موفقیت وقتی است که با نگاه به گذشته با یقین بدانی که چه کاری را متفاوت از دیگران انجام میدادی. البته هیچکسی نمیتواند به گذشته برگردد. تمام این مشکلات و اشتباهات، درسهای ارزشمندی به ما میدهد و ما را به آنچه اکنون هستیم تبدیل میکند.
به آسانی میتوان کار گذشته را قضاوت کرد. یا به عبارتی، فهم و درک کار درست، با نگاه به گذشته و پس از اتفاق افتادن آن آسان است. گاهی آرزو داریم ایکاش به عقب برمیگشتیم تا بتوانیم جلوی برخی اتفاقات را بگیریم و مسائل را به صورت متفاوتی حلوفصل کنیم.
اما هیچیک از ما نمیتوانیم در زمان به عقب برگردیم. تمام این مشکلات و اشتباهات، درسهای ارزشمندی به ما میدهد و ما را به آنچه هستیم تبدیل میکند. حقیقت این است که بدون اشتباه، تجربه و دیدگاه لازم را برای تبدیل شدن به شخصیت موردنظرمان به دست نمیآوریم. بااینحال، چهکسیرا میتوان پیدا کرد که آرزو نکرده باشد ایکاش به عقب برمیگشت و جوانی خود را به شکل دیگری میگذراند؟
افراد موفق و میلیاردر تجربیات ارزشمندی دارند. اما آیا میدانید چه توصیههایی به جوانان میکنند؟ آنها معمولا حرفهای زیادی برای گفتن دارند. با یوکن همراه باشید تا در این مقاله پاسخ 5 میلیاردر موفق به این سوال که «اگر زمان به عقب برمیگشت، چه توصیه و پندی برای جوانی خودشان داشتند؟» را بدانید.
بیل گیتس: تحسین و قدردانی از تواناییها و استعدادهای متفاوت افراد
باور عمومی براین است اگر کسی IQ بالایی داشته باشد و فرد باهوشی به حساب بیاید، از عهدهی انجام هر کاری برمیآید. این باور اشتباه است که «باهوش» بودن را برابر موفقیت بدانیم.
بیل گیتس، کارآفرین و مرد ثروتمند دنیا، میگوید: اگر یک درس باشد که بخواهم به جوانی خودم بگویم، پذیرش و دیدن استعدادهای متفاوت افراد است.
بیل گیتس در توییتهایی گفت: وقتی به زمان ترک کالج فکر میکنم، با خود میگویم ایکاش میدانستم هوش، اشکال متفاوتی دارد و تکبعدی نیست و IQ از آن درجه اهمیتی که فکر میکردم، برخوردار نیست. با نگاه به گذشته افسوس بزرگ دیگری دارم: وقتی درس را رها کردم، در مورد نابرابریهای موجود در جهان هیچچیزی نمیدانستم. نابرابریهایی که سالها طول کشید تا درک کنم.
بیل گیتس در جلسه ی پرسش و پاسخی که در دانشگاه هانتر برپا شد، بیشتر دربارهی افسوسهای خود توضیح داد. مارک زاکربرگ، مدیرعامل و موسس فیسبوک سوال کرد «اگر میتوانستید به زمان عقب برگردید و نصیحتی به جوانی خود کنید، چه میگفتید؟» بیل گیتس در پاسخ گفت: اکنون متوجه شده است که هیچ راه واحدی برای هوشمند بودن وجود ندارد.
گیتس در ادامه توضیح می دهد: من درمورد مهارتهای مختلف، بسیار سادهاندیش بودم و فکر میکردم اگر فردی IQ بالایی داشته باشد، میتواند هر کاری انجام دهد و در هر مسیری به موفقیت برسد. اما اکنون دریافتهام که باید مهارتهای مختلف را در کنار هم قرار دهید. ایدهای که همیشه مرا شگفتزده میکند.
موسس کمپانی بزرگ مایکروسافت میگوید: این تعریف اشتباهی از باهوش بودن بود که فرد باهوش میتواند هر مشکلی را حل کند. من اکنون آرزو میکنم که ایکاش در مورد آن بیشتر فکر میکردم.
با تماشای ویدیوی «زندگینامه «بیل گیتس» در یک نگاه» درباره این مرد موفق و ثروتمند بیشتر بدانید.
نکات دیگری درباره موفقیت را در ویدیویی به نام «ده قانون موفقیت از زبان بیل گیتس» ببینید.
اپرا وینفری: آرام باشید، همهچیز روبهراه میشود
اپرا وینفری در مصاحبه با ادوارد انینفول، سردبیر بریتانیایی ووگ، دربارهی نصیحتی که به جوانی خودش میکند، توضیح میدهد. اپرا لبخندی میزند و دستش را روی سینهی خود میگذارد و میگوید: آه دختر کوچک، دنیا چه چیزی برای تو خواهد داشت؟ قبل از هر چیزی آرام باش و بدان همهچیز درست میشود. از هیچچیز نترس. بدون توجه بهاینکه چه اتفاقی میافتد، همه کارها روبهراه میشود.
اوپرا وینفری، زن میلیاردر و صاحبنام در رسانه، توصیههایی برای جوانان امروز دارد، خصوصا افرادیکه فکر میکنند موفقیت خودبهخود حاصل میشود. به عقیدهی او، جوانان باید به این درک برسند که موفقیت یک فرآیند است و برای ساختن حرفهی خود باید کارهای دشوار زیادی انجام دهند.
اپرا میگوید: عدهای از جوانان تصور میکنند همینکه از کالج بیرون بیایند میتوانند برند خودشان را داشته باشند. اما آیا میتوان بدون تلاش زیاد یک برند تجاری ساخت؟ هر روز باید یک گام بردارید با این احساس که حرکت درستی بوده و بعد از آن، نوبت حرکت بعدی است.
اپرا به مسیری که برای رسیدن به موفقیت طی کرده نگاه میاندازد. همان زمانی که 20 سال داشت و اولین شغل خود را در یک شبکهی تلویزیونی به دست آورده بود. او در آن زمان به خوبی زندگی مشترک، تحصیل و کار تمام وقتش را مدیریت میکرد و همه را به بهترین شکل ممکن پیش میبرد.
او زمانی را به یاد میآورد که میخواست همسرش به او افتخار کند و این درس مهم را در زندگی یاد بگیرد که باید خود را از زاویهی چشمان خودش ببیند نه نگاه دیگران. اما در نهایت تمام این تجربیات را در طول زندگی به دست آورد.
اپرا میگوید:
این هدیهی ارزشمند من برای توست: اینکه بدانی نیرویی بزرگتر از خودت وجود دارد که باید به آن اعتماد کنی تا تو را هدایت کند.
برای آشنایی بیشتر با زندگی اپرا وینفری و مسیر موفقیتش بد نیست «زندگینامه اپرا وینفری به روایت تصویر» را ببینید.
جک دورسی: تعادلی سالم میان کار و زندگی پیدا کنید
اگر جک دورسی، مدیرعامل توییتر و اسکوئر، میتوانست نصیحتی به جوانی خودش بکند، آن نصیحت، ایجاد تعادل میان کار و زندگی بود. او به وای کامبینیتور میگوید:
وقتی خیلی جوان بودم، از اهمیت ورزش و سلامتی و تاثیر آن روی کیفیت ذهن هیچ اطلاعی نداشتم. من فکر میکنم برای دستیابی به تعادل امروزم، رفتن به سوی تمام افراطها برایم لازم بود. اما اکنون آرزو میکنم ایکاش در گذشته بیشتر به دنبال زندگی سالم بودم و میان کار و زندگی شخصیام تعادل ایجاد میکردم.
جک دورسی در مصاحبه زنده در پروداکت هانت میگوید به دنبال یک برنامهی روتین منظم است تا تعادل را در زندگیاش حفظ کند. او در این گفتوگو توضیح داد که هر روز یک کار ثابت انجام میدهد.
«انجام این کار، در من یک حالت پایدار ایجاد میکند که باعث واکنش موثر به مسالهای از کنترل خارج شده خواهد بود.»
برنامه ساختاریافته و منظم جک دورسی شامل بیدار شدن از خواب در ساعت 5 صبح، انجام نیم ساعت تمرینات مدیتیشن و انجام سه مرحله ورزش 7 دقیقهای است. دورسی این برنامه را قبل از شروع روز کاری خود اجرا میکند. او میگوید: سبک زندگی سالم باعث خلاقیت بیشتر و منسجمتر فکر کردن من میشود.
مارک کوبان: خودت را مجبور نکن یک شغل عالی داشته باشی
از مارک کوبان، کارآفرین خودساخته، سوال شد چه نصیحتی به 20 سالگی خود داری؟ او در پاسخ گفت، آرزو دارم زمان به عقب برمیگشت تا چند توصیه به جوانی خودم بکنم: هیچوقت استرس نداشته باش، به دنبال تغییر هیچ چیزی نباش، از زمان حال لذت ببر.
این مرد میلیاردر در مصاحبه با بیزینس اینسایدر گفت: نیاز نیست بدانید وقتی بزرگ شدید قرار است چه شغلی داشته باشید، مجبور نیستید پاسخی بدهید. لازم نیست در یک حرفهی عالی مشغول کار شوید. حتی مجبور نیستید یک شغل عالی را انتخاب کنید.
آنچه کوبان به 20 سالگیاش توصیه میکند این است که «دنبال شور و اشتیاق خود نروید». او دربارهی این تفکر، در وبلاگ خود نوشت: دنبال عشق و علاقهی خود بروید، این بدترین توصیهای است که میتوانید به کسی بکنید یا بشنوید. اما دلیل آن چیست؟ هر کسی نسبت به چیزی عشق و علاقه دارد (معمولا بیشاز یکچیز)، ما با آن علاقه به دنیا میآییم، همیشه کارهایی است که عاشق انجام دادنشان هستیم. برای داشتن آن رویاپردازی می کنیم. کاریکه واقعا میخواهیم با زندگی خودمان انجام دهیم. این احساسات هیچ ارزشی ندارد.
به عقیدهی میلیاردر بزرگ، این توصیهی بدی برای جوانان است. زیرا ممکن است در چیزی که به آن علاقه دارید به هیچ پیشرفتی نرسید. کوبان میگوید: اگر می خواهید بدانید چه سرنوشتی در انتظارتان است، باید ببینید چگونه زمان خود را صرف میکنید. زمان باارزشترین دارایی است که مالک آن نیستید. شاید این مساله را به خوبی درک نکنید، اما نحوه استفاده از زمان، نشانهی آن است که آیندهتان به کدام سمت میرود و در نهایت به کجا میرسید.
شاید با خواندن مقالهی «داستان زندگی معروفترین شکست خوردگان» منظور مارک کوبان را بهتر درک کنید.
شریل سندبرگ: هیچ مسیر مستقیمی برای رسیدن به هدف وجود ندارد
شریل سندبرگ، مدیر ارشد عملیات (COO) فیسبوک و موسس LeanIn.Org به این سوال در Quora پاسخ داد و درمورد اینکه چه توصیهای به جوانی خود داری توضیح داد. اگر شریل سندبرگ به جوانی خود بازمیگشت، همان زمانی که میخواست کارش را شروع کند، چه توصیهای برای جوانی خودش داشت؟ او میتواند مشاورهی خوبی را به هر کسی که به تازگی وارد حرفهی خود شده است، ارائه بدهد:
کاری که عاشق آن هستید را پیدا کنید. وقتی به کاری که انجام میدهید باور داشته باشید، میتوانید شور و اشتیاقتان را با تلاش خود درآمیزید و در نهایت همان کاری که عاشق انجام آن هستید را پیدا کنید. وقتی آن کار را انجام دهید، حتما در آن موفق خواهید شد.
باید به این باور برسید که میتوانید هر کاری را انجام دهید. این باور بسیار مهمی برای همه، خصوصا برای زنان است. نباید اجازه دهید کسی به شما بگوید نمیتوانید هم حرفهی موفق و هم زندگی شخصی رضایتبخش داشته باشید. وقتی کسی به شما میگوید نمیتوانید کاری را انجام دهید، بدانید که حتما میتوانید و به سرعت شروع به یافتن راه و روش آن کنید. همیشه از خودتان بپرسید اگر نمیترسیدم، اکنون چه کار میکردم؟
باید بدانید هیچ مسیر مستقیمی به جایی که میخواهید بروید وجود ندارد. اگر همیشه سعی کنید خط مستقیمی پیدا کنید، نه تنها به هیچجا نمیرسید، بلکه فرصتهای زیادی را از دست خواهید داد.
شریل سندبرگ میگوید: همزمان دو هدف داشته باشید. یک هدف بلندمدت برای خود تعیین کنید که رویای شماست. نیاز نیست خیلی واقع بینانه باشد. حتی میتوانید یک هدف غیرقابل دسترس مانند «سفر به دور دنیا» نیز برای خود تعیین کنید. یک هدف شخصی نیز داشته باشید و مدت زمان آن را روی 18 ماه بگذارید، یعنی به خود بگویید میخواهید در این مدت به هدفتان برسید. از خودتان بپرسید چگونه میتوانید پیشرفت کنید و از انجام چه کاری واهمه دارید؟ این همان کاری است که باید برای رسیدن به آن تلاش کنید.
منبع: entrepreneur