بودا به چیزی روی آورد. برای 2.500 سال پیش بد نبود، اما اکنون ما بیشتر میدانیم. در اینجا چند ایده عملی برای مدیریت خود ارائه میشود، بهویژه ایدههای غربیای که در فرهنگ فردیت وجود دارد. با یوکن همراه باشید.
خودخواهی وجود ندارد؟ این مزخرفات بر روی مضرابهاست! از آنچه که ما اکنون در مورد منشأ و تکامل زندگی میدانیم، بدیهی است که انواع مختلفی از خودخواهی وجود دارد. درست است، آنها دائمی نیستند، اما بههرحال در همه موجودات وجود دارند.
تلاش موجودات برای موجودیت و بقا آشکار است. هر ارگانیسم از ابتدا خودخواه است و تا حدودی به نفع خودش عمل میکند و از شرایط محیطی خود در برابر دیگران استفاده میکند. شما میتوانید آن را هر آنچه دوست دارید، یک عامل، یک ارگانیسم، خودمختاری، یک روح بنامید. این یک مکان کنترل منبع انگیزه برای ایجاد تلاش به نفع خود است.
بنابراین با توجه به گفتههای بالا و انگیزههایی که برای خودخواهی وجود دارد شما ممکن است در تلاش برای سرکوب نفس خود در برابر آن تسلیم شوید. شما این ویژگی را دارید و خواهید داشت تا زمانی که بمیرید.
متفاوت بودن
انتظارات متفاوت
برخی از افراد در اوایل یاد میگیرند که اهمیت زیادی به خواستههای خود ندهند. افرادی که در ظلم و ستم، فقر، جوامع جمع گرایانه یا خانههای دوست داشتنی متولد میشوند، به سادگی با انتظارات پایین از آنچه که ناشی از خودشان است، سازگار میشوند.
برخی از اوایل انتظارات بزرگی دارند، دیگران نیز ممکن است به سمت انتظارات زیاد پیش بروند. خلقوخو نیز تغییر میکند. بعضی از ما جسورتر و گرسنهتر از دیگران به دنیا میآییم.
یک فرد ثروتمند و معتاد به کوکائین نسبت به یک فرد فقیر کوکائین بیشتری مصرف کند. در مورد نفس هم همینطور است ما احساسات حقوقی مختلفی نسبت به وسایل مختلف برای دستیابی به رضایت از خود داریم. اینگونه نیست که همه ما به تقاضای برابر یا ارضای کامل خود برسیم، شرایط و خوششانسی در واقعیتهای ما نقش ناعادلانهای دارند.
نفس شما طعمه را روی میز شما نگه میدارد
هرچه جایگاه شما بالاتر باشد درآمد شما نیز بیشتر خواهد بود. پس جای تعجبی ندارد که ما بتوانیم خود را ترغیب کنیم، که اصطلاحاً برند خود را ارتقاء دهیم، اغلب در طول زندگیمان به نظر میرسد که ارتقاء جایگاه، وضعیت و درآمد، کل ضروریات زندگی ما را تشکیل میدهد، ارتقاء حتی یکی از این موارد، به ویژه اگر شما در یک محیط مرده فعالیت کنید نیز ممکن است در کل طول زندگیتان شما را مشغول تلاش کردن کند. جای تعجبی نیست که برخی از افراد حتی پس از برآورده شدن خواستههای مربوط به جایگاه و نیازهای مالیشان، باز هم اوقات سختی را برای آرامش یافتن و کار نکردن پیش روی خود دارند.
نفوس میتوانند به راه خود ادامه دهند
چیزهایی که گفته شد، همه آن چیزی که باید در مورد نفسمان بدانیم نیست. هنگامیکه مردم مانند نفسشان رفتار میکنند، آنها را به لرزه میاندازد. حتی نمیتوانید با آنها یک مکالمه ساده داشته باشید، بدون آنکه پیشنهاداتی ارائه دهید، بدون اینکه با آنها شاخبهشاخ شوید، باید وانمود کنید که همه چیز درست است. خستهکننده، هولناک و فرسودکننده است، به خصوص وقتی افراد دیگر هوا را از اتاق بیرون میکشند (جلوگیری از معطوف شدن توجهات به هر چیز یا هر شخصی) این اتفاق زمانی رخ میدهد که نفوس ما برای توجه به خودمان مشتاق است.
نفوس آسیبپذیر میتواند ما را ناتوان جلوه دهد
برخی از مردم آنقدر خود را محق شکوه و عظمت میدانند که امکان هیچ مباحثهای با آنها وجود ندارد. اگر هرگونه چالشی درباره نفوس آسیبپذیر آنها مطرح کنید آنها با شما اعلان جنگ میکنند. این یک مشکل است داشتن یک نفس از خود راضی و شکننده، رشد شما را متوقف میکند.
شما نمیتوانید به صورت عقلانی تصمیم بگیرید که سرسخت شوید
هرچه را میخواهید انتخاب کنید، و نفس شما همچنان در آنجا باشد. برخی نظریههای فلسفی منکر نفس را در آغوش بگیرید، نفس شما راههایی برای استفاده از آن به نفع خود پیدا خواهد کرد. هیچ نظریه فلسفی وجود ندارد که نشان دهنده این موضوع باشد که نفس نتواند به اهداف خود برسد.
نفس شما سرانجام خواهد مرد
شما میتوانید نفس خود را فراتر ببرید اما در این صورت دیگر هیچ شمایی وجود ندارد که فراتر رفتن (نفس) را انجام دهد. این اتفاق در هنگام مرگ اتفاق میافتد که تلاش ما برای وجود از بین رفته است. بدنهای مادی ما تا زمانی که تجزیه نشوند هنوز در آنجا هستند. خاطره ما برای مدتی در افراد دیگر زنده خواهد ماند، اما اعتراف کنید: خودخواهی ما هلاک خواهد شد.
این ادعای بوداییسم است که ادعا میکند نفس واقعی نیست، که البته به اندازه کافی منصفانه است، اما به همین شکل میتوان استدلال کرد که موز (یا هر چیز دیگری) تا زمانی که نباشد واقعی نیست. به درستی خودخواهی، ما را دیوانه میکند، چیزی که ما به آن اهمیت میدهیم بیشتر اوقات از بین میرود.
به راحتی میتوان فهمید که چرا بسیاری از افراد نمیتوانند از پس این امر برآیند و کارهایی برای عظمت ابدی در بهشت یا زندگی پس از مرگ انجام دهند، برخی از طریق تفکر فانتزیای که گویای داشتن زندگی ابدی است، غیرقابل درک و غیرقابل تحمل میشوند، از طرفی ذات فروتنانه آنها به دنبال یافتن راهی حقیقی برای هم ردیف کردن خود با خدای درست و واحد است.
این فقط چیزی است که شما از صحبت کردن با انسان در معرض تهدید مزمن انتظار دارید. اما در دراز مدت، این تفکر از ذهن همه ما فراموش میشود.
قبل از اینکه نفس شما بمیرد، تأیید نفس از بین خواهد رفت
بسیار نادر است که یک فردی مسن اظهارات تأیید کننده خود را در طول زندگی نسبتاً موفق خود حفظ کند. نتایج بهدست آمده در طول زندگی متوسط موفق را حفظ کند. توجه به سمت نفوس جوانتر، شادابتر و گرمتر میچرخد. نگاهها شکست میخورند، مهارتها شکست میخورند، مضامین جذاب و چشمک زنندهای که در روزهای جوانی نفس شما را تغذیه میکنند، خستهکننده و غیرجذاب خواهند شد.
جهان به پیش میرود و شما را از تعجب آنچه اتفاق افتاده است، ترک کرده و تنها میگذارد تا تأیید نفس را که به آن عادت کردهاید، حفظ کنید. اگر چنین چیزی را پیشبینی کنید، میتوانید کمی برای آن آماده شوید. میتوانید به یاد داشته باشید که بین الان و نود سالگیتان، بالاخره در یک زمانی باید منیت خود را از بین ببرید.
شما میتوانید مولد باشید اما احتمالاً کمتر طرفدار آن باشید که در این صورت بهرهوری شما نیز کاهش مییابد. به نوعی بین اکنون و نود سالگی (یا تصور میکنم 110 سالگی)، انتظارات شما از بهره وری تحقق مییابد پس یک برنامه خوب برای بهرهوری مفید روزانه تنظیم کنید. این کار سخت است، با دانستن اینکه معاف از انجام آن نیستید، کمی آن را آسانتر کنید. اگر خوششانس باشیم که آنقدر طولانی زندگی کنیم، این همان چیزی است که همه ما آن را تجربه خواهیم کرد.
شما حداقل میتوانید کمی از نفس خود کناره بگیرید
جریان درگیر - مشغول بودن در برخی فعالیتها، چه اسکی، چه بافندگی، مدیتیشن، بازیهای ویدئویی، پخش موسیقی، ورزش، کار سخت، کمک به دیگران - میتواند باعث شود که نفس خود را فراموش کنید؛ درحالیکه حضور آن را تجربه میکنید. شما نمیتوانید یک نفس را ترک کنید، اما میتوانید کمی از آن فاصله گرفته و استراحت کنید و اگر روند فعالیت شما به اندازه کافی منظم شود، نفس شما بیشتر و بیشتر از قرار گرفتن در مرکزیت توجه باز میماند.
کاری را که دوست دارید و میتوانید با سهولت بیشتری با وجود تأیید نشدن ادامه دهید را انجام دهید. به سگ استخوان بدهید (نفس خود را ارضا کنید)
شما همچنین میتوانید منیت و خودخواهی خود را در یک زمان فانتزی مانند و کوتاه مدتی با اراده خود تجربه کنید تا به نوعی آن را ارضا کرده باشید.
روشهای زیادی برای انجام این کار وجود دارد، بسیاری از موضوعاتی که میتوانید با خیال راحت با آنها درگیر شوید، به عنوان مثال تماشای فیلم و شناخته شدن با قهرمانان، مهمانی، گرفتن لایک در فیس بوک، شرکت در مراسمهایی که در آن وضعیت شما را به عنوان یک فرد مورد احترام و پسندیده تعریف میکند. تا زمانی که آنها را جدی نگیرید، همه این موارد کاملاً بی خطر هستند.
شوخطبعی کمک میکند
نفس شما حیوان خانگی شماست. این قابل ستایش است و این یک حیله است، همه یکی از آن دارند. همه ما حیوانات خانگی خود را با شیوههای سرگرمکننده جدی میگیریم. نفس خودتان را جدی بگیرید. شما نمیتوانید به آن کمک کنید و از آن لذت نیز ببرید. این اتفاق شما را به پذیرش بیشتر این موضوع، به یادگیری سریعتر و همینطور سازگاری بیشتر شما با واقعیت کمک میکند.
منبع: psychologytoday