برندینگ کار سخت و زمان بری است و تنها جمع آوری ظاهری چند رنگ، تصویر و آوا نیست؛ بلکه بخشی از آن چیزی است که به مشتری ارائه میدهید. بدون توجه به اینکه صاحب کسب و کاری باشید، تولیدکننده محصول یا خرده فروش باشید، شما صاحب یک برند هستید. اگر برای ساخت برندتان سنجیده و حساب شده عمل نکنید، پیام اشتباهی به مخاطبانتان ارسال میکنید و آنها هم از این پیام برداشتهای متنوعی میکنند و در نهایت همه چیز به ضرر شما تمام خواهد شد. با یوکن همراه باشید.
برندینگ، کار مهمی است که به هیچوجه نمیتوان آن را برونسپاری کرد. برندینگ نیازمند نگاهی دقیق به محصول و شرکتتان است. وقتی آژانس بازاریابی یا مشاور بیرون از سازمان میتواند به پیشبرد این فرآیند کمک کند که شما خودتان برندینگ را آغاز کرده باشید.
برای موفقیت برندینگ نیاز است به هفت سؤال پاسخ دهید. در این مقاله قصد داریم به بهترین پرسشها اشاره کنیم. تا جای ممکن، برای رسیدن به بینشی دقیقتر، پاسخ این سؤالات را از درون سازمانتان جمع آوری کنید.
1. چه نوع محصول، خدمت یا محتوایی ارائه میکنید؟
صادقانه به این سؤال پاسخ دهید که چه فایدهای به مشتریان میرسانید؟ فراتر از محصول یا خدمت فیزیکیتان بیندیشید. ایا محصولی که ارائه میدهید، جایگاه خاص، امنیت یا فایده دیگری به مشتری ارائه میدهد؟ برای مثال، خانمی تمایل دارد یک جعبهی کوچک و آب رنگ جواهری داشته باشد که به برند تیفانی متعلق است؛ بدون توجه به اینکه میداند، قادر است قطعهی جواهر بزرگتری را با همان قیمت از یک مغازهی طلافروشی خریداری کند.
2. سازمان و محصولتان در چه زمینهای وجود دارد؟
مشتریان چگونه میتوانند تمایزی بین محصول شما و دیگر محصولات موجود قائل شوند؟ با اینکه بازاریابها، مثل کتاب فروشیها یا لوازم دست دوم فروشیها، رغبتی به گزینههای رایگان یا کم قیمت ندارند، اما خریداران این کار را میکنند. برای پاسخ به این سؤال، محصول یا داستان شرکتتان را از اول در نظر بگیرید. روزی یک شکارچی با پاهای خیس و سرد وارد خانه شد و همان جا این ایده به ذهنش خطور کرد که چکمهی پلاستیکی را با یک لایه چرم ترکیب کند و همین ایده سبب شد تا به مدیر شرکت آل.آل.بین تبدیل شود.
3. مخاطب هدفتان چه کسی است؟
وقتی بحث برندینگ پیش میآید، به چیزی فراتر از مشتریان و کاربران محصولات یا خدماتتان فکر کنید. باید مشتریان قبلی، کارمندان، سرمایهگذاران، رسانهها، دولت، تولیدکنندگان، عرضهکنندهها و تمام اقشار جامعه را در نظر بگیرید. افق دید شما تاثیر زیادی روی برندتان خواهد گذاشت. برای رسیدن به این هدف، شخصیت بازاریابی هدف گذاری شدهتان را ایجاد کنید.
4. چه اهداف و ارزشهایی در شرکتتان وجود دارد؟
باید ببینید چه چیزی برای شرکتتان اهمیت دارد؟ بهترین مثال، بستنیهای شرکت بناند جری است. مدیران این شرکت دربارهی اهداف و ارزشهای آن میگویند: «ما یک مأموریت اجتماعی بیطرفانه ای داریم که براساس آن، به دنبال برآوردن نیازهای انسانی و کنارگذاشتن بی عدالتی از جوامع محلی، ملی و بینالمللی هستیم؛ تلاش میکنیم این هدف را با فعالیتهای کسبوکاری هر روزمان به انجام برسانیم.» آنها بخشی از عوایدشان را به خیریهها میدهند. بناند جری یک برند سرگرمی هم هست که از فرهنگ عامه در طعم بستنیهایش استفاده میکند، مثلاً بستنی چری گارسیا.
5. هویت شرکت / محصولتان چیست؟
برای پاسخ به این سؤال، باید همانند یک روانشناس محصول فکر کنید. خودتان را جای شرکتتان بگذارید و به این سؤال پاسخ دهید: «تو که هستی؟». برای مثال، بین برندهای هواپیمایی، شرکت ویرجین آمریکا برجسته و متمایز است؛ چرا که تجربهی استفاده از خدمات هواپیمایی این شرکت با خیلی از شرکتها تفاوت میکند. در مقابل، ساوت وست ایرلاینز بسیار ساده است و از مسافران با بادام زمینی پذیرایی میکنند.
6. برندتان چه صدایی دارد؟
برای برقراری ارتباط از چه زبانی استفاده میکنید؟ چطور از زبان استفاده میکنید؟ منظور از زبان، زبان رایج نیست. آیا عامیانه حرف میزنید یا همانند یک استاد دانشگاه هاروارد؟ تصویری که هر یک در ذهن مردم به وجود میآورند کاملاً متفاوت است. در جایگاه کسی که استفاده از محصولات یک برند را تجربه کرده است، چه کسی وجود دارد که آهنگ شروع به کار ویندوز را با برند مایکروسافت در ذهنش ثبت نشده باشد؟
7. با چه کسانی رقابت میکنید؟
رقبا همانند مشتریان نقش مهمی در تعریف برندتان دارند. تفاوت محصولات و سازمانتان را از دیگر محصولات و سازمانهای موجود در بازار زیر نظر بگیرید. چه چیزی میان شما و دیگران تفاوت ایجاد میکند؟ مفهوم این تفاوتها برای برند شما چیست؟ شعار شرکت آویس کار این است: «ما دوم هستیم، پس بیشتر تلاش میکنیم.»
برندینگ، مساله ی مهمی برای موفقیت کسب و کار است. پاسخ مناسب به این هفت سؤال کمک میکند سازمانتان را در مسیر درستی قرار دهید و به موفقیت برسید.
منبع: heidicohen