حتماً تاکنون برایتان پیش آمده سعی کنید خودتان را به کسانی که دوستشان دارید، اثبات کنید. آیا فکر می کنید هر چقدر تلاش می کنید، موردقبول خانواده و همسرتان نیستید؟ تاکنون پیش نیامده کسی به شما جمله دلگرم کننده بگوید؟ وقتی باور می کنید به قدر کافی شایسته نیستید، احساس تنهایی می کنید و خود را جدا از دیگران می دانید. اگر به دنبال راهی برای جدا شدن از این احساس در زمان ناامیدی هستید، ادامه مطلب را از دست ندهید. با یوکن همراه باشید.
هر فردی در زندگی خود با موفقیت مواجه شده است. من اولین دستاوردم را به یاد می آورم. با مجلات و روزنامههای معروف زیادی در ارتباط بودم، تمام اطرافیانم به خاطر پیشرفت من هیجان زده بودند و من تعجب می کردم چرا دیگران بیشتر از خودم به این موفقیت افتخار می کنند. بعد از مدتی متوجه شدم خودم موفقیت و تلاشهایم را زیر سؤال می برم. با خودم این طور فکر می کردم: "من به قدر بقیه خوب عمل نمی کنم. هر کسی می تواند کارهای مرا انجام دهد. هنوز زمان زیادی باقی مانده تا به موفقیت بقیه برسم."
وقتی موفقیتهایم را با والدینم در میان گذاشتم، آنها این طور واکنش نشان دادند: "بسیار خوب، آنجا آب و هوا چطور بود؟" در این زمان من احساس سرخوردگی بیشتری کردم، چرا که خانواده بزرگترین نگرانیام را تائید کرده بودند. باید چه کار می کردم تا با تشویق سادهای چون "خیلی عالیه، برای موفقیتت خوشحالیم" رو به رو شوم؟ هم ناراحت و عصبی و هم ناامید شده بودم. با خود فکر کردم چرا باید اجازه دهم دیگران چنین واکنشی روی موفقیت، آینده و احساساتم داشته باشند؟
درباره آنچه اتفاق افتاده فکر کردم و عمیقتر به تجزیه و تحلیل پرداختم. در نهایت به 10 سؤال ارزشمند رسیدم که باید در زمان ناامیدی و سرخوردگی از خود بپرسم.
آیا واقعاً مسئله "من" هستم؟
وقتی در برخورد با دیگران آزرده خاطر می شویم، همه چیز را به خود ربط می دهیم. هرچیزی که بگویند یا نگویند را به خودمان می گیریم. در این بین، نظر کسانی که واقعاً دوستشان داریم، برایمان بسیار ارزشمند است. درست نیست چنین رویکردی داشته باشیم. نباید از یاد ببریم همیشه تمام مسائل به ما مربوط نیست.
روی داشتههایم تمرکز می کنم یا روی کمبودهایم؟
از اصلیترین دلایلی که عشق مورد انتظارتان را از دیگران دریافت نمی کنید، این است که از آنها عشقی نمی گیرید. شاید آنها تلاششان را می کنند، شاید واکنش آنها و نگفتن جملات الهام بخش، روششان برای نشان دادن عشق است. شاید کمی عجیب باشد، اما حقیقت همین است.
توماس جیکس می گوید: "اگر خیلی به گذشته فکر کنید، آیندهتان تباه می شود."
شاید آنها فکر می کنند تشویق دیگران و تحسین موفقیتشان اتلاف وقت است و بیشتر از این که حرف بزنند، عمل میکنند. آنها برای نشان دادن عشقشان دست به کار می شوند؛ عمل آنها براساس آموختههای خودشان است. پس هیچ وقت انتظار نداشته باشید دیگران مطابق با دلخواه شما رفتار کنند.
چرا خودم به خودم ابراز عشق نکنم؟
برای داشتن عشق بیشتر بیهیچ قید و شرطی به خودتان عشق بورزید. عشق یک انتخاب است؛ اگر تا به حال احساسش نکردهاید، به خاطر این است که عشق ورزیدن را انتخاب نکردهاید. عشق نیروی قدرتمندی است که باعث همدلی انسانها می شود. وقتی بدون چشمداشت، کسی را دوست داشته باشید، عشق آزادی به ارمغان می آورد.
در آن زمان برای درک عشق پدر و مادرم، نیاز داشتم آنها تأییدم کنند. این عشق دقیقا همانند یک معامله است.
چه زمانی عشق ورزیدن به خود را شروع کنم؟
با دوست داشتن بیقید و شرط خود، دیگر احساس شایسته بودن نخواهید کرد. تمام تلاش خود را برای دست یابی به اهدافتان به کار گیرید. حتی وقتی فکر می کنید بهقدر کافی تلاش نکردهاید، اگر از خودتان رضایت دارید و از کارتان در راستای رسیدن به هدف لذت میبرید، بدانید در مسیر درستی قرار دارید و خوب تلاش میکنید.
کارولینا تاتارنکووا می گوید: "اگر عاشق خودتان نباشید، نمی توانید عاشق دیگران هم باشید."
خود را به این چالش 21 روزه دعوت کنید. 21 روز آینده را تصور کنید، در حالی که در هنگام شب بیرون از شهر هستید و از تاریکی هیجان انگیز شب لذت می برید. هوا چنان تاریک است که خودتان را هم نمی بینید. در این شرایط آرامش بخش، 3 مورد از ویژگیهایتان را که خیلی دوست دارید، یادداشت کنید. هر چقدر بیشتر به عمق وجودتان پی ببرید، بیشتر احساس قدرت و تکامل خواهید داشت.
آیا این کار مرا به خواستههایم می رساند؟
من پیرو قلب و احساسم هستم. شما هم همین روش را در پیش بگیرید. هیچ وقت با نادیده گرفتن موفقیتهایم، احساسم را زیر سؤال نمی برم. چرا خود را تخریب کنید؟ چرا اصرار دارید به دیگران اثبات کنید لایق دوست داشتن و دوست داشته شدن هستید؟ منظور از دیگران همان کسانی است که به دنبال عشق و توجهشان هستید اما به این دو نیاز از سوی آنها پاسخ داده نمی شود.
به قدری درگیر این "چراها" می شویم که یادمان می رود پاسخ هر چه هم باشد، اهمیت ندارد.
چه چیزی مرا تحریک می کند؟
اگر همیشه به دنبال تائید موفقیتتان توسط دیگران باشید، هیچ وقت احساس رهایی و آزادی نخواهید داشت. هیچ وقت نمی توانید خلاق باشید و شور و اشتیاق زندگی را دریابید، زیرا دیگران به آسانی شما را از مسیرتان منحرف می کنند. هر گاه در مورد موفقیتهایتان دچار شک و تردید شدید، به این فکر کنید چرا در این مسیر قرار گرفتهاید.
بیخود به دنبال آن هستم؟
هدر دادن زندگی به خاطر عشقی که دریافت نکردهاید، شما را به هیچ جایی نمی رساند و تنها باعث ترحم و سرخوردگیتان می شود. تمرکز و فکر کردن به آنچه نمی توانید داشته باشید، تنها موانعی را سر راهتان قرار می دهد.
وین دایر می گوید: "اگر طرز تفکرتان را تغییر دهید، هر آنچه نگاهش می کنید هم تغییر می کند."
با مرور کردن خاطرهی والدینتان، وقتی برای موفقیتهایتان خیلی خوشحال نشدند و شما را تشویق نکردند، این باور منفی را که "لیاقت ندارم و نمی توانم توجه دیگران را جلب کنم" تقویت می کند.
آیا زندگی میکنم یا تنها روزگار میگذرانم؟
تحقیقات انجام شده توسط مشاوران و روانشناسان نشان می دهد نمی توانید کسی را وادار کنید از دید شما به زندگی نگاه کند. هر کسی دیدگاه خود را دارد، نظراتی که برای خودشان معتبر و قابل قبول است. باید بپذیرید اختیار کسی با شما نیست و نمی توانید رفتار آنها را به دلخواه خود تغییر دهید. ممکن است در طول زندگی احساساتتان خدشه دار شود، اما برخی افراد اجازه نمی دهند لطمه به احساساتشان مانع تکامل و لذتهایشان شود؛ اما در مقابل، عدهای آنقدر روی زخمها تمرکز می کنند که هیچ وقت خوب نمی شود.
وین دایر می گوید: "دلتان می خواهد باعث انگیزه ی کسی شوید یا به خودتان عشق بورزید؟ همیشه انتخاب با شماست."
اجازه ندهید طرد شدن توسط دیگران و محرومیت از عشقشان، روحتان را تخریب کند. شاید دوست نداشتن شما اشتباهی باشد که آنها مرتکب می شوند، اما اشتباه بزرگتر این است که بگذارید این مسئله شخصیتتان را شکل دهد.
آیا میتوانم آن را رها کنم؟
فکر نکردن به این که "به قدر کافی خوب نیستم" ممکن است ترسناک باشد؛ اما شاید بهتر باشد ببخشید و به زندگیتان ادامه دهید. شاید فکر کنید نگذشتن از کسانی که آنطور که باید شما را دوست نداشتند، از شما محافظت می کند، اما حقیقت چیز دیگری است.
اپرا وینفری می گوید: "اگر قدردان داشتههایتان باشید، بیشتر به دست می آورید؛ اما اگر تنها به نداشته هایتان فکر کنید، داشتهها در نظرتان کافی نخواهد بود."
نبخشیدن باعث می شود تمام شور و اشتیاق زندگیتان از دست برود. اگر به خود تلقین کنید دیگران گذشتهتان را نابود کردهاند، به خیالتان آیندهی خوبی هم نخواهید داشت. پس هیچ کسی جز خودتان نمی تواند آیندهتان را تباه کند.
آیا اکنون وقت بخشیدن است؟
شاید نبخشیدن را اقتدار بدانید، اما این تنها توهم است و ذهنتان را درگیر میکند، در حالی که طرف مقابل اصلاً متوجه نمی شود. اگر در تنهایی خود غرق هستید، سعی می کنید ثابت کنید شایستهی عشق دیگران هستید، اما این تنهاییتان را بیشتر می کند. وقتی به مشکلات پر و بال دهید، هر روز بزرگتر می شوند. پس به جای این کار، با کسانی در ارتباط باشید که پشتیبانتان هستند، آنهایی که به شما کمک می کنند انسان بهتری باشید.
توماس جیکس می گوید: "نبخشیدن و بیاهمیتی به بخشش، در طی زمان به زخمی روحی تبدیل می شود."
وقتی فکر می کنید دیگران توجه و محبتی به شما ندارند، این جملات را با خود تکرار کنید: "اگر روی گذشته و نداشته هایم انرژی صرف کنم، هیچ انرژی ، شجاعت و جسارتی برای تمرکز روی آینده نخواهم داشت."
هر بار که احساس ضعف میکنید، گریه کنید؛ اما هیچ وقت، هیچ وقت اجازه ندهید اطرافیان موفقیتها و استعدادهای شما را سرکوب کنند.
منبع: lifehack
بسیار بسیار عالی ممنون از تیم یوکن