کل این نگرشِ که رئیسِ من بهم اجازهی تفکر نمیده یه مشکله. بذار با این شروع کنم، اگه میگی میرم پیش رئیسم و میگم آیا میشه فلان کار و فلان کار رو بکنم و رئیست میگه نه، خب معلومه که میگه نه. میگه نه چون چیزی که شما واقعاً دارین میگین اینه که اگه این کار رو انجام بدم و شکست بخوره، تقصیر توئه، و اگه موفق بشه اعتبارش برای منه، باشه؟ هیچ رئیسی این کار رو نمیکنه. این چوب زیر بغل گذاشتنه.
اگه واقعاً توی سازمانی کار میکنی که بهت اجازه نمیدن حتی یه ذره خلاقیت داشته باشی، باید تلاش کنی که اخراج بشی. چون اولاً فکر نمیکنم که واقعاً توی همچین سازمانی کار کنی، ولی اگر هم کار میکنی، چرا داری امروز و فردا و ماه بعد و شش ماه بعد رو صرف این کار میکنی؟ با یوکن همراه باشید تا در این باره بیشتر بدانید
به عنوان مثال وقتی من تنها شغل واقعیم رو داشتم، تو یه شرکت نرمافزاری و یه شرکت واقعی بود. اون موقع که شرکتهای واقعی و شغلهای واقعی وجود داشتن. یه کارهایی میکردم مثل این که روز کریسمس، موقعی که اکثر افراد بازیهای رایانهای آموزشی میخریدن و داشتن اونها رو باز میکردن، من میومدم و تلفنها رو جواب میدادم، به جای اینکه کسی نباشه تلفن رو جواب بده. چون جالب بود. سه ساعت کمک کردن به بچهها روز کریسمس، صحبت کردن باهاشون و فلان و فلان. خب آیا کسی میخواست منو بخاطر این کار اخراج کنه؟ میتونی تصور کنی تو یه شرکتی به این خاطر اخراجت کنن؟ دو هفته بعد وقتی تو یه جلسهای و یکی دربارهی بازنویسی دستورالعمل صحبت میکنه، میگی من داشتم تلفنها رو جواب میدادم و با دویست نفر صحبت کردم، و همهی افراد توی اتاق ساکت میشینن چون حالا تو متخصصی. چرا تو متخصصی؟ چون تو بودی که وقتی تلفن رو جواب دادی فهمیدی باید چه جوابی بدی. تو تنها آدم توی سطح خودت توی اون اتاقی که تابحال با یه مشتری صحبت کرده، مهمتر از همه تو با 200 نفرشون صحبت کردی.
♥خیلی سایت خوبی دارید.مطالب مفید خیلی زیادی داره و باعث ایجاد تغییر در زندگی من شده . ♥ممنون از سایتتون.....♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
امید رضا دهقانپور
mrci