تعریف موفقیت میتواند دشوار باشد زیرا به صورت یک اصطلاح بسیار پیچیده است. به منظور تعریف موفقیت، نگاهی به اهداف، منافع و دلایل شخصی خود بیندازید. سپس، فرمولی را برای موفقیت تعریف کنید که شخصاً برای شما معنادار است. در ادامه با یوکن همراه باشید.
مرحله اول: تعریف موفقیت شغلی
۱. بپذیرید که راههای زیادی برای تعریف موفقیت شغلی وجود دارد. موفقیت شغلی نیازی به یک تعریف سفت و سخت ندارد. در حالی که بسیاری از افراد تعریف موفقیت شغلی را بر اساس معیارهای قابل اندازه گیری مانند حقوق و دستمزد و رتبه بندی میبینند، راههای بسیاری برای تعریف موفقیت در حرفه بر اساس اهداف وجود دارد. دلیلی که تعریف موفقیت حرفهای را دشوار میسازد این است که عوامل زیادی در برای آن وجود دارد. ارتباط شما با همکارانتان، شهرت شما در صنعت، حقوق و دستمزدتان، مزایای شما و موارد دیگر، نقش مهمی در موفقیتتان دارند. بسیاری از افراد از عوامل متعددی که بر موفقیت تأثیر میگذارد، احساس فشار میکنند.
- برای جلوگیری از احساس استرس و فشار برای اینکه آیا موفقیت شما به صورت سنتی است یا خیر، سعی کنید موفقیتهای حرفهای خود را به صورت شخصی ببینید. آیا در کار خود احساس تکامل میکنید؟ آیا صبحها هنگام رفتن به سر کار خوشحال هستید؟ بخش بزرگی از موفقیت متأسفانه فراتر از حد کنترل هستند. باید قبول کنید که تعاریف مختلفی از موفقیت وجود دارد و در نهایت آنچه اهمیت دارد احساس ارزش و خوشحالی خودتان است.
۲. علایق و اشتیاق خود را تعریف کنید. اگر به دنبال تعریف موفقیت هستید، ابتدا اولویتها و علایق خود را تعریف کنید. این که آیا زندگیتان به شما کمک میکند تا به علایق خود تحقق بخشید یا نه، عامل اصلی تعیین کننده این است که آیا احساس موفقیت میکنید یا خیر.
- به وقتی بچه بودید فکر کنید. وقتی بزرگ شدید چه کاره میخواستید بشوید؟ اهداف شما در دانشگاه چه بود؟ آیا از مدرک تحصیلی خود استفاده میکنید؟ چرا و چرا نه؟ بعضی از مواقع مردم در یک مسیر شغلی قرار میگیرید و از علایق و اشتیاق واقعی خود دور میشوند. برعکس، افرادی که احساس تنش و استرس در شغل خود میکنند زمانی که متوجه میشوند که شور و اشتیاق خود را دنبال میکنند احساس موفقیت میکنند.
- از تغییر نترسید. بعضی اوقات، تعریف اشتیاق و علاقه میتواند به تعریف شخصی از موفقیت کمک کند. تشخیص اینکه آنچه در حال حاضر انجام میدهید، طبق استانداردهای شما، موفقیت نیست میتواند ترسناک باشد اما همچنین میتواند یک فرصت برای رشد باشد. مثلاً اگر همیشه میخواستید یک معلم شوید اما در بازاریابی مشغول هستید، برگشت به دانشگاه و گرفتن مدرک تحصیلی در آموزش را در نظر بگیرید.
۳. عواملی که برای شما اهمیت دارند را بررسی کنید. چه چیزی واقعاً برای شما مهم است؟ آیا اعتبار و افتخار میخواهید؟ آیا صعود از نردبان شرکت، ایجاد ارتباطات و بستن معاملات یک حرفهی ایده آل به نظر میرسد؟ یا شما بیشتر آرمان گرا هستید؟ آیا ایده ایجاد تفاوت و کمک به دیگران برای شما الهام بخش است؟ هیچ راه اشتباهی برای خواستن موفقیت وجود ندارد اما تصدیق عواملی که واقعاً به آن اهمیت میدهید به شما کمک میکند تا موفقیت را تعریف کنید.
۴. موفقیتهای شغلی را بر اساس شرایط خود تعیین کنید. این حیاتی است که از تعاریف بیرونی موفقیت اجتناب کنید. تحقیقات نشان میدهد شادترین و پرطراوت ترین افراد در تمام شغلها کسانی هستند که موفقیت را بر اساس اهداف، اشتیاق و خواستههای شخصی خود تعریف میکنند.
- سعی کنید تعریف خود را از موفقیت بنویسید و در جایی که میتوانید هر روز آن را ببینید، قرار دهید. یادآوری اهداف میتواند به شما در راه موفقیت کمک کند.
- تعریف شما از موفقیت باید تا حدودی مبهم باشد. تعریف خود را این گونه بنویسید: "من میخواهم هر روز در کارم احساس ارزش کنم و کاری را انجام دهم که برای من عقلانی است."
۵. زندگی را به عنوان یک سفر مستمر به جای یک سری از اهداف مشاهده کنید. بسیاری از مردم موفقیت را به عنوان یک سری از اهداف مشاهده میکنند. شما مدرک تحصیلی خود را دریافت میکنید، سپس یک شغل پیدا میکنید، سپس ترفیع میگیرید و غیره. اغلب مردم موفقیت قابل اندازه گیری خود را تا حدودی توخالی و ناامید کننده میبینند. هنگامی که به یک هدف دست یافتید، ممکن است احساس ناامیدی کنید زیرا به اندازهای که فکر میکردید، احساس خوشحال نمیکنید. در عوض، زندگی خود را به عنوان یک سفر مداوم در نظر بگیرید که هر روز در آن تلاش میکنید کمی بهتر بشوید. این امر به شما کمک میکند از لحاظ احساسی و فکری در بلند مدت فعال بمانید.
مرحله دوم: تعریف موفقیت شخصی
۱. موفقیت خانواده را از طریق عشق تعریف کنید. تعریف موفقیت خانواده دشوار است. تقسیم موفقیت خانواده به اهداف قابل دستیابی میتواند دشوار باشد، حتی بیشتر از موفقیت شغلی زیرا بسیار فراتر از یک هدف مستقیم فرد است. در عوض، موفقیت خانوادگی را از لحاظ عشق دادن و عشق گرفتن تعیین کنید.
- تعیین اهداف مشخص برای موفقیت خانواده سخت است. مثلاً اگر میخواهید تا زمانی که سی و پنج ساله شدید سه فرزند داشته باشید، بسیاری از عوامل وجود دارد که میتواند در راه شما قرار بگیرد. ممکن است تا زمانی که مسنتر شوید، همسر خود را ملاقات نکنید. ممکن است، همسر شما فقط یک یا دو فرزند بخواهد. تعیین اهداف مشخص برای زندگی خانوادگی شما به معنی ایجاد ناامیدی برای خود است.
- در عوض، سعی کنید روابط بهتری با کسانی که در اطرافتان هستند پرورش دهید. اهدافی تنظیم کنید که تا حدودی مبهم، اما مهم هستند. موفقیت باید عشق دادن با یادگیری به عذرخواهی، برقراری ارتباط و اشتراک گذاری باشد. اهداف شما باید نزدیک شدن به خانوادهتان و حفظ ارتباطات در طول زندگی باشد.
۲. خودتان و اولویتهایتان را بررسی کنید. به طور مداوم بازنگری خود و اولویتها میتواند به موفقیت شخصی شما کمک کند. افراد همیشه در طول زمان تغییر میکنند و آنچه شما در بیست و پنج سالگی میخواستید ممکن است همان چیزی نباشد که در سی سالگی میخواهید.
- آنچه شما از دوستی و روابط عاشقانه میخواهید، با زمان تکامل میباید. در بیست و دو سالگی، ممکن است استقلال خود را ارزشمند بدانید، اما در بیست و هشت سالگی، یک رابطه متعهدتر بخواهید. تغییر تعریف شما از موفقیت هیچ مشکلی ندارد تا زمانی که خودتان همراه با آن مایل به تغییر باشید.
- اگر اهداف شخصی، خواستهها و نیازهای شما تغییر کرده است، باید کمی سبک زندگی خود را تغییر دهید. مثلاً در گذشته با کمی اضافه وزن مشکلی نداشتید، اما ناگهان میخواهید بر روی اندامی باریکتر کار کنید. برای این منظور ممکن است مجبور باشید که تغذیه و میزان فعالیت بدنی خود را تغییر دهید. با هر تغییری در ارزشهایتان، خود را تغییر دهید. به صورت دورهای یک روز را برای تجدید نظر دربارهی آنچه از زندگی میخواهید، بگذارید.
۳. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. اندازه گیری موفقیت شخصی یک موضوع بسیار فردی و بنابراین ذهنی است. مقایسه خود با دیگران میتواند برای تعریف سالم موفقیت سمی باشد. به روابط دیگران در دوستی و روابط عاشقانه آنها توجه نکنید. آنچه اهمیت دارد خواستهها و نیازهای شما است و اینکه آیا شما آنها را دنبال میکنید یا خیر.
۴. موفقیت شخصی را به نحوی که برایتان معنی دار است تعریف کنید. مانند موفقیت شغلی، تعریف موفقیت شخصی باید ارزشهای شما را منعکس کند. هیچ راه اشتباهی برای احساس خوب داشتن وجود ندارد. برخی از افراد موفقیت شخصی خود را در داشتن چهار فرزند و خانهداری میبینند. افراد دیگر موفق را در نداشتن فرزند و آزادی برای رفتن به تعطیلات در تابستان میبینند. هر دو هدف به همان اندازه معتبر و مهم هستند. بر اساس ارزشهای خود، موفقیت شخصی را برای شرایطتان تعیین کنید.
منبع: Wikihow