چگونه خاطراتی به یاد ماندنی بسازیم

8 فروردین 1400 - 11:00
مدیریت شخصی - چگونه خاطراتی به یاد ماندنی بسازیم
چگونه خاطراتی به یاد ماندنی بسازیم
امتیاز مطلب: 76%

اکثر خاطرات در ذهن ما کمرنگ می‌شوند و حتی از بین می‌روند. اما پشیمانی و حسرت، برای همیشه با ما خواهند ماند. دانایی و حکمت در واقع یک فضیلت به حساب می‌آیند. به طور معمول هم زمانی چشمان ما را به حقایق می‌گشایند که دیگر کار از کار گذشته است. زیرا که چشمان ما فقط زمانی به روی مهم‌ترین و باارزش‌ترین مسائل  باز می‌شود که در آستانه مرگ خود قرار داشته باشیم. در یوکن، با این‌که چطور برای خودتان در زندگی خاطره خوش بسازید آشنا می‌شوید.

برای ساختن خاطره زندگی کنید نه برای ساختن پشیمانی

برونی ویر (Bronie Ware) این را بهتر از همه می‌داند. این پرستار استرالیایی مدتی است که بیشترین پشیمانی و حسرت مردم را ثبت می‌کند و زیر نظر دارد. او پس از دوازده سال، وجه مشترکی بین همه آن‌ها پیدا کرد. «ای کاش شهامت این را داشتم که در زندگی با خودم رو راست باشم و به انتظاراتی که دیگران از من داشتند توجهی نمی‌کردم.»

از بین پنج حسرت برتر، اولین آن این بود که مردم نتوانسته بودند حتی نیمی از آرزوهای خود را برآورده کنند. وقتی به گذشته خود می‌نگریم، به راحتی می‌توان یافت که چه آرزو های زیادی برای همیشه دست نیافتنی و برآورده نشده ماندند. بهترین تعریف ممکن از آن باب دیلان است که می‌گوید: «مواظب خاطراتتان باشید، چرا که تکرار نشدنی هستند و نمی‌توانید دوباره به آن‌ها برگردید.»

ما همان داستان‌هایی هستیم که خودمان برای خود تعریف می‌کنیم. اما فقط توانایی تعریف آن‌هایی را داریم که به خاطرشان می‌آوریم. تنها راه کلیدی برای رهایی از پشیمانی و حسرت، ساختن خاطراتی است که برای همیشه در ذهن و قلبمان حک می‌شود. نیازی به انتخاب از بین یک زندگی خاطره‌انگیز و یک زندگی پرمعنا نیست. خاطرات شاد و خوشحال‌کننده نیازمند هر دوی این‌ها هستند.

برای یک زندگی ابدی و جاودانه تدارک ببینید

«چیزی که همیشه در آرزوی انجامش بودید و موفق به تحققش نشدید چه بود و چرا؟» در قسمت بالا به یکی از 36 سؤالی که غریبه‌ها را تبدیل به آشنا می‌کرد، اشاره شد. موضوع تحقیق آرتور آرون همین بود. او دو نفر که همدیگر را نمی‌شناختند در کنار هم جمع می‌کرد تا از یکدیگر سؤال‌های بسیار شخصی بپرسند.

کمی بعد، هر دو نفر حس می‌کردند بیشتر از دو فرد غریبه که فقط با هم صحبت کوتاهی می‌کنند، به یکدیگر نزدیک هستند. مقاله‌ای از سایت نیویورک تایمز تحقیق آرون را جهانی کرد. مردم به آن‌ها به اصطلاح سؤال‌هایی که به عشق ختم می‌شود، می‌گفتند. تمرین «سی و شش سؤالی»، راه سریع و راحتی برای شناخت نه فقط معشوقه‌تان، بلکه همه مردم جهان است.

خاطرات به یاد ماندنی - زندگی ابدی

من معمولا از آن سؤالات برای ساخت هرچه سریع‌تر گروه و تیم خودم استفاده می‌کنم. همکاری افزایش می‌یابد که همکارها یکدیگر را به خوبی شناخته باشند. تحقیق آرون تشکیل شده از سه گروه سؤالی بود. اولین گروه از سؤالات در واقع سر صحبت را با مکالمات کوتاه باز می‌کنند. برای مثال سؤال «اگر فرصت این را داشتی که با هرکسی در این دنیا برای یک بار غذا بخوری، چه کسی را انتخاب می‌کردی؟» را در نظر بگیرید.

گروه‌های سؤالی دوم و سوم چالش‌برانگیزتر هستند. بعضی از سؤال‌ها ما را وادار به جستجو و کاوش بیشتری می‌کنند. بزرگ‌ترین دستاورد زندگی شما چه چیزی است؟ باارزش‌ترین و عزیزترین خاطره شما چیست؟ بدترین خاطره‌ای که به یاد داری چیست؟ اگر به‌طور ناگهانی متوجه می‌شدی که تا یک سال دیگر خواهی مرد، چیزی در مورد شیوه زندگی‌ات را عوض می‌کردی؟ چرا؟

این سؤالات زیبا کمی جاه‌طلبانه، اما در عین حال عملی هستند. به گفته وارن برگر (Warren Berger)، آن‌ها شیوه درک ما از همه‌چیز و حتی خودمان را به چالش می‌کشند و آن‌ را دستخوش تغییر می‌کنند. نویسنده کتاب «سؤال زیبا»، از جمله قبلی، برای اشاره به کاتالیزورهایی که وظیفه آن‌ها رونمایی از تغییرات و احتمالات است استفاده کرد.

پرسیدن سؤالات زیبا به شما کمک می‌کند تا چیزی که بیشتر از همه برایتان اهمیت و ارزش دارد را بیابید. اما در اینجا شما باید تمام آنچه را که می‌خواهید اولویت بندی کنید. گرگ مک‌کوئن (Greg McKeown) در کتاب ضرورت گرایی (Essentialism)، یک نظام رتبه‌بندی که توسط آن بتوانید در زندگی خود اولویت‌بندی کنید را به شما توصیه می‌کند.

هنگامی که با یک چالش جدید مواجه می‌شوید، آن را از مقیاس 1 تا 10 بر حسب اهمیتی که برای شما دارد و میزانی که به آن می‌اندیشید، رتبه‌بندی کنید. در نهایت فقط آن‌هایی را انتخاب کنید که امتیاز بالایی دارند. مک‌کوئن می‌گوید: «اگر آن موضوع، نمره 9 یا 10 را به خودش اختصاص نداد، پس به طور قطع 1 خواهد بود و در نهایت ارزشی هم ندارد.»

ما باید بین چیزهای خوب و چیزهایی که خاطرات طولانی مدت ایجاد می‌کنند تمایز قائل شویم. اولویت‌بندی راه مهمی برای ایجاد خاطراتی پایدار است. اولویت‌های خود را به طور پیوسته چک کنید. مک‌کوئن سه قانون را پیشنهاد می‌کند. هر سه ماه یک‌بار، سه ساعت برای بررسی روی سه اولویت مربوط به سه ماه آینده خود وقت بگذارید.

اجازه ندهید مشغله‌ها شما را از زندگی کردن باز دارند. وگرنه زمانی که دیگر خیلی دیر است، پشیمان می‌شوید و حسرت آن را می‌خورید.

خاطرات شما را به یاد خانه می‌اندازد

«سفر پاداشی برای کار کردن نیست، بلکه تکلیفی برای زندگانی است.» چرا بعضی از خاطرات طی دهه‌ها پایدار هستند، در حالی که برخی دیگر در عرض چند دقیقه محو و حتی فراموش می‌شوند؟ محققان کال‌تک، کشف کردند که دسته‌های نورون‌ها حافظه‌های قوی و پایداری را رمزگذاری می‌کنند. همه آن‌ها به طور همزمان افزاینده‌هایی را به همراه دارند.

به همین دلیل هم قادر به ساخت خاطرات جاودانه و یه یاد ماندنی هستند. مغز ما برای تبدیل وقایع به خاطراتی آشنا برنامه ریزی شده‌ است. اما ما نمی‌توانیم سرعت این فرآیند را بیشتر کنیم. این در واقع جالب‌ترین بخش مربوط به تلاش برای ساختن خاطرات است.

ما ارزش لحظات را تا زمانی که به یک خاطره تبدیل شوند، نخواهیم دانست. وقتی ما روی ساخت خاطرات تمرکز می‌کنیم، زندگی خود را متوقف می‌کنیم. به جای روی خوش نشان دادن به زندگی، سعی می‌کنیم آینده را کنترل کنیم و با  این کار به حال اجازه جریان نمی‌دهیم.

همان‌طور که آلیس مورس ارل (Alice Morse Earle) گفت: «ساعت هر لحظه تیک‌تاک می‌شود و عمر در حال گذر است. از امروزت کمال استفاده را ببر. زمان برای هیچ‌کس متوقف نمی‌شود. دیروز به تاریخ پیوست و فردا هم یک راز خواهد بود، اما امروز یک هدیه است. برای همین است که زمان حال را «هدیه» می‌نامند.»

ذهن خود را باز بگذارید اما  خود را با دنبال کردن اهداف واهی از مسیر دور نکنید. چرا که این به یک روال عادی تبدیل می‌شود. خاطرات خوشحال‌کننده و طولانی‌مدت بین احساس کشف و آشنایی قرار دارند. گاهی اوقات شما چیزهای جدیدی می‌خواهید؛ گاهی اوقات هم به دنبال یک حس آشنا هستید.

وقتی کاری را که باید انجام دهید به ثمر می‌رسانید، در بهترین جایی قرار می‌گیرید که می‌توانید باشید. همان‌طور که الیزابت گیلبرت در این سخنرانی تد توضیح می‌دهد، خانه شما جایی است که آن را بیش از خودتان دوست دارید. برای او، نوشتن مثل در خانه بودن است.

برای من، آشپزی برای همسرم و یا دوستانم، در حالی که یک لیوان شراب قرمز را با هم و در کنار هم می‌نوشیم، همان خانه است. خانه شما کجاست؟

خاطرات کمرنگ می‌شوند، اما پشیمانی و حسرت است که باقی می‌ماند

حافظه بلند مدت عملکردی در درون مغز شماست که در آن وقایعی طولانی‌تر از یک یا دو روز را به یاد می‌آورید. اغلب برای چندین دهه، این خاطرات بلند مدت نسبتا ماندگار می‌ماند. خاطرات قسمتی، شامل وقایع خاص و اطلاعات مربوط به یک تجربه هستند. آن‌ها تصاویری هستند که مانند تولد یک نوزاد تا ابد با ما می‌مانند.

اما چرا ما فقط قسمت‌های خاصی را به خاطر می‌آوریم و بقیه خاطراتمان را فراموش می‌کنیم؟ دانشمندان حدس می‌زنند پشت این فراموشی‌های ما دلیلی نهفته است. فراموشی، خود را با ما وفق می‌دهد. گاهی اوقات ما در مورد یک رویداد جزئیات زیادی را به خاطر می‌آوریم.

خاطرات به یاد ماندنی - پشیمانی و حسرت

رویدادهای مهم از لحاظ عاطفی، مانند تصادفات، با شدت بیشتری نسبت به فعالیت‌های روزمره در خاطر خواهد ماند. خاطراتی مانند عکس‌های قدیمی، در طول زمان محو می‌شوند. تحقیقات نشان می‌دهد که وضوح آن‌ها کم‌تر و کم‌تر می‌شود و در نهایت کمرنگ می‌شود.

مارین ریچی، یک محقق شناخته شده و نویسنده این تحقیق، گفت: «مثلا زمانی که شما عکسی را در اینستاگرام به اشتراک می‌گذارید، مقایسه‌ای ساده انجام می شود.» به نظر می‌رسد که خاطرات به معنای واقعی محو شدنی و فراموش شدنی باشند.

مردم به طور مداوم صحنه‌هایی را به خاطر می‌آورند که کم‌تر از آن چیزی که خودشان تجربه کرده بودند، پر جنب و جوش به نظر می‌آیند. طبق گفته جنیفر آرمنتراوت: «خاطرات، حتی تلخ و شیرینشان، بهتر از هیچی هستند.» به عنوان مثال، ممکن است به خاطر داشته باشید که در یک کنسرت یا مهمانی شرکت کرده‌اید.

اما باید گفت حس شدید این تجربه به آرامی محو می‌شود. دلیل آن هم این است که یک تغییر کیفی در نحوه به خاطر سپردن حوادث وجود دارد. خاطرات مانند تصاویری هستند که محو می‌شوند، اما پشیمانی از بین نمی‌رود. ممکن است تجربه خوشایندی را فراموش کنیم، اما فرصت‌های از دست رفته را فراموش نمی‌کنیم. آن دسته از رویاهایی که هیچ‌گاه تحقق نمی‌یابد، تاثیری تلخ و ماندگار ایجاد خواهد کرد.

چگونه خاطرات طولانی مدت بسازیم

1. برای امتحان کردن امنیت لازم را برقرار کنید

تجربه‌ی یک زندگی پر رویداد و پرخاطره به معنای تجربه هیجانهای مداوم و همیشگی نیست. بالاتر از حیطه راحتی و حیطه خطر، حیطه آموزشی هم قرار دارد. این دقیقا همان جایی است که رشدمان و خاطرات شاد ما ایجاد می‌شود. ترک منطقه آسایش به این معنی نیست که شما خود را تبدیل به یک معتاد برای تجربه کردن کنید. 

متأسفانه گشتن به دنبال هر نوع هیجان و احساس جدید، اثرات کوتاه مدتی را ایجاد می‌کند و خاطرات طولانی‌مدت را در ذهن شما نگه نمی‌دارد. هر کس سطحی از آسایش و خوشبختی منحصر به خودش را دارد. از منطقه آسایش خودتان کمی خارج شوید. زندگی خود را تجربه کنید تا در نهایت بیشتر از دیگران، خود را تحت‌ تاثیر قرار داده باشید.

2. برای لحظاتی که باعث افتخارتان شدند جشنی بگیرید

اولین شغل خود را به یاد می‌آورید؟ اولین باری که برنده مسابقه یا رقابتی شدید را به خاطر دارید؟ دستاوردهای ما احساسات منحصر به فردی در ما ایجاد می‌کند. بزرگداشت لحظات افتخارآور، خاطرات شادی‌آور بیشتری را برای ما ایجاد خواهد کرد. همچنین مانند سوختی است که به شما انگیزه می‌دهد تا به سوی چیزهای بیشتری قدم بردارید.

برادران هیث در حد چند لحظه، داستان زوجی را که دعواها و مشاجره‌های خود را جشن می‌گیرند، تعریف می‌کنند. آن‌ها به عقب نگاه کردند و تمام تنش‌های اولیه و ابتدایی که داشتند را به یاد آوردند. جشن گرفتن برای غلبه آن‌ها بر موانع سخت زندگی‌شان کاملا با عقل جور در می‌آمد.

خاطرات به یاد ماندنی - جشن و شادی

لحظات افتخارآمیز شما کدام‌ها هستند؟ به یاد داشته باشید که هر پیروزی کوچک ارزش جشن گرفتن را دارد. آگاهی از دستاوردها آن‌ها را تبدیل به یک حافظه بلند مدت می‌کند.

3. برای خود لحظات ترفیع و پیشرفت ایجاد کنید

لحظات ترفیع، تجربیاتی هستند که بالاتر از برنامه روزانه شما قرار دارند. آن‌ها باعث می‌شوند ما احساس کنیم پرمشغله، شاد، شگفت‌زده و با انگیزه هستیم. برادران سث ما را تشویق می‌کنند تا لحظات ارتفاع یافتن را در خود ایجاد کنیم. با رقابت در یک رویداد ورزشی، ریسک کردن را به جای بی حرکتی و انتظار برای معجزه، تجربه کنید.

هوش هیجانی خود را با حضور در کنسرت‌های زنده، بازدید از یک موزه یا امتحان کردن غذاهای جدید در خودتان بیشتر کنید. باید و نبایدها و هرگونه هنجارها را بشکنید. ذهن خود را با انجام کارهای مختلف و متفاوت انجام دادن هر نمونه کاری، به کار بیندازید.

تحقیقات نشان می‌دهند که وقتی افراد سالمند به زندگی خود فکر می‌کنند، بیشتر آن چیزی که به یاد دارند بین سنین 15 تا 30 سال آن‌ها است. ما تمایل داریم به صورت اتوماتیک‌وار و زمانی که هیچ اتفاقی نمی‌افتد، مشغول زندگی کردن باشیم و فقط تماشا کنیم.

 دیوید ایگلمن می‌گوید: «وقتی که شما به زندگی خود تازگی و طراوت تزریق می‌کنید، از تاری دیدتان، جلوگیری می‌کنید. وقتی توجه می‌کنیم و یا کار جدیدی انجام می‌دهیم، زمان آهسته‌تر و کندتر پیش می‌رود.»

4. بین تجربیات جدید و آشنا تعادل برقرار کنید

زندگی را جستجو کنید و سر هر میدانی دور بزنید. سر تصمیمات خود بیش فکری نکنید، اما به یاد داشته باشید که در انتها به جایی برگردید که بتوانید اسمش را خانه بگذارید. این درست است که کشف رستوران‌های جدید هیجان‌انگیز است، اما میز ناهارخوری شما هم می‌تواند خاطرات طولانی و ماندگاری را ایجاد کند. آشنای چیزی بودن به معنای خسته‌کننده بودن آن نیست.

خاطرات به یاد ماندنی - تجربیات

چگونگی انجام کارها می‌تواند آن‌ها را به یک تجربه به‌یادماندنی تبدیل کند یا نکند. زیاد خود را درگیر ایجاد خاطرات نکنید و نگران آن‌ها نباشید. ساختن خاطرات شاد و طولانی‌مدت به معنای به اشتراک گذاشتن هر چیزی که می‌بینید یا انجام می‌دهید در اینستاگرام نیست، بلکه برای تجربه‌هایی که زندگی‌تان را غنی‌تر می‌سازد است.

همان‌طور که اندی گلدزورثی می‌گوید، «یک سنگ با خاطرات تاریخی و جغرافیایی عجین شده است». خاطرات شادی‌آور و خوشحال کننده شامل تجربیات جدید و آشنا با هم و در کنار هم هستند.

5 .سختی‌ها را به خاطراتی شاد تبدیل کنید

اتفاقی که افتاد مهم نیست، اما این‌که چطور تمام شد اهمیت دارد. ما یک داستان را به خاطر داریم، نه کل رویدادش را. تلاش کردن، ما را به دیگران نزدیک‌تر می‌کند. یکی از انسان‌شناسان به نام دیمیتریس شیگالاتس به این مسئله پی برد که گروه هایی که با یکدیگر جدال می‌کنند، در کنار یکدیگر بزرگ‌تر و قوی‌تر می‌شوند.

هنگامی که اولیور پون در سن 3 سالگی درگذشت، پدر و مادرش دارایی‌هایش را به مکانی که بیشتر از همه دوستش داشت اهدا کردند: کتابخانه عمومی شیکاگو. در عوض، آن‌ها فقط درخواست یک لوح یادبود برای فرزندشان کردند اما چیزهای بیشتری دریافت کردند.

کامیون غذای اوپی نه تنها به یک جاذبه اصلی در کتابخانه کودکان تبدیل شده‌است، بلکه برای خانواده‌اش هم یک خاطره شاد به جا گذاشته بود. این یک خاطره آرامش‌بخش است که شاهد بازیگوشی‌های بسیاری از کودکان در بازدید از اوپی در حالی که یک نایلون پر از ساندویچ تاکو یا برش پیتزا دارند، هستیم.

6. تجدید خاطرات کنید

به اشتراک‌گذاری و مرور خاطرات کمک می‌کند که تجربیات زندگی را همواره زنده نگه دارید. محققان دانشگاه جانز هاپکینز نظریه جدیدی در مورد چگونگی ذخیره خاطرات خود ارائه دادند. خاطرات هر بار که مرورشان می‌کنیم، تغییر می‌کنند.

حافظه اول توسط گروهی از نورون‌ها، رمزگذاری می‌شود و هر بار که آن را به خاطر می‌آوریم، یک مجموعه مشابه را فعال می‌کنیم. البته این نورون‌ها، به طور دقیق از همان نورون‌ها نیستند. محل ذخیره خاطراتمان، بیشتر از سن و یا نوع آن اهمیت دارد.

خاطرات به یاد ماندنی - تجدید خاطرات

نورون‌ها که به طور مرتب فعال می‌شوند بخشی از اثر دائمی حافظه هستند. با کم کردن آن‌ها، ما خاطرات شاد را به خاطراتی طولانی‌تر تبدیل می‌کنیم.

7. به روشی که می‌خواهید در یادها بمانید زندگی کنید

هدفتان از زندگی چیست؟ می‌خواهید چه تأثیری بر روی دنیا بگذارید؟ در اینجا منظور از دنیا، همان اطرافیان شما هستند. برای اینکه دنیا را به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کنیم لازم نیست حتما گاندی باشیم. من نمی‌گویم، «کار و زندگی خود را به امان خدا ول کنید»، اما تشویقتان می‌کنم که با هدف و بدون احساس تأسف زندگی کنید.

نوشتن آگهی فوت خودتان یک راه مؤثر برای ایجاد یک زندگی به یاد ماندنی است. تعریف کنید که چگونه می‌خواهید در یادها ماندگار شوید. طوری زندگی کنید که مرگتان با شکوه باشد. تأسف بدترین خاطره‌ای است که می‌توانید داشته باشید.

خاطرات زندگی را معنی‌دارتر می‌کند. زندگی یک نوع تعادل است. ما به تجربه‌های بامعنا و به یاد ماندنی نیاز داریم. بعضی وقت‌ها ما خاطراتمان را انتخاب می‌کنیم، وقت‌های دیگر خاطراتمان ما را انتخاب می‌کنند. رومی این را به بهترین نحو گفت: «آنچه که من می‌خواهم هم خواهان من است، دنبالم می‌گردد و مرا جذب می‌کند.»

خاطراتی را ایجاد کنید که ارزش به یاد سپردن داشته باشند. طوری زندگی کنید که می‌خواهید در یادها ماندگار شوید. خاطرات شادی آور برای همیشه باقی می‌مانند، پس فرصتی به دست پشیمانی ندهید.

 

منبع: medium

نویسنده مطلب
noorieh razavi sani - نوریه رضوی‌ثانی
نوریه رضوی‌ثانی هستم. مترجم و نویسنده‌ی محتوا. به زمینه‌های مختلف روانشناسی، موفقیت، ادبیات ملل، فیلم و سریال و ماشین‌های آفرود علاقمندم و بصورت جدی پیگیری می‌کنم.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

2021-03-28 01:12:23
دسته بندی ها