حرکت در مسیر مثبت، روند مخصوص به خود را دارد. تمام کسب و کارها، به ویژه استارتاپ ها تمایل دارند که هر چه سریعتر رشد کنند. رشد و توسعه در حقیقت، به نحوهی ارزیابی ارزش کسب و کار بستگی دارد؛ بنابراین، میتوان میزان رشد را با اندازهگیری میزان فروش، کاربران، درآمد و غیره ارزیابی کرد. پس چگونه است که برخی کسب و کارها بدون هیچ تلاش مضاعف، به سرعت رشد میکنند، در حالیکه برخی دیگر دائما با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند؟ این سوالی است که اخیرا ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده است؛ نویسندهی این مطلب برای پیدا کردن پاسخ این سوال، با ویپ سیتارامن، بنیانگذار Explica (یک استارتاپ در زمینهی رسانهی دیجیتال) صحبت کرده است. این کارآفرین، موفق شد تنها در عرض چند ماه، کسب و کار خود را گسترش دهد. سیتارامن از زمانی که 18 ساله بود، توجه بسیاری را به خود جلب کرد، تا اینکه بالاخره سید سامو، تامین مالی آن را به عهده گرفت. سیتارامن، یکی از جوانترین افرادی بود که موفق به جذب سرمایه شده است. استارتاپ Explica، هفتهی گذشته اعلام کرد که 6.5 میلیون کاربر اینترنتی دارد. برای مطلع شدن از روشهای رشد سریع استارتاپ ها، با یوکن همراه شوید:
1. به حرفهای منتقدان بدبین خود توجه کنید
به بیان دیگر، بهتر است که با آنها شریک یا همکار شوید. ایده های استارتاپی اغلب بسیار شخصی هستند و بسیاری از بنیانگذاران، این منتقدان را با دشمنان خود اشتباه میگیرند. زمانیکه برای اولین بار، این استارتاپ سرمایهی MVII8 را جذب کرد، دیگر بنیانگذاران این شرکت از جمله بورین رادتکه و برد سیدل، نسبت به عملکرد این شرکت رسانهای بدبین بودند. شرکتی که روی آنها سرمایهگذاری کرده بود، با گروههای سرمایهگذاری سیلیکون ولی که به دنبال استعدادهای ناب هستند، فاصله داشت. این شرکت و دیگر شرکت های مشابه، معمولا روی مدل های کسب و کاری پر بازده مثل املاک یا کالای مصرفی سرمایهگذاری می کنند.
اما در حال حاضر که دو ماه از آن زمان میگذرد، MVII8 سرمایه گذار اصلی Explica محسوب می شود. این استارتاپ در مسیر خود از تخصص مالی کمپانی MVII8 و تکنولوژی Explica به عنوان اهرم استفاده می کند.
منتقدان بدبین شما می توانند به قدرتمندترین متحدان تبدیل شوند؛ اما شما به عنوان یک بنیاگذار باید بدانید که حرکت بر علیه آنها، بخشی از روند رو به جلو به شمار میرود. تمرکز خود را روی ایده و ارزش آن قرار دهید و اجازه دهید که نتایج، پاسخگوی خودشان باشند.
2. به شرایط اقتصادی جایگاه خود احترام بگذارید
شرکت ها زمانی با شکست روبرو می شوند که از شنیدن حرف های مشتریان خودداری کنند. همانطور که استیو جابز می گوید: "مردم نمی داند که چه چیزی را نیاز دارند، تا زمانیکه به آنها نشان دهید." پیدا کردن نقاط ضعف و نیازها، وظیفه ی مشتریان نیست؛ بلکه این وظیفه ی شماست که آنها را پیش بینی کرده و برای برطرف کردن آنها، راه حل ارائه دهید.
برای مثال در Explica، اعضای تیم تلاش می کنند تا اینفوگرافیک های انیمیشنی HTML را در یک فضای مطمئن ارائه دهند تا در دراز مدت، توانایی رقابت داشته باشند. تنها به گرایشات نگاه کنید؛ این مثال بارزی است از اینکه شما باید از شرایط رقابتی حال حاضر و گرایشات بلند مدت در مدل کسب و کار خود مطلع باشید. اگر Explica قصد داشت که با ناشران سنتی به رقابت بپردازد، مسیر رشد آنها کاملا متفاوت می شد. بدین ترتیب، آنها تصمیم گرفتند که روی جوانب دیگری از جایگاه خود متمرکز شوند و جنس رقیبان خود را تغییر دهند.
3. کسانی را استخدام کنید که روحیهی مشابهی دارند
اضافه کردن اعضای جدید به تیم که مرزهای چشم انداز شما را به چالش می کشند، برای اضافه شدن بررسی های معنادار و تعادل در پروسه های تصمیم گیری، ضروری است. هدایت تیم از درون باعث می شود که شرکت نیز به اندازه ی کارکنان، رشد کند؛ علاوه بر اینکه، همکاری را نیز آموزش می بینند.
ناندو لونا، اولین پرسنلی بود که به اعضای تیم Explica اضافه شد. روند کار با seed Sumo نیز در مراحل اولیه بود. سیتارامن، اختیارات این شرکت راه انداز را محدود کرده بود؛ تا اینکه متوجه شد که به افراد با تجربه در معاملات و عملکردها نیاز دارد. لونا به عنوان یک توسعهدهندهی کهنه کار راهاندازی، بهترین گزینه ی ممکن برای استارتاپ سیتارامن بود.
لونا زمانی که تنها 15 سال داشت، در دیزنی فعالیت می کرد، بیش از 50 اپلیکیشن موبایلی یا اینترنتی را طراحی کرده و در زمینهی مدیریت تیمهای توسعهدهنده، بیش از 5 سال سابقه دارد. سیتارامن دربارهی او می گوید:
او ترکیب جالبی از سرسختی و تجربه است.
بنیانگذاران باید به دنبال متقاضی هایی باشند که چشم انداز جدیدی را با خود وارد شرکت می کند. بین پیدا کردن افرادی که سازگاری بیشتری با محیط دارند و افرادی که مهارت های ویژه ای دارند، تفاوت وجود دارد. افرادی را پیدا کنید که عقاید مشابهی دارند، نه مهارت های مشابه.
4. سرسخت باشید
سرمایه و فاصله ی زیاد جغرافیایی با نیروی کار بالقوه برای برخی کارهای تخصصی، بسیاری از کسب و کارها را محدود کرده است. سیتارامن نیز در برخی مناطق با همین محدودیت ها مواجه شد. گسترش تیم، از لحاظ مالی منطقی نبود.
در این شرایط، سیتارامن مدعی بود که این وظیفه ی بنیانگذار است که یاد بگیرد و به نیروی خود متکی باشد. این ادعا با اخلاق استارتاپی که معتقد است استارتاپ ها به یک بنیانگذار یا فاندر سوپراستار سرسخت و اعضای تیم مجهز به مهارتها و مسئولیتها نیاز دارد، همخوانی داشت.
بدین ترتیب، سیتارامن در دورهی شتابدهندگی، مجموعه ی جدیدی از مهارتها را به گونهای تنظیم کرد که تارگت هزینه در هر کلیک را به میزان مناسبی در روز برساند. لونا در این باره می گوید:
ویپ اولین فردی است که در دفتر حاضر می شود و آخر از همه، محیط را ترک می کند؛ و البته در برخی شرایط اصلا از دفتر خارج نمی شود.
نقش بنیانگذار یا مدیرعامل این است که تمامی کمبودها را جبران کند و در عین حال، چشمانداز با کیفیت خود را نیز حفظ کند.
5. تکرار فرآیندهای ساده را در اولویت قرار دهید
تعادل بین چشم انداز و توانایی های مدیریت زمان، یکی از مسائل دائمی است که یک کمپانی به مدیریت آن نیاز دارد؛ به ویژه در پروژه هایی که ریسک بالایی دارند. فراموش نکنید که پروژه ها را مرحله به مرحله برنامه ریزی کنید: تکرار فرآیندهای ساده تر را در مراحل اولیه قرار دهید و سایر مراحل را بر مبنای آن بچینید.
لونا مدعی شده که سیتارامن و حتی خودش، با اینگونه از پروژه های پیچیده غریبه نیستند:
او هرگز قبول نمی کند که چیزی غیر ممکن است، تنها مشکل در این است که هنوز از زاویهی مناسب برای ارائهی راه حل، به آن نگاه نکردهایم.
مراحل توسعهای که به خوبی برنامهریزی شدهاند، برای برطرف کردن مشکلات ضروری هستند؛ تنها کافیست راه حل های کم کیفیت را با هم ترکیب کنید تا به یک راه حل خوب و موثر برسید.
در استارتاپهایی که برنامه زمانی سنگینی برای توسعه دارند، جریان سریع کار برای بازده و بهرهوری بیشتر، از اهمیت ویژهای برخوردار است. روی کارهایی تمرکز کنید که به خوبی از عهدهی آنها بر می آیید، سپس از همین مرحله به عنوان یک نقطهی آغاز استفاده کنید و فراموش نکنید که با هیچ ایدهای، نمی توان در دراز مدت کار کرد؛ ایدهها بسته به موقعیتها، تغییر میکنند.
منبع: INC