اما بسیاری از افراد دیگه کمتر چنین افکاری دارن مثلا «من فقط باید تظاهر کنم، قراره همه بفهمن که من یه احمقم». هوش غالب میگه که این نوع افکار و احساساتِ منفی، هیچ جایی در ذهن ما ندارن، اما در حقیقت، بسیاری از تحقیقات انجام شده دقیقا عکس این مسئله رو ثابت می‌کنن. وقتی شما سعی می‌کنید تا این افکار و احساسات رو سرکوب کنید یا اونها را کاهش بدید در نهایت، بین این افکار و احساسات گیر میوفتید و تجربه‌های سخت و بیشتری رو پشت سر می‌ذارید. با یوکن همراه باشید.

 به عنوان یکی از روانشناسان و مدیران اجرایی هاروارد، با نزدیک به دو دهه تجربه، متوجه شدم که رهبران قدرتمند، سعی نمی‌کنن تا تجربیات درونی خودشون رو کنترل کنن، در عوض اونها از چیزی استفاده می‌کنن که من، عنوان «مهارت‌های عاطفی» رو براش در نظر گرفتم، که باعث میشه اونها از این افکار و احساسات، بهترین استفاده رو ببرن. در نتیجه، این رهبران، استرس های خودشون رو کاهش می‌دن، کمتر اشتباه می‌کنن، خلاق‌تر میشن و در کارشون بهتر عمل می‌کنن. در اینجا به 3 روش برای افزایش مهارت‌های عاطفی اشاره می‌کنیم.

 اول از همه، به افکار و احساساتتون به خاطر چیزی که هستن، برچسب بزنید – افکار و احساسات. به عنوان مثال، این فکر که «من توی کارم موفق نیستم»، تبدیل میشه به «من فکر می‌کنم که توی کارم موفق نیستم». انجام این تمرین برای تمرکز حواس، به ایجاد فضایی بین شما و اون چیزی که داره از ذهنتون خطور می‌کنه، منجر میشه. یادتون باشه، که شما تمام اون چیزی که فکر می‌کنید و احساس می‌کنید، نیستید.

دوم، افکار و احساساتتون رو بپذیرید، این مسئله به این معنیه که شما لازم نیست در مورد هر فکری که به ذهنتون خطور می‌کنه، دست به عمل بزنید، بلکه باید به تجربه‌تون اجازه بدین تا همونطوری که هست باقی بمونه، به جای اینکه تصمیم بگیرید باهاش مقابله کنید. 10 تا نفس عمیق بکشید و به چیزی که دارید فکر می‌کنید یا احساس می‌کنید، توجه کنید. به جای اینکه خیلی سریع سراغ نتیجه‌گیری برید، به تمرین دادن حس کنجکاوی‌تون در مورد تجربه‌ای که دارید، ادامه بدید.

منبع : UCAN