نمی توان از اعمال تغییرات جلوگیری کرد، اما چرا مردم همیشه در برابر آن مقاومت می کنند؟ گفته می شود که تغییر و تحول، تنها "ثابت واقعی" است. به طور کلی، مردم به تغییر و دگرگونی روی خوش نشان نمی دهند، به ویژه اگر خودشان آنها را اعمال نکرده باشند.
بیشتر رهبران تمایل دارند که تحت هر شرایطی، با تمام قوا وارد میدان شوند؛ با اینحال افرادی نیز وجود دارند که تمایلی به ایجاد تغییر ندارند و حتی از اعمال آنها در زندگیشان، واهمه دارند؛ گاهی اوقات باید قدردان این افراد باشیم!
مردم به روش های مختلفی در برابر تغییر و تحول واکنش نشان می دهند. بعضی از افراد با ترس و واهمه نسبت به آن عکس العمل نشان می دهند. اما گروهی نیز وجود دارند که با انکار کردن، پاسخ می دهند. شاید اگر بدانیم که دلیل مقاومت در برابر تغییر و دگرگونی چیست، بتوانیم روش های بهتری را برای کنترل آن به کار بگیریم.
در ادامه با 5 دلیلی آشنا می شوید که از مقاومت در برابر تغییر و راهکارهای مقابله با آن خبر می دهد؛ با یوکن همراه شوید:
1. مردم از متفاوت بودن واهمه دارند، مخصوصا در حالتی که هیچ نمونه ی قبلی وجود نداشته باشد.
ما انسان ها مجموعه ای از عادت هایمان هستیم. در اکثر مواقع، عاشق روتین ها و فرآیندهای همیشگی مان می شویم. اگر قبلا کاری را انجام نداده اید و یا هیچ نمونه ای از فرآیند جدید وجود ندارد، همیشه افرادی نیز وجود دارند که از همان آغاز، در برابر آن مقاومت می کنند.
هر سازمانی به رویاپردازی نیاز دارد، اما صرفا آغاز این رویا یا چشم انداز کافی نیست. شما همچنین باید آن را به نمایش بگذارید. نمی توان قبل از انجام دادن فرآیندهای جدید درباره ی پیشروی های آن پیش بینی کرد.
میزان ناامیدی و احساسات منفی بازدارنده را با برقراری ارتباط و نشان دادن نکات مثبت، کاهش دهید. تا جایی که امکان دارد، برخی موارد را بدون تغییر باقی بگذارید. روی دلایل با اهمیتی که باعث شده نسبت به اعمال این تغییرات اقدام کنید، متمرکز شوید و از مجبور کردن کارکنان خود اجتناب کنید.
2. مردم احساس ضعف، استرس و در هم شکستی می کنند.
خستگی و فرسودگی می تواند لذت تغییرات را از بین ببرد. اگر کسب و کار شما تا به حال با تغییرات و دگرگونی های بیشماری روبرو بوده، احساس خستگی ناشی از آن می تواند باعث مقاومت در برابر تغییرات بیشتر شود؛ و زمانیکه مردم احساس خستگی می کنند، تمایل به غر زدن و عصبانی شدن در آنها بیشتر می شود و در نهایت، غیر قابل تحمل می شوند. تجربه نشان می دهد، زمانیکه شرایط کاری با پروژه های بیشتر، پرفشار تر و هولناک می شود، افرادی که در آن محیط کار می کنند نیز به همین شکل خواهند شد.
زمانیکه چنین شرایطی در محیط کار حاکم می شود، رهبران باید شکایت های کارکنان خود را درک کرده و نیازهای آنها را برآورده کنند. دلیل ایجاد تغییر را در صدر امور و در محوریت داستان قرار دهید و محیط را برای تغییرات آینده، مساعد کنید.
3. خروج از وضع موجود، مردم را می ترساند.
اعمال تغییر به این معناست که باید از حالتی که همیشه در آن بوده ایم، خارج شویم. افرادی که از قدیم، به روش های خاصی عادت کرده اند و یا کسانی که ایده های دیگری را ارائه داده اند، بیشتر از سایرین حالت دفاعی به خود می گیرند.
دگرگونی، به ویژه در شرایطی که همه چیز به طور کل تغییر می کند، آسودگی را از افراد سلب می کند. برخی افراد حتی احساس می کنند که به آنها خیانت شده است. بعضی افراد حتی از شرایطی که تغییرات به وجود می آورد، وحشت می کنند.
مدیران و رهبران کاری موفق می دانند که باید با قدردانی و آگاهی از شرایط خوب گذشته، به روشنی بیان کنند که اعمال تغییرات برای ایجاد شرایط خوب آینده، ضروری است.
4. مردم به کسانی که تغییرات را ایجاد می کنند، اعتماد ندارند.
اگر مردم برای رهبر خود احترام قائل می شوند، این بدان معناست که رهبر موفق بوده تا اعتماد آنها را طی مدت زمان مشخصی جلب کند. زمانیکه یک رهبر جدید، جایگزین فرد قبلی می شود، باید بتواند اعتماد سایر کارکنان را جلب کند.
اگر این اعتماد متقابل ایجاد نشود، پس عدم اعتماد، به واکنش پیش فرض کارکنان تبدیل خواهد شد. بدیهی است که این عدم اعتماد می تواند زمینه ی مقاومت در برابر تغییرات باشد.
رهبران می توانند با صداقت و شرکت دادن دیگران در پروسه ی تغییرات، اعتماد آنها را جلب کنند. در نهایت، آنها محیطی را به وجود می آورند که در آن مردم به نتایح خوب تغییر باور خواهند داشت، در اعمال آنها کمک خواهند کرد و مدیریت آنها نیز آسان تر خواهد بود.
5. مردم می دانند که اعمال تغییرات، مجموعه ای از امکانات و مشکلات جدید را به همراه خواهد داشت.
بسیاری از مردم ترجیح می دهند که اوضاع به همان شکلی که هست باقی بماند تا اینکه بخواهند خود را برای شرایط نامشخص آماده کنند. همه ی ما به طور غریزی می دانیم که روش های جدید، امکانات و مشکلات جدیدی را نیز به همراه خواهد داشت. اما بیشتر مردم ترجیح می دهند که از این امکانات جدید چشم پوشی کنند تا اینکه بخواهند خود را از مشکلات مصون بدارند. بنا بر یک نقل قول قدیمی: "شیطانی که می شناسیم، از شیطانی که نمی شناسیم بهتر است."
اعمال تغییرات در هر نهاد و بنیادی با ریسک پذیری همراه است. شما می توانید با ایجاد قطعیت در پروسه ها، مقاومت را متعادل کنید.
منبع: inc
