5 علامتی که نشان می‌دهد باید رئیستان را ترک کنید و این‌که چگونه این کار را انجام دهید

1 آذر 1399 - 6:00
رفتار سازمانی - 5 علامتی که نشان می‌دهد باید رئیستان را ترک کنید و این‌که چگونه این کار را انجام دهید
5 علامتی که نشان می‌دهد باید رئیستان را ترک کنید و این‌که چگونه این کار را انجام دهید
امتیاز مطلب: 84%

از بین همه‌ی مشکلات شغلی‌ای که طی این 15 سال گذشته از سوی مشتریان خود شنیدم، یکی از آنها بسیار رایج است و از لحاظ شدت درد، ترس و گیج‌کننده بودن، حرف اول را می‌زند. و چیزی شبیه به این است:

حتی یک دقیقه‌ی دیگر هم نمی‌توانم رئیسم را تحمل کنم. بس که با من و تیمم بدرفتاری می‌کند، تا پایم برسد به آن دفتر، استعفا می‌دهم. او طوری با من رفتار می‌کند که شب‌ها خوابم نمی‌برد و طوری استرس می‌گیرم که علائم فیزیکی آن در من مشهود است. خیلی اوقات در ذهن خود خیال می‌کنم که به راحتی و بدون داشتن هیچ شغل دیگری‌، استعفا داده‌ام و دارم آنجا را ترک می‌کنم. اما حقیقتش نمی‌دانم که اگر کارم را رها کنم، از نظر مالی چه‌کار کنم.

متاسفانه، هزاران هزار مدیر و رئیس بی‌کفایت وجود دارند، مدیرانی که نه می‌توانند رهبری کنند، نه می‌توانند سازماندهی کنند و نه روی بقیه تأثیر می‌گذارند. اما سازمان‌ آنها یا خبر ندارد یا آن‌قدری برایش مهم نیست که وضعیت نیروی کار را بررسی کند، نگرانشان باشد، یا آسیب‌های وارده به این افراد را تشخیص دهد. نظرسنجی اخیر نشان داد که 49 درصد کارمندان به دلیل رئیس بی‌کفایتشان، استعفا دادند و در یک مطالعه‌ی دیگر، 82 درصد از پاسخ‌دهندگان گفتند آن‌قدری به رؤسای خود اعتماد ندارند تا به آنها حقیقت را بگویند. با یوکن همراه باشید.

رییس-مدیر -مدیریت-اعتبار کار -خودشیفتگی

مخرب‌ترین و مشکل‌سازترین رفتارهای رؤسای بی‌کفایت

مخرب‌ترین و مشکل‌سازترین رفتارهای این رؤسای بی‌کفایت که معمولا به گوشم می‌رسد، حالا چه رئیس، مرد باشد و چه زن، شامل پنج ویژگی زیر است:

1. دارای خودشیفتگی حاد هستند

آنها به یکی دو نفری که از بقیه جدا کرده‌اند یا زورشان به آنها می‌چربد، همواره ظلم و ستم می‌کنند و نمی‌توانند مسئولیت اعمال خود را بپذیرند و پاسخ‌گو‌ی آن‌ها باشند.

2. اعتبار کار شما را مصادره می‌کنند

این مدیران، همه‌ی کارهای بزرگ و اعتبار شما را به نام خود ثبت می‌کنند و نمی‌گذارند رشد و ترقی کنید. آنها شانستان را برای نشان دادن کارهایتان پیش مافوقتان، از شما می‌گیرند و نمی‌گذارند در عموم به چشم بیایید و به عنوان یک عامل مهم در سازمان، مشهور شوید.

3. شما را نادیده می‌گیرند

آنها  همواره ایده های جدید شما را سرکوب می‌کنند. آنها بر این باورند که شما ظرفیت ارائه‌ی ایده‌های درست را ندارید یا شما و کارتان را تهدیدی برای خودشان می‌بینند. آنها احساس امنیت نمی‌کنند و از شما می‌ترسند، یا فکر می‌کنند همه‌چیزدان‌اند و شما باید فقط خفه شوید و هرآنچه آنها می‌گویند، انجام دهید.

4. اگر کاری خوب پیش نرود، کنترل خود را از دست می‌دهند

این رؤسای خطرناک، اغلب وقتی مشکلی پیش می‌آید، آشفته می‌شوند و هنگامی که از چشم توسعه‌دهندگان بد به نظر برسند، به شدت خشمگین می‌شوند. این امر به نوبه‌ی خود، باعث می‌شود که کارمندان همواره استرس داشته باشند و از اینکه جایی اشتباه کنند، بترسند.

5. هوای شما را ندارند

در نهایت، بدترین نوع رئیس، کسی است که پشت شما را خالی می‌کند و هرگاه اهداف کاری خودش برآورده نمی‌شود، از هر فرصتی استفاده می‌کند تا به شما ضربه بزند و میان بقیه انگشت‌نمایتان کند. این دسته از رؤسا، پیوسته تلاش می‌کنند خود را عالی جلوه دهند و پیش مافوق خود، وجهه‌ی خوبی داشته باشند. اگر هم کار اشتباهی انجام دادند‌، تیم‌ خود و مدیران دیگر را سرزنش می‌کنند. آنها سر سوزنی از مدیریت سر در نمی‌آورند و نمی‌دانند چگونه باید در کسب و کار، چالش‌هایی را که خودشان مسببش هستند پشت‌سر بگذارند.

اگر رئیس شما هرکدام از این ویژگی‌ها را دارد یا به روش‌های دیگری به شما آسیب می‌زند، وقتش رسیده تا کاری کنید و سکوت را کنار بگذارید. در ادامه، برایتان چند راه حل داریم که به شما اجازه می‌دهد با چشم باز، موقعیت خود را ارزیابی کنید و ببینید در قدم بعدی چه باید بکنید. اکنون زمان آن رسیده‌ است که بفهمیم اگر زیرمجموعه‌ی یک مدیر افتضاح باشیم، هم آسیب می‌بینیم و هم از رسیدن به درجات بالاتری که مستحقش هستیم، منع خواهیم شد.

اگر مدیر افتضاحی دارید که به شما، شهرت و آینده‌تان آسیب می‌زند، باید این کارها را بکنید:

محیط کار -فضا-ارزیابی

فضای محل کار خود را ارزیابی کنید و ببینید که آیا این وضعیت می‌تواند درست شود یا نه

در برخی موارد دیگر، هنگامی که رئیس شما فرد آزار دهنده‌ای است، یک راه‌حل وجود دارد. شما می‌توانید با ملاقات با بخش منابع انسانی و با شرح موقعیت همراه با حقایق، داده‌ها و شواهد، شانس خود را امتحان کنید. در برخی موارد، منابع انسانی  حامیان موثری هستند، به حرف‌هایتان گوش می‌دهند و در حقیقت برای رسیدگی به آن، کاری می‌کنند. اگر منابع انسانی هم فایده‌ای نداشتند، می‌توانید به شورای حقوقی بروید و از آنها بخواهید محل کارتان را بازدید کنند، یا اگر مشاور یا حامی‌ای در محل کار دارید، از او کمک بخواهید و  ببینید می‌تواند پیشنهادی دهند که از شر این آدم خلاص شوید یا نه.

اما در بسیاری از شرایط کاری، اقدامات شما برای توقف این رفتارها یا رهایی از مدیر آسیب ‌زننده‌تان، فایده‌ای ندارد. دلیلش هم این است که خود سازمان این افراد را برای مدیریت انتخاب کرده است. یک مدیر بی‌کفایت به تنهایی نمی‌تواند جایگاه خودش را حفظ کند، بلکه سیستم، آنها را حفظ می‌کند (و اغلب حتی به آنها پاداش نیز می‌دهد). شما باید سیستمی که در آن هستید را یک ارزیابی کامل کنید تا بتوانید واقع‌گرایانه شانس خود را برای ایجاد تغییراتی که منجر به پیشرفت شما می‌شود، ببینید.

یک راه ساده برای انجام این کار، این است که به دپارتمان‌های دیگر و مدیریت ارشد نیز نگاهی بیاندازید. از خودتان بپرسید «آیا دور و بر من، رهبران الهام‌بخش و مثبتی وجود دارند که با رئیس من فرق کنند؟ یا کل این مجموعه مملو از مدیران بی‌کفایتی است که نمی‌توانند موثر و مثبت باشند؟»

همین حالا به «بازار کار» بیایید، شبکه‌سازی را شروع کنید و دائما مصاحبه کنید

وقتی که افراد به خاطر رئیس افتضاحی که دارند، از هر طرف تحت فشار باشند، تمایل دارند برخلاف آنچه که باید انجام دهند، عمل کنند، که این خود به طور فعال آنها را به بازار می‌کشاند. کارهایی مثل مصاحبه‌های پشت‌سر هم، فعالیت در لینکدین (LinkedIn)، شبکه سازی (Networking) و دیدار با بسیاری از افراد جدید صنعت‌ خود، شرکت در کنفرانس‌های تخصصی، صرف ناهار یا قهوه با همکاران سابق برای دست‌یابی به فرصت‌های جدید و... است. حالا وقتش رسیده که آن اتفاقی که می‌خواهید برایتان پیش بیاید را رقم بزنید و فرصت‌های شغلی زیادی را در سازمان‌های دیگر، به طور کامل بررسی کنید.

افراد اغلب قبل از این‌که با سازمان های دیگر مصاحبه کنند، و قبل از آن که به همه دوستان و همکاران خود بگویند دقیقا به دنبال چه شغل جدیدی هستند، برای یک مدت طولانی، دست‌دست می‌کنند.

پیش نویس

پیش‌نویس اولیه‌ی توضیحات کاری خود را بنویسید، در مورد آن صحبت کنید و هر روز خودتان را سر آن کار تصور کنید

یکی از کارهایی که من از همه‌ی مشتری‌های خود می‌خواهم انجام دهند تا چشمشان به واقعیت‌ها باز شود، این است که شرح مفصلی از شغل و کار مورد ‌علاقه‌شان تهیه کنند. بسیاری با این مسأله مشکل دارند، زیرا می‌دانند چه نمی‌خواهند، اما از آن طرف هم دقیقا نمی‌دانند چه می‌خواهند. انجام این تمرین‌، بسیار مهم و مفید است، چرا که به شما این امکان را می‌دهد که در نهایت همه چیز را با چشم باز ببینید، آنچه را که می‌خواهید به وضوح بیان کنید و آن را روی کاغذ بنویسید.

برای شروع، به سوالات زیر پاسخ دهید:

نوع سازمان

1.    بخشی از کدام سازمان بودن، به شما احساس غرور می‌دهد؟

2.    کدام پی‌آمدهای این سازمان را، از نظر حمایت کردن، ترقی و موفقیت، حمایت می‌کنید؟

3.    آن‌ها چه نوع فرهنگ کاری و رهبری دارند؟

ترجیحات ایده‌آل

1.    سازمان نظام‌مند یا انعطاف‌پذیر

2.    سلسله مراتبی یا تساوی‌گرایی

3.    نوع افرادی که با آن‌ها کار می‌کنید

4.    نوع محصولات، خدمات و برنامه‌هایی که می‌خواهید در ساختشان دستی داشته باشید یا ارتقا دهید

5.    ساعاتی که می‌خواهید کار کنید

6.    مسافت رفت و آمد ایده‌آل

7.    شیوه‌ی محیط کار

8.    دریافت حقوق موردنظرتان

9.    تعطیلات و سایر مزایایی که می‌خواهید دریافت کنید

ارتباط

1.    آیا ترجیح می‌دهید با تیمی از کارکنان کار کنید یا به طور مستقل؟ به کسی گزارش دهید، یا فقط خودتان باشید؟ آیا می‌خواهید دیگران را مدیریت و رهبری کنید؟

2.    دوست دارید با رئیستان، همکاران، مشتریان، کارکنان و... چه نوع روابطی داشته باشید؟

3.    آیا شما ترجیح می‌دهید از طریق نوشتن (ایمیل، پیام و غیره) در ارتباط باشید یا رو در رو ارتباط برقرار کنید؟

مهارت‌ها و استعدادها

1.    در چه کارهایی مهارت خاصی دارید؟

2.    استعدادهای طبیعی و خاص شما چیست؟

3.    در چه حیطه‌هایی آموزش ویژه دیده‌اید؟

4.    دوست دارید چه کاری انجام دهید؟

5.    دوست دارید چه کسی باشید؟

چیزهایی که انرژی و شادی ما را از بین می‌برند

1.    از انجام چه کاری متنفرید؟

2.    دوست ندارید تبدیل به چه آدمی شوید؟

در نهایت، به طور کلی اصلا چرا کار می‌کنید؟ هدف نهایی‌تان از کار کردن چیست؟

بعد از این‌که به این سوالات، کامل و صادقانه پاسخ دادید، برای کاری که دوست دارید داشته باشید، یک توصیف شغلی جدید بنویسید، طوری که انگار مسئول استخدام هستید و به دنبال کسی می‌گردید که این ویژگی‌ها را داشته باشد. ویژگی‌ها، تجربیات، دست‌آوردها، اهداف، ترجیحات، مهارت‌ها و... را در لیست خود قرار دهید.

در ابتدا، کاری که می‌خواهید داشته باشید را روی کاغذ بنویسید و دائما به آن نگاه کنید. سپس به همه بگویید که این، همان شغلی است که به دنبالش می‌گردید و همان شغلی است که می‌خواهید با به کار بردن استعداد‌هایتان، از طریقش درآمدزایی کنید و به موفقیت برسید. از همه مهم‌تر، این را بفهمید که کاملا استحقاق و ارزش این شغل ایده‌آل را دارید. همین اقدامتان برای بررسی موقعیت شغل ایده‌آلتان، اعتماد به نفس و باور شما را افزایش می‌دهد و در نهایت، ارزش خود را می‌بینید و می‌فهمید که دیگر نیازی نیست کارمند ساده‌ای باشید که دیگران از او سوء استفاده می‌کنند.

 

منبع: Forbes

نویسنده مطلب
Helia Mahmoodian - هلیا محمودیان
دانشجوی رشته‌ی زبان انگلیسی‌ام، عاشق ادبیات، هنر، روانشناسی و انیمه‌ام. دلم می‌خواد دنیارو دور بزنم.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

2020-12-12 14:23:40
دسته بندی ها