در چند سال گذشته، زمان جوانی پدر و مادرهای ما، طلاق به ندرت اتفاق میافتاد و زندگی های مشترک دوام بیشتری داشتند؛ اما امروزه به دلایل مختلف چون مشکلات اقتصادی، بیثباتی، افزایش ابتلا به بیماریهای روانی، تنوع طلبی، اعتیاد به رسانههای اجتماعی و ... طلاق آمار بسیار بالاتری دارد و همانند قبل یک اتفاق غیرعادی به حساب نمیآید. حتی ممکن است خانوادههای سنتیتر که به اصول اخلاقی متعهد هستند هم ناگزیر به طلاق شوند. با یوکن همراه باشید.
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چه عواملی باعث بروز طلاق میشود و زندگی مشترک را به بنبست میکشاند. در ادامهی مطلب به 16 موردی که باعث طلاق میشود اشاره خواهیم کرد.
شاید برخی زوج ها یک یا چند مورد از این عوامل را در زندگی مشترک خود داشته باشند، اما هیچ آسیبی هم به زندگیشان وارد نشده باشد. در هر صورت، بهتر است عوامل طلاق را بشناسید و با حذف این عوامل به حفظ زندگی مشترکتان کمک کنید.
1. ازدواج در سن پایین
افرادی که در سن پایین ازدواج میکنند، بیشتر از دیگران در معرض طلاق قرار دارند. شاید ازدواج با همکلاسی دوران دبیرستان خیلی رمانتیک به نظر برسد، اما حقیقت این است ازدواج در سن بیست و چند سالگی به بالا، دوام و پایداری بیشتری خواهد داشت. با توجه به تحقیقات انجام شده، افرادی که تا قبل از 25 سالگی ازدواج نمیکنند، 24 درصد کمتر از سایرین از طلاق دور خواهند ماند.
2. ازدواج های مکرر
بنا بر تحقیقات انجامشده، خطر طلاق با هر بار ازدواج به میزانی افزایش مییابد. پس زن و مرد در ازدواج های دوم و سوم بیشتر در معرض طلاق خواهند بود. خیلیها بعد از طلاق، بدون اینکه ازدواج اول و شکست آن را فراموش کنند و به مشکلات رابطهشان پی ببرند، رابطهی دیگری را شروع میکنند. برای عده ای حفظ ازدواج دوم به خاطر نبود یک خانوادهی منسجم بسیار سخت است.
3. نبود باورهای مذهبی
مطالعات نشان میدهد ایمان نقش مهمی در جلوگیری از طلاق دارد. تاکنون تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده که نشان میدهد آمار طلاق در زن و مردهایی که مذهبی و دیندار هستند خیلی کمتر از افراد غیرمذهبی است. همچنین زن و مردهایی که اعتقادات دینی مشابه دارند نسبت به افرادی که عقاید مذهبی شان متفاوت است، زندگیشان دوام بیشتری دارد.
4. مشکلات مالی
فقر و مشکلات مالی از مهمترین عواملی است که باعث جدایی زن و مرد می شود. زوجهایی که بدهیهای هنگفت دارند به احتمال زیاد زندگیشان با شکست مواجه میشود. پس بین مادیات و شادی رابطهی مستقیم وجود دارد. زن و شوهرهایی که مدام به دنبال این هستند که چی بخرند و برای خرید چه چیزهایی دست نگه دارند، نسبت به زوج هایی که مشکل مالی ندارند کمتر احساس شادی می کنند. حتی خانواده هایی که درآمد پایین و بدهی های زیاد دارند نیز از امکان مشاوره بی بهره اند تا بتوانند زندگی مشترک شان را از بحران نجات دهند. بنا بر تحقیقات، احتمال طلاق در زوج هایی که حداقل هفته ای یک بار به خاطر مشکلات مالی با هم بحث می کنند، 30 درصد بیشتر از سایرین است.
5. داشتن فرزند زیاد (خصوصا فرزند چندقلو)
همسرانی که با داشتن فرزندان دو یا چندقلو باز هم به دنبال بچهدار شدن هستند باید بدانند زندگی مشترک شان در خطر است. بدون شک، دو یا چندقلوها به انرژی، زمان و پول بیشتری نیاز دارند. حتی ممکن است برخی از این خانوادهها دچار مشکلات مالی شوند و این مساله احتمال طلاق آنها را افزایش میدهد.
6. میزان تحصیلات
تحصیلات به تنهایی برای دوام زندگی مشترک کافی نیست، اما بنا بر تحقیقات انجام شده آمار طلاق در خانوادههایی که از نظر تحصیلات سطح بالاتری دارند، کمتر است. زنان و مردان تحصیلکرده دربارهی عواملی که تأثیر مثبتی بر زندگی مشترک میگذارند همچنین عواملی که به زندگی مشترک آسیب میزند آگاهی بالاتری دارند. همچنین زن و مردهایی که به دلیل تحصیلات بالای خود درآمد بیشتری دارند و رفاه بیشتر و شرایط بهتری را در زندگیشان ایجاد کرده اند، ازدواج موفقتری نیز خواهند داشت. مطالعات نشان می دهد زنان تحصیل کرده معمولا شوهران خود را از بین افرادی انتخاب میکنند که تحصیلات هم سطح یا بالاتری نسبت به آنها دارند.
7. نداشتن آگاهی و بینش کافی و نبود آموزش های مناسب
حضور در مشاورههای قبل از ازدواج می تواند به طور قابل توجهی باعث کاهش آمار طلاق شود. فردی که در مشاورهی قبل از ازدواج شرکت میکند با مهارت های حل مشکلات و اختلافات آشنا میشود؛ این مهارتها برای حل مسائلی که ممکن است در زندگی زناشویی رخ دهد و بعدها به اختلافات بزرگ تبدیل شود، لازم است؛ اما خیلی زوجها از آموزشهای ضروری بیبهرهاند و اصلا در جلسات مشاوره قبل از ازدواج شرکت نمیکنند که این مساله باعث بالارفتن آمار طلاق می شود.
8. طلاق والدین
معمولا افرادی که فرزند طلاق هستند در زندگی مشترک شان با مشکلات بیشتری مواجه می شوند. اگر یکی از زوجین در خانواده ی طلاق بزرگ شده باشد، احتمال اینکه زندگی خودش به طلاق منجر شود تا 50 درصد افزایش می یابد. بنا بر تحقیقات انجام شده، احتمال جدایی در بین زوج هایی که هر دو طرف در خانواده ی طلاق رشد کرده اند، بسیار بالاست.
9. تفاوت سنی زیاد
از قدیم الایام مهم ترین معضل مربوط به ازدواج این بوده است که آیا دو نفر از دو نسل متفاوت می توانند زندگی موفقی تشکیل دهند؟ پاسخ منفی است. تحقیقات انجام شده حاکی از آن است، عاقلانه ترین و بهترین تفاوت سنی این است که مرد 2 تا 10 سال از همسرش بزرگتر باشد. آمار طلاق در این رده سنی بسیار کمتر از حالتی است که اختلاف سنی بیش از 10 سال وجود دارد یا زن بزرگتر از شوهر خود است.
10. خیانت زن یا مرد
آمار دقیقی از خیانت زوجین وجود ندارد، اما از داده های موجود می توان به این نتیجه رسید که آمار نگران کننده است. آمار خیانت در بین زوج های متاهل کمتر از رابطه های طولانی مدت یا زندگی های مشترک بدون ازدواج است. هرچند خیانت به عوامل دیگری چون سن و میزان آموزش طرفین نیز بستگی دارد، به طوری که زوج های مسن و آموزش دیده بیشتر به طرف مقابل خود متعهد هستند و با احتمال کمتری خیانت میکنند.
در بیشتر مواقع خیانت منجر به طلاق نمیشود، زیرا معمولا فرد خیانت کار توانایی متقاعد کردن طرف مقابل را دارد و این مساله را مدتی به تعویق می اندازد. خیانت وقتی به طلاق می انجامد که اعتماد بین زن و مرد کاملا از بین رفته باشد. در هنگام خیانت روابط و عشق میان طرفین خدشه دار می شود و فردی که مورد خیانت قرار گرفته ممکن است به خاطر احساس طردشدگی از سوی شریک زندگی اش به رفتارهای خشونت آمیز روی آورد که این خود می تواند زندگی مشترک را به منجلاب بکشاند.
11. مشکلات جنسی
ناسازگاری جنسی یکی از عوامل مهم در جدایی زوجین است. این عامل می تواند به طور غیرمستقیم باعث طلاق شود؛ بدین صورت که ابتدا یکی از زوج ها خیانت می کند و در پی این خیانت طلاق اتفاق می افتد. خیلی از افرادی که مرتکب خیانت می شوند، ناسازگاری جنسی را عامل خیانت خود تلقی می کنند.
زوج هایی که سلایق جنسی شان با هم متفاوت است دچار مشکل می شوند و در نهایت زندگی شان به طلاق می رسد. در این وضعیت یکی از طرفین احساس می کند تحت فشار است و دیگری احساس می کند مورد بی توجهی قرار گرفته است. حتی ممکن است ازدواج زودهنگام باعث شود دوطرف احساس کنند رابطه شان کسالت آور و تکراری است. خیلی از جدایی هایی که بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک اتفاق می افتد، به همین خاطر است.
12. اعتیاد
اعتیاد به تنهایی مشکلی برای زندگی مشترک ایجاد نمی کند، اما عوارض آن می تواند زندگی را از هم بپاشد. فرد معتاد ممکن است دزدی کند، دروغ بگوید یا از قانون فراری باشد، همین رفتارها فشار عاطفی و روانی زیادی روی همسر او ایجاد خواهد کرد. برخی افراد می توانند سال ها در کنار همسر معتاد خود دوام بیاورند و حتی او را حمایت کنند اما اغلب افراد به خاطر سلامت روانی و روحی خودشان به سراغ طلاق می روند. تحقیقات انجام شده اعلام می کند آمار طلاق در افراد معتاد به الکل 15.5 درصد است که آمار بسیار قابل توجهی به حساب می آید.
13. مشکلات روحی و روانی
آمار طلاق در بین خانواده هایی که یکی از طرفین به افسردگی، اضطراب و دیگر مشکلات روحی و روانی مبتلا هستند، بسیار تکان کننده است. این مشکلات روانی به دلیل اعتیاد یا بیماری هایی مانند اختلال دوقطبی است.
تحقیقات نشان می دهد 90 درصد زندگی هایی که در آنها یکی از طرفین اختلال دوقطبی دارد از هم می پاشد. احتمال طلاق به دلیل ابتلا به بیماری های روانی کمتر است، اما باز هم طلاق آمار بسیار چشمگیری دارد. نتایج تحقیقی در هند نشان می دهد 42 درصد ازدواج هایی که در آنها یکی از طرفین دچار شیزوفرنی است به طلاق می انجامد.
بیماری های روانی همانند اعتیاد، خود به خود باعث طلاق نمی شوند، بلکه رفتارهای غیر قابل تحمل فرد مبتلا تا جایی پیش می رود که چاره ای جز طلاق نمی ماند. برای مثال فرد مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر مرتکب حملات فیزیکی و خشونت آمیز می شود. پس افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و افسردگی با احتمال بیشتری به همسر خود خیانت می کنند که خود عامل مهمی برای طلاق است.
14. اختلاف عقیده در تربیت فرزندان
خیلی از والدین بر سر اینکه تربیت فرزندان به چه روشی انجام شود، مانند اینکه به کدام مدرسه بروند یا چطور قوانین زندگی را فرا بگیرند، دچار اختلاف نظر می شوند. البته در اغلب موارد زوجین قبل از بروز چنین اختلافاتی از هم جدا می شوند و به سادگی تربیت و رشد فرزندان شان را نادیده می گیرند. توصیه می کنیم طرفین قبل از ازدواج درباره انتظارات شان پیرامون تربیت فرزندان با هم صحبت کنند؛ در غیر این صورت ممکن است اختلاف نظر در تربیت فرزندان به طلاق منجر شود.
15. شبکههای اجتماعی
تلگرام، فیس بوک، اینستاگرام، توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی نقش پررنگی در اختلاف زوجین و در نهایت طلاق دارند. تحقیقی در سال 2015 انجام شد و نتایج آن نشان داد، از هر 7 نفر، یک نفر به خاطر اعتیاد همسرش به شبکه های اجتماعی طلاق می گیرد. در این پژوهش از هر 4 نفری که مورد بررسی قرار گرفتند، یک نفر می گفت حداقل هفته ای یک بار بر سر شبکه های اجتماعی جروبحث می کنند. اگرچه این مورد از عوامل اصلی طلاق به حساب نمی آید، اما دعوای تمام نشدنی بر سر شبکه های اجتماعی می تواند زمینه را برای طلاق فراهم کند.
16. به اختلافاتتان پایان دهید
اگر در زندگی مشترک تان اختلافاتی دارید که ممکن است شما را به طلاق بکشاند، درصورتی که فکر می کنید با مذاکره با شریک زندگی تان می توانید این مسائل را حل کنید، حتما این کار را انجام دهید. مهم این است شانس خود را امتحان کنید و تمام تلاش تان را به کار ببندید. راه حل های زیادی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید پایه های ازدواج خود را مستحکم کنید و زندگی مشترکتان را نجات دهید.
اگر تصمیمتان برای جدایی قطعی است و زندگی تان به جایی رسیده که چارهای جز طلاق ندارید، حتما از کمک یک مشاوره مجرب و قابل اعتماد استفاده کنید. اگر طلاق دوستانه و در بهترین شکل ممکن انجام گیرد، دو طرف با آسیبهای روحی کمتری مواجه خواهند شد.
منبع: divorceinpeace