیش متولد میشه و من مال خودمو پیدا کردم و میخوام بهم کمک کنی. هیچوقت به این ایدهها نگاه نمیکنم. بهش جواب دادم باورم نمیشه اینو گفتی. چون این تنها ایدهته مسخره است.
آره، تخممرغهاتون رو تو یه سبد نچینید. باید بگین هر کسی هر ساعت یه ایدهی خوب داره. این ایدهی منه و اگه اشتباه کنم یه ساعت دیگه یه ایدهی دیگه خواهم داشت. این راه خیلی بهتریه. اگه فقط بشینین و بگین یه ایدهی خوب دارم اما به کسی نمیگمش که ندزدنش، واقعاً ایدهی خوبی نیست.
عالی بود