بیشتر مردم به اشتباه فکر میکنند هوش و IQ چیزی تماما موروثی است که از بدو تولد ثابت میماند اما باید بگوییم مغز بی نهایت سلول انعطاف پذیر دارد از این رو میتوان با راهبردهای زیادی ضریب هوشی را افزایش داد.
با تجربه کردن این روشها، حداقل اتفاقی که میافتد این است که میتوانید عملکرد مغزتان را افزایش دهید و استراتژیهایی را فرا بگیرید که تواناییتان را برای یادگیری، به خاطر سپردن و بهرهوری از دانش و اطلاعات تان بهبود ببخشد.
محققان معتقدند انجام فعالیتهای زیر تا حد زیادی در افزایش هوش و بالا بردن تواناییهای عالی ذهنی مؤثر است.
1. ورزش کردن مستمر
2. داشتن تقویم روزانه زندگی برای برنامه و اهداف تان
3. کشف چیزهای جدید و لو حتی کوچک
4. استراحت های کوتاه مدت و مکرر
5. تقویت حافظه
6. مدیتیشن
7. تغذیه سالم و مغذی
8. رشد و توجه به هوش هیجانی
و...
ما در این مقالهی جالب قصد داریم یکی از جذابترین راهها برای افزایش هوش و IQ را معرفی کنیم. روشی که برای برخی حتی از کتاب خواندن نیز مفرحتر است و آن تماشای فیلم است؛ تماشای فیلمهای تحسینشدهای که جز برترینها و تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان هستند. این فیلم ها با توجه به محتوایی که دارند نهتنها میتوانند علاقهی شما را در برخی موضوعات تازه به اوج برسانند، بلکه درسهای زندگی و کاری ارزشمندی را هم به شما آموزش میدهند.
پس با یوکن همراه باشید تا فیلم دیدن از یک سرگرمی روزمره برایتان به یکی از قویترین گزینههای افزایش سطح آگاهی و اطلاعات شما تبدیل شود و چهبسا انگیزهی کشف رویدادهای جدید و خلاقانه هم در شما شعلهور شود.
هشت فیلم منتخب ما که برای افزایش ضریب هوشیتان توصیه میشوند به قرار زیر است.
1. درون بیرون (Inside out-2015)
داستان این انیمیشن درباره دختری به اسم رایلی است که مراحل رشد کردن او میتواند مانند جادهای پر دستانداز باشد، دختری که با شروع کار پدرش در سن فرانسیسکو از زندگی خود جدا شده است. مانند همهی ما، رایلی هم توسط احساسات خود کنترل میشود، مانند شادی، ترس، خشم، نفرت و غمگین شدن، این احساسات در مرکز ذهن و مغز رایلی به عنوان شخصیت هایی در این انیمیشن زندگی میکنند و صاحب خود را در زندگی روزانه ی خود راهنمایی میکنند . با تلاش رایلی و احساساتش برای تنظیم خود با یک زندگی جدید، آشفتگی هایی در ذهن او به وجود میآید. گرچه شادی، احساس اصلی و مهمترین احساس رایلی تلاش میکند تا همه چیز کنترل کند و او را را مثبت نگه دارد، اما در میان احساسات دیگر برای کنار آمدن با یک شهر، خانه و مدرسهی جدید تضادهایی وجود دارد.
فیلم به خوبی پنج شخصیت اصلی داستان را که پنج احساس رایلی هستند را نمایش و گسترش میدهد. این احساسات در غالب شخصیتهای جذاب و دوستداشتنی بده و بستان کلامی فوقالعادهای با یکدیگر دارند و میتوانند با واکنشهای دلنشینشان خنده را به لب هر مخاطبی بیاورند. در نقطه مقابل احساسات خام رایلی 11 ساله، احساسات ذهن پدر و مادر رایلی وجود دارد که برخلاف ذهن رایلی، آنها تفاوتهای وجودیشان را درک کرده و به خوبی با کمک یکدیگر ذهن را رهبری میکنند و به عبارت دیگر، این احساسات در افراد بزرگسال از حالت بیثباتی درآمده و از نظم و درک متقابلی برخوردار شده است.
انیمیشن درون و برون، بهترین اثر کمپانی پیکسار است که با الهامی از زندگی کارگردانش پیت داکتر ساخته شده است و این انیمیشن صرفا برای خردسالان ساخته نشده و محتوای طنز ندارد بلکه این فیلم به خوبی میتواند تلنگری باشد برای بزرگسالان تا بهتر بتوانند بر احساساتشان و پیامهای عاطفیشان مسلط شوند و چهبسا برای آنها آموزندهتر از کودکان باشد. شاید بعد از دیدن این انیمیشن به این فکر بیفتید که تا بحال اینقدر عمیق روحیه فرزندتان را درک نکرده بودید.
همچنین یکی از نکات جالب این انیمیشن ثبت و نگهداری خاطرات در ذهن است که نحوه تغییرات آن را در طی زمان نمایش میدهد که درس های بزرگی برای هر شخص یا کار آفرینی دارد.
2. نامحدود (limitless-2011)
داستان این فیلم روایت نویسندهای ناموفق است که دوست دخترش، به تازگی او را به دلیل اینکه آدم بدرد نخوری است ترک کرده است. این شخص که در فیلم ادی نام دارد و نقش او را بردلی کوپر ایفا می کند خود را در تمام امور زندگی شکست خورده میپندارد و امید به بهتر شدن اوضاع در آینده ندارد . ادی بهطور تصادفی به دارویی دست پیدا میکند که او را قادر میسازد از صد درصد تواناییهای مغز خود استفاده کند ، او به تدریج متوجه می شود که با استفاده از این توانایی میتواند دست به کارهای بزرگتری زند و نویسندگی را رها میکند.
موضوع محوری داستان فیلم بر سر قدرت استفاده از تمامی ظرفیت های مغز انسان است. (براساس نظریات دانشمندان، انسان تا به امروز توانسته فقط از ده یا بیست درصد از مغز خودش استفاده کند که حتی استفاده از سلولهای خاکستری هم جزء بیست درصد محسوب می شود و بقیه قسمت های مغز بدون استفاده مانده است . ) این فیلم برخلاف واقعیت موجود و به صورتی اعجاب برانگیز عملکرد خارق العاده این دارو را به نحوی باور پذیر به تصویر کشیده است بهطوری بیننده کمتر تخیلی بودن آن را احساس می کند. همچنین این فیلم نوعی احساس قدرت در مخاطب به وجود می آورد که نا خود آگاه با نقش اول فیلم همذاتپنداری میکند و خود را جای او میگذارد و ایده هایی میدهد. فیلم نا محدود یکی از فیلم های محرک و جذابی است که به هر کارآفرینی توصیه میشود آن را تماشا کند.
3. بازی تقلید (The Imitation Game-2014)
فیلم بازی تقلید روایت گر داستان زندگی سخت و تلخ ریاضیدان نامدار و پدر علم کامپیوتر یعنی آلن تورینگ را در سه برهه تاریخی می باشد. درطی جنگ جهانی دوم ،در حالی که ارتش ویرانگر هیتلر یکی پس از دیگری در حال نابودی و فتح کشورهای اروپایی است و انگلیس در حال شکست از ارتش نازی می باشد ، گروهی از نخبگان و ریاضی دانان از جمله آلن تورینگ از طرف دولت انگلیس استخدام میشوند تا کاری غیرممکن را انجام دهند: شکستن کدهای ماشینهایی موسوم به انیگما که نازیها از طریق آن مکالمات سری با هم انجام میدهند اما کار چندان طبق روال پیش نمیرود و درگیری اعضای گروه با آلن که اصرار دارد با ساخت ماشینی مخصوص، انیگما را شکست بدهد پروژه را تا شکست خوردن هم پیش میبرد ولی با وارد شدن دختر نابغهای به گروه، تحقیقات به شکل جدید پیش میرود . این فیلم با تاثیر شگرفی که بر روی بینندگان خود گذاشت توانست «جایزه انتخاب مردم»، مهمترین جایزه سی و نهمین دوره جشنواره فیلم تورنتو را از آن خود کند.
فیلم بازی تقلید با هنر نمایی بندیک کامبریچ و کیرا نایتلی ضمن تحسین نبوغ انسان به شما انگیزه زیادی می دهد تا توانایی های خود را شکوفا کنید.
4. یادگاری (Memento-2000)
این فیلم روان شناسانه یکی از آثار کارگردان معروف، کریستوفر نولان است که شامل سکانسهای سیاه و سفید میباشد که روایت آنها خطی است و سکانسهای رنگی که وقایع به صورت برعکس (از آخر به اول) در آنها در جریان است و در انتهای داستان این دو نوع روایت ها به هم پیوند میخورد . لئونارد شلبی ( بازیگر : گای پیرس ) که مامور بازرسی شرکت بیمه است در پی حادثه ای ، حافظه کوتاه مدت اش را از دست می دهد و با کمک یادداشت ها ، خالکوبی ها و عکس هایش تلاش می کند تا قاتل همسرش را پیدا کرده و انتقام بگیرد . فیلم «ممنتو» بیشتر از آن که فیلمی تاثیر گذار از تفکرات باشد ، فیلم نواوری است با ساختاری هیجان انگیز که با استفاده از نوعی پیچیدگی و خلاقیت قصد دارد تا داستان را به شیوهای ذهنی و به روشی بیان کند که نظرگاه لئونارد را نمایش دهد. فیلم سیری رو به عقب دارد، یعنی از آخر آغاز میشود و به آغاز برمیگردد. اما به نحوی متناقض هرچه بیشتر میبینیم و میفهمیم، کمتر میتوانیم نسبت به حقیقت مطمئن باشیم. اگر شما فردی جزئینگر باشید از دیدن این فیلم ذوق خواهید کرد چون این فیلم سرشار از جزئیات است که هر کدام نکتهای در خود نهفته دارد. شما قادر نخواهید بود سکانس بعدی فیلم را در هر دقیقه از تماشای آن که باشید ، پیش بینی کنید ولی در هرحال احساس همدلی با نقش اول آن دارید و نگران لئونارد میشوید.
5. ویل هانتینگ خوب (Good Will Hunting -1997)
در دانشکده ی ریاضیات دانشگاهی در آمریکا، پروفسور لامبو استاد ریاضیات ، یک مسئله ی بسیار دشوار و چالش بر انگیز ریاضی را روی تخته برای دانشجویان طرح می کند. برخلاف انتظارِ پروفسور، مساله توسط یکی از دانشجویان حل می شود . دانشجویی ناشناس که خودش را معرفی نمی کند آن را حل کرده است . این بار پروفسور برای چالش کشیدن آن دانشجوی ناشناس مساله ای بسیار پیچیده تر روی تخته طرح می کند . چند روز بعد، استاد لامبو هنگام عبور از راهروی دانشکده پسر جوانی که کارگر خدماتی دانشکده است را میبیند که روی تابلو چیزی می نویسد. لامبو با عصبانیت بر سر پسر جوان فریاد میزند و پسر فرار میکند. وقتی لامبو تابلو را میبیند متوجه میشود پسر در حال حلّ مسالهی او بوده و آن را درست حل میکرده است. پروفسور به دنبال آن پسر جوان میگردد و متوجه میشود اسم او، ویل هانتینگ است.
ویل هانتینگ جوان به جرم بزهکاری در حال محاکمه در دادگاه است. اما پروفسور لامبو قاضی را متقاعد می کند که این جوان، نابغهای استثنایی است و با تلاشش میتواند حکم آزادی مشروط برای او اخذ کند. لامبو درمی یابد که ویل هانتینگ شخصی بسیار نا سازگار است. با وجود عدم تمایل ویل هانتینگ، لامبو او را به یکی از دوستانش که روانشناس ماهری ست، معرفی میکند. ویل در ابتدا رفتارخوبی با روانشناس ندارد. اما به مرور رابطه ای پراعتماد بین او و روانشناس به وجود می آید و ویل هانتینگ موفق میشود راهی جدید را در زندگیاش شروع کند…
فیلم به مقایسه علم با سایر چیزها مثل ثروت میپردازد. نقش اول فیلم ابتدا فقط به مسایل مادی می پرداخت و تصور می کرد که با تمام مسایل را می تواند با هوش و نبوغ خود حل کند اما مراوده با روانشناس به او میآموزد که در زندگی گاها میبایست به برخی نداهای دیگر نیز توجه کرد. در آخر ویل هانتیگ خوب این ذهنیت را در مخاطب به وجود میآورد که آنچه انسان را به زندگی امیدوار و مشتاق می کند واو را وادار به تلاش بیشتر برای رسیدن به اهداف خود می کند عشق است و نه آن چیزی که از محیط بیرون خود دریافت می کند و اثبات می کند که عشق فطری است ونه اکتسابی!
6. آغازگر (Primer-2004)
این فیلم که آغازگر نام دارد فیلمی با ژانر علمی – تخیلی و درام می باشد که توانست جایزه بزرگ هیئت داوران جشنواره فیلم ساندنس 2004 را از آن خود کند. داستان فیلم روایتگر چهار مهندس به نامهای ارون، ایب، رابرت و فیلیپ می باشد که در حال کار بر روی یک اختراع جدید هستند که نمونه ی اولیه ی آن در گاراژ ارون در حال ساخت است.
آن ها تمام تلاش خود را بر روی این پروژه قرار دادند و در درجه ی اول می خواهند تا بر مشکلات مربوط به مهندسی دستگاه غلبه کنند. ایب در یکی از آزمایش های مربوط به پروژه، متوجه نوعی پروتئین می شود که بسیار سریع تر از آنچه در طبیعت اتفاق میافتد، در حال تکثیر است.
ایب، به جای آنکه از این کشف را صرفا برای یک پروتئین استفاده کند، پی می برد که این اختراع میتواند یک ماشین زمان باشد. او در آزمایش هایش مواظب است که خودش وارد این پیچش زمانی نشود.
ایب با اینکه میداند ارون ممکن است این راز را به همسرش بگوید، با او درباره این کشفاش صحبت میکند و تنها از او می خواهد که رابرت و فیلیپ از آن با خبر نشوند.
این فیلم از نظرخلاقیت، علم فیزیک و روایت رازآلود ش در زمره فیلم های بسیار مهیج و پیچیده قرار می گیرد که حتی ارزش دوبار دیدن هم دارد.
7. یک ذهن زیبا (A Beautiful Mind-2001)
ذهن زیبا در واقع روایت زندگی جان نش ریاضیدان و برنده جایزه نوبل اقتصاد است که با مسائلی از جمله از هم گسیختگی روانی مواجه است.
راسل کرو در نقش «جان نش» ریاضیدانی است که در هر چیزی به دنبال روابط ریاضی آن است، از بازتابش نور در یک کراوات گرفته تا سطرها و تیترهای گوناگون عناوین و مقالات روزنامهها. در فیلم «یک ذهن زیبا»، او بیشتر در دنیای خود فرو رفته است و بیشتر با اشخاص ذهنی و درونی خویش معاشرت دارد تا مردم اطرافاش و همه اینها باعث میشود تا او، حرکات و گفتارش هر چه بیشتر از دنیای واقعی که زندگی اجتماعی اش بخشی از آن است، فاصله بگیرد . نش یک نابغه نیست، بلکه او به نابغه ای تبدیل میشود. او دچار بیماری اسکیزوفرنی است که توهمات و ایدههای ذهن خود را جدی میگیرد او با اشخاصی ذهنی که در حقیقت هرکدام از آنها شخصیتهای تقریبا مستقل و متفاوت درون او هستند، مواجه است.
یک ذهن زیبا، بیننده را به این باور میرساند که میل به خواستن و اراده، جهت غلبه بر تجربههای شکننده و تضعیفکننده، نه با دارو، بلکه با نیروی اراده و عزمی راسخ انجام میشود. در ذهن نش، حل کردن اصول و مبانی طبقهبندی شده و رازآلود جهان، به سادگی، با خاموش شدن صداهایی که برای مدّتی طولانی در گوش او نجوا و زمزمه میکردند و تصاویر و اشباحی که در ذهن فروپاشیدهاش میچرخیدند، مقایسه شده است. تماشای این فیلم ، قطعا شما را به تحقیق و کسب اطلاعات بیشتر درباره زندگی این مرد، تشویق خواهد کرد تا متوجه شوید که چگونه این ریاضیدان که سالها فردی منزوی و گوشهگیر، سرگردان در فضای دانشکده، بدون سخن گفتن با دیگران، و غرقه در توده روزنامهها و مجلّات، قهوه میخورد و سیگار میکشید بلاخره به روزی با نهایت دقّت و توجّه و خیلی معمولی، شروع به تعریف از دخترش میکند طوری که به نظر رسید که حالش بهتر شده است... .
برخی از دیالوگ های بیادماندنی این فیلم را برایتان می نویسم تا به عنوان یک کار آفرین شاید بیشتر جذب این فیلم شوید:
- در هر رقابتی، همیشه یک نفر بازنده است.
- تنها چیزی که در موردش اطمینان کامل دارم، اینه که هیچی قابل اطمینان نیست.
- کلاس درس، ذهن شما را کند میکند و خلّاقیت بالقوّهتان را نابود میسازد.
- شاید داشتن یک ذهن زیبا خوب باشد، امّا چیزی که مهمتر است، داشتن قلبی زیباست.
8. پی (π-1998)
اسم فیلم از عدد پی گرفته شده است که فضایی سورئال و روانشناسانه دارد و توانسته جوایز جشنواره فیلم ساندنس و جایزه ایندپندنت اسپیریت برای بهترین فیلمنامه را ببرد. این فیلم یکی متفاوت ترین آثار دهه نود میلادی است.
فیلم داستان یک ریاضی دان نابغه به نام ماکسیمیلیان کوهن است که سعی دارد با علم ریاضی ماهیت خدا را کشف کند و برای این کار نظریههایی را هم ارائه میدهد. او بیماری صرع دارد و گاه و بیگاه دچار تشنج های شدید عصبی و مغزی می شود. شاید اولین چیزی که مخاطب را جذب این فیلم می کند سیاه و سفید بودن فیلم با نورپردازی های عجیب و جالب است که فضایی تیره و تاریک را در فیلم نمایش میدهد، البته این عامل شاید به این دلیل باشد که کارگردان قصد دارد جهان را از نگاه شخصیت کوهن نشان دهد جهانی سیاه و سفید و خالی از هر نوع رنگی. یکی از مهمترین دیالوگ هایی که در فیلم و از زبان کوهن نقل می شود این است که " ریاضیات زبان طبیعت است " . شما از هر رشته و قشری باشید با دیدن این فیلم در فکر جهانی برگرفته از علم ریاضیات فرو میروید. اما این فیلم فقط تم ریاضی ندارد بلکه نباید از جنبه های فلسفی، سیاسی آن نیز غافل شد که به این نکته اشاره میکند که سیاستمداران در پی کشف حقیقت برای جهان هستی هستند تا توسط کشف ان به جاودانگی و قدرت برسند . دارنوفسکی کارگردان این فیلم ، آن را در سال 1998ساخت و بخاطر ساختش مجبور شد پولهای زیادی از دوستان و فامیل های خود قرض کند و تعداد زیادی قطعات کامپیوتری برای استفاده در این فیلم بخرد . این کمبود پول به حدی معضل شده بود ولی بعد از اکران فیلم فروش بسیار خوبی کرد و با فروش حدودا سه میلیون دلاری خود موفق شد گیشههای زیادی را از آن خود کند و نظر منتقدان را زا نظر محتوا برانگیزد.
دوستان خاطرتان باشد که صرفا یک فیلمی که جایزه های زیادی برنده شده است و نظر اکثر منتقدین را به خود جلب کرده است نباید تضمینی در جهت افزایش هوش و ای کیو شما باشد و چه بسا فیلم های معمولی هم حتی ممکن است باعث بر انگیخته شدن هوش و استعدادهای شما شود. عاملی که سبب این تغییرات ذهنی میشود نوع نگاه شما به اطراف محیط بر اساس گرایشات درونیتان است. امیدوارم فیلمهایی که همراه با نقد کوتاهی از آنها معرفی شدند برایتان مفید واقع شود و خوشحال میشویم که اگر شما هم فیلمهایی که باعث افزایش هوش و آیکیوتان شده است را به ما و مخاطبان سایت یوکن معرفی کنید.
برگرفته از: entrepreneur
لیستتون خیلی خوب بود و ن تقریبا 80 درصد این فیلم هارو دیدم.البته خودتونو جالب معرفی کردین.در کل ممنونم
چطور ممکنه ضریب هوشی با دیدن فیلم افزایش پیدا کنه
مسعود
سلام ، جدا از عوامل وراژتی که دخیل در میزان ضریب هوشی فرد است با تمرین و تکرار ضریب هوشی انسان و یا هر موجود دیگری تقویت و افزایش پیدا مییکنه اما خیلی از افراد در مقابل این امر از خوشون مقاومت نشون میدن و به دلیل مشکلات مالی ، عاطفی و...و... تلقین ناخوداگاه و یا آگاهانه والدین و اطرافیان خودشون رو فردی ناتوان و درمانده میدونن ، خیلی از افراد جامعه برای رشد و پیشرفت در هرکاری نیازمند تلنگری هستن که شروع کنن دیدن این فیلمها همون تلنگر هستش و این باور رو در فرد تحریک میکنه که انسان دارای چه موهبت الهی و چه نیروی خارق العاده ذهنی ای هستش.
خیلی خوب بود. موضوعی بکر و متنی سلیس. 8 تاش اومدن توی لیست اهداف short-termم که بعضیاش رو مجدد ببینم و بعضیاش رو هم واسه اولین بار
دارن آرنوفسکی