نقدی بر خوانش کتاب قانون 5 ثانیه اثر مل رابینز

25 شهریور 1397 - 12:00
مدیریت شخصی - نقدی بر خوانش کتاب قانون 5 ثانیه اثر مل رابینز
نقدی بر خوانش کتاب قانون 5 ثانیه اثر مل رابینز
امتیاز مطلب: 93%

کتاب قانون 5 ثانیه نوشته مل رابینز از مجموعه کتاب های انگیزشی است که  همچون بسیاری دیگر از این مجموعه کتاب ها جنبه های مثبت و منفی بسیاری را درون آن می توان دید. این کتاب شامل 5 بخش است که در مجموع 17 فصل را در بر می‌گیرد. رابینز در این کتاب سعی کرده است علاوه بر توضیح در خصوص کارکرد و چگونگی پدید آمدن قانون 5 ثانیه به سوالهایی بپردازد که زمینه آن مشکلاتی در خصوص زندگی روزمره افراد است و در فصول مختلف به آنها تحت عناوین مختلف پاسخ می دهد. برای مطالعه ادامه متن با یوکن همراه باشید.

فقط یکبار از قانون 5 ثانیه استفاده کنید

رابینز به زمانی می پردازد که زندگی خود را در بحران عظیمی دیده است ولی یک تبلیغ تلویزیونی زندگی او را متحول می کند. کتاب قانون 5 ثانیه نیز همچون سایر کتابهای انگیزشی در پی ارائه راه حلی برای رسیدن به موفقیت و تحولی در زندگی افراد است. در وهله اول باید گفت این کتاب به خوبی توانسته است تا حدود بسیاری به این هدف دست پیدا کند. در حقیقت کامنت ها و ارجاعات داخل متن که رابینز هوشمندانه در متن به آنها اشاره داشته است گواه این اتفاق است که افراد بسیاری با فرهنگ ها و شرایط متفاوت از آن بهره بردهاند. میل تیزبینانه به مشکلاتی همچون اهمال کاری، اضطراب، ترس از جمع و  در واقع اختلالاتی که زمینه اجتماعی دارند اشاره داشته است و سعی کرده است با  ارائه تجربیات شخصی خود قانون 5 ثانیه را راه حلی بر این مشکل ببیند و ابزاری برای کمک در اختیار افراد قرار دهد آن گونه که در بخش ابتدایی کتاب از آن به عنوان تکنیک فرا ذهنی یاد می کند که موجب شده است کنترل زندگی خود را به دست بگیرد و می گوید: «کافی است یک‌بار از آن استفاده کنید تا بعد هر وقت به آن نیاز داشتید به کمکتان بیاید.»
اما آنچه این قانون را جالب کرده است شهامتی است که رابینز از آن به عنوان شهامت هر روزه نام می برند که عامل آن ندای قلب فرد است.  او  بیان می کند که  بعد از هفت سال استفاده از این قانون و شنیدن ماجرای افراد مختلف در سراسر دنیا «به این نتیجه رسیده‌ام که ما هرروز با لحظاتی سخت، نامطمئن و ترسناک روبرو می‌شویم. زندگی ما نیازمند شهامت است و قانون 5 ثانیه هم به کشف این شهامت لازم برای تبدیل‌شدن به بهترین شکل از خود کمک می‌کند.»

قانون 5 ثانیه اگرچه به چند اختلال در خصوص موانع رشد اشاره می کند و راه حل هایی برای آنها مطرح می کند اما آنچه واضح و مسلم است ریشه این اختلالات است که در دیدگاه های مختلف روانشناسی ممکن است اثرات و علل مختلف داشته باشد. برای مثال از دیدگاه روان کاوانه اهمال کاری و اضطراب و ترس از جمع ماحصل شیوه زندگی افراد در گذشته آن ها است و برای حل آنها باید گذری به گذشته زد واز رهگذر آن به حال رسید و از پی درمان برآمد. اما رابینز در این کتاب شیوه دیگری برای مقابله با این مسائل دارد. آنچنان که مخاطب آن به سادگی می تواند به رفع مشکلات خود رسیدگی کند. او از مشکلی به نام اضطراب نام می برد که تا سالیان دراز   خود با آن درگیر بوده است و هم اکنون نیز با آن مواجه است؛ اما دیگر به خوبی راه مواجه با آن را بدست آورده است. او  اعتقاد دارد اضطراب نوعی عادت است که باید ترک شود و این کار با جلوگیری از حمله افکار منفی و نگرانی های بی پایان اتفاق می افتد.

شهامت هر روزه، چالشی برای تغییر 

 از موضوعات مهم مطرح شده دیگری که توسط میل در این کتاب به آن پرداخته شده است تغییر و ماهیت تغییر است که لازمه آن نیز شهامت هر روزه است و افراد با تصمیمات کوچک می توانند به مرور زمان تغییری بزرگ دراحساسات، شخصیت و روش زندگی خود پدید آورند. رابینز به خوبی مخاطب را به چالش می کشاند و او را در مواجه با اتفاقات ناگواری که در ذهن او می گذرد قرار می دهد و با بیان اینکه خود نیز در دسته افرادی بوده است که تا 41 سالگی در بحرانی از زندگی قرار داشته است قدرت درک و همیاری خود را به مخاطب نشان می دهد و اعتمادی را موجب می شود که مخاطب را به انجام توصیه و عملکرد هایش وادار و ترغیب می کند و شاید این موضوع بیش از هر چیزی عامل موفقیت رابینز در کارکرد موثر شیوه هایش باشد؛ اینکه او جواب های امتحانی را که پیش از آن خود با آنها دست و پنجه نرم کرده است از بر است.
 

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

2019-04-13 16:37:40
  • نظرات
تصویر آواتار Maedeh Havaei
   Maedeh Havaei

سلام و ممنون از این نقد خوب. جایی از کتاب که مل رابینز درباره‌ی زندگی شخصی اش نوشته، می‌گوید آنجا بود که فهمیدم ما کارمان را درست انجام نمی دهیم و سزاوار سرزنش هستیم. میخواهم بگویم از نظر من ما آدم‌ها سزاوار سرزنش نیستیم. به‌خصوص از جانب خودشان. به‌جای اینکار بهتر است با خود کمی مهربان‌تر باشیم تا ریشه و دلیل هریک از اشتباهاتمان را بفهمیم. تاجایی که می‌دانم سرزنش در هیچ زمینه‌ای کمکی به ماها نکرده که هیچ اوضاع را بدتر هم کرده.

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
دسته بندی ها