مارکوپولو را میتوان یکی از معروف ترین جهانگردان دنیا شناخت. او در 9 ژانویه 1254 در ونیز به دنیا آمد. برخی از تاریخ شناسان معتقدند که او در یکی از شهرهای ونیز به نام سن جیووانی کریسوستومو به دنیا آمده است اما بیشتر تاریخشناسان به شهر ونیز اشاره کردهاند و از آن به عنوان زادگاه مارکوپولو یاد کردهاند. با یوکن همراه باشید.
نیکلاس پولو ، پدر مارکو ، تاجری ثروتمند در خاورمیانه بود. او پیش از تولد مارکو به همراه برادرش مافئو به یک سفر تجاری رفته بودند. زمانی که آن دو در قسطنطنیه ساکن بودند، پیشبینی کردند که قرار است وضعیت سیاسی تغییر کند در نتیجه تمام دارایی خود را تبدیل به پول کردند وآن منطقه را ترک کردند.
هنگام بازگشت آن ها به ونیز برای اولین بار مارکو را از نزدیک دیدند . بعد از سال ها با بزرگتر شدن مارکو ، پدر و عمویش تصمیم گرفتند او را نیز در این سفرها با خود همراه کنند ، سپس مارکو، بههمراه پدر و عمویش به آسیا سفر می کنند . مارکو در طی این سفر تجربه های جدیدی کسب می کند که مجموعه این رویداد در کتاب مارکو نوشته شدهاست. آنها در این سفر پس از طی 24٬000 کیلومتر ، پس از 24 سال، با کسب مقدار زیادی پول و ثروت ، دوباره به ونیز باز میگردند.
پولو هنگام جنگ ونیز با جنوا ، به زادگاه خود بازگشت. او که فرمانده یک کشتی بود ، با توقیف کشتی اش در نزدیکی جزیرهٔ کورچولا ک به اسارت گرفته شد . او بعد از آزادی به زادگاهش، ونیز بازگشت و تجارت خود را ادامه داد و خیلی زود یک تاجر ثروتمند شد. مارکو کاروانهای تجاری دیگری را عازم سفر کرد اما خودش دیگر ونیز را ترک نکرد. او با دوناتا بدوئر دختر یک تاجر ازدواج کرد و دارای سه دختر به نامهای فانتینا، بللا و مورتا شد.
زمانی که مارک در اسارت بود ، داستان سفرهایش برای همبندیاش «روستیکلو دا پیزا» تعریف کرد و او داستانهای پولو را مکتوب کرد البته که ممکن است او از خودش اطلاعاتی به آن اضافه کرده باشد . متن این کتاب خیلی زود در سراسر اروپا پخش شد و با نام سفرهای مارکوپولو مشهور شد . این کتاب آسیا را برای خوانندگان به نمایش میگذاشت و زندگی در خاور دور، چین، هند، ژاپن و خاورمیانه در ذهن اروپاییان پدید میآورد.
« سفرهای مارکوپولو » که توسط «روستیکلو دا پیزا» براساس داستان سفرهای مارکو پولو در قرن سیزدهم میلادی، نوشته شده بود، درباره اطلاعاتی راجبٔ دربار، کاخها، لشکریان و شکوه امپراتور مغول قوبلایخان است و علاوه بر این دارای دانستنیهایی از مردم و رسوم آنها، معابد و کویرهای آسیا از خاور دور تا خاورمیانه است .
در این کتاب ، مارکو پولو به سفرش به ایران نیز اشاه کرده است . تبریز اولین شهری است که مارکو از آن دیدن کرده و آن را توریژ می خواند . او در این سفر تصادفا به قلعه آتش پرستان برمیخورد که زرتشتیان ایران در آن منطقه سکونت داشتند او با ملاقات عده ای از زرتشتیان متوجه میشود که ان ها همواره می کوشیدند تا اتش مقدس را روشن نگاه دارند .
او شهر یزد را نیز به ویژه پارچه های ابریشمی اش را توصیف میکند که نزد بازرگانان شهرت زیادی داشته است او بعد از هفت روز راه پیمایی از یزد به کرمان رسید نخلستان ها و پرندگانی مثل بلدرچین و کبک برای او بسیار جالب بودند او در توصیف کرمان به تاتارها اشاره می کند و کرمان را سرزمین سنگ های قیمتی می خواند .او در دشت هرمز و رودخانه میناب ، کشتی های بزرگ ادویه و مروارید را میبیند و به ساخت کشتی ها انتقاد می کند و قیراندود نکردن کشتی هارا از معایب آن می داند زیرا که بسیاری از ان ها غرق می شدند .
او بعد از سال ها سفر ، تجارت و کسب تجربه های جدید در رابطه با اقوام و ملت های گوناگون در سال 1324 از دنیا رفت و در سن لورنزو به خاک سپرده شد. سفرها و ماجراجوییهای مارکوپولو، الهامبخش کسانی چون کریستف کلمب بود.
گوسفند مارکو پولو نام یک زیرگونه از گوسفندها است که برای بزرگداشت این جهانگرد، چنین نامگذاری شدهاست. پولو در هنگام گذرش از پامیر (با نام باستانی کوه ایمئون) در سال 1271 این حیوان را توصیف کرده بود. فرودگاه ونیز به نام فرودگاه ونیز مارکو پولو نامگذاری شدهاست.
مارکوپولو را میتوان یکی از معروف ترین جهانگردان دنیا شناخت. او در 9 ژانویه 1254 در ونیز به دنیا آمد. برخی از تاریخ شناسان معتقدند که او در یکی از شهرهای ونیز به نام سن جیووانی کریسوستومو به دنیا آمده است اما بیشتر تاریخشناسان به شهر ونیز اشاره کردهاند و از آن به عنوان زادگاه مارکوپولو یاد کردهاند. با یوکن همراه باشید.
نیکلاس پولو ، پدر مارکو ، تاجری ثروتمند در خاورمیانه بود. او پیش از تولد مارکو به همراه برادرش مافئو به یک سفر تجاری رفته بودند. زمانی که آن دو در قسطنطنیه ساکن بودند، پیشبینی کردند که قرار است وضعیت سیاسی تغییر کند در نتیجه تمام دارایی خود را تبدیل به پول کردند وآن منطقه را ترک کردند.
هنگام بازگشت آن ها به ونیز برای اولین بار مارکو را از نزدیک دیدند . بعد از سال ها با بزرگتر شدن مارکو ، پدر و عمویش تصمیم گرفتند او را نیز در این سفرها با خود همراه کنند ، سپس مارکو، بههمراه پدر و عمویش به آسیا سفر می کنند . مارکو در طی این سفر تجربه های جدیدی کسب می کند که مجموعه این رویداد در کتاب مارکو نوشته شدهاست. آنها در این سفر پس از طی 24٬000 کیلومتر ، پس از 24 سال، با کسب مقدار زیادی پول و ثروت ، دوباره به ونیز باز میگردند.
پولو هنگام جنگ ونیز با جنوا ، به زادگاه خود بازگشت. او که فرمانده یک کشتی بود ، با توقیف کشتی اش در نزدیکی جزیرهٔ کورچولا ک به اسارت گرفته شد . او بعد از آزادی به زادگاهش، ونیز بازگشت و تجارت خود را ادامه داد و خیلی زود یک تاجر ثروتمند شد. مارکو کاروانهای تجاری دیگری را عازم سفر کرد اما خودش دیگر ونیز را ترک نکرد. او با دوناتا بدوئر دختر یک تاجر ازدواج کرد و دارای سه دختر به نامهای فانتینا، بللا و مورتا شد.
زمانی که مارک در اسارت بود ، داستان سفرهایش برای همبندیاش «روستیکلو دا پیزا» تعریف کرد و او داستانهای پولو را مکتوب کرد البته که ممکن است او از خودش اطلاعاتی به آن اضافه کرده باشد . متن این کتاب خیلی زود در سراسر اروپا پخش شد و با نام سفرهای مارکوپولو مشهور شد . این کتاب آسیا را برای خوانندگان به نمایش میگذاشت و زندگی در خاور دور، چین، هند، ژاپن و خاورمیانه در ذهن اروپاییان پدید میآورد.
« سفرهای مارکوپولو » که توسط «روستیکلو دا پیزا» براساس داستان سفرهای مارکو پولو در قرن سیزدهم میلادی، نوشته شده بود، درباره اطلاعاتی راجبٔ دربار، کاخها، لشکریان و شکوه امپراتور مغول قوبلایخان است و علاوه بر این دارای دانستنیهایی از مردم و رسوم آنها، معابد و کویرهای آسیا از خاور دور تا خاورمیانه است .
در این کتاب ، مارکو پولو به سفرش به ایران نیز اشاه کرده است . تبریز اولین شهری است که مارکو از آن دیدن کرده و آن را توریژ می خواند . او در این سفر تصادفا به قلعه آتش پرستان برمیخورد که زرتشتیان ایران در آن منطقه سکونت داشتند او با ملاقات عده ای از زرتشتیان متوجه میشود که ان ها همواره می کوشیدند تا اتش مقدس را روشن نگاه دارند .
او شهر یزد را نیز به ویژه پارچه های ابریشمی اش را توصیف میکند که نزد بازرگانان شهرت زیادی داشته است او بعد از هفت روز راه پیمایی از یزد به کرمان رسید نخلستان ها و پرندگانی مثل بلدرچین و کبک برای او بسیار جالب بودند او در توصیف کرمان به تاتارها اشاره می کند و کرمان را سرزمین سنگ های قیمتی می خواند .او در دشت هرمز و رودخانه میناب ، کشتی های بزرگ ادویه و مروارید را میبیند و به ساخت کشتی ها انتقاد می کند و قیراندود نکردن کشتی هارا از معایب آن می داند زیرا که بسیاری از ان ها غرق می شدند .
او بعد از سال ها سفر ، تجارت و کسب تجربه های جدید در رابطه با اقوام و ملت های گوناگون در سال 1324 از دنیا رفت و در سن لورنزو به خاک سپرده شد. سفرها و ماجراجوییهای مارکوپولو، الهامبخش کسانی چون کریستف کلمب بود.
گوسفند مارکو پولو نام یک زیرگونه از گوسفندها است که برای بزرگداشت این جهانگرد، چنین نامگذاری شدهاست. پولو در هنگام گذرش از پامیر (با نام باستانی کوه ایمئون) در سال 1271 این حیوان را توصیف کرده بود. فرودگاه ونیز به نام فرودگاه ونیز مارکو پولو نامگذاری شدهاست.