خیلی دورهی بدی بود.
آره، همه چیز یه دفعه خراب شد. سه پرتاب موشک پشت سر هم شکست خورد، با مشکلات مالی ناجوری روبرو شدیم... «سولارسیتی» اوضاع خوبی نداشت، درگیر جدایی از همسرم هم بودم، .... خیلی وحشتناک بود.
آره، آره.. اواخر سال 2008 توی پرتاب چهارمین موشک موفق شدیم. که.. واقعاً... اون تمام پولی بود که داشتیم و نه بیشتر. صبح روز بعدش از ناسا با من تماس گرفتن و پول خوبی رو به من پیشنهاد دادن.
آره دقیقاً فردای همون روز. فکر میکنم شب سهشنبه یا شب چهارشنبه بود که تأمین مالی برای تسلا دوباره شروع شد. ساعت 6 بعدازظهر روز کریسمس بود. آخرین ساعت از آخرین روز سال، اون کار عملی شد. اگه اون اتفاق نمیافتاد، چند ساعت یا چند روز بعد از کریسمس ورشکست شده بودیم.
پس اساساً، لازم نیست برای موفق شدن حتماً مدرک دانشگاهی داشته باشین. هیچوقت عقبنشینی نکنین، به کاری که میکنین عشق بورزین. و سخت تلاش کنین. با یوکن همراه باشید.
شما بیننده قسمت سوم از مجموعه داستان زندگی ایلان ماسک هستید. سایر قسمت ها رو میتونید از این طریق مشاهده کنید :