دنزل واشنگتن در 28 دسامبر 1954 در ماونت ورنن مکانی در ایالت مریلند، در نزدیکی شهر نیویورک دیده به جهان گشود.در اصل نام پدرش را برای او انتخاب کردند و نام پدرش نیز اسم پزشکی بود که او را به دنیا آورده بود، دکتر دنزل. «رویاها بدون داشتن هدف، تنها یک هدف باقی میمانند». در یوکن به معرفی بازیگری سرشناس میپردازیم که رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کرده است. او پس از گذشت حدود دو دهه از آغاز دوران بازیگریاش و دریافت دو جایزه اسکار ، سه جایزه گلدن گلوب و حتی انتخابش به عنوان جذابترین مرد دنیا، هنوز دست از تلاش برنداشته و جایگاه خود را در ذهن و قلب هوادارن تثبیت کرده است. او کسی نیست جز بازیگر، کارگردان و تهیهکننده با استعداد، «دنزل واشنگتن».
دنزل در حدود 7 یا 8 سالگی با بازی در شوی استعداد یابی باشگاه دختران و پسران منطقه، برای نخستین بار استیج را تجربه کرد. وقتی دنزل به سن 14 سالگی رسید، پدر و مادرش از هم طلاق گرفته و جدا شدند و او به همراه خواهر بزرگترش به یک مدرسه شبانه روزی فرستاده شدند. پس از فراغت از مدرسه، دنزل واشنگتن به دانشگاه فوردهام رفت اما در ابتدا دانشجوی ضعیفی به شمار می آمد. در طول دوران دانشجوییاش در دانشگاه زیر نظر مربیاش «پی جی» بستکبال کار میکرد و عضو تیم دانشگاه بود. دانشجوی ضعیفی بود و به مدت یک ترم درس را کنار گذاشت و در کمپ تابستانه سالونه چندین شو اجرا کرد و با پیشنهادهایی برای بازیگری روبهرو شد. او این بار با عزمی جزم به دانشگاه رفت و موفق شد در رشته بازیگری تحصیل کند.
بعد از اتمام تحصیلاتش، به او بورسیه یک ساله حضور در تئاتر وابسته به هنرستان موسیقی و هنرهای زیبای آمریکا در سانفرانسیسکو داده شد. سپس او تصمیم گرفت به نیویورک بازگردد تا هنر بازیگری را به طور حرفهای آغاز نماید. واشینگتن در سال 1983، در تله فیلمی به نام ویلما، با «پائولتا پیرسون» آشنا شد. این آشنایی در نهایت به ازدواج انجامید. حاصل این ازدواج که تاکنون پابرجاست چهار فرزند است که از میان آنها جان دیوید نیز در عرصه بازیگری حضور دارد. نخستین فیلم بلند دنزل واشنگتن کمدی «نسخه ی غیر اصل» در سال 1981 بود. دنزل واشنگتن اولین نامزدی اسکار خود را سال 1987 با بازی در فیلم «فریاد بزن آزادی» و جایزه اسکار بهترین بازیگر مکمل را در سال 1989 با بازی در فیلم «افتخار» به دست آورد.
در اوایل و اواسط دههٔ نود، واشنگتن به یک مرد برجسته و نامدار هالیوودی تبدیل شد. سال 1995 هنگام بازی در یک فیلم واشنگتن از بازی در یک لحظه رمانتیک با هم بازی سفیدپوستش کلی لینچ امتناع کرد. لینچ در طول یک مصاحبه اظهار داشت: «با خودم گفتم ما مشکلی با ارتباط و صمیمیت و در نهایت ازدواج میان نژادها نداریم اما دنزل بر این عقیده بود که مردان سفیدپوستی که تماشاگران اصلی این فیلم هستند مایل نیستند که مرا همراه با یک زن سفیدپوست ببینند». حضور او در فیلم تایتانها را به خاطر داشته باش، بیش از صد میلیون دلار فروش را به همراه داشت.
او طی دهه ی نود در چندین فیلم مهم دیگر نیز بازی کرد که از آن جمله میتوان به مالکوم ایکس (1992)، که نام یکی از فرزندانش را نیز بعد از آن مالکوم گذاشت. فیلادلفیا (1993)، شهامت زیر آتش (1996) و طوفان (1999) اشاره داشت که برای مورد آخر جایزه گلدن گلوب 2000 بهترین بازیگر مرد و نامزدی اسکار و جایزه خرس نقره ای برلین را نیز به دست آورد. تام هنکس پس از همکاری با واشنگتن در فیلم «فیلادلفیا» گفته بود: همکاری با او مثل رفتن به کلاس بازیگری است. از تماشای او بیشتر از تماشای هر کسی بازیگری یاد گرفتهام.
دنزل واشنگتن در سال 2001 به خاطر بازی در فیلم روز تعلیم بار دیگر اسکار بهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص داد. پس ار آن در فیلمهایی نظیر جان کیو، آنتوان فیشرف خارج از زمان، مردی در آتش، نفوذی، دژاوو، گانگستر امریکایی، گرفتن پلهام 1، 2 و 3، کتاب ایلی، توقف ناپذیر، خانه امن، پرواز، اسلحه، ایکوالایزر، هفت دلاور، حصارها رومن جب و ایکوالایزر 2 ایفای نقش نمود. او علی رغم تمام موفقیتهایش در عرصه بازیگری، بازیگری را تنها راهی برای امرار معاش توصیف کرده و خانواده را مهمترین عنصر زندگی میداند.
علیرغم انتقادات شدیدی که در برابر این نمایش صورت گرفت، هر بار بهطور میانگین بیشتر از ظرفیت صددرصدیِ سالن، تماشاگر در آن جای گرفت. اوعلاوه بر موفقیت در بازیگری در 18 مهٔ 1991 یک دکترایِ افتخاری از دانشگاه فوردهام ( دانشگاهی که در آن تحصیل کردهبود)، بهخاطرِ داشتن موفقیتهای تأثیرگذار در کشف استعدادهای چندجانبه، دریافت نمود. وی همچنین دکترای افتخاری صفات انسانی و بشردوستانهاش را از دانشگاه مورهاوس در 20 مهٔ 2007 دریافت کرد. او ویدیوهای انگیزشی بسیاری تولید کرده که بسیار مورد توجه قرار گرفته و شاید انگیزه و شوق ادامه دادن را در خیلی از افراد زنده کرده باشد از جمله شما.