ضمیر ناخودآگاه یا ذهن ناخودآگاه، قدرت زیادی در زندگی ما دارد و می تواند تمام افکار و احساسات ما را به واقعیت تبدیل کند. با یوکن همراه باشید.
ارل نایتینگل میگوید:
هر آنچه در مزرعه ضمیر ناخودآگاهمان بکاریم و با تکرار و احساسات آن را تغذیه کنیم بالاخره روزی به واقعیت زندگیمان تبدیل میشود.
ضمیر ناخودآگاه قدرت زیادی در کنترل تجربیات زندگی -از غذاهایی که هر روز میخوریم، کارهایی که انجام میدهیم، پولی که بهدست میآوریم و واکنشی که در موقعیتهای استرسزا از خود نشان میدهیم- دارد و تمام اتفاقات روزانه زندگیمان به باورهای ناخودآگاه ما مربوط میشوند.
ضمیر ناخودآگاه همانند خلبان خودکار هواپیماست که از قبل برای رسیدن به یک مسیر مشخص برنامه ریزی شده و خلبان نمیتواند به مسیر دیگری برود مگر اینکه از همان ابتدا مسیر برنامهریزی شده قبلی را تغییر داده باشد.
ضمیر ناخودآگاه چیست؟
ضمیر ناخودآگاه بخشی از ذهن شماست که در بخش زیرین ذهن خودآگاه قرار گرفته و در پشت صحنه فعالیت میکند.
برای خواندن این مقاله از ضمیر خودآگاه خود استفاده کرده و معنای سطرهای این مقاله را درک میکنید اما در پشت صحنه ضمیر خودآگاه، ضمیر ناخودآگاهی قرار دارد که به شدت مشغول فعالیت است و اطلاعات دریافتی را براساس درکی که از جهان اطرافتان دارید جذب یا رد میکند.
شکلگیری ضمیر ناخودآگاه از زمان تولد شما شروع شده و هر تجربه جدیدی که به دست آوردهاید ذهن ناخودآگاه آن را به خود جذب کرده است.
وقتی سن پایینی داشتید ضمیر ناخودآگاه به دلیل اینکه باور از پیش تعریفشدهای نداشتید که با آنچه در حال اتفاق بود در تضاد باشد، هیچ اطلاعاتی را رد نمیکرد. به همین خاطر تمام اطلاعات دریافتی در دوران کودکی توسط ضمیر ناخودآگاه جذب شده و در طول زمان باورهای شما را شکل داده است. اکنون متوجه شدید چرا این مساله در بزرگسالی مشکلساز میشود؟
خیلی از ما ممکن است در دوران کودکی باورهای اشتباهی پیدا کرده باشیم، مثلا توسط دوستان یا معلمان مان تنبل یا احمق خطاب شده باشیم یا چیزهایی درمورد استعداد ، رنگ پوست ، جنسیت یا وضعیت مالی خود شنیده باشیم و ضمیر ناخودآگاه مان نیز تمام اطلاعات را با فرض درست بودن ذخیره کرده است.
اکنون وقتی به سن بالاتر میرسیم مجموعهای از باورهایی داریم که ضمیر ناخودآگاه از محیط پیرامون چون اطرافیان، تلویزیون و دیگر عوامل محیطی موثر دریافت کرده است.
برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه چه تاثیری روی زندگی ما میگذارد؟
حتما اکنون به عنوان یک فرد بزرگسال متوجه شدهاید خیلی از باورها و برنامهریزیهای قبلی ضمیر ناخودآگاهتان اشتباه بوده و شاید فکر کنید به راحتی میتوان تمام باورهایی که در طول عمر جذب کردهاید را تغییر دهید اما به این سادگیها هم نیست.
تمام این اطلاعات و باورها در بخش زیرین ضمیر خودآگاه شما ذخیره میشود، یعنی اصلا متوجه آنها نمیشوید مگر زمانی که در مسیر موفقیت شما قرار گرفته و مانع بزرگی سر راهتان شوند.
حتما تاکنون برایتان پیش آمده که برای رسیدن به هدفی تلاش کرده و هر بار با شکست مواجه شده باشید؟ واقعا آزاردهنده است نه؟
در این مواقع باید بپذیرید شکست در زندگی به معنای این نیست که اشکالی در شما وجود دارد و نباید خود را محکوم به شکست بدانید، بلکه دلیل آن باورهای قدیمی در ضمیر ناخودآگاه شماست که با اهداف جدیدی که به دنبال رسیدن به آن هستید، تعارض پیدا کرده است.
شما میتوانید به هر چیزی که میخواهید برسید اما باید قبل از شروع، برای برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود زمان صرف کرده باشید.
همواره به دنبال برنامهریزی ذهنی باشید
پیش از اینکه نحوه برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاهتان را یاد بگیرید باید بدانید: برنامهریزی ذهن ما تا به امروز ادامه داشته است.
شما با هر تجربهای که به دست میآورید استنتاجی از مسائل داشته، پیامهایی در ضمیر ناخودآگاهتان ذخیره میکنید و در آینده براساس آنها تصمیم گیری کرده و به نتیجه خواهید رسید.
فرض کنید توسط یکی از اعضای خانوادهتان که همیشه حواسش به شما بوده طرد شوید، در این شرایط چه پیامی در ضمیر ناخودآگاه شما ذخیره میشود؟
در این لحظه ضمیر ناخودآگاه شما دست به کار شده، خاطراتتان را مرور میکند و نمونههایی از تجربه طرد شدن پیدا میکند، مثلا زمانی را به یاد میآورد که بهترین دوستتان شما را ترک کرد تا با افراد بهتری وقت بگذراند، در آن زمان پیامِ دوستداشتنی نبودن و بیارزش بودن در ذهنتان ثبت شده و به این باور میرسید که شما ذاتا لایق طرد شدن هستید، چه بین دوستان و چه خانواده.
اگر اکنون تجربهای برایتان اتفاق میافتد که با باورهایی که قبلا در شما نهادینه شده در تضاد بوده است ضمیر ناخودآگاهتان آن را رد کرده یا طوری بازنویسی میکند که با دیدگاه جدید شما از واقعیت همخوانی داشته باشد.
اکنون مثال دیگری برای شما میزنیم. طبق تجربیات قبلی که دارید خود را فردی غیر جذاب میدانید و اکنون یک فرد دوستداشتنی به شما پیشنهاد آشنایی میدهد. اما شما این باور را در خود به وجود آوردهاید که هیچ جذابیتی ندارید پس اولین چیزی که به ذهنتان خطور میکند این است که «حتما شوخی کرده یا میخواد منو مسخره کنه».
در این شرایط ضمیر ناخودآگاهتان میگوید: «چنین چیزی امکان نداره، این فرد خیلی جذابه و چرا باید به من علاقهمند شود، حتما مشکلی وجود داره...».
پس سعی میکنید پیش از اینکه او شما را رد کند، او را رد کنید یا به گونهای رفتار میکنید که رابطهای که میتوانست خیلی خوب پیش برود اصلا شروع نشود.
حتی ممکن است وقتی به دنبال رسیدن به هدف خاصی در زندگیتان هستید هم همین اتفاق بیفتد، در جایی از مسیر به خودتان بگویید من نمیتوانم موفق شوم و اصلا توانایی درست انجام دادن کارها را ندارم و... همین طور میشود که خود را برای شکست آماده کرده و بارها و بارها با شکست مواجه میشوید.
اگر با دقت بیشتری فکر کنید حتما موقعیتهای زیادی را به یاد میآورید که ضمیر ناخودآگاه مانع پیشرفتتان شده و سدی جلوی راهتان بوده است.
اکنون خبر خوبی برای شما داریم، برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه بسیار ساده است و تنها کافی است بدانید چطور این کار را انجام دهید.
چگونه ضمیر ناخودآگاهمان را از اول برنامهریزی کنیم؟
به روشهای زیادی میتوانید پیامهای آسیبزایی که از مدتها قبل در ضمیر ناخودآگاهتان ذخیره شدهاند را از اول بنویسید، البته میتوانید همزمان از تمام تکنیکها استفاده کنید.
گرچه بهتر است در ابتدا از یک یا دو روش استفاده کنید تا احتمال هدر رفت زمان و انرژیتان کاهش یابد و بتوانید تمرکز خود را روی یک روش بگذارید و در نهایت به نتیجه بهتری دست پیدا کنید.
1. عوامل محیطی
آیا تا به حال به تاثیر عوامل محیطی روی ضمیر ناخودآگاهتان توجه کردهاید؟ باید بدانید ضمیر ناخودآگاه به طور مداوم در پی جذب اطلاعات، استنتاج آنها و شکل دادن باورها براساس اطلاعات به دست آمده است. حتما میتوانید تصور کنید در محیطی پر از کشمکش و مسائل منفی چه پیامهایی توسط ذهن جذب شده و در ذهن ذخیره میشود.
اگر در فضایی سرشار از افکار و احساسات منفی زندگی میکنید بهترین کار این است که از مواجهه با موارد منفی اجتناب کنید، مثلا توجهی به اخبار نکنید، مگر اینکه واقعا به آن نیاز داشته باشید. همچنین از معاشرت با افراد سمی که همیشه درمورد دیگران افکار منفی دارند دوری کنید.
به جای همنشینی با منفیبافها سعی کنید انرژی مثبت را به سوی خود جذب کرده و بیشتر وقت خود را با افراد موفق و مثبت اندیش بگذرانید. بدین ترتیب با گذشت زمان متوجه میشوید تشویق و انگیزه بیشتری به سمت ذهنتان جذب شده و این باعث میشود دیدگاهتان نسبت به خود و تواناییهای بالقوهتان تغییر کند.
2. تجسم کنید
ضمیر ناخودآگاه به تصاویر واکنش خوبی نشان میدهد و تجسم، راهی فوقالعاده برای برنامهریزی ذهن با تصویرسازی مثبت است.
پیشنهاد میکنیم هر روز حدود 10 تا 15 دقیقه از وقت خود را به تجسم تصاویر مثبت درباره خود و تجربیات زندگیتان اختصاص دهید که میتواند موارد زیر را در بر بگیرد:
- روابط عاطفی خوب
- داشتن یک شغل رضایتبخش
- خریدن یک خانه زیبا
- گذراندن تعطیلات هیجانانگیز
و هر اتفاق مثبت دیگری که میخواهید در زندگیتان اتفاق بیفتد.
در حالیکه این کار را به طور مرتب انجام میدهید از تجسم افکار منفیای که از تجربیات گذشته مانند ترس ها، نگرانی ها و استرس ها، در ذهنتان ذخیره شده خودداری کنید.
برای اینکه ضمیر ناخودآگاه خود را از نو برنامهریزی کنید، تا آنجا که میتوانید از احساسات قوی و مثبت در به تصویر کشیدن تصاویر دلخواه خود استفاده کنید. اجازه دهید احساس عشق ، لذت، آرامش و شکرگزاری که با رخ دادن این تجربیات در شما ایجاد میشود هم اکنون در وجودتان به جریان دربیاید. ضمیر ناخودآگاه تمام این پیامها را واقعی دانسته و آنها را به خود جذب میکند.
این قدرت تجسم است؛ قدرت رها کردن پیامهای محدودکننده و تمرکز روی تصاویر لذتبخش و اطمینان از اینکه تمام این تصاویر، توسط ذهن ناخودآگاه جذب شده و در زندگی واقعی نمود پیدا میکنند.
3. تکرار جملات تاکیدی
جملات تاکیدی یکی دیگر از تکنیکهای موثر برای برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه است و میتوانید با تکرار پیامهای مثبت به موفقیت خود کمک کنید.
برای تکرار جملات تاکیدی باید چند قانون ساده را در نظر بگیرید:
- از جملات مثبت با «فعل زمان حال» استفاده کنید: تمرکز روی آینده هیچ تاثیری روی ضمیر ناخودآگاه نمیگذارد زیرا ناخودآگاه ما تنها زمان حال را در مییابد. مثلا میتوانید به جای گفتن «من موفق خواهم شد» بگویید «من موفق هستم».
حتما باید از جملات مثبت استفاده کنید زیرا ضمیر ناخودآگاه با افعال منفی بیگانه است، برای مثال اگر بگویید «من شکستخورده نیستم» ذهن ناخودآگاه اینطور برداشت میکند «من شکستخورده هستم»
- جملات تاکیدی را با تمام وجودتان احساس کنید: وقتی میگویید «من ثروتمند هستم» در حالیکه از درون احساس فقر و نداری میکنید، پیام فقیر بودن به ضمیر ناخودآگاهتان وارد میشود. پس لازم است برای بیان جملات تاکیدی از احساسات واقعی خود استفاده کنید زیرا با این کار ضمیر ناخودآگاهتان بهتر میتواند پیام مثبت را باور کند.
- همواره تکرار کنید: اگر جملات تاکیدی را تنها یک یا دو بار در روز بگویید هیچ تاثیری نخواهد داشت، برای اینکه به نتیجه بهتری برسید باید چند بار در طول روز آن را تکرار کنید.
4. تغییر فرکانس امواج مغزی
یکی دیگر از تکنیکهای موثر برای برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه، استفاده از ضبط صوتی است که فرکانس امواج مغزی شما را تغییر دهد. شاید یاد فیلم های تخیلی بیفتید اما کسانی که از این تکنیک استفاده کردهاند آن را موثر میدانند.
امواج مغزی شما با توجه به کاری که در هر زمان انجام میدهید در فرکانس خاصی قرار میگیرد:
فرکانس گاما: وقتی در حال انجام همزمان فعالیتهای ذهنی خاصی هستید
فرکانس بتا: وقتی تمرکز فعال داشته و کاملا آگاه هستید.
فرکانس آلفا: وقتی در آرامش کامل هستید.
فرکانس تتا: وقتی خوابآلود یا در خواب سبک قرار دارید.
فرکانس دلتا: وقتی در خواب عمیق هستید.
هنگام دریافت ضربههای دو گوشی، فرد دو تن صدای مختلف از فرکانسهای مختلف دریافت میکند، ذهن اختلاف فاز دو ضربه را درک کرده و تفاوت این دو فرکانس، تغییراتی در فعالیتهای مغز ایجاد میکند تا الگوی متفاوتی را دنبال کنند.
مثلا اگر میخواهید از استرس به آرامش برسید میتوانید به صدایی که حالت آلفا را تحریک میکند گوش دهید.
این روش میتواند به برنامهریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه کمک کند. تحقیقات حاکی از آن است، وقتی فرد بسیار آرام است –مثلا در حالت آلفا یا تتا قرار دارد- ذهن ناخودآگاه اطلاعات جدید را به خوبی شنیده و جذب میکند.
به کار گرفتن برنامههای صوتی جذب همراه با جملات تاکیدی یا تجسم کمک زیادی به برنامهریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه میکند؛ بدین ترتیب ذهن ناخودآگاه به راحتی هر پیامی را که بخواهید جذب میکند. تنها باید در آرامش فرو بروید و روی تصاویر مثبت تمرکز کنید.
ضربه دو گوشی مربوط به شنوایی انسان است که روی ذهن تاثیر میگذارد، وقتی یک سیگنال از دو فرکانس مختلف برای گوش ارسال میشود ذهن متوجه اختلاف فاز بین آنها شده و این بی نظمی دریافت شده، ضربه دو گوشی ایجاد میشود که به تغییر فرکانسهای ذهنی میانجامد.
5. استفاده از هیپنوتیزم
هیپنوتیزم به برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه کمک میکند اما در آن خبری از تغییر فرکانس امواج مغزی نیست.
فرد هیپنوتیزمکننده به آرامی شما را به یک حالت آرامش –که در آن ضمیر ناخودآگاه هوشیارتر است- برده و پیامهای مثبت را به ضمیر ناخودآگاه ارسال میکند.
هیپنوتیزم را میتوانید خودتان انجام دهید که در طی آن خودتان از برنامههای صوتی ضبط شده به جای جلسات زنده هیپنوتیزم استفاده کرده و با شنیدن صدای ضبطشده خودتان در قالب جملات تاکیدی مثبت به آرامش میرسید.
چطور متوجه شویم برنامهریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه به خوبی انجام شده است؟
یکی از جنبههای بحثبرانگیز برنامهریزی دوباره ضمیر ناخودآگاه این است که نمیتوانید نگاهی به درون خود انداخته و ببینید چه تغییری انجام شده و هنوز چیزی برای تغییر باقی مانده است یا نه، بلکه باید به حس قوی از خودآگاهی برسید که بتوانید رفتارهای اشتباه خود را پیش از اینکه از کنترل خارج شوند کنترل کنید.
برای اینکه متوجه شوید در برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه به پیشرفت رسیدهاید، به نشانههای زیر توجه کنید که به تشخیص هر چه بهتر به شما کمک میکند:
- به مرور احساس خوشحالی و قوی بودن میکنید
- تمایل بیشتری برای مواجه با ریسک ها و چالش های زندگی دارید
- دیگر اهداف و رویاهایتان دست نیافتنی نیستند بلکه هیجان زیادی برایتان دارند
- از درون احساس آرامش عمیقی دارید انگار که تمام مشکلاتتان رفع شده است
- فرصت های بیشتری برای پیشرفت در هر زمینهای از زندگیتان دارید
وقتی ضمیر ناخودآگاهتان تغییر کند به سرعت متوجه آن خواهید شد زیرا این تغییرات تمام ابعاد زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
باید برای برنامهریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه زمان صرف کنید و انتظار نداشته باشید بهسرعت تغییرات ایجاد شوند زیرا ممکن است برخی تغییرات نیاز به زمان بیشتری داشته باشند.
یکی از تکنیکها را برای برنامهریزی ضمیر ناخودآگاهتان انتخاب کنید و به آن پایبند باشید و تا زمانی که تغییرات لازم را مشاهده نکردید از مسیر خارج نشوید. البته تغییراتی که ایجاد میشوند دائمی بوده و کمک زیادی به شما خواهد کرد.
منبع: medium