یه بچهی کوچیکی بود که بعضی از کاغذهای پدرش رو میدزدید. و به جنگل میرفت و هر چیزی که میدید رو میکشید. از گلها گرفته تا رودخانهها یا کوهها. حتی موقعی که بارون یا برف میبارید هم این کار رو انجام میداد. اون هیچ معلمی نداشت که بهش آموزش بده چطور نقاشی بکشه و هیچ نقاشی هم براش وجود نداشت که بهش نگاه کنه. بعد از سالها، نقاشیهاش رو مشاهده کرد و متوجه شد، بعضی از گلها تغییر کردن. بعضی چیزها رشد کردن و تبدیل به چیز دیگهای شدن. فکر کرد که چیزی مجبورشون کرد که این انتقال اتفاق بیفته. این پسر بچه، "لئوناردو داوینچی" بود. این انتقال میتونه توی هر کدوممون باشه که تسلط نام داره. این مثل چیزی نیست که باهاش متولد شدیم. در عوض چیزیه که میتونیم مثل یه مهارت بسازیمش.
میدونی ما همه سعی میکنیم سریع، پولدار بشیم، اما بهترین فایده همون تسلطه. تسلط، موقعی اتفاق میفته که طبیعت دومی وجود داشته باشه، جایی که تبدیل به بخشی از سیستم عصبی میشه. در بالای هرم نیازهای مازلو، واقعیت دادن قرار داره. وقتی تو روانشناسی بودم، واقعاً این رو نمیفهمیدم، اما الان میفهمم که باید هدفمون رو پیدا کنیم. و برای اینکه به تسلط برسی باید هدفت رو پیدا کنی. با هدف، میتونی خیلی سریع به تسلط دست پیدا کنی.
اگر میخواهید بدانید چگونه میتوانید در هر مهارتی استاد شوید با یوکن همراه باشید و این ویدئو را تا انتها ببینید.