{ "title": "موفقیت در مدرسه در مقابل موفقیت در زندگی", "media": { "type": "mp4", "link": { "720p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/16484", "640p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/16483", "480p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/16482", "320p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/16481" } }, "subtitles": [], "info": { "target": "#" } }

موفقیت در مدرسه در مقابل موفقیت در زندگی

امتیاز مطلب: 96%

ما به یه دلیل واضح می‌خوایم عملکردمون توی مدرسه خوب باشه، چون همون‌طوری که همیشه بهمون می‌گن، این اولین مسیر برای موفقیت در زندگیه. تعداد کمی از ما عاشق خودِ نمرات A هستیم. ولی اونا رو می‌خوایم چون به‌طور قابل‌فهمی رسیدن به موفقیت رو دوست داریم، یه خونه‌ی دلپذیر و احترامِ دیگران رو دوست داریم.
اما گاهی، یه اتفاقِ گیج‌کننده‌ای میفته؛ ما به افرادی برمی‌خوریم که در مدرسه موفق‌ان، اما توی زندگی‌شون شکست خوردن، و یا برعکس.
دسته‌ی اول که یه زمانی می‌دونستن چطور معلم‌شون رو راضی نگه‌دارن، الان توی یه دفتر کار توسری می‌خورن و یا به یه شهرستان منتقل شدن تا شاید اونجا کار بهتری پیدا کنن.
مسیری که همه فکر می‌کردن به موفقیت منتهی می‌شه، به بن‌بست خورده. تعجبی هم نداره: برنامه یِ آموزشی مدرسه، لزوماً توسط کسانی طراحی نشده که از دنیای واری اون تجربه‌یِ زیادی داشته باشنن. طراحی برنامه یِ آموزشی مدرسه، انجام مهندسی معکوس نیست که توسط آدم جاافتاده‌ای انجام بشه. برنامه های تحصیلی از لحاظ عقلی در طول صدها سال تکامل، تحت تاثیر انواع نیروهای تقریباً تصادفی قرار گرفتن وتوسط اونا شکل گرفتن؛ چیزهایی مثل دوره‌های تحصیلی صومعه‌های قرون وسطی، تحصیل‌کرده‌های آلمانی قرن نوزدهم و جوامع حقوقی.
این مقدمه کمک می‌کنه تا عادات بدی رو که مدرسه‌ها القا می‌کنن توضیح بدیم: اونا توی ذهن بچه‌ها جا انداختن که مهمترین چیزها تا الان شناخته شده و این تمام چیزیه که می‌شه کشف بشه. اونا نمی‌تونن کمک کنن، ولی در مورد خلاقیت بهمون اخطار می‌دن. از ما می‌خوان دست‌هامون رو بالا ببریم و منتظر بشیم ازمون بپرسن. ازمون می‌خوان که مرتب از دیگران اجازه بگیریم. عوض اینکه انتظارات و پیش‌بینی‌ها رو تغییر بدیم، بهمون یاد می‌دن تا همیشه چیزی رو تحویل بدیم یا اجرا کنیم. به ما یاد می‌دن که ایده‌ها رو منتقل کنیم، به جای اینکه اونا رو ایجاد کنیم. بهمون یاد می‌دن که به افراد در مقام بالاتر احترام بذاریم، به جای اینکه بذارن ازشون الهام بگیریم. هیچکی نمی‌دونه دقیقاً چه اتفاقی داره میفته. اونا هر چیزی رو به ما یاد می‌دن، به غیر از دو مهارتی که در واقع کیفیت زندگی ما رو تعیین می‌کنن. اینکه بدونیم چطوری یه شغل مناسب انتخاب کنیم و اینکه چطور روابط رضایت‌بخشی رو شکل بدیم. اونا قبل از اینکه این دو موضوع حیاتی زندگی، یعنی کار و عشق رو بهمون یاد بدن، زبان لاتین و اندازه‌گیری محیط دایره رو بهمون آموزش می‌دن. این بدین معنی نیست که برای زندگی موفق باید در مدرسه شکست بخوریم. یه زندگی خوب ما رو ملزم می‌کنه که دوتا کار زیرکانه رو انجام بدیم: 20 سال یه دختر یا پسر خیلی خوب باشیم و همزمان با اون، هرگز جدیت و اعتبار چیزایی که ازمون خواسته می‌شه مطالعه کنیم و یاد بگیریم رو بطور کورکورانه باور نکنیم.
ما باید در ظاهر کاملاً مطیع و در باطن بطور زیرکانه و بدون خجالت سرکش باشیم. با مشاهدۀ این ویدیوی جذاب با یوکن همراه باشید.

  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
امتیاز مطلب: 94%

ما به یه دلیل واضح می‌خوایم عملکردمون توی مدرسه خوب باشه، چون همون‌طوری که همیشه بهمون می‌گن، این اولین مسیر برای موفقیت در زندگیه. تعداد کمی از ما عاشق خودِ نمرات A هستیم. ولی اونا رو می‌خوایم چون به‌طور قابل‌فهمی رسیدن به موفقیت رو دوست داریم، یه خونه‌ی دلپذیر و احترامِ دیگران رو دوست داریم.
اما گاهی، یه اتفاقِ گیج‌کننده‌ای میفته؛ ما به افرادی برمی‌خوریم که در مدرسه موفق‌ان، اما توی زندگی‌شون شکست خوردن، و یا برعکس.
دسته‌ی اول که یه زمانی می‌دونستن چطور معلم‌شون رو راضی نگه‌دارن، الان توی یه دفتر کار توسری می‌خورن و یا به یه شهرستان منتقل شدن تا شاید اونجا کار بهتری پیدا کنن.
مسیری که همه فکر می‌کردن به موفقیت منتهی می‌شه، به بن‌بست خورده. تعجبی هم نداره: برنامه یِ آموزشی مدرسه، لزوماً توسط کسانی طراحی نشده که از دنیای واری اون تجربه‌یِ زیادی داشته باشنن. طراحی برنامه یِ آموزشی مدرسه، انجام مهندسی معکوس نیست که توسط آدم جاافتاده‌ای انجام بشه. برنامه های تحصیلی از لحاظ عقلی در طول صدها سال تکامل، تحت تاثیر انواع نیروهای تقریباً تصادفی قرار گرفتن وتوسط اونا شکل گرفتن؛ چیزهایی مثل دوره‌های تحصیلی صومعه‌های قرون وسطی، تحصیل‌کرده‌های آلمانی قرن نوزدهم و جوامع حقوقی.
این مقدمه کمک می‌کنه تا عادات بدی رو که مدرسه‌ها القا می‌کنن توضیح بدیم: اونا توی ذهن بچه‌ها جا انداختن که مهمترین چیزها تا الان شناخته شده و این تمام چیزیه که می‌شه کشف بشه. اونا نمی‌تونن کمک کنن، ولی در مورد خلاقیت بهمون اخطار می‌دن. از ما می‌خوان دست‌هامون رو بالا ببریم و منتظر بشیم ازمون بپرسن. ازمون می‌خوان که مرتب از دیگران اجازه بگیریم. عوض اینکه انتظارات و پیش‌بینی‌ها رو تغییر بدیم، بهمون یاد می‌دن تا همیشه چیزی رو تحویل بدیم یا اجرا کنیم. به ما یاد می‌دن که ایده‌ها رو منتقل کنیم، به جای اینکه اونا رو ایجاد کنیم. بهمون یاد می‌دن که به افراد در مقام بالاتر احترام بذاریم، به جای اینکه بذارن ازشون الهام بگیریم. هیچکی نمی‌دونه دقیقاً چه اتفاقی داره میفته. اونا هر چیزی رو به ما یاد می‌دن، به غیر از دو مهارتی که در واقع کیفیت زندگی ما رو تعیین می‌کنن. اینکه بدونیم چطوری یه شغل مناسب انتخاب کنیم و اینکه چطور روابط رضایت‌بخشی رو شکل بدیم. اونا قبل از اینکه این دو موضوع حیاتی زندگی، یعنی کار و عشق رو بهمون یاد بدن، زبان لاتین و اندازه‌گیری محیط دایره رو بهمون آموزش می‌دن. این بدین معنی نیست که برای زندگی موفق باید در مدرسه شکست بخوریم. یه زندگی خوب ما رو ملزم می‌کنه که دوتا کار زیرکانه رو انجام بدیم: 20 سال یه دختر یا پسر خیلی خوب باشیم و همزمان با اون، هرگز جدیت و اعتبار چیزایی که ازمون خواسته می‌شه مطالعه کنیم و یاد بگیریم رو بطور کورکورانه باور نکنیم.
ما باید در ظاهر کاملاً مطیع و در باطن بطور زیرکانه و بدون خجالت سرکش باشیم. با مشاهدۀ این ویدیوی جذاب با یوکن همراه باشید.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

خیر
2021-08-28 00:00:24
  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
دسته بندی ها