همهی ما در زندگی جنبههایی داریم که از وجود آنها بی خبریم. این جنبهها برخی از رفتارها، افکار و اعمال ما را تعیین میکنند و ممکن است بر پیشرفت و بهبودمان به عنوان یک شخص تأثیر بگذارند. این جنبهها را نقاط کور هر شخص مینامیم. در این مقاله راههای متعددی برای آگاهی از نقاط کور و روش تغییر آنها معرفی میکنیم. با یوکن همراه باشید.
در پشت شبکیه هر دو چشمتان، سطح کوچکی وجود دارد که حاوی هیچ سلول عصبی بینایی نیست. سلولهای بینایی سیگنالهای نور را که مغز به تصاویر تبدیل میکند دریافت میکنند تا شما بتوانید جهان اطراف خود را ببینید. با این حال، منطقهی کوچکی در پشت شبکیه در اطراف عصب بینایی وجود دارد که کاملا از این سلولهای عصبی تهی هستند؛ یعنی نقطه کور شما.
مغز هوشمندانه سیگنالهای نور را از اطراف نقطه کور ارزیابی میکند و اطلاعات مشابهی را به جای آن ایجاد میکند، بنابراین شما تصویری کامل از آنچه بر آن تمرکز میکنید دریافت میکنید. درست همانطور که چشمان شما نقاط کور دائمی دارند، در طول زندگی خود نیز این نقاط کور را خواهید داشت.
به عنوان مثال، با وجود اینکه در ازدواج سوم خود هستید، بر سر مسائل مشابه دعوا و بحث میکنید. در سه شغل اخیر خود احساس خستگی و فرسودگی کردید و تنها زمانی که اعتماد به نفس، شأن و ارزش شما نابود شدهاند استعفا دادهاید. بر خلاف نقطه کور دائمی که در چشمان شما برای همیشه وجود خواهند داشت، نقاط کور زندگی شما قابل حل هستند. بنابراین چگونه میتوان نقطهی کور خود را پیدا کرد؟
آگاهی عمیق در مورد آنها سبب تسلط بر نفس میشود تا بتوانید این نقاط کور را به نقاط قوت تبدیل کنید. همانطور که رشد میکنید، نقاط کور جدیدی را کشف خواهید کرد. با پیشرفت بیشتر در کشف آنها و تبدیلشان به قدرت، از آنها با آغوش باز استقبال میکنید!
1. نقاط کور بالقوه خود را با بررسی چرخ زندگیتان کشف کنید.
تغییر بدون پیدا کردن مناطقی که عوض کردن آن بیشتر به شما کمک خواهد کرد، تقریباً غیرممکن خواهد بود. شما باید یاد بگیرند که نقاط کور خود را کشف کنید. اما چگونه میتوان تمرکز خود را بر روی چیزی که نمیتوان دید، قرار داد؟ اگر تا کنون مربی داشتهاید، مرور بر این مقدمه چرخ زندگی برایتان آشنا خواهد بود.
اگر تا به حال مربی نداشته اید، خبر خوب این است که به سادگی با داشتن یک قلم و کاغذ، میتوانید چرخ زندگی خود را مانند زیر ایجاد و بررسی کنید. در وهله اول، هر بخش اصلی را به یک دسته بندی در زندگی اختصاص دهید. مثالها عبارتاند از:
• پول یا مسائل مالی
• شغل یا حرفه
• رشد معنوی، شخصی یا دینی
• روابط صمیمی (به عنوان مثال، با همسر)
• روابط خانوادگی و دوستیهای اجتماعی
• تعطیلات، فعالیتهای تفریحی و سرگرمی
• سلامتی جسمی و ذهنی
• راه دیگری که شما با آن منطقهای قابل توجه از زندگی خود را دسته بندی میکنید
به این فکر کنید که چه لذت و احساس تحققی در هر یک از این مناطق تجربه میکنید. وقت خود را به بازتاب عمیق بر روی هر کدام اختصاص دهید. همچنین، به چیزهایی که در آن احساس تحقق نداشتهاید فکر کنید. اینها را نیز یادداشت کنید. ما باید به دو طرف معادله نگاه کنیم. با توجه به اینکه هر قسمت مقیاس رتبهای از 0 تا 10 (حداقل 0 و بیشترین 10) را دارد، دو سؤال زیر را از خود بپرسید.
الف) در حال حاضر چه میزان رضایت را تجربه میکنم؟
ب) چه میزان رضایت میخواهم در آینده تجربه کنم؟
اکنون، به رتبه بندی خود نگاه کنید. اگر مناطقی وجود دارند که به آن رتبههای متوسط یا خوب دادهاید، اما چیزی در درونتان است که از شما میپرسد آیا این رأیها واقعی هستند یا خیر، مرکز توجه را در اینجا تغییر دهید. بیشتر جستوجو کنید. احتمالاً چیزی در ناخودآگاهتان وجود دارد که شما را دعوت میکند تا بیشتر به آن فکر کنید. کار با یک مربی که بتواند به طور دقیق جستوجو کند، میتواند بسیار مفید باشد.
به مناطقی که کمترین امتیاز را برای اولین سؤال و بیشترین امتیاز را برای سؤال دوم دادید نگاه کنید. این اندازه فاصله رتبه نشان میدهد که نقاط کوری برای تغییر وجود دارند. قدم بعدی شما تعیین اولویتها برای تغییراتی که میخواهید انجام دهید و اقداماتی است که باید با آن شروع کنید.
2. برای کمک به تشخیص نقاط قوت و ضعف خود آزمونهای روان سنجی انجام دهید
اگر سعی دارید به نقاط کور خود فکر کنید و آنها را بیابید، یک پرسشنامه رشد شخصی میتواند نقطهی خوبی برای شروع باشد. با این حال، مراقب پرسشنامههایی باشید که صرفاً خلاصهای در هم از ترجیحات شما ارائه میدهند. نتایج این پرسشنامهها را قبول نکنید. Clifton Strengths Finder (CSF) و نظرسنجی قدرتمند VIA Character Examples نمونهای از ابزارهایی هستند که میتوانند به شما در کشف نقاط قوت خود کمک کنند. با این حال، محدودیتهایی در استفاده از این ابزارها وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر CSF ، نقطه قوت شما را خلاقیت نشان میدهد، این بدان معنا نیست که شما در مقایسه با سایر افراد خلاق هستید بلکه دلایلی (مانند نقاط کور) وجود خواهد داشت که چرا کارتهای تبریک سال نو دست ساز شما هنوز در غرفه بازار خود نشسته در حالی که رقیبتان چندین میز از کارتهای خود را به فروش رسانده است. به این دلیل که نتایج شما در مقایسه با دادههای جمعیتی ایجاد نشده، برداشت چنین نتایجی میتواند در شما حس صلاحیت کاذب ایجاد کند.
با این حال، این بدان معنی است که شما در مقایسه با سایر دسته بندیهای CSF، خلاقیت بیشتری دارید. شما همچنین میتوانید ببینید که چه مهارتها و ویژگیهای دیگری وجود دارند که آنها را به کار نمیبرید. اینها ویژگیهایی هستند که نادیده گرفتهاید و به اندازهی کافی از آنها استفاده نمیکنید. آیا بهبود برخی از آنها در واقع میتواند برای شما مفید باشد؟
صرف نظر از نتایج نظر سنجی، از ابزارهای ارزیابی که استفاده میکنید، همیشه سؤالات زیر را بپرسید:
• آیا این برای من مفید است؟ اگر اینطور است، چگونه؟
• آیا میتواند یک مانع باشد؟ اگر این طور است، چگونه؟
پاسخهای شما به سؤالات دوم نقاط کور را برایتان روش خواهد کرد.
3. از منابع واجد شرایط بازخورد دریافت کنید و برای بازگشت از پسرفتهای خود اهداف تعیین کنید
اگر یک کارمند هستید، گرفتن بازخورد از نظرسنجیهای ناشناس میتواند در این مورد بسیار مفید باشد. شما از افرادی که با آنها کار میکنید میزان کارایی و مهارتهای مورد نیاز برای انجام نقش خود را دریافت میکنید. همانقدر که دریافت نظرات افرادی که زیر، در کنار و بالاتر از شما کار میکنند ترسناک است، بازخورد آنها اهمیت دارد.
از سوی دیگر، بازخورد دوستان و خانواده ارزشی ندارد، مگر اینکه با آنها هر روز کار کنید. مواجه شدن با حقیقت تلخ نظرسنجیهای همکاران میتواند استرس آور باشد و به سرعت افکارتان را آشفته کند. با این حال، مشکلات و سختیها ابدی نیستند و هر نظر منفی شما را بهتر خواهد کرد.
حالا چگونه میتوانیم از پسرفتها بازگردیم و پیشرفت کنیم؟ نگاهی به چشم انداز رشد ذهنیت بیندازید و با مدیران یا کارمندانی که به آنها اعتماد دارید برای یافتن حوزههایی که باید تغییر دهید مشورت کنید. اگر به اندازه کافی شجاع هستید، میتوانید حتی پیشنهادهایی از همکارانتان در مورد تغییراتی که احساس میکنند نیاز دارید بخواهید. دیدگاههای آنها را گوش دهید از آنها بخواهید تا به آنچه نمیبینید اشاره کنند.
به عنوان مثال، برای رساندن کسب و کار درست کردن کارت که فقط آخر هفتهها انجام میدهید به امپراتوری پر درآمد که لوازم تحریر برای ثروتمندان و افراد مشهور طراحی میکند، شما نیاز به برطرف کردن نقاط کور کسب و کار خود دارید. از چندین کسب و کار تجارتی موفق و یا هنرمندان برای انتقاد از کار خود سؤال بپرسید. با صاحبان کسب و کارهای دیگر در صنعت خود شبکه سازی کنید، به دنبال مربیان باشید، در کارگاههای بهبود کسب و کار و سمینارها شرکت کنید.
4. با یک مربی یا روانشناس کار کنید تا تعصبات محدود کننده خود را بیابید
همه ما تعصباتی داریم که برخی از آنها ناخودآگاه هستند. ما دوست نداریم به داشتن آنها اعتراف کنیم، اما هزینهی برطرف نکردنشان برایمان سنگین تمام میشود.
هنگام استخدام پرسنل، اغلب بنا بر نظر شخصی خود استخدام میکنیم. شما ممکن است متوجه نشوید که به طور ناخودآگاه کاندیدهایی را انتخاب میکنید که به نظرتان جذابتر هستند، شخصیتی دوستانه دارند و به دل شما مینشینند. متقاضی با ظاهری متوسط، ساکت که تخصص فنیاش کاملا متناسب با نقش است، ممکن است جذابیت کمتری برای شما داشته باشد.
این کارمند جدید به خوبی با همه در دفتر جوش میخورد، اما در واقع هیچ کاری را به درستی انجام نمیدهد! برای استخدام متقاضی دوم نیز خیلی دیر شده است. آنها توسط رقیب استخدام شدهاند و شنیدهاید که هدایت یک پروژه جدید مشتری را نیز با موفقیت به دست گرفتهاند.
در اینجا، زیبایی کار با مربی یا روانشناس نمایان میشود. دانش و آموزش حرفهای شما را به چالش میکشد تا دیدگاههای مختلف، بی عدالتیها و تعصباتی را که نمیتوانید در حال حاضر مشاهده کنید ببیند. مربیان اغلب میدانند که چگونه نقاط کور میتوانند بر شما تأثیر بگذارند قبل از اینکه حتی بدانید نقطه کوری هم وجود داشته است!
این افراد را عاقلانه انتخاب کنید. مربی مفید خواهد بود که شما را حمایت کند، تشویق کند و وقتی متوجه میشود که مشکلی را نمیبینید به شما در مشاهده آن کمک کند. هدف شما این است که انعطاف پذیر شوید بنابراین کار کردن با مربی که فقط از شما تعریف و تمجید میکند مانع پیشرفتتان میشود. اکثر ما نود درصد اوقات به طور پیش فرض رفتار میکنیم. بیشتر زمانها به صورت خودکار و ناخودآگاه فکر و عمل میکنیم.
روانشناسان میتوانند تکنیکهایی را به شما بیاموزند که با استفاده از آنها میتوانید این الگوهای فکری و رفتاری را بررسی کنید. با استفاده از پروسههایی مانند مصاحبه انگیزشی، میتوانید به تدریج یاد بگیرید چگونه از شرایطی که در مقابل آن مقاومت میکنید آگاه شوید، یاد بگیرید که چرا این را تجربه میکنید و اهداف عملیاتی را برای حل آن ایجاد کنید. شما میتوانید بر قدرت مدیریت خود مسلط شوید.
5. از الگوهای خود مطلع شوید و از منطقه راحتیتان بیرون بیایید
شما میتوانید با نگاه کردن به برخی از الگوهای خود شروع کنید و به آرامی آن را تغییر دهید. اگر بارها و بارها از اینکه همسرتان لباسهای کثیف خود را کف اتاق خواب میاندازد عصبانی شدهاید، با این حال همیشه آنها را برمیدارید و میشورید، آیا با همین کار اجازه نمیدهید چیزی که شما را ناراحت میکند ادامه یابد؟ اگر الگوی رفتاری خود را بشکنید و آنها را همانجا رها کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر فقط آنها را با پا به گوشه اتاق بیندازید چه؟ در اینجا فرصتی برای تغییر وضعیت موجود وجود دارد. اگر از اینکه رئیستان مدام به شما وظایف لحظه آخری میدهد و مجبورید زمانی که همه رفتهاند بمانید و کار کنید ، چگونه میتوانید این الگو را تغییر دهید؟
قابل اعتماد بودن احساس خوبی دارد اما حس میکنید قدر شما را نمیدانند. اگر در کلاسی ثبت نام کنید که مجبور باشید سر ساعت از کار خارج شوید چه؟ یا حتی بهتر، اگر به رئیس خود اطلاع دهید که بعدازظهر باید سر ساعت بروید نه به این دلیل که کلاس دارید بلکه زیرا معتقدید مانند بقیه سزاوار آن هستید؟ اگر به گفتن بله به مردم عادت کردهاید و فکر میکنید رئیستان حق دارد که با شما مانند یک برده رفتار کند، این گفتگو ممکن است نسبتاً ناراحت کننده باشد
این گفتگو نیز میتواند به خوبی انجام شود. شاید رئیستان به شما کارهای لحظه آخری میداده زیرا فکر میکرده دوست دارید کارهای مهم را زمانی انجام دهید که دفتر خلوتتر است. شما فرصتهایی دارید تا نقاط کور خود را بپذیرید و الگوی نامطلوب را به الگویی جدید تبدیل کنید که به نفع شماست.
در نتیجه
قبل از اینکه هرگونه بازتاب یا تمرین خود ارزیابی را آغاز کنید، برای نمایان کردن نقاط کور خود بیشترین تلاشتان را انجام دهید تا بتوانید در حالت احساسی متعادل قرار گیرید. در هر انتهای طیف عاطفی قرار داشتن، ادراکات شما تغییر میدهد و تلاشهایتان را بیهدف میکند. اجازه دهید هر گونه حس مقاومت و احساسات ناخوشایند، راهنمای شما باشند و از منابع خارجی برای کمک به خود استفاده کنید.در هنگام عبور از جادههای زندگی به دو طرف نگاه کنید و نقاط کور به زودی از بین میروند.
منبع: Lifehack