شاید فکر کنید قهر کردن و بداخلاقی تنها مختص بچهها بوده و بزرگترها میتوانند احساساتشان را کنترل یا ابراز کنند. اما باید بدانید، افراد بزرگسال هم میتوانند عصبی شوند، به طوری که بدخلقی آنها مانند قهر بچهها باشد. در یوکن به بررسی دلایل عصبی شدن بزرگترها و نحوه بازخوردی که شما بهتر است داشته باشید پرداخته شده است.
بیشترِ بزرگترها رفتارهای منطقی دارند، میتوانند به خوبی فکر کنند و عصبانیتشان را کنترل کنند. اما گاهی ارتباط با فرد عصبی سخت است و باید نحوه برخورد با این افراد را بدانید. در ادامهی مقاله، پیشنهادهایی برای برخورد با افراد عصبی ارائه خواهیم داد.
تائید احساسات
آرامشتان را حفظ کنید
اگر مانند فرد عصبی، شما هم عصبی شوید و حالت تدافعی به خود بگیرید، عصبانیت او بیشتر میشود. اما اگر منطقی باشید به احتمال زیاد طرف مقابل هم آرام خواهد شد.
قبول کنید نمیتوانید احساسات دیگری را کنترل کنید
یکی از بخشهای مشکل ارتباط با دیگری، به خصوص اگر دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانوادهتان باشد، این است که نمیتوانید رفتار یا تفکر او را تغییر دهید. شاید بتوانید به او پیشنهاد کمک بدهید، اما هرگز قادر به کنترل او نخواهید بود.
از او بپرسید چه چیزی باعث ناراحتیاش شده است
افراد بزرگسالی که عصبی و بهانهجو هستند، به سختی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. گاهی باید پیشقدم شوید و از او بپرسید چه چیزی باعث ناراحتیاش شده است. آرامش خود را حفظ کنید و به او فرصت دهید عصبانیتش فروکش کند. گاهی لازم است صبور باشید.
برای مثال، به او بگویید: «تو گفتی مشکلی وجود نداره، اما من از روی رفتارت حدس میزنم از چیزی ناراحتی. اگر میتونی راجع به این مسئله حرف بزن تا اگر کمکی از دستم برمییاد، برات انجام بدم. اگر الان نمیتونی راجع به مشکلت حرف بزنی، هر وقت حوصله داشتی، بیا پیش من. من همیشه برای شنیدن درد دل تو آماده هستم.»
احساسات او را تائید کنید
باید به فرد عصبی این اطمینان را بدهید که ابراز احساساتش طبیعی است. حتی اگر چنین روش ابراز احساسات را قبول نداشته باشید. تائید احساساتی چون خشم، یکی از بخشهای طبیعی زندگی است که به مردم امکان میدهد با احساساتشان بهتر برخورد کنند.
به عنوان مثال بگویید: «به نظر میرسه از این شرایط عصبانی هستی و البته عصبانیتت کاملا طبیعیه. فکر میکنی میتونیم درموردش حرف بزنیم و کاری کنیم که احساس بهتری داشته باشی؟»
رابطهتان را بهبود دهید
برای اشتباهتان معذرتخواهی کنید
حتی اگر فکر میکنید کار اشتباهی انجام ندادهاید، به این خاطر که احساس بدی را به طرف مقابل منتقل کردهاید؛ از او معذرتخواهی کنید.
اگر اشتباهی کردید، به او بگویید: «واقعا متأسفم که با سهلانگاری، یک فایل ویروسی رو وارد کامپیوترت کردم. میدونم چهقدر بابت این کار ناراحت هستی و اکنون هر کاری از دستم بربیاید برای تعمیر کامپیوترت انجام خواهم داد.»
اگر اشتباهی انجام ندادهاید اما طرف مقابلتان ناراحت است، به او بگویید: «متأسفم از اینکه برای رنگ کردن اتاق نشیمن از تو نظر نخواستم. واقعا نمیدونستم اینقدر برات مهمه. از این به بعد حتما نظر تو رو هم میپرسم.»
از کلمهی «ما» استفاده کنید
با به کار بردن کلمات «من"» و «تو» خودتان را از طرف مقابل جدا میکنید. همین جدایی باعث میشود تا به عصبانیتش افزوده شود و حالت تدافعی بگیرد. اما استفاده از کلمهی «ما» این طور نشان میدهد، که هر دوی شما در یک گروه هستید و همین تا حد زیادی از عصبانیتش میکاهد.
با این جمله میتوانید باعث زیاد شدن خشم طرف مقابلتان شوید: «به نظرم نباید از خراب شدن کامپیوترت ناراحت باشی. کامپیوتر من هم خراب شد اما بدون ناراحتی تعمیرش کردم. تو هم باید همین کار و انجام بدی.»
بهتر است این جمله را بدین شکل بیان کنید: «این مشکل رو چطور میتونیم حل کنیم؟ به نظرت بهتره کامپیوتر را تعمیر کنیم یا جدیدش رو بخریم؟ میتونیم با همفکری، بهترین راه حل رو پیدا کنیم.»
لحن کلام تان طبیعی و مثبت باشد
وقتی با فرد عصبی صحبت میکنید، نباید لحن دلسوزانه داشته باشید یا خودتان را بهتر از او بدانید. اگر احساس کند خودتان را برتر از او میدانید، ممکن است عصبانیتر شود یا اصلا به حرفتان گوش ندهد. حتی با طعنه و کنایه هم نباید حرف بزنید. سعی کنید لحن صدایتان طبیعی و مثبت باشد تا باعث عصبانیت بیشتر او نشوید.
تا حد امکان منطقی حرف بزنید
از احساسی صحبت کردن یا حرف زدن به طوری که طرف مقابلتان آن را «سرزنش» تلقی کند، اجتناب کنید. سعی کنید درمورد حقایقی حرف بزنید که باعث ناراحتی او شده است. البته تمرکز روی واقعیتها باعث آرام شدن فرد عصبی نمیشود، اما در هر صورت شرایط را بدتر هم نمیکند.
به عنوان مثال، به زبان آوردن این جمله میتواند فرد را عصبیتر کند: «واقعا متاسفم که کامپیوتر خراب شد، اما تو روی لینک اشتباهی کلیک کردی. تمام تقصیرها گردن من نبود.» اما این جمله میتواند عصبانیتش را کمتر کند: «من روی لینک مخرب کلیک کردم و کامپیوتر خراب شد. اتفاقی که افتاده و نمیشه کاریش کرد. باید با همفکری کامپیوتر رو بدیم تعمیر کنن یا کامپیوتر جدیدی بخریم.»
از منطقی فکر کردن حمایت کنید
متقاعد کردن فرد عصبی برای منطقی فکر کردن، کار چندان سادهای نیست. اما اگر بتوانید او را به منطقی فکر کردن مجاب کنید، موفق میشوید بر عصبانیتش غلبه کنید. همیشه هم این روش جواب نمیدهد، اما اگر سعی کنید به او بفهمانید عصبی شدن هیچ فایدهای ندارد و مشکلی را حل نمیکند؛ شاید آغاز خوبی برای منطقی فکر کردنِ او باشد.
بهتر است در این موقعیت بگویید: «می دونم که عصبانی هستی و البته حق هم داری که عصبی باشی؛ اما بیا با هم صحبت کنیم و به یک راه حل خوب برسیم و مشکل را حل کنیم.» سعی کنید احساساتش را تأیید کنید تا حرفهای شما را غرور و خودبزرگبینی تلقی نکند و به این نتیجه نرسد که نمیتوانید درکش کنید. بعد از تأیید احساسات فرد عصبی میتوانید او را به این ترغیب کنید که منطقی فکر کند.
موقعیت را تغییر دهید
به طرف مقابل فرصت بدهید
ممکن است نتوانید گفتوگویی منطقی با فردی که شدیدا عصبانی است داشته باشید. گاهی بهترین تصمیم این است که به او فرصت بدهید آرام شود تا در فرصتی دیگر با هم صحبت کنید. اگر همسرتان فردی عصبانی است و زود از کوره در میرود، میتوانید در این مواقع به اتاق دیگری یا بیرون از خانه بروید و خودتان را مشغول کاری کنید.
به فرد عصبی بگویید جای خود را تغییر دهد
برخی افراد وقتی عصبانیاند، تمایل دارند جایشان را عوض کنند و به فضای دیگری بروند. به طور حتم میدانید رفتن به فضای باز به شما کمک زیادی میکند و خلقوخویتان را بهبود میبخشد.
میتوانید خیلی صریح به او بگویید: «در حال حاضر ناراحتی. بیا کمی قدم بزنیم و در موردش حرف بزنیم». یا حرفتان را به طور غیرمستقیم بزنید و بگویید: «من باید برم بیرون. میخواهی تو هم بیا و هوایی عوض کن.»
به او پیشنهاد دهید نفس عمیقی بکشد یا تمرینات مدیتیشن را انجام دهد
یک راه عالی برای مقابله با خشم و دیگر احساسات شدید، این است که آرام بنشینید و نفس عمیقی بکشید. تنفس عمیق را با تمرینات مراقبه ترکیب کنید تا تأثیرگذاری این کار چند برابر شود. اگر فرد عصبی مایل باشد، سعی کنید راهنماییاش کنید یا خودتان هم با او همراه شوید. برای انجام مدیتیشن، به این تمرین توجه کنید:
در جای آرامی بنشینید و پاهایتان را روی زمین قرار دهید و دستهایتان را هم روی پاهای خود بگذارید. سپس چشمانتان را ببندید، نفس عمیقی بکشید و هوا را به داخل ریههایتان بفرستید. با هر بازدم، شکم خود را از هوا پر کنید. اینچنین تصور کنید که هوا وارد بدنتان میشود و چراغی هم در ذهنتان روشن میشود.
خیلی آرام و هوشیارانه هوا را به بیرون بدهید. با هر بازدمی که انجام میدهید احساسات منفی را از بدنتان خارج کنید، تا تمام کدریها بیرون رود و تنها نور و روشنایی باقی بماند. دم و بازدم را 10 تا 20 بار انجام دهید و تا زمانی این تمرین را ادامه دهید که به احساس آرامش و رضایت برسید.
برای حل مشکل پیشنهاد دهید
اگر فرد عصبی نمیتواند بر احساساتش مسلط شود و منطقی فکر کند، به او چند راه حل منطقی پیشنهاد دهید. اگر فرد به راه حل پیشنهادیتان توجه نکرد، دلسرد نشوید. شاید آن شخص برای آرام شدن و پذیرش گفتهتان نیاز به زمان داشته باشد. مطمئنا دفعهی بعد حال بهتری دارد و به شما میگوید، که از یکی از راه حلهایتان استفاده کرده است.
از فرد عصبی بپرسید برای آرام شدن نیاز به چه چیزی دارد
اگر واقعا نمیدانید چه کمکی به فرد عصبی کنید، از خودش بپرسید. شاید در جواب بگوید نیاز به زمان، صحبت یا پیاده روی دارد.
ادامهی بحث را به زمان دیگری موکول کنید
اگر با کسی بحثی داشتید که باعث عصبانیتش شده است، ادامه ی بحث را در زمان دیگری مطرح کنید. به طرف مقابلتان فرصت دهید بر عصبانیتش غلبه کند و بعد که آرام شد، دوباره منطقی با هم صحبت کنید.
منبع: wikihow