{ "title": "زندگینامه تصویری چارلز داروین", "media": { "type": "mp4", "link": { "720p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/18057", "640p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/18056", "480p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/18055", "320p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/18054" } }, "subtitles": [], "info": { "target": "#" } }

زندگینامه تصویری چارلز داروین

امتیاز مطلب: 73%

چارلز رابرت داروین در 12 فوریه 1809 در خانواده‌ای ثروتمند در انگلستان متولد شد. او پنجمین از شش فرزند خانواده بود. پدرش رابرت داروین و مادرش سوزانا وجْوود هر دو از خانواده‌های اصیل انگلیسی مسیحی بودند. او نوه دو شخصیت مهم مدافع لغو برده‌داری، از طرف پدرش اِراسْموسْ داروین و از طرف مادرش سوزانا وِجْوود بود. برای مشاهده زندگینامه داروین در این ویدیو یوکن با ما همراه باشید.

“عشق به تمام موجودات زنده شرافتمندانه‌ترین و باشکوه‌ترین ویژگی انسان است”

این جمله داروین به خوبی نشان دهنده نگرش او به طبیعت و جایگاهی است که برای آن قائل بود. داروین پیش از آنکه با نگاه موشکافانه خود طبیعت را جراحی کند شیفته و مسحور آن بود.  او می گفت «فکرکردن به «چشم» تمام وجودم را به لرزه می‌آورد»

در اکتبر 1825، داروین پس از صرف یک سال کارآموزی در کنار پدرش به همراه برادرش اراسموس برای تحصیل به دانشکده پزشکی دانشگاه ادینبِرُ رفت که در آن زمان بهترین دانشکده پزشکی انگلستان بود. اما خشونت عملیات جراحی باعث شد که آموختن پزشکی را رها کند و در عوض نزد یک برده سیاهپوستِ آزاد شده در مدت تقریباً 40 جلسه‌ی روزانه یک ساعته تاکسیدِرمی بیاموزد.

انصراف داروین از تحصیل پزشکی پدرش را ناراحت کرد و او با قاطعیت چارلز را به کالج مسیح دانشگاه کمبریج فرستاد تا به عنوان اولین گام برای کشیش شدن لیسانس بگیرد. چون داروین در امتحان پایانی فاقد صلاحیت لازم تشخیص داده شد، در ماه ژانویه 1828 به دوره عادی پیوست. او سوارکاری و تیراندازی را به مطالعه ترجیح می‌داد. پسرعمویش ویلیام داروین فاکس او را به عنوان دیوانه به جمع‌آوری سوسک معرفی کرد؛ داروین این کار را مشتاقانه دنبال می‌کرد. داروین دوست نزدیک و دنباله‌رو پروفسور گیاه‌شناسی جانْ اِسْتیوِنْزْ هِنْسِلُ شد و با دیگر روحانیون طبیعت‌گرای برجسته ملاقات کرد. این روحانیون کار علمی را به عنوان الهیات طبیعی مذهبی می‌پنداشتند. داروین برای دانشجویان به عنوان «مردی که با هنسلو (کشیش، گیاه‌شناس وزمین‌شناس شهیر بریتانیایی) قدم می‌زند» شناخته شد.

مدتی بعد داروین نامه‌ای از هِنسِلُ دریافت کرد که در آن به او پیشنهاد داده بود به عنوان یک طبیعی‌دان با هزینه خودش در کشتی با او همراه شود. این کشتی به مدت چهار هفته به یک سفر اکتشافی رفت تا نقشه ساحل آمریکای جنوبی را تهیه کند. سفر، 27 دسامبر 1831 شروع شد و پنج سال طول کشید. داروین بیشتر این مدت را در خشکی صرف پویش‌های زمین‌شناختی، بررسی سنگواره‌ها و مطالعه روی ارگانیسمهای زنده کرد، در حالیکه کشتی بیگِلْ سواحل را بررسی و نقشه‌برداری می‌کرد.

داروین مدت کوتاهی پس از بازگشت به انگلستان، به همراه دوست نزدیکش جان هوکِرْ ، یک طرح ساده برای تبدیل یک جزیره‌ای خشک و بی آب و علف به یک انگلستان کوچک را اجرا کرد. داروین و هوکر با کمک نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا، گونه‌های مختلف گیاهی از سراسر جهان را در جزیره اسنشن Ascension کاشتند. این طرح از سال 1850 شروع شد و هرساله به آن گونه‌های جدیدی افزوده می‌شد. در اواخر دهه‌ی 1870، مرتفع‌ترین قله جزیره پس از کاشت اکالیپتوس، کاج نُرفِک (Norfolk)، بامبو و موز کاملا سبز شده بود؛ گیاهانی که معمولا در کنار یکدیگر دیده نمی‌شوند و برای اولین بار در جزیره اسِنْشِنْ با یکدیگر دیده شدند. این گیاهان همچنین قادر به گرفتن آب تازه از هوا بودند و مشکل آب در جزیره را حل می‌کردند. درحالی‌که پدید آمدن اکوسیستم‌ها معمولا میلیون‌ها سال طول می‌کشد، اکوسیستم مصنوعی داروین و هوکر تنها طی چند دهه شکوفا شد.

پروژه داروین در جزیره اسنشن، یکی از معدود نمونه‌های واقعی زمینی‌سازی است که تاکنون انجام گرفتهاست.

دیوید ویلکینسون، اقلیم‌شناس بریتانیایی می‌گوید: «ناسا می‌تواند برای زمینی سازی مریخ، از داروین یاد بگیرد.»

- مجری : برای بسیاری از ما نام چارلز داروین مترادف نظریه فرگشت و انتخاب طبیعی است. اما حتی قبل از انتشار کتاب مشهورش خاستگاه گونه‌ها (Origin of Species) در سال 1859، او با کتاب محبوب خود در مورد سفر بیگل، در محافل علمی به‌خوبی شناخته‌شده بود و مورد احترام و ستایش دانشمندان در زمینه‌ی زمین‌شناسی و زیست‌شناسی قرار داشت. اما خاستگاه گونه‌ها علاوه بر اینکه اوج دوران حرفه‌ای داروین به‌عنوان یک دانشمند محسوب می‌شود، حاوی برخی از مهم‌ترین نظریات داروین در مورد تنوع گونه‌ها، وراثت انسان و تکامل احساسات است.

داروین ابتدا به هیچ وجه در پی به چالش کشیدن فرضیه ثبات گونه‌ها نبود ولی ادامه تحقیقات سؤالات بی‌پاسخ زیادی پیش پایش می‌گذاشت. یک سال پیش از شروع سفر، کتاب جنجال‌برانگیزی به نام «اصول زمین‌شناسی» از چارْلْزْ لایِلْ ( Charles Lyell)  منتشر شده بود که داروین نسخه‌ای از آن را همراه خود داشت. نویسنده در این کتاب مدعی شده بود که سطح زمین بر اثر فرایندهای تدریجی تغییر می‌کند و دگرگونی پوسته زمین جریانی یکنواخت در طبیعت در طول تاریخ این کره‌است. وی توضیح می‌دهد که هر نوع موجود زنده ابتدا در یک مرکز رشد می‌کند و از آن نقطه پخش می ‌شود و نشان داد که مدتی دوام آورده تا تدریجاً از بین رفته و جای خود را به انواع دیگر بدهد و آن را اصل مراکز آفرینش می‌نامد. از این رو او نتیجه گرفت که پیدایش انواع جدید، جریانی پیوسته و یکنواخت در طول تاریخ زمین است. این نظریات که کاملاً بر خلاف باورهای رایج زمانه بود، سر و صدای زیادی در محافل علمی برانگیخت. داروین با بررسی لایه‌های سنگی و سنگواره‌ها در نقاط مختلف شواهد زیادی در تأیید نظریات لایِلْ یافت. در جزایر گالاپاگوس اوفسیل‌هایی بسیار نزدیک ولی نه کاملاً همانند با اشکال زنده پیدا کرد. وی مشاهده کرد که لاک‌پشت‌های ساکن در هر جزیره اندکی با لاک‌پشت‌های جزیره مجاور متفاوتند .از نظر داروین بهترین توضیح آن بود که گونه‌ها تغییر می‌کنند و اعضای هر گونه نیای مشترکی دارند.

داروین هیچ اطلاعی از منبع این تغییرات نداشت و هیچ راهی وجود نداشت تا او بفهمد که این تغییراتی را که او در آزمایش‌هایش بر روی پرورش جانوران مشاهده می‌کند اشتباه‌های شیمیایی، یا تغییرهای ناگهانی موروثی در یک ژن (یا جهش)هستند.

از سال 1836 تا 1858 داروین مخفیانه و در اوقات فراغت روی نظریه انقلابیش کار می‌کرد. او دیگر به وجود فرگشت موجودات زنده یقین پیدا کرده بود ولی از آن بیم داشت که با علنی کردن آن از سوی گروه‌های تندرو به کفرگویی متهم شود. او که می‌دانست با مطرح شدن نظریه‌اش چه جنجالی در جامعه و محافل علمی بر پا می‌شود، کوشید با انجام دادن آزمایش‌های فراوان روی گیاهان و جانوران و استفاده از تجربیات پرورش‌دهندگان کبوتر و خوک شواهد کافی و علمی برای نظریه‌اش فراهم آورد.

سرانجام داروین ، در 19 آوریل 1882 از دنیا رفت.

"اگر آنقدر ضعیف و ناتوان نبودم که برای زنده ماندن خود ناگزیر به کوشیدن باشم، هرگز نمی‌توانستم به چنین کارهایی دست بزنم و به موفقیت برسم."

پس از مرگ داروین ، خانواده‌اش قصد داشتند او را در دهکده‌ای که او 40 سال آخر زندگی خود را در آنجا سپری کرده بود، دفن کنند. اما با وجود این، دوستان و همکاران داروین کمپینی تشکیل دادند تا مجوز به خاک سپردن او در کلیسای وِسْتْ مینسْتِرْ لندن را به دست آورند. پس از آنکه روزنامه‌ها و عموم مردم هم به این کمپین پیوستند، رئیس کلیسای وست‌مینستر پذیرفت. به این ترتیب یک هفته پس از مرگ داروین، او در نهایت احترام در نزدیکی دانشمندان بزرگی همچون جان هِرْشِلْ و آیزاک نیوتن به خاک سپرده شد.

  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
امتیاز مطلب: 73%

چارلز رابرت داروین در 12 فوریه 1809 در خانواده‌ای ثروتمند در انگلستان متولد شد. او پنجمین از شش فرزند خانواده بود. پدرش رابرت داروین و مادرش سوزانا وجْوود هر دو از خانواده‌های اصیل انگلیسی مسیحی بودند. او نوه دو شخصیت مهم مدافع لغو برده‌داری، از طرف پدرش اِراسْموسْ داروین و از طرف مادرش سوزانا وِجْوود بود. برای مشاهده زندگینامه داروین در این ویدیو یوکن با ما همراه باشید.

“عشق به تمام موجودات زنده شرافتمندانه‌ترین و باشکوه‌ترین ویژگی انسان است”

این جمله داروین به خوبی نشان دهنده نگرش او به طبیعت و جایگاهی است که برای آن قائل بود. داروین پیش از آنکه با نگاه موشکافانه خود طبیعت را جراحی کند شیفته و مسحور آن بود.  او می گفت «فکرکردن به «چشم» تمام وجودم را به لرزه می‌آورد»

در اکتبر 1825، داروین پس از صرف یک سال کارآموزی در کنار پدرش به همراه برادرش اراسموس برای تحصیل به دانشکده پزشکی دانشگاه ادینبِرُ رفت که در آن زمان بهترین دانشکده پزشکی انگلستان بود. اما خشونت عملیات جراحی باعث شد که آموختن پزشکی را رها کند و در عوض نزد یک برده سیاهپوستِ آزاد شده در مدت تقریباً 40 جلسه‌ی روزانه یک ساعته تاکسیدِرمی بیاموزد.

انصراف داروین از تحصیل پزشکی پدرش را ناراحت کرد و او با قاطعیت چارلز را به کالج مسیح دانشگاه کمبریج فرستاد تا به عنوان اولین گام برای کشیش شدن لیسانس بگیرد. چون داروین در امتحان پایانی فاقد صلاحیت لازم تشخیص داده شد، در ماه ژانویه 1828 به دوره عادی پیوست. او سوارکاری و تیراندازی را به مطالعه ترجیح می‌داد. پسرعمویش ویلیام داروین فاکس او را به عنوان دیوانه به جمع‌آوری سوسک معرفی کرد؛ داروین این کار را مشتاقانه دنبال می‌کرد. داروین دوست نزدیک و دنباله‌رو پروفسور گیاه‌شناسی جانْ اِسْتیوِنْزْ هِنْسِلُ شد و با دیگر روحانیون طبیعت‌گرای برجسته ملاقات کرد. این روحانیون کار علمی را به عنوان الهیات طبیعی مذهبی می‌پنداشتند. داروین برای دانشجویان به عنوان «مردی که با هنسلو (کشیش، گیاه‌شناس وزمین‌شناس شهیر بریتانیایی) قدم می‌زند» شناخته شد.

مدتی بعد داروین نامه‌ای از هِنسِلُ دریافت کرد که در آن به او پیشنهاد داده بود به عنوان یک طبیعی‌دان با هزینه خودش در کشتی با او همراه شود. این کشتی به مدت چهار هفته به یک سفر اکتشافی رفت تا نقشه ساحل آمریکای جنوبی را تهیه کند. سفر، 27 دسامبر 1831 شروع شد و پنج سال طول کشید. داروین بیشتر این مدت را در خشکی صرف پویش‌های زمین‌شناختی، بررسی سنگواره‌ها و مطالعه روی ارگانیسمهای زنده کرد، در حالیکه کشتی بیگِلْ سواحل را بررسی و نقشه‌برداری می‌کرد.

داروین مدت کوتاهی پس از بازگشت به انگلستان، به همراه دوست نزدیکش جان هوکِرْ ، یک طرح ساده برای تبدیل یک جزیره‌ای خشک و بی آب و علف به یک انگلستان کوچک را اجرا کرد. داروین و هوکر با کمک نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا، گونه‌های مختلف گیاهی از سراسر جهان را در جزیره اسنشن Ascension کاشتند. این طرح از سال 1850 شروع شد و هرساله به آن گونه‌های جدیدی افزوده می‌شد. در اواخر دهه‌ی 1870، مرتفع‌ترین قله جزیره پس از کاشت اکالیپتوس، کاج نُرفِک (Norfolk)، بامبو و موز کاملا سبز شده بود؛ گیاهانی که معمولا در کنار یکدیگر دیده نمی‌شوند و برای اولین بار در جزیره اسِنْشِنْ با یکدیگر دیده شدند. این گیاهان همچنین قادر به گرفتن آب تازه از هوا بودند و مشکل آب در جزیره را حل می‌کردند. درحالی‌که پدید آمدن اکوسیستم‌ها معمولا میلیون‌ها سال طول می‌کشد، اکوسیستم مصنوعی داروین و هوکر تنها طی چند دهه شکوفا شد.

پروژه داروین در جزیره اسنشن، یکی از معدود نمونه‌های واقعی زمینی‌سازی است که تاکنون انجام گرفتهاست.

دیوید ویلکینسون، اقلیم‌شناس بریتانیایی می‌گوید: «ناسا می‌تواند برای زمینی سازی مریخ، از داروین یاد بگیرد.»

- مجری : برای بسیاری از ما نام چارلز داروین مترادف نظریه فرگشت و انتخاب طبیعی است. اما حتی قبل از انتشار کتاب مشهورش خاستگاه گونه‌ها (Origin of Species) در سال 1859، او با کتاب محبوب خود در مورد سفر بیگل، در محافل علمی به‌خوبی شناخته‌شده بود و مورد احترام و ستایش دانشمندان در زمینه‌ی زمین‌شناسی و زیست‌شناسی قرار داشت. اما خاستگاه گونه‌ها علاوه بر اینکه اوج دوران حرفه‌ای داروین به‌عنوان یک دانشمند محسوب می‌شود، حاوی برخی از مهم‌ترین نظریات داروین در مورد تنوع گونه‌ها، وراثت انسان و تکامل احساسات است.

داروین ابتدا به هیچ وجه در پی به چالش کشیدن فرضیه ثبات گونه‌ها نبود ولی ادامه تحقیقات سؤالات بی‌پاسخ زیادی پیش پایش می‌گذاشت. یک سال پیش از شروع سفر، کتاب جنجال‌برانگیزی به نام «اصول زمین‌شناسی» از چارْلْزْ لایِلْ ( Charles Lyell)  منتشر شده بود که داروین نسخه‌ای از آن را همراه خود داشت. نویسنده در این کتاب مدعی شده بود که سطح زمین بر اثر فرایندهای تدریجی تغییر می‌کند و دگرگونی پوسته زمین جریانی یکنواخت در طبیعت در طول تاریخ این کره‌است. وی توضیح می‌دهد که هر نوع موجود زنده ابتدا در یک مرکز رشد می‌کند و از آن نقطه پخش می ‌شود و نشان داد که مدتی دوام آورده تا تدریجاً از بین رفته و جای خود را به انواع دیگر بدهد و آن را اصل مراکز آفرینش می‌نامد. از این رو او نتیجه گرفت که پیدایش انواع جدید، جریانی پیوسته و یکنواخت در طول تاریخ زمین است. این نظریات که کاملاً بر خلاف باورهای رایج زمانه بود، سر و صدای زیادی در محافل علمی برانگیخت. داروین با بررسی لایه‌های سنگی و سنگواره‌ها در نقاط مختلف شواهد زیادی در تأیید نظریات لایِلْ یافت. در جزایر گالاپاگوس اوفسیل‌هایی بسیار نزدیک ولی نه کاملاً همانند با اشکال زنده پیدا کرد. وی مشاهده کرد که لاک‌پشت‌های ساکن در هر جزیره اندکی با لاک‌پشت‌های جزیره مجاور متفاوتند .از نظر داروین بهترین توضیح آن بود که گونه‌ها تغییر می‌کنند و اعضای هر گونه نیای مشترکی دارند.

داروین هیچ اطلاعی از منبع این تغییرات نداشت و هیچ راهی وجود نداشت تا او بفهمد که این تغییراتی را که او در آزمایش‌هایش بر روی پرورش جانوران مشاهده می‌کند اشتباه‌های شیمیایی، یا تغییرهای ناگهانی موروثی در یک ژن (یا جهش)هستند.

از سال 1836 تا 1858 داروین مخفیانه و در اوقات فراغت روی نظریه انقلابیش کار می‌کرد. او دیگر به وجود فرگشت موجودات زنده یقین پیدا کرده بود ولی از آن بیم داشت که با علنی کردن آن از سوی گروه‌های تندرو به کفرگویی متهم شود. او که می‌دانست با مطرح شدن نظریه‌اش چه جنجالی در جامعه و محافل علمی بر پا می‌شود، کوشید با انجام دادن آزمایش‌های فراوان روی گیاهان و جانوران و استفاده از تجربیات پرورش‌دهندگان کبوتر و خوک شواهد کافی و علمی برای نظریه‌اش فراهم آورد.

سرانجام داروین ، در 19 آوریل 1882 از دنیا رفت.

"اگر آنقدر ضعیف و ناتوان نبودم که برای زنده ماندن خود ناگزیر به کوشیدن باشم، هرگز نمی‌توانستم به چنین کارهایی دست بزنم و به موفقیت برسم."

پس از مرگ داروین ، خانواده‌اش قصد داشتند او را در دهکده‌ای که او 40 سال آخر زندگی خود را در آنجا سپری کرده بود، دفن کنند. اما با وجود این، دوستان و همکاران داروین کمپینی تشکیل دادند تا مجوز به خاک سپردن او در کلیسای وِسْتْ مینسْتِرْ لندن را به دست آورند. پس از آنکه روزنامه‌ها و عموم مردم هم به این کمپین پیوستند، رئیس کلیسای وست‌مینستر پذیرفت. به این ترتیب یک هفته پس از مرگ داروین، او در نهایت احترام در نزدیکی دانشمندان بزرگی همچون جان هِرْشِلْ و آیزاک نیوتن به خاک سپرده شد.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

خیر
2020-12-22 01:47:31
  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
دسته بندی ها