کارل گوستاو یونگ بنیانگذار روانکاوی نوین

20 شهریور 1399 - 6:05
بیوگرافی - کارل گوستاو یونگ بنیانگذار روانکاوی نوین
کارل گوستاو یونگ بنیانگذار روانکاوی نوین
امتیاز مطلب: 95%

کارل گوستاو یونگ پدیده ی روانکاوی نوین در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد، یکی از روزهای سال 1875 در شهر کسویل سوییس متولد شد. کارل دارای خانواده ای کشیش مسلک بود، او بیشتر دوران کودکی خود را در گورستان کلیسا سپری کرد. یونگ دوازده ساله بود که مبتلا به صرع شد و تحصیلات اش دچار اخلال گردید اما با اراده ی قوی خود توانست سلامت اش را به دست آورد. او دوران جوانی خود را با علاقه به فلسفه طی کرد و در دانشگاه بازل سوییس پزشکی می خواند، بعد از فوت پدر یونگ خانواده ی به حومه ی شهر بازل نقل مکان کردند. او در مدت کوتاهی به  یک مرد قدبلند، خوش ‌صورت و ورزشکار شد علاوه بر این ها عشق زیاد او به دانستن راز و رمز زندگی جذابیت او را در بین هم کلاسی ها و همکاران اش داشت. او بعد از مدتی تحصیل در رشته ی پزشکی به این نتیجه رسید که باید روانپزشکی را دنبال کند، این اتفاق بعد از عضویت ونگ به انجمن مناظرات دانشگاه افتاد جایی که. او در مباحثات عقلانی پیشرفت فوق‌العاده‌ای داشت و توانست در «تابش شهودی» به فکر تغییر رشته ی خود برسد. او در همین حین شروع به شرکت در جلسات احضار روح کرد، او توانست پایان نامه ی دکتری خود را نیز در سال 1902 در رابطه با همین موضوع ارائه کند. در همین سال ها بود که علم روانشناسی با حضور تفکر شارکو و فروید در حال پیشرفت بود، بهترین موقعیت شغلی برای یونگ به عنوان یک کارآموز در سال 1900 پیش آمد او در بیمارستان بورگهولتزلی که زیر نظر دانشگاه زوریخ بود شروع به کسب تجربه نمود. یونگ نه سال در بورگهولتزلی در برنامه ای به اسم پیشگام تجربی روانشناسی تحت سرپرستی اوژن بلویلر رئیس بیمارستان فعالیت داشت، تحقیقات بلویلر حول مسئله اسکیزوفرنی بود. یونگ برای دست یابی به نتایج بهتر با ابتکار خود از گالوانومتر برای اندازه ‌گیری حالات روانی از راه پاسخ‌های پوستی و غده‌های عرقی استفاده کرد، دستگاهی که امروزه برای بازجویی از آن استفاده می شود و به دروغ یاب معروف است. در همین بین او تحقیقی بر روی آزمون ربط کلمات و تأثیر آن بر بیماران روانی و تبه‌کاران بود که توانست به نتایج خوبی هم دست یابد، این تلاش های او باعث شهرت اش و در سال 1905 به عنوان پزشک ارشد بورگهولتزلی و مدرس دانشکده طب در دانشگاه زوریخ منصوب شد.

یونگ در سال 1906 نتایج تمام تحلیل ها و تحقیقات خود را برای فروید فرستاد، در اولین دیدار بین یونگ و فروید موضوعات مختلفی رد و بدل شد و سیزده ساعت به طول انجامید، این علاقه ی دوطرفه موجب شد تا یونگ  به چهره‌ای درخشان در تحقیقات فروید بدل شود. یونگ اولین رئیس انجمن بین‌المللی روانکاوی شد و ویراستار گزارش سالانه این انجمن که اولین نشریه روانکاوی به‌شمار می رود نیز بود. در سفری به آمریکا فروید و یونگ خواب های یکدیگر را تحلیل می کردند اما فروید جزئیات مربوط به شرح حال شخصی اش را بازگو نمی کرد، فروید دو مرتبه در حین بحث با یونگ بیهوش شد و همین ها اختلاف نظر این دو بیش از پیش کرد، سخنرانی‌های یونگ در دانشگاه فورهام نیویورک در سال 1912 باعث شد تا همگان از این مشکلات آگاه شوند. یونگ با فروید موافق بود که هیستری و وسواس فکری نشانگر جابه‌جاسازی غیرعادی شور جنسی است اما عقیده داشت که حالات روان‌پریشی چون اسکیزوفرنی نمی‌تواند با اختلالات جنسی قابل توضیح باشد. همچنین یونگ از اصل با میل به زنای با محارم مخالف بود و آن را نمادی از میل به تولد روحانی مجدد در جریان روانی تبدیل‌شدن به فردی مستقل می‌دانست. از کتاب های معروف یونگ می توان به کتاب قرمز و انسان و سمبول‌هایش اشاره کرد.

 بحران های یونگ از سال 1914 تا 1915 بود، جایی که او برای نظریه ی روانشناسی تحلیلی به کنکاو درون خود پرداخت و با آزمایش بر روی ناخوداگاه اش سعی داشت نشانه های روانشناختی جدیدی را کشف کند. او با این عمل توانست نظریه ی خود را در جهان معرفی کند و به عنوان یک بسط علمی به نظریات روانکاوی فروید در محافل حاضر شود. بیشترین موفقیت او برای نوع نگاه اش به دست آمد زمانی که به پدیده های جهان هستی و اتفاقات از چشمی دیگر می نگریست و چراهایی برای آن ها می یافت.  یونگ کسی بود که در قرن بیستم کیمیاگری را از لحاظ روانشناسی قابل لمس دانست، او رازهای کیمیاگری را شبیه به صورت های مثالی رویا می دانست.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

2020-09-05 15:53:32
دسته بندی ها