سام والتون بنیانگذار شرکت والمارت، بزرگترین شرکت خردهفروشی دنیا بود. او با روحیه بالا و استراتژی های کارآمدش توانست کسبوکارهای خردهفروشی آمریکا را متحول کند. شاید برایتان جالب باشد بدانید سام والتون چه راهبردهایی را به کار گرفته که باعث موفقیت روزافزون او شده است. با یوکن همراه باشید تا با 10 توصیه مهم از سام والتون آشنا شوید و آنها را در کسبوکارتان استفاده کنید.
سام والتون، مؤسس کمپانی والمارت میگوید: «رئیس، کسی جز مشتری نیست. مشتری میتواند بالاترین مدیران شرکت را برکنار کند. برای این کار تنها کافی است عزم خود را جزم کرده و پولش را در جای دیگری خرج کند.»
راههایی که والتون برای به موفقیت رسیدن طی کرد
سام والتون توانست والمارت را به بزرگترین شرکت خرده فروشی دنیا تبدیل کند. او فرآیند خریدوفروش در آمریکا را متحول کرد و به ثروتمندترین مرد زمان خود تبدیل شد. از سوی دیگر والتون رفتاری متواضعانه و به دور از خودبینی و غرور داشت.
خصوصیات رفتاری او باعث شد تا غولهای خردهفروشی چون کامارت، سیرز و ولورث، وقتی متوجه ظهور رقیب نوپا اما توانمند خود شوند که او قدرت را به دست گرفته بود. آنها دیگر توان مقابله با او را از دست داده بودند.
والتون در سال 1940 میلادی، خردهفروشی را به عنوان شغل دائمی خود انتخاب کرد. در آن زمان والتون به عنوان فروشندهی کارآموز در فروشگاه جی سی پنی در شهر دموین از ایالت آیووا مشغول به کار بود. او همانند دیگر کارمندان این فروشگاه نبود و از اینکه مشتری را به خاطر کاغذبازی معطل بگذارد، تنفر داشت.
همین مسئله سبب شده بود دفاتر فروش او نامرتب باشند. او چندین بار به خاطر بینظمی، از سوی مدیران بالادستی خود تهدید به اخراج شده بود. با این حال، مهارت فوقالعادهاش در فروش باعث شد حقوقش 25 دلار در ماه نسبت به حقوق پایهی او در زمان استخدام، بالاتر رود.
والتون با چه چالشهایی روبهرو بود؟
والتون در سال 1942 میلادی وارد ارتش ایالات متحدهی آمریکا شد. او در طی جنگ جهانی دوم به عنوان افسر ارتباطات، در سپاه اطلاعات ارتش فعالیت کرد. در سال 1945، وقتی ارتش را ترک کرد، صاحب زن و فرزند بود و مجبور بود از آنها حمایت کند.
پس تصمیم گرفت روی پای خودش بایستد. در 27 سالگی، با سرمایهای 5 هزار دلاری و 20 هزار دلاری که از پدر زنش قرض گرفت، یکی از فروشگاههای بن فرانکلین در شهر نیوپورت واقع در ایالت ارکانزاس را خریداری کرد.
او به طور مستقل وارد عرصه خردهفروشی شد. همچنین با سخت کوشی و قیمتهای ارزانتر نسبت به رقبا، به سرعت کسبوکار خود را تا سه برابر گسترش داد. سام والتون در سال 1950 صاحب فروشگاه بن فرانکلین در یک منطقهی مشترک بین 6 ایالت بود.
وقتی صاحب زمینهای فروشگاه تصمیم گرفت زمینها را بفروشد و کسبوکار والتون را به پسرش واگذار کند، والتون مانع فروش زمینها شد. اما صاحب زمین قرارداد اجاره را تمدید نکرد. حتی این مسئله سبب دلسردی والتون نشد. او همچنان در مسیر پیشرفت و موفقیت کسبوکارش قدم برداشت.
والتون شخصیتی شکستناپذیر بود
شاید خیلیها با چنین تجربهای شکست را بپذیرند و عقبنشینی کنند، اما والتون با بقیه متفاوت بود. او در مناطق روستایی اطراف آرکانزاس به دنبال جای جدیدی برای فروشگاه خود بود و سرانجام این مکان را در مجتمع کوچکی در بنتون ویل پیدا کرد. والتون از تجربهی قبلی خود استفاده کرد. او مغازهی جدیدی که در میدان شهر قرار داشت را با قرارداد 99 ساله اجاره کرد.
والتون در تابستان 1950 «والتونز فایو اند دیم» را راه انداخت. البته دو فروشگاه مشابه در شهر بودند. اما هیچ یک از آنها، همانند فروشگاه والتون به مشتریان تخفیفهای دائمی ارائه نمیدادند. همین مسئله سبب موفقیت فروشگاه جدید والتون شد. این موضوع او را ترغیب کرد تا به کسبوکارش رونق بخشد.
سام والتون درباره اشتیاقش به گسترش کسبوکار خود میگفت: «شاید به گسترش فروشگاهها اعتیاد پیدا کرده بودم؛ شاید هم دوست نداشتم تمام تخممرغها را در یک سبد نگه دارم.»
در طول سالهای 1950، با پولی که والتون قرض گرفته بود و سود حاصل از فروش، فروشگاههای والتون یکی پس از دیگری افتتاح میشدند. او توانست تا سال 1960، 15 فروشگاه تأسیس کند. اما از سود فعلی راضی نبود و میگفت تلاش بی وقفهاش لایق سود بیشتری است.
او تمام تلاش خود را به کار گرفت تا با کاهش چشمگیر قیمتها و افزایش فروشهای ویژه، رقبای تجاری خود را پشت سر بگذارد. البته این استراتژی خیلی هم کارآمد نبود. اما در آن زمان ارزانفروشیهای محدودی وجود داشتند که بیشتر در شهرهای بزرگ بودند و برای برخی از محصولاتشان تخفیف ارائه میدادند.
هدف اصلی والتون، افتتاح فروشگاههای بزرگ در شهرهای کوچک بود که تمام اجناس را با تخفیف به مشتریان ارائه میدادند.
این کارآفرین موفق در ابتدا قصد داشت ایدهی خود را در فروشگاههای بن فرانکلین اجرایی کند. اما مدیران این شرکت با ایدهی او یعنی نصف کردن قیمتهای عمده محصولات مخالفت کردند. اما والتون به تصمیم خود باور داشت و ریسک بزرگی کرد.
او در سال 1962 اولین خانهاش را گرو گذاشت. به این دلیل که اولین فروشگاه والمارت (مخفف والتون مارت) را در روجرزآرکانزاس که فاصلهی ناچیزی با بنتونویل داشت، راهاندازی کند.
البته تنها والتون ایدهی تخفیفهای بزرگ را در سر نداشت. بلکه در همان سال اس.اس کرزج، «کامارت» و وولورس «وولکو» را تأسیس کردند. این فروشگاهها، رقبای بزرگی برای والمارت به حساب میآمدند. اما والتون برای شکست این دو غول خردهفروشی برنامههایی داشت.
استراتژی برای به شهرت رسیدن والمارت
با تأسیس والمارت، مردم در شهرهای کوچک آمریکا به خاطر تخفیفهای خوب این فروشگاه برای خرید هجوم آوردند.
میتوانید ویدئویی را برای آشنایی بیشتر با والمارت مشاهده کنید.
همین مسئله سبب افزایش فروش و سود والتون شد. این موفقیت زودهنگام، سرمایهی راهاندازی فروشگاههای بیشتر را فراهم کرد. به طوری که تا سال 1969، 18 فروشگاه والمارتز در آرکانزاس و میسوری تأسیس شدند.
تا آن زمان والتون با کسب سود کلان و پولهایی که قرض میکرد، کسبوکار خود را توسعه میداد. اما در سال 1970 تصمیم گرفت شرکت را عمومی کند. اولین انتخاب خرید شرکت 5 میلیون دلاری بود و 61 درصد مالکیت سهام شرکت در اختیار والتون و خانوادهاش باقی میماند.
بدین ترتیب او تمام بدهیهای شرکت را پرداخت کرد و با بلندپروازی و روحیه پیروزی طلبی خود به سمت گسترش هر چه بیشتر کسبوکارش گام برداشت.
در سال اول، 6 فروشگاه، در دو سال بعدی 13 فروشگاه و در سالهای بعدی به ترتیب 26 و 14 فروشگاه، به مجموعه فروشگاههای والمارتز اضافه شدند. والتون در پایان سال 1980، صاحب 276 فروشگاه بود. بعد از آن به طور میانگین 100 فروشگاه در هر سال راهاندازی میکرد.
والتون در سال 1983، اولین باشگاههای عمدهفروشی سام را تأسیس کرد. او به دنبال جذب تجارت های کوچک و دیگر افرادی بود که به خرید کالاهای تجاری به صورت عمده تمایل داشتند. والتون با این کار به سرمایهی چند برابری دست یافت.
مجلهی فوربس در سال 1985 اعلام کرد، والتون با سرمایهای معادل 2.8 بیلیون دلار، ثروتمندترین مرد آمریکا است. والمارتز در سال 1987، سومین فروشگاه بزرگ خردهفروشی بعد از کامارت و سیرز در آمریکا بود.
در طی این سالها، والتون به ثروت و موفقیت بیشماری دست یافت. او در سال 1988 اعلام کرد میخواهد مدیریت اجرایی والمارتز را به دیوید گلاس واگذار کند. اما خودش همچنان ریاست والمارتز را به عهده خواهد داشت.
پس از دو سال، والتون به سرطان بدخیم استخوان مبتلا شد. اما این بیماری هم نتوانست والتون را ناامید کند و او همچنان روحیه پیروزی طلبی خود را حفظ کرد.
جوایز اهدا شده به والتون
در همایش سالانه والمارتز در سال 1990، والتون پیشبینی کرد در 10 سال آینده سود شرکت به پنج برابر مقدار فعلی خود، یعنی 125 بیلیون دلار خواهد رسید. دو سال بعد والمارتز با پیشی گرفتن از کامارت و سیرز به بزرگترین فروشگاه خردهفروشی منطقه تبدیل شد.
در 17 مارس 1992، جورج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، مدال آزادی را به پاس خدمات والتون، به او اهدا کرد. این آخرین موفقیت والتون بود. چراکه چند روز بعد در بیمارستان آرکانزاس بستری شد و در 5 آوریل 1992، در سن 74 سالگی، دار فانی را وداع گفت. ثروت والتون در زمان مرگ 25 بیلیون دلار تخمین زده شد.
سام والتون بنیانگذار خردهفروشی نبود؛ همانطور که هنری فورد مخترع اتومبیل نبود. اما خط تولید اتومبیلهای فورد صنعت خودروهای آمریکا را متحول کرد. استراتژی فوقالعاده ارزانفروشی والتون هم کسبوکارهای خردهفروشی در آمریکا را با تحول بزرگی روبهرو کرد.
والتون تنها رویه خریدوفروش در آمریکا را تغییر نداد، بلکه فلسفهی راهاندازی کسبوکارهای خردهفروشی را با انتقال قدرت از فروشنده به مشتری تغییر داد. رویکرد والتون در خیلی از صنایع آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. استراتژی والتون توسط فروشگاههای زنجیرهای مانند بارنز اند نوبل، بلاک به استر و هوم دیپو، استفاده شد و چهرهی خردهفروشی را برای همیشه تغییر داد.
10 توصیه ارزشمند سام والتون برای موفقیت کسب و کار
- به کار خود متعهد باشید.
- سودتان را با همکاران خود قسمت کنید و آنها را در موفقیت خود سهیم بدانید.
- به همکارانتان انرژی و روحیه مثبت بدهید.
- در مورد کارهایی که میتوانید انجام دهید با همکارانتان صحبت کنید.
- از خدماتی که کارمندانتان در راستای پیشرفت کسبوکار ارائه میدهند، سپاسگزاری کنید.
- تمام موفقیتهای خود را جشن بگیرید.
- همهی نظرات را بشنوید.
- فراتر از انتظار مشتریانتان عمل کنید.
- در مدیریت هزینهها از رقبای خود جلو بزنید.
- مسیر خود را مشخص کنید.
پنتاگون و والمارت چه نقطه اشتراکی دارند؟
مهمترین دلیل پیشرفت و موفقیت والمارت، سازگاری سریع آن با تکنولوژی بود. سام والتون در همان ابتدا به این مسئله پی برد که برای افزایش سودآوری و کاهش هزینهها باید موجودی انبار را کنترل کند و کالاهای مناسب را با تعداد مناسب در انبار داشته باشد.
وجود کالای زیاد در انبار به معنای هزینهی اضافی و موجودی کم کالا در انبار به معنای عدم توانایی در پاسخگویی به تقاضای مشتری است. والتون به اطلاع از کالاهای فروخته شده، موجودی انبار، سفارشهای موجود و سفارشاتی که موجود نیستند، وسواس خاصی داشت.
والمارت از اولین فروشگاههای خردهفروشی بود که اسکنرهای الکترونیک را روی صندوقهای خود نصب کرد. این اسکنرها به رایانهی مرکزی کنترل موجودی وصل بودند.
اگر به لیست پایگاههای داده بزرگ دنیا نگاه کنید. پایگاه دادهی فروشگاههای والمارت از نظر ظرفیت، بعد از پایگاه دادهی پنتاگون قرار دارد.
منبع: entrepreneur