وقتی جوانتر بودم، در نوجوانی، فکر میکردم هرگز پیر نمیشوم. سنین 30، 40 و 50 به نظر من باستانی و بسیار دور میرسید. به نظر میرسید افرادی که دارای مشاغل، زندگی مشترک و فرزند هستند کارهای خسته کنندهای انجام میدهند. من تازه یک جوان سرکش بودم که از زندگی لذت میبردم و به فعالیتهایی مربوط به مدرسه، خانه و دوستان میپرداختم. با یوکن همراه باشید تا ببینید جوانی به په توصیههایی نیاز دارد.
با این وجود با هر روز تولد، واقعیت پیر شدن بر من طلوع میکرد. همانطور که بالغ شدم، مسئولیتها در حال اضافه شدن بودند. شاید در 12 سالگی میتوانستم بی خیال باشم اما در چهارده سالگی احساس کردم انتظار بیشتری از من میرود. شروع کردم به توجه به سایر جوانان مانند خودم که در دانشگاهها و رشتههای ورزشی سرآمد هستند و احساس کردم که تحت فشار قرار گرفتم که من هم باید همین کارها را انجام دهم.
در واقع، من میتوانستم ببینم که نیاز به برنامه ریزی دارم، این بهخودیخود دستاورد بسیار بزرگی بود. اگر میدانستم که اکنون چه میدانم، تفاوت بزرگی در سبک زندگی من ایجاد میکرد.
روز دیگر از خودم پرسیدم که اگر در سالهای قبل فرصتی برای برقراری ارتباط با خود جوانترم داشتم چه چیزی به او میگفتم (چه چیزی منطقی است؟) در اینجا به برخی از چیزهایی که در این سالها آنها را فهمیده و یاد گرفتهام اشاره میکنم:
1. به خاطر چیزهای کوچک به زحمت نیافت
در هرلحظه، به نظر میرسد که تجربیات بد تا ابد ادامه خواهد یافت. اگر آنها را حل نکنید مانند این است که آنها دائمیاند. زندگی همیشه چالش های خود را خواهد داشت، هر چیز بدی را از بین ببرید، درس خود را یاد بگیرید، آنچه را میتوانید برطرف کنید و منتظر بمانید تا اوقات خوب دوباره اتفاق بیفتد.
2. وقت بگذار تا دریابی چه چیزی را دوست داری و در اغلب اوقات آن را انجام میدهی
هرچه زودتر درباره چیزهایی که دوست دارید یا ندارید بیاموزید، زودتر شخصیت و کاراکتر خود را تعریف خواهید کرد. دانستن خود به شما کمک میکند که زندگی مناسبی با آموزش درست، حرفه و سایر اهداف زندگی را انتخاب کنید. در غیر این صورت، ممکن است بسیاری از سالهای ابتدایی خود را در سردرگمی تلف کنید.
3. یک مورد یا مهارتی را انتخاب کن که در آن خوب بوده و صاحب برتری خاصی در آن زمینه هستی
در طی کاوش در شخصیت خود با امتحان کردن مهارت های جدید، چیزهایی را پیدا خواهید کرد که نسبت به آنها خوشفکر هستید و دوست دارید انجامشان دهید. شما این موارد را با تعریف و نتیجهای که پس از انجام آنها به دست میآورید، شناسایی خواهید کرد.
آن چیزی را انتخاب کنید که باعث درخشش شما شود و حرفهای را از آن برای شما به همراه داشته باشد. شما به احتمال زیاد در انجام کارهایی که به آن اشتیاق دارید، تغییری در جهان ایجاد کرده و زندگی خوبی کسب خواهید کرد هر چه زودتر بفهمید، بهتر است.
4. نترس که افراد اشتباه را از زندگی خود جدا کنی
شرکت اشتباه میتواند زندگی شما را خراب کند، به همین دلیل است که هرگز نباید از جدا شدن از افرادی که احساس میکنید برای شما خوب نیستند، بترسید، ارزشها (البته در ظاهر) یا آن چیزهایی از زندگی خود را که به طور کلی سمی هستند را حفظ نکرده و ادامه ندهید. در غیر این صورت، شما ممکن است بسیاری از سالهای با ارزش خود را در شرکت اشتباهی هدر دهید که مطمئناً در سالهای بعد از بابت آن پشیمان خواهید شد.
5. مربیان و الگوهای خود را پیدا کن و از آنها یاد بگیر
همیشه کسی هست که کاری را انجام دهد که شما دوست دارید مانند او خوب انجام دهید. شما با تبدیل این افراد به مربیان خود و یادگیری از موفقیت ها و شکست های آنها، منحنی یادگیری خود را کاهش میدهید.
این نه تنها در حرفه شما بلکه در زندگی شما نیز صدق میکند. فرد بالغی را انتخاب کنید که به روشی زندگی میکند که شما نیز دوست دارید به مانند او در آینده زندگی کنید و از آنها تقلید کنید. در صورت امکان، از مربیان خود راهنمایی بگیرید، آنگاه از بسیاری گودالهایی که در جوانی ممکن است گرفتارش شوید دور شده و در امان خواهید ماند.
6. به طور مداوم خود را برای بهتر شدن پیشرفت بده
مهم نیست با چه کسی سر و کار دارید یا کجا هستید، همیشه راهی وجود دارد که بتوانید خود را بهتر کنید. اگر تحقیق کنید، افراد زیادی را پیدا خواهید کرد که ضمن مقابله با فقر، ناتوانی، درگیری و سایر شرایط چالشبرانگیز مهارتهای شگفتانگیزی داشته و در خود پرورش داده و کامل کردهاند.
این چیز کوچکی نیست که شما از آن عبور میکنید. به یاد داشته باشید که اگر فقط بر روشی کوچک متمرکز شوید که بتوانید هر روز زندگی خود را بهتر کنید، متوجه میشوید که کیفیت زندگی شما نیز بهتر میشود.
7. برای تفریح و خانواده وقت بگذار
درحالیکه زندگی به جدی بودن شما احتیاج دارد، شما را به تفریح نیز فرا میخواند. سعی کنید مسائل را خیلی جدی نگیرید. بااینحال، سعی کنید تمرینات سرگرم کنندهای را انجام دهید که برای سلامتی شما هیچ ضرری نداشته باشد و میتوانید با دوستان و خانواده خود دنبال کنید.
چیزی که من را به هدف نهاییام میرساند، خانواده همه چیز است. تمام تلاش خود را کنید تا روابط عالی با خانواده و دوستان خود ایجاد کنید. در پایان، بعد از اینکه به همهچیز رسیدید، آنها همانهایی هستند که شما میخواهید در کنارتان حضور داشته باشند.
نتیجه
اینها مواردی است که دوست دارم به خود جوانترم بگویم. اگر فرصتی داشتید، نکاتی را به خود جوانترتان بگویید آنها چه چیزهایی خواهد بود؟ لطفاً آنها را در نظرات با ما در میان بگذارید. دیدن دیدگاههای مختلف و یادگیری آنها جالب خواهد بود.
منبع:pickthebrain