درگذشت پابلو پیکاسو نابغه بزرگ نقاشی
پابلو روییس ای پیکاسو نقاش، شاعر، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیک کار اسپانیایی و یکی از برترین و تأثیرگذارترین هنرمندان سده 20 میلادی 8 آوریل 1973م. در 91 سالگی در موگینس دیه به جهان گشود. در اوایل کار، دیدار او از مکانها و گروههای مختلف هنری تا سال1899م. در پیشرفت هنریش بسیار تأثیرگذار بود. وی تحصیلات خود را در فرانسه به پایان رساند. او نزد پدرش که استاد نقاشی بود به آموختنپرترهنگاری پرداخت و در سال 1903م. مقیم پاریس شد. او به همراه ژرژ براک، نقاش و پیکرتراش فرانسوی، سبک کوبیسم را پدیدآورد. از جمله آثار مشهور او میتوان به دوشیزگان آوینیون و گرنیکا اشاره کرد.
مشاهده زندگینامه تصویری پابلو پیکاسو
تولد شارل بودلِر شاعر و ادیب بزرگ فرانسوی
شارل پیِر بودلِر، شاعر بزرگ فرانسوی در 9 آوریل 1821م. در پاریس متولد شد. پدر او، نقاش و هنرمند بود و از همان دوران کودکی ذوق هنری را در پسرش بوجود آورد. شارل پیِر در سن کودکی پدر خود را از دست داد و با ازدواج مجددی مادرش، این پسر هنرمند طبعی ناسازگار و هیجان زده که گاهی به مرز دیوانگی می رسید، پیدا کرد. بودلر در جوانی وارد دانشگاه حقوق شد و بعد از آشنایی با شعر و ادب، ذوق و استعداد هنری را در خود پرورش داد. او در سال 1840م. اولین دیوان خود را منتشر کرد اما تمام اشعارش به اتهام ضداخلاقی بودن مورد توجه قرار نگرفت. بودلر در اواخر عمرش گرفتار طلبکاران شد و بعد از طی یک دوره بیماری سخت و فلج، در اول اوت 1867م. در 46 سالگی درگذشت. تمام عمر بودلر با عصیان نسبت به قراردادهای جامعه همراه بود. او از دوران جوانی تمایلات شدیدی داشت که او را به قدرت جهانی شر معتقد کرده بود. به اعتقاد او، نیروی شر همانند سرنوشتی غیرقابل تغییر بر بشر فرمانروایی می کند و در قلب انسان دوزخی می سازد که او را به راههای بد می کشاند. این باور روی تمام زندگی و اشعار بودلر سایهی اهریمنی انداخته بود. بودلر توانست جنبشی جدید در شعر به وجود آورد و به آن زیبایی منحصر به فردی بدهد در حالی که با تمام زیباییهای گذشته، متفاوت بود. او بین رنگ، بو و صدا ارتباطی پیدا کرده بود، مدام در جستجوی موسیقی کلام بود که با قدرت ابداع و نیروی بیان توانست به آن برسد. بودلر در یک جمله یا یک کلمه، دنیایی از شور و هیجان و اشتیاق را به خواننده القا می کرد. بودلر از شاعران بزرگی است که با گذشت زمان، به شهرت و افتخار قابل توجهی دست یافت. طوری که می توان او را شاعر قرن بیستم دانست نه قرن نوزدهم؛ برخی می گویند بودلر بهترین شاعر قرن خود محسوب می شود. نهضت سمبولیسم و نمادگرایی از بودلر نشاءت گرفت و هر روز نفوذش در فرانسه و خارج از آن بیشتر شد. زندگی بودلر سرشار از سختی، بدبینی و مشقت بود و او برار فرار از حقایق تلخ زندگیاش به سراغ مواد مخدر رفت. از او آثار زیادی به یادگار مانده که از آن جمله می توان به دیوان گلهای رنج، عصیان مرگ، بهشتهای مصنوعی و شعرهای کوتاه منثور اشاره کرد.
درگذشت فِرانسیس بِیکُن فیلسوف معروف انگلیسی
فرانسیس بیکن، فیلسوف بزرگ انگلیسی در 9 آوریل 1626 میلادی در 65 سالگی به دلیل ابتلا به مرض ذات الرّیه دار فانی را وداع گفت. او می گفت هدف اصلیاش در زندگی، اعمال نفوذ خود به طبیعت است. بیکن می گفت، انسان سه نیروی حافظه، تخیل و عقل است و باید علم هم به سه دسته تقسیم شود. در این راستا، بیکن هر آنچه مربوط به حافظه بود را تاریخ نامید و ادبیات و فلسفه را به تخیل و عقل نسبت داد. او فلسفه را هم به سه دسته خدا، طبیعت و انسان تقسیم کرد و بر این اساس آنچه مربوط به خدا باشد، علم الهی است و طبیعت، موضوع علم و حکمت است. برخی امور چون پزشکی، هنرهای زیبا، ورزش و اخلاق، مربوط به روان و جسم هستند و برخی دیگر مربوط به زندگی اجتماعی مردم است که باید آن را علم مدنی نامید. بیکن اولین نفری بود که با انتقاد از علم و حکمت قدیم، مبنای آن را در هم ریخته و با بیان نقایص و اشتباهات آن، مردم را به تجربیات جدید و یادگیری علوم تازه تشویق می کرد. بیکن در گسترش علوم تجربی در انگلستان و تجدید حیات علم و فلسفه در اروپا نیز نقش به سزایی داشت و با انتشار کتاب احیاء علوم کبیر یا دایره المعارف علوم بشری، یکی از پدیدآورندگان روش تجربی به حساب میآید. او دو سال قبل از مرگش کتاب آتلانتیس نو را منتشر کرد و آن مدینه فاضلهای است که تمام ساکنانش خود را وقف مطالعه طبیعت و خداوند کرده بودند. این مدینه فاضله که آن را بزرگترین دستاورد بیکن برای فلسفه جهان می دانند، هیچ سیاست مداری وجود ندارد بلکه در آن مردان عَمَل و کشوردار به چشم می خورد. در این شهر، با گزینش دقیق و شرافتمندانه براساس لیاقت و صلاحیت می توان به جایی رسید. انسان علیه انسان ستیز نمی کند، بلکه تمام انسانها دست در دست هم برای غلبه بر نیروی طبیعت می جنگند. در این شهر، کمال مطلوب، جنگ و ستیز نیست زیرا مردمان آن هیچ حرص و طمعی ندارند. هیچ کس تلاش نمی کند در پی کسب ثروت از همسایگان خود جلو بزند. در مدینه فاضله بیکن، مردم تحت رهبری ساکنان فیلسوف و دانشمند، به دینِ حسن نیت خواهند گروید. به جز این اثر بزرگ، از آثار بیکن می توان پیشرفت دانش، تاریخ بادها و داستان مرگ و زندگی اشاره کرد.
سقوط صدام حسین دیکتاتور مستبد عراق
صدام حسین در تمام سالها حکومت خود، هزاران زن و مرد و جوان و سالخورده را به اتهامات دروغین وارد زندانهای مخوف کرد و کمتر کسی توانست از این زندانها، زنده بیرون بیاید. بعد از حملهی 11 سپتامبر 2011 میلادی و عزم آمریکا برای حمله به عراق، تبلیغات زیادی توسط آمریکا و انگلیس علیه عراق انجام شد و پس از اتهام زنی عراق به تکثیر سلاحهای کشتار جمعی، ارتش دو کشور در 20 مارس 2003 میلادی به عراق حملهور شدند. بعد از سه هفته از شروع جنگ، ارتش و مقامات بلندبالای عراق، دست از مقاومت کشیدند و این کشور را تقدیم اشغال گران کردند. سرانجام عراق در 9 آوریل 2003 میلادی سقوط کرد و دوران حکومت سیاه دیکتاتوری از نسل چنگیز خان و تیمور لنگ و هیتلر پایان یافت؛ اما پس از مدتی در یک حرکت ساختگی، صدام توسط اشغال گران گرفتار شد و دور جدیدی از فریب افکار عمومی جهان آغاز شد.
درگذشت فرانک لوید رایت معمار آمریکایی
فرانک لوید رایت معمار آمریکایی 9 آوریل 1952م. در 91 سالگی در آریزونا دیده از جهان فرو بست. رایت که مشهورترین معمار تاریخ آمریکاست، بیش از هزار بنا و سازه را طراحی و بیش از 500 ساختمان را تکمیل کرده است. وی طراح سازه های بی نظیری مانند: مرکز مردمی شهرستان ماربن، موزه سلیمان رابرت گوگنهایم نیویورک، معبد یونیتی ایلینوی و ... بوده است. همچنین کاخ مروارید واقع در مهرشهر کرج نیز ساخته شرکت معماری این معمار بزرگ میباشد. برای مشاهدۀ زندگینامۀ تصویری فرانک لوید رایت روی لینک زیر کلیک نمایید.
زندگینامۀ تصویری فرانک لوید رایت
پایان جنگهای داخلی آمریکا (جنگهای انفصال)
پیش از شروع ریاست جمهوری آبراهام لینکُلن در آمریکا، ایالات این کشور به دو بخش جنوبی (موافق برده داری) و شمالی (مخالف برده داری) تقسیم شده بود. با پیروزی حزب جمهوری خواه آمریکا و انتخاب لینکُلن به ریاست جمهوری این کشور در مارس 1861 میلادی، رهبران جنوب که منافعشان در معرض خطر بود به دنبال تجزیه ایالاتشان رفتند و ائتلاف ایالات آمریکا را تشکیل دادند. از همان زمان، جنگهای داخلی معروف به جنگهای انفصال از 12 آوریل 1861 شروع شد و چهار سال طول کشید. جنگهای انفصال بالاخره در 9 آوریل 1865 میلادی با کشتار بیش از نیم میلیون نفر و خسارتهای مالی فراوان، به نفع شمالیها که مخالف برده داری بودند به پایان رسید. به دنبال جنگهای انفصال، برده داری رسماً به پایان رسید؛ اما مدت کمی بعد از پایان جنگ، آبراهام لینکلن، رهبر ضد برده داری توسط یکی از مخالفانش به قتل رسید. برخی مورخان غربی می گویند سیاست جمهوری خواهان برای آزادی بردگان به خاطر زشتی اسارت سیاهان نبوده، بلکه آنها برای جلب نظر مثبت سیاهان که بیشتر جمعیت آمریکا را تشکیل می دادند چنین اقدامی انجام می دادند. شاید جمهوری خواهان تصور می کردند با آزادی بردگان، آراء میلیونها سیاهپوست، ضمانت محکمی برای باقی ماندن قدرت در دست جمهوری خواهان خواهد بود. تفکر جمهوری خواهان از سیاست آزاد کردن سیاهان، همان نتیجه را برایشان به ارمغان آورد و این حزب توانست پنج رئیس جمهور را برای شش دوره حکومت متوالی در مدت 25 سال، از بین اعضای خود برگزیند. پس آزادی بردگان فقط شعاری بود برای اهداف قدرت طلبانه حزب جمهوری خواه حاکم. چرا که دولتمردان آمریکایی به گرایشات نژادپرستانه متمایل بوده و همواره به سیاه پوستان و سرخ پوستان نگاهی تحقیر آمیز و از سر نفرت داشتند. برخی منابع اعلام می کند، خودِ آبراهام لینکلن هم از برتری نژاد سفید بر سیاه حمایت کرده و مخالف سرسخت تساوی آن دو بوده است.