با چشمانی منتظر در برابر دکتر نشسته بودم تا نتیجه MRI ام را اعلام کند. مطب دکتر با رنگ سفید دیزاین شده بود و فضای بسیار آرام و سردی داشت ولی هرازگاهی صدای تکان دادن کاغذها به گوش میرسید. ماهها بود که از درد کمر رنج میبردم و بیصبرانه منتظر بودم تا بدانم چه اشتباهی و در کجا رخ داده است. دکتر فنجان قهوهاش را برداشت و همزمان به عکسهایی که از کمرم انداخته شده بود، اشاره کرد و گفت که دیسک فشردهای در قسمت تحتانی کمرم دارم که با توجه به باریک بودن ستون فقرات ام منجر به آرتروز شده است!
بیاختیار به گریه افتادم، من تنها 21 سال، سن داشتم و در یک کشور خارجی و بهتنهایی زندگی میکردم. بدترین فکرها دربارهی آیندهام به ذهنم آمدند! دکتر ادامه داد که دیگر هرگز نمیتوانم دوباره به دویدن ادامه دهم و باید ورزش کردنم را متوقف کنم! این مسئله برای من که، ورزش زندگی و هویت ام را تشکیل میداد غیرقابلتحمل بود. به خانه برگشتم و بلافاصله به رخت خوابم پناه بردم. احساس نا امیدی ، شکست و افسردگی شدیدی داشتم. دوست پسرم که حالا همسرم شده بود مدام تلاش میکرد تا حالم را عوض کند و مرا همچنان امیدوار نگه دارد، اما حرفهایش اثری در من نداشت و حس غم و ناامیدی مرا تنها نمیگذاشت.
تصور میکردم زندگیام به پایان رسیده است و وقتی دیگر نمی توانم یک ورزشکار فعال باشم، پس هیچی نیستم!
البته این اولین باری نبود که چنین هشداری به من داده میشد بلکه چهارمین بار بود! اولین بار این اتفاق در 16 سالگی برایم رخ داد زمانی که به دلیل پاره شدن مینسک پا، زیر تیغ جراحی رفتم. دفعات دوم و سوم نیز در طول دوران دانشگاه رخ دادند و یکی از سختترین آنها زمانی بود که خودم را برای ماراتن حساسی آماده میکردم و تحت آموزش بودم. آن بار هم دکتر مثل بقیه دفعات من را از ادامه دویدن منع کرد اما من زیر بار نرفتم ، به طور مرتب فیزیوتراپی رفتم و همهی راههایی که به التیام درد و زانوانم کمک میکرد انجام دادم و بار دیگر به زمینها ی ورزشی بازگشتم.
اما این بار دیگر مشکلم زانو نبود و بلکه در قسمت کمرم احساس درد و ناراحتی داشتم. و دکتر به من هشدار داد که اگر این بار هم به او توجه نکنم ممکن است با مشکلات جبرانناپذیری مواجه شوم! تحمل درد برایم ممکن بود اما تصور فلج شدن یا بدتر از آن برایم زجرآور بود و نمیتوانستم خودم را در آن حالت تصور کنم ...! دیگر نمیتوانستم بازهم از تذکرات جدی دکتر چشمپوشی کرده و ورزش را ادامه دهم. حالا باید به فکر خودم و بدن خودم میبودم و مهم از آن یاد میگرفتم که چگونه باید از خودم مراقبت کنم؟!
اما من از اصطلاح خودمراقبتی متنفر بودم. همیشه فکر میکردم این حرفها و اصطلاحات بیخود هستند و من خودم آنقدر قوی هستم و توانایی دارم که از پس خودم بر بیایم! اما حال، حتی این توانایی را هم در خودم ضعیف میدیدم و گمان میبردم که دیگر مانند گذشته قوی نیستم تا این سختیها را تحمل کنم!
شاید دلیلش این بود که من همیشه ورزشکار بودم و در خانوادهای فعال و پر جنبوجوش بزرگ شده بودم. خاطرم هست وقت یکه بیش از شش سال سن نداشتم و در مغازه دنبال پدرم تقریباً میدویدم! او آنقدر سریع قدم بر میداشت که من برای رسیدن به او باید میدویدم و اگر اعتراض میکردم که آهستهتر راه برود، فقط میگفت: عجله کن، سریع باش، سریع بگیرش و سریع اجراش کن!
و این دقیقاً همان کاری بود که من همیشه در زندگیام انجام دادم. با سرعت جلو رفتم و اگر حتی دردی و ناراحتی داشتم تحملش کردم و ازش گذشتم و فقط به جلو حرکت کردم! من گمان میکردم که، مراقبت از خود یا همان اصطلاح خودمراقبتی فقط باعث کند شدن است و مانع پیشرفت میشود و بقول پدر بزرگم این فقط یک راه در رو برای بازندههایی است که نمیتوانند ادامه دهند!
و من مفهوم مراقبت از خود را زمانی دریافتم که دکتر آخرین هشدارهایش را داد و به من فهماند که مراقبت کردن از خود همان چیزی است که به ما امکان میدهد هر کاری را که میخواهیم در زندگی و با زندگی انجام دهیم! و این همان چیزی است که به ما انرژی، قدرت و توانایی برای ادامه کار را میدهد. اما ایکاش قبل از اینکه با این مشکل مواجه شوم این حرفها را کسی به هم زده بود تا آن را جدی میگرفتم.
هرگز تصور نکنید که مراقبت از خود برای افراد ضعیف و لوس است و تجملگرای و خودخواهی (تنپرستی) افراد را نشان میدهد!
زمانی که به بدن خود اهمیت نمیدهید و بیشازحد از آن کار میکشید و یا به نیازهای عاطفی خود اهمیت نمیدهید، در معرض آسیب و خستگی شدیدی قرار خواهید گرفت که نتیجهاش، به خطر افتادن سلامت جسم و روح و روان شما به واسطه انواع بیماریهای روحی و جسمی است که استرس و اضطراب را نیز همراه خود دارند.
چرا مراقبت از خود اهمیت دارد؟
اصطلاح خودمراقبتی به معنای مراقبت از خود در تمام ابعاد جسمی، روحی و عاطفی است و صرفاً رفتن به جلسات ماساژ برای ریلکسی و راحتی بیشتر نیست. مراقبت از خود شامل مجموعهای از اقدامات است که منجر به بهبودی و حفظ سلامتی، خوشبختی و تحقق آرزوهای تان میشود.
همهی ما این جمله را شنیدهایم: «شما نمیتوانید از یک فنجان خالی، چیزی بریزید» یا جمله: «قبل از کمک به دیگران، ماسک اکسیژن خودتان را قرار دهید!» این نمونه جملات از معنای مراقبت از خود میآیند به این مفهوم که، اگر شما نتوانید اول از خودتان مراقبت کنید، از دیگران نیز نخواهید توانست مراقبت کنید! مخصوصاً وقتیکه شما دارای خانواده و فرزندانی باشید، مراقبت از خود مفهوم جدیدی پیدا میکند.
به خودتان اهمیت دهید
مراقبت از خود انجام کارهایی است که شما را به تعادل و پرانرژی سازد تا به هر آنچه از زندگی میخواهید برسید. با رسیدن به خودتان، ذهن، جسم و روانتان تغذیه میشوند و همهی اینها به شما این امکان را میدهند که به شکوفایی برسید. و این همان چیزی است که همه ما در نهایت به دنبالش هستیم: افزایش شادی و توانایی، موفقیت و بهبود کیفیت زندگی و روابط! وقتی از این منظر به این مفهوم توجه کنیم دیگر، مراقبت از خود را فقط برای افراد ضعیف بر نمیشماریم و بلکه آن را به عنوان کمکی در جهت زندگی بهتر میبینیم.
پس مفهوم مراقبت از خود را بهعنوان فقط یک اپشن و دکور برای زندگی نبینید بلکه آن را یک بخش مهم از اساس زندگی بهحساب آورید. درواقع، باید درک کنید که این تنها راه رسیدن به زندگی و اهدافتان است. به همین دلیل، 30 راه اصلی برای مراقبت از خود را برایتان جمعآوری کردم تا موجب بهبود و حفظ کیفیت زندگیتان شود. این موارد همهی ابعاد وجودی شما ازنظر جسمی، روحی، ذهنی و عاطفی را در نظر میگیرد.
30 روش برای مراقبت از خود
ابتدا از اصول اولیه مراقبت از خود شروع میکنیم. کارهایی که روزانه میتوانید انجام دهید و به انرژی و زمان بسیار کمی نیاز دارند و چه بسا در کمتر از چند دقیقه و یا لحظه بتوانید انجامشان دهید.
-
نفس کشیدن
نفس عمیق بکشید! این کار اکسیژن کافی برای عضلات و مغز شما را فراهمیم کند و این اکسیژنرسانی بیشتر، انرژیتان را افزایش خواهد داد و همچنین عضلات و اندامهای تان سالمتر و بهتر کار خواهد کرد. آیا همین الان شما با خواندن این مطلب، نفس عمیق کشیدید؟ اگر پاسختان آری است: آفرین، شما در حال حاضر در حال مراقبت از خود هستید.
-
خوردن مواد غذایی مناسب
بدن شما مانند یک ماشین است و مواد غذایی که میخوردی سوخت این ماشین را تأمین خواهد کرد. اول از همه، از غذاهای مغذی و کامل برای وعدههای اصلی استفاده کنید و به شدت از غذاهای فرآوری شده و قندهای مصنوعی بپرهیزید. تانیا، تحقیق کنید و آنچه برای بدن و مغزتان مفید است را بیابید. در دنیا انواع مختلفی از خوراکهای طبیعی سالم وجود دارد و بد نیست که با یک متخصص تغذیه هم مشورت کنید.
-
نوشیدن آب به میزان کافی
حدود 50 الی 65 درصد از بدن انسانها از آب تشکیل شده است و این نسبت در برخی از قسمتهای بدن مانند مغز، قلب و ریهها به بیش از 70 درصد هم میرسد. پس نوشیدن آب روشی ساده و مؤثر برای مراقبت از خود است. حداقل 8 لیوان آب در روز بنوشید تا آبرسانی کافی به بدن خود داشته باشید.
-
خواب کافی
به کم خوابیدن خود افتخار نکنید بلکه آن را برای استراحت بدنتان در الویت قرار دهید تا ذهن و بدنتان از شما تشکر کنند! مطالعات به خوبی نشان داده است که خواب کافی و منظم چه تاثیات مثبتی روی بدن و روح دارد و همچنین خواب بیکیفیت و نا کافی چه اثرات بدی بر روی بدنمان میگذارد. پس به بدنتان احترام بگذارید و اجازه دهید به مقدار کافی استراحت کند.
-
مراجعه به پزشک
دردهای جسمی و روحی را تحمل نکنید و برای درمان آنها هر چه سریعتر به دکتر مراجعه کنید. چهبسا با تحمل بیشتر آنها، این دردها شما را بیشتر گرفتار کنند. پس حواستان باشد که درد نشانهای از بیماری و مشکل است و برای پیشگیری و درمان از بیماریها، مکرراً به دکتر مراجعه کنید .
-
ابراز قدردانی
سپاسگزاری از خود، یکی از سادهترین و درعینحال مؤثر ترین کارهایی است که میتوانید برای مراقبت از خود انجام دهید که روشهای زیادی نیز برای آن وجود دارد. هر آر گاهی برای خودتان هدیه بخرید و خودتان را تشویق کنید. یادتان باشد برای زندگی در شرایط ایده آل، نخست باید عاشق زندگی خودتان شوید.
-
استفاده از مکملهای خوراکی
از پزشک خود، لیستی از ویتامینها، مواد معدنی و یا گیاهانی که برای سلامت جسم و روحتان مناسب است را دریافت کرده و آنها را طبق نظرش مصرف کنید. برای مثال افرادی که دچار کمبود ویتامین B-12 هستند بیشتر از بقیه با مشکلاتی مانند اضطراب و استرس مواجه هستند. همچنین کمبود ویتامین D یکی دیگر از مشکلات رایج بین افراد میباشد. قبل از مصرف مکمل ها از کیفیت و اثرگذاری آنها ف حتماً مطمئن شوید.
-
در آغوش کشیدن فرزند، همسر و یا حیوان خانگی
جالب است بدانید که بغل کردن منجر به افزایش هورمون عشق یا همان اکسی توسین میشود و همچنین سروتونین را نیز افزایش میدهد. (شما را خوشخلق تر و شادتر خواهد کرد) سیستم ایمنی بدنتان را تقویت میکند، عزت نفس تان را افزایش میدهد، فشار خونتان را متعادل میسازد، به سیستم عصبیتان آرامش میدهد و استرسها را آزاد میکند! حال که با این حجم از فواید بغل کردن را متوجه شدید، از این عمل ساده و لذتبخش غافل نشوید!
-
مدیتیشن
مدیتیشن کنید، تا یاد بگیرید که بدون قضاوت دیگران، به آدمها نگاه کنید و درکتان از زندگی و انسانها افزایش یابد. قرار نیست با این کار افکار و احساسات درونیتان را حذف کنید بلکه مثبتها را د خودتان تقویت خواهید کرد.
-
رسیدگی به جسم
بالاتر اشاره کردم که ماساژ رفتن، تنها روش مراقبت از خود نیست. اما نباید از تاثیرات مثبت اش غافل شویم پس هر آر گاهی به تمرینات ماساژ بپردازید و همچنین ورزش کنید تا استرس و تنشها از بدنتان آزاد شده و خارج شوند.
-
پیادهروی
همه ی ما از فواید ورزش کردن آگاهیم ولی برای آن بهانههای مختلف میتراشیم! یک پیادهروی ساده و کمهزینه باعث گردش بهتر خون در همهی قسمتهای بدن و علی الخصوص مغزتان میشود. پس بهانه نیاورید و حداقل 5 یا 10 دقیقه در روز را به پیاده روی اختصاص دهید.
-
وقت گذراندن با افراد دوست داشتنی زندگی
برای ملاقات و وقت گذرانی با افرادی که احساس خوبی به شما میدهند برنامه ریزی کنید ولو حتی اگر این وقت گذراندن در حد یک تماس تلفنی باشد! تحقیقات نشان داده است که افرادی که از سطح بالای معاشرت برخوردارند، اغلب خوشبختتر هم زندگی میکنند. پس خودتان را محدود نکنید.
-
استغاده از تعطیلات
زندگی بدون تفریح و تماماً کار، شما را فرسوده و خسته خواهد کرد! از روزهای تعطیل و آخر هفتههای خود نهایت استفاده را بکنید و به کارهایی بپردازید که به شما آرامش و رفاه میدهند.
-
تفریح
آخرین باری که برای شادی و سرگرمی خودتان کاری انجام دادهاید، چه زمانی بوده است؟! هر عملی که باعث میشود به شما بیشتر خوش بگذرد را در لیست کارهایتان انجام دهید. بیشتر بخندید، بولینگ بروید، در برنامههای تفریحی شرکت کنید، برای خودتان و دیگران گل بخرید و به دنبال احساساتتان بروید!
-
توجه به ظاهر
یادتان باشد تا وقتیکه ظاهرت مناسب باشد، حالت نیز مناسب است! برای ظاهر خود وقت بگذارید. مثلاً برخی افراد به ناخنهایشان اهمیت میدهند و برخی به مدل موهایشان. اگر این تغییرات ظاهری احساس خوبی در شما به وجود میآورد به آنها اهمیت دهید.
-
سپری کردن وقت در طبیعت
تحقیقات نشان داده است که سپری کردن زمان در طبیعت بکر، موجب کاهش هورمون استرس در انسان میشود. پس به جنگل و بیرون از شهر بروید و در ساحل و دشت قدم بزنید و خودتان و روحتان را در آن فضاهای بکر رها سازید!
-
دور کردن انرژیهای منفی
با افرادی در ارتباط باشید که به شما انرژی مثبت میدهند و با آنها احساس زندهبودن و مفید بودن میکنید. اطرافتان را پر از افرادی کنید که به شما انرژی مثبت و عشق میدهند و تشویقتان میکنند.
-
حمام
این مورد یک روش ساده و ارزان برای مراقبت از خود است! در وان حمام دراز بکشید، شمع روشن کنید و از عطرهای خوشبو در آن استفاده کنید و به استراحت در آن جا بپردازید تا آرامش بگیرید.
-
تمرین خود اندیشی
بعضیاوقات بهعقب برگردید و درباره اعمال و رفتارهای گذشتهتان تأمل کنید. توجه کنید که چه چیزهایی را باید از گذشته نگه دارید و چه چیزهایی را باید تغییر دهید.
-
تقویت ذهن
همیشه به دنبال یاد گرفتن چیزهای جدید باشید. همهی ما انسانها در همهی لحظات زندگیمان به دنبال رشد و تکامل هستیم و این قسمتی از فلسفه وجودی ما نیز میباشد.
-
کمک به دیگران
کمک داوطلبانه به دیگران و یا شرکت در جلساتی که برای کمک به نیازمندان انجام میشود به شما کمک خواهد کرد تا احساس بهتر و مفیدتری نسبت به خودتان داشته باشید.
-
روانکاوی
مراقبت از خود فقط در ابعاد جسمانی تحقق نمییابد بلکه شما باید برای روان خود نیز وقت بگذارید. به یک روانکاو مراجعه کنید و با او به صحبت بنشینید. شاید گفت گو با شخصی از بیرون که قضاوتی نسبت به شما ندارد بتواند راههای زیادی در جهت رفع مشکلاتتان ارائه دهد.
-
ماجراجویی و کنجکاوی
خودتان را به چالش بکشید و حس شجاعت را در خودتان تقویت کنید. خودتان را در موقعیتهایی قرار خواهید داد که بعضاً در آنها احساس ضعف میکنید تا به احساس غرور ، افتخار و قدرتمندی برسد و اعتماد به نفستان افزایش زیادی پیدا کند.
-
نظم
برای زندگیتان برنامهریزی کنید و بر اساس آن پیش بروید تا از استرس و اضطراب به دور بمانید. از نظافت و منظم بودن محیط اطراف و خودتان نیز غافل نشوید.
- به تغذیه روح اهمیت بده:
ممکن است برایتان سؤال پیش بیاید که چگونه میتوان روح خود را تغذیه کرد؟! پاسخ میتواند هر چیزی باشد که برایتان در زندگی الهامبخش و انگیزه دهنده است. یا چیزهایی که باعث میشوند احساس نزدیکی عمیقتر و ارتباط بیشتری با خود داشته باشد. کارهایی مانند مراقبه یا اعمال مذهبی، در این دسته قرار میگیرند.
-
خلاقیت
همه ما برای رشد کردن باید از تمام استعدادهای مان همراه با خلاقیت استفاده کنیم. منبع این خلاقیتها را پیدا کنید. شاید شما یک عکاس خلاق، موزیسین خلاق، نقاش خلاق و یا حتی آشپزی خلاق باشید! پس به جست جو در علایق و استعدادهای تان بپردازید.
-
روراستی با خود
به ندای درونیتان گوش بسپارید و به هر آنچه که برای رشد و خوشبختی نیاز دارید توجه کنید. وقتی با آنچه واقعاً هستید و ایده آل ساختگیتان، فاصله داشته باشد دچار استرس شده و در معرض خطر قرار خواهید گرفت.
-
مشخص کردن مرزهای شخصی
این نکته برای داشتن روابطی سالم، حفظ عزت نفس و زندگی آرام ضروری میباشد. محدودیتهای خود را از نظر عاطفی و جسمی به درستی برای خود و دیگران مشخص سازید.
-
فرار
همانگونه که اجتناب کردن از چیزی ممکن است مضر باشد اما گاهی در رفتن به شارژ شدن مجدد باتریهای شما کمک خواهد کرد تا با انرژی بیشتری ادامه دهید.
-
مهربانی با خود
با خودتان طوری رفتار کنید که با دوست صمیمی و مورد علاقهتان رفتار می کنید. مهربان، صبور و با درک باشید. بیشازحد از خودتان کار نکشید و استراحت کافی داشته باشید و آگاه باشید که هیچکس به اندازهی خودتان دلش برایتان نخواهد سوخت. پس بیش از همه اول به فکر خودتان باشید.
راه رهایی از بهانههایی که سد راه عادتهای مثبت است
در توضیحات بالا به 30 روش آسان و در دسترس برای مراقبت از خود پرداخته شد بااینحال ممکن است افکار مزاحمی شما را راحت نگذارند تا به آنها توجه نکنید. اما نگران نباشید، در ادامه به راههای مقابله با این بهانهها نیز اشاره خواهیم کرد. برخی از این بهانهها عبارتاند از:
-
وقتش را ندارم
به طور میانگین چند ساعت در روز را به تماشای برنامههای تلویزیون میکنید و یا وقتتان را در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام یا اینستگرام و غیره تلف میکنید؟! تحقیقات نشان داده که میانگین این زمان برای افراد بزرگسال چیزی حدود 6 ساعت است! چه میشد اگر فقط نیمی از این ساعت را و یا حتی یک دهم از این زمان را به سلامت جسم و روح اختصاص میدادید! فراموش نکنید که همهی ما 24 ساعت در شبانه روز داریم که میتوانید به طور مفیدتری برایش برنامهریزی کنید. ضمن این که برخی از پیشنهادات بالا از شما وقتی نمیگیرند! نفس کشیدن یا نوشیدن یک لیوان آب و یا با خودتان به خوبی صحبت کردن! آیا اینها زمان زیادی از شما میبرند؟!
-
احتیاجی بهش ندارم
اگر چنین تفکری درباره مراقبت از خود دارید مطمئن باشید یک روزی به خود میآیید و متوجه خواهید شد که چقدر در اشتباه بودید. مواردی که بالا ذکر شدند بیشترشان به خود فرد مربوط میشد و شما همهی آنها را برای خودتان و بدنتان انجام میدهید. پس مطمئن باشید که اشتباه نیستند.
-
خیلی خسته هستم
این بهانه هم قبول نیست! چرتی بزن و استراحت کن و بعد شروع کن! هرکسی به طرق مختلفی رفع خستگی میکند: چرتی کوتاه، نوشیدن یک فنجان قهوه و یا خوردن یک میان وعده شاید بتواند شما را سرحالتر کند. یادتان باشد خسته بودن منافاتی با موارد بالا ندارد و همهی آنها قرار است انرژی شما را برای ادامهی کارها و زندگیتان تأمین یا افزایش دهد. یک بار امتحان کنید تا از تأثیر آنها بر روحیه و زندگیتان شگفتزده شوید.
-
سخت است
یکی از دلایلی که مردم دست به کاری نمی زنند ترس از سخت بودن و از پس آن بر نیامدن است! و به همین دلیل ترجیح میدهند که اصلاً دست به کاری نزنند تا در دام نیفتند! اما میتوانید برای پراندن این تفکر غلط، از کارهای آسان شروع کنید تا مطمئن شوید که از پس اش برمیایید.
نکته: هدف و انگیزه خود از زندگی را بشناسید
این عمل جزئی از کارهایی که برای مراقبت از خود انجام میدهد نیست، بلکه به آنچه با مراقبت از خود بهدست میآورید، ربط دارد.
این سؤال را از خود بپرسید که همین مراقبت از خود رد زندگیتان چقدر است و یا اصلاً این موضوع چه اهمیتی دارد؟! برای اینکه مادر یا همسر بهتری باشید، سالم بمانید، انرژی بیشتری داشته باشید، احساس بهتری نسبت به خودتان، زندگی و اطرافیانتان داشته باشید، شغلی را که دوست میدارید بهدستش آورید و یا آن را حفظ کنید، کارتان را به بهترین نحو ممکن انجام دهید، از دانشکده و رشته محبوبتان فارغالتحصیل شوید، پیشرفت کنید و غیره ...
کلام آخر:
از بدن خود مراقبت کنید، چون این تنها مکانی است که در زندگی دارید!- جیم رن
مراقبت از خود شامل تمام کارهایی است که باعث میشوند جسم، روح و ذهن سالم تر و احساس بهتری داشته باشید . اما یک نکته را به خاطر بسپارید: کارهایی را بیشتر انجام دهید که باعث میشوند احساس بهتری داشته باشید و شادتر باشید ولو اگر این اعمال را قبلاً کمتر انجام میدادید حال وقت آن است که به سمتشان بروید.
شاید اگر من هم، همانطور که در ابتدای متن اشاره کردم، در اواخر نوجوانی و ابتدای دورهی جوانی بیشتر به فکر خودم بودم و بهتر از خودم مراقبت میکردم، حال با این وضعیت جسمانی، شکستگی و آرتریت روبرو نبودم! یا اگر قبل از دهه سی سالگی به مراقبت از خودم فکر میکردم، این حجم از استرس و نا امیدی به سراغم نمیآمد!
اما هنوز هم دیر نشده است و در حال حاضر یعنی در چهل سالگی، به مفهوم «مراقبت از خود» توجه میکنم و مهمتر از آن عمل میکنم. و آنقدر به مراقبت از خودم ادامه میدهم که شاید روزی مجزا به ماراتن و دنیای ورزش بازگشتم!