مهم نیست که چطور زندگی کنید، چه والدین خانهدار باشید، چه همیشه در حال سفر کردن دور دنیا باشید و چه مدیر یک شرکت بزرگ باشید، همیشه افرادی هستند که شما و کارتان را قضاوت کنند. با یوکن همراه باشید.
واقعا مهم نیست که چه کسی هستید و چه کار میکنید، همیشه فردی شما را زیر نظر دارد و از شما انتقاد میکند. در اکثر مواقع مردم نه به خاطر خصومتهای شخصی، بلکه به خاطر ضعفهای خودشان، از شما انتقاد میکنند. آنها منفینگری و ترسهای خود را به شما انتقال میدهند و در نهایت، شما نمیتوانید هیچجوره آن را متوقف کنید. تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که با آن مقابله کنید.
حالا سوال اینجا است که چگونه؟
بزرگترین منتقد
جروبحث در مورد انتقادهای بیرونی کار آسانی است، اما آیا تا به حال به درون خود نگاهی انداختهاید تا بزرگترین منتقد خود را بیابید؟ بیشک بزرگترین منتقد زندگی، در درون خود شما است. هر بار که جرات انجام دادن کاری را پیدا میکنید و سعی میکنید به جلو حرکت کنید، این خود انتقادی به سراغتان میآید و جلوی شما را میگیرد. هنگامی که به خود انتقادی عادت کنید، دیگر انتقاد دیگران برایتان ناراحتکننده نیست.
دربارهاش فکر کنید. وقتی یک ایدهی فوقالعاده به ذهنتان میرسد، چه کار میکنید؟ آیا فورا به تمام دوستان نزدیکتان ایدهی خود را میگویید؟ یا آن را پیش خود نگه میدارید و قبل از اینکه به کسی چیزی بگویید، میخواهید ایدهی خود را عملی کنید؟ به احتمال زیاد، گزینهی دوم جواب شما است و من میخواهم به دلیلش فکر کنید. دلیلش این است که شما نگران واکنش دیگران هستید. گذشته از اینها، شما خودتان هم در ذهن خود، یک منتقد ساختهاید.
در حالی که بسیاری از مردم امروزه وبلاگ دارند، پست گذاشتن برای اغلب آنها سخت است. اینکه خودتان را در معرض انتقاد و قضاوت دیگران قرار دهید، بسیار ترسناک است. بسیاری از مردم پست مینویسند، اما آن را به عنوان پیشنویس ذخیره میکنند و هفتهها طول میکشد تا شهامت انتشار آن پست را پیدا کنند. حتی برخی افراد ممکن است بخش نظرات پست خود را به خاطر ترس از پاسخهایی که دریافت خواهند کرد، ببندند.
شما هم میتوانید اجازه دهید که ترس و انتقاد درونیتان از پیشرفت شما جلوگیری کند، یا میتوانید بدون توجه به آن، کارتان را بکنید. به طور کلی، هر کاری هم که بکنید، مردم از روش شما انتقاد میکنند و به راه خود ادامه میدهند.
تنها کاری که باید انجام دهید، این است که آنها را نادیده بگیرید.
بله، گفتنش، آن هم وقتی میخواهید کسی کارتان را تایید کند، بسیار راحتتر است تا عمل کردن به آن. بنابراین، چگونه باید با افرادی که از شما و کارتان انتقاد میکنند، برخورد کنید؟
انتقادها را به خودتان نگیرید
احتمالا عمل کردن به این نصیحت، سختترین کار ممکن است. شما نباید قضاوت و انتقاد دیگران را به خودتان بگیرید، هرچند به نظر میرسد در آن لحظه طرف مقابل با شما خصومت شخصی دارد. ما به سادگی فکر میکنیم چون کسی دارد از «ما» انتقاد میکند، پس حتما با خود ما مشکل دارد.
با این حال، واقعیت این است که مردم از همه چیز انتقاد میکنند، از جمله خودشان. آنها طوری رفتار میکنند که انگار همه چیز را میدانند، همه چیز دارند و بهترین انسان روی زمین هستند. اما واقعیت این است که آنها اینطور احساس نمیکنند، فقط اینگونه رفتار میکنند تا ضعفهای درونی خود را بپوشانند.
وقتی کسی از شما یا کارتان انتقاد میکند، یادتان باشد که بیشتر دارد از خود حقیقیاش انتقاد میکند تا شما.
به آنها ترحم کنید
هیچکس از اول منتقد نبوده. هیچکس از اول آدم بدی به دنیا نیامده. این یک ویژگی اکتسابی است که ما از افراد دور و بر خود یا جامعه میگیریم. وقتی به قضیه از این زاویه نگاه کنید و با خود بگویید چه بر سر طرف مقابل آمده که تا این حد شرور و منتقد شده است، خیلی راحت به او ترحم میکنید.
مطمئنم الان چشمغره میروید و با خودتان میگویید چرا باید برای کسی که همه را قضاوت میکند، دل بسوزانم؟ شما نمیتوانید نحوهی رفتار دیگران را تغییر دهید، فقط میتوانید واکنش خود را تغییر دهید. آیا بهترین گزینه، دلسوزی نیست؟
این دیگر به شما بستگی دارد که راه بالا را انتخاب کنید یا راه دیگری. فکرش را هم نمیکنید که دلسوزی و ترحم، تا چه حد بر تعاملات آتی آنها تاثیر میگذارد.
درس عبرت بگیرید
زندگی، یک درس است و وقتی با قضاوت و انتقاد رو به رو شدید، باید از آن درسی بگیرید. اگر افراد منتقد را به عنوان درس عبرتی که باید یاد بگیرید و چالشهای سختی که باید پشتسر بگذارید نگاه کنید، برخورد با افراد آنها برایتان بسیار آسانتر میشود.
آیا منفی را با منفی پاسخ میدهید؟ یا بهتر است از آن بگذرید و فرد بهتری باشید؟
امکان ندارد در طول زندگی به افراد منتقد بر نخورید و حتی شاید خودتان هم یک زمانی همه را قضاوت میکردید. بنابراین، چارهای جز درس گرفتن و ادامه دادن زندگیتان ندارید.
از حرفهایشان بگذرید
تا کسی از شما انتقاد میکند، غریزهی شما میگوید از خودتان محافظت کنید و حالت دفاعی بگیرید. حتی ممکن است برای دفاع از خود، به آنها حمله کنید. اما صرفنظر از آن حال خوبی که حاضرجوابی در آن لحظه به شما میدهد، شخصیت شما را به اندازهی شخصیت فرد منتقد، پایین میکشد و به همان اندازه بد میکند. اگر رفتار آنها را دوست ندارید، نباید تسلیم خواستههای لحظهای خود شوید و مانند آنها رفتار کنید. اینگونه دارید آنها را به خواستهشان میرسانید.
اکثریت افراد منتقد، به شدت خودانتقادند. شما نمیدانید که آنها چه افکار منفیای در سر خود میپرورانند. برای مثال، فردی که اضافهوزن دارد، همیشه از بقیهی افرادی که اضافهوزن دارند، انتقاد میکند.
آنها میخندند و میگویند چون خودشان هم اضافهوزن دارند، میتوانند کمی شوخی کنند. اما صرفا این حرفها را میزنند تا اضافهوزن خودشان یادشان برود. گاهی اوقات دیگران با انتقاد از بقیه، در واقع دارند از خودشان انتقاد میکنند.
با آنها مثل خودشان رفتار کنید
رئیستان بیست و چار ساعت روز و هفت روز هفته دارد از شما انتقاد میکند. انگار اگر از شما انتقاد نکند، روزش شب نمیشود. این هر کسی را خسته میکند، به خصوص وقتی باید پنج روز هفته را با همین فرد سپری کنید.
با این حال، شما میتوانید این وضعیت و نحوهی تفکرتان را تغییر دهید. به جای تمرکز بر انتقادات، به این فکر کنید که چقدر خوششانس هستید که با همکارانی به این خوبی، دارید اینجا کار میکنید.
روی قضاوتها تمرکز نکنید، بلکه روی نکات مثبت آن تمرکز کنید. به جای تمرکز بر قضاوت دیگران، میتوانید بر روی توجه و حمایت اطرافیانتان تمرکز کنید.
بالاخره بحث به رفتار شما رسید. رفتار شما باید حاکی از قدردانی باشد. شما میتوانید از این حقیقت که یک فرد گوشتلخ، عصبانی و منتقد نیستید، شکرگزار باشید.
شما باید از اینکه والدینتان شما را به مرز جنون نرساندند و به یک فرد منتقد تبدیلتان نکردهاند، سپاسگزار باشید. با اینکه سخت است، اگر کمی دقت کنید، حتی در بدترین شرایط هم چیز خوبی نصیبتان میشود.
حرف آخر
شاید این مهمترین توصیهی من به شما باشد. فقط چون یک نفر قضاوتتان میکند، دلیل نمیشود که حتما درست بگوید. چون کسی شما را احمق خواند، دلیل نمیشود احمق باشید. چون کسی به شما گفت نالایق، دلیل نمیشود نالایق باشید.
چون یکی به شما گفت بازنده، دلیل نمیشود بازنده باشید. این فقط نظر یک نفر است. هرگز فکر نکنید که همهی عقاید کسی درست است، به خصوص زمانی که هیچ مدرکی برای اثبات حرفهایش ندارد. نگذارید حرفهای منفی دیگران در شما نفوذ کند.
بگذارید اگر میخواهند، قضاوتتان کنند، اما خودتان آتشبیار معرکه نباشید. قدرت حرفها و انتقادات دیگران، به همان اندازهای است که شما به آن پر و بال میدهید.
اجازه ندهید این حرفها، زندگی شما را تغییر دهد.
منبع: Medium