واقعیت زندگی طی چند ماه محتولکننده و سرنوشتساز، به کل تغییر کرده است. این واقعیت جدید، روابط را نیز تغییر داده است. برخی از زوجها به دلیل قوانین سفت و سخت قرنطینه، نمیتوانند یکدیگر را ببینند. برخی دیگر نیز با یکدیگر زندگی میکنند و این قرنطینه را باهم شریک هستند. با یوکن همراه باشید.
و نتایج هم ترکیبی است: به همان میزان که آمار تولد نوزادان در دوران کرونا افزایش یافته، به همان اندازه هم آمار طلاق زوجها بالا رفته. اینطور که معلوم است، آمار طلاق در چین پس از قرنطینه به اوج خود رسیده است. به همان میزان هم تا سال 2033 با نسل جدیدی از کودکانی که در دوران قرنطینه به دنیا آمدهاند روبهرو خواهیم شد.
قرنطینه، آزمون بسیار بزرگی برای روابط است. آیا رابطهی شما پایدار خواهد ماند؟ پایداری رابطهتان به این بستگی دارد که بتوانید این 4 چالش اصلی را پشت سر بگذارید.
1. تنش، همیشه وجود دارد
بسیاری از روابط با وجود غنی، مفید و دوستداشتنی بودن، محدودیتهایی دارند. مثلا ممکن است از قهوه خوردن با یکی از دوستانتان بسیار لذت ببرید، اما او را با خود به عنوان همسفرتان به یک مسافرت طولانی نبرید. هیچگاه یک هماتاقی بهترین دوستتان نمیشود. هیچ دو رابطهای یکسان نیست، چرا که هر فردی، خصوصیات منحصر به فرد خودش را دارد و رابطهاش با شما نیز، منحصر به فرد است.
یکی از شوخیهای رسانهای که این روزها زیاد به چشم میخورد، این است که بعد از قرنطینه، همه برای زندگی مشترک به این فکر میکنند که آیا میتوانند با طرف مقابل در قرنطینه بمانند یا نه. با اینکه این فقط یک شوخی است، اما حقیقت است. تعداد افرادی که حاضریم همراه آنها در قرنطینه بمانیم (اگر اصلا کسی باشد)، انگشتشمار است، چرا که پیدا کردن فردی که زندگی با او همراه با دعوا و درگیری نباشد، بسیار کم است.
در نتیجه، هماهنگی رابطهی شما آزمایش میشود. اگر بین شما مشکلی وجود داشته باشد، نیازی به نگرانی نیست. اما اگر این مشکلات، بخشهایی از رابطه که تا حالا مخفی بوده را آشکار کنند، در این صورت باید کمی حواستان را جمع کنید.
اگر شما بتوانید در این موقعیت پراسترس هماهنگی خود را با یکدیگر حفظ کنید و نزدیکی، صمیمیت و احساس باهم بودن را گسترش دهید، یعنی رابطهی شما خاص و عمیق است.
2. ناملایمات زندگی، ما را وادار به سوال و پرسش از خودمان میکند
همهی ما همیشه به خودمان میگوییم که زندگی ثبات دارد؛ میدانیم که چه کسی هستیم، هویتی ثابت داریم و میتوانیم به آن تکیه کنیم. با هر اختلال بزرگی در ثبات زندگی، مثل مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن شغل، یا یک بیماری همهگیر جهانی، ناگهان همهی هویت خود را زیر سوال میبریم. صورتهای مختلف زندگی که آنها را بخشی از خود پذیرفته بودیم، دیگر آنقدرها هم قابلاعتماد نیست و ما شروع به زیر سوال بردن کل کائنات میکنیم.
در طول قرنطینه، ما مجبوریم با چهرههای زندگی خود که تا حالا از آنها بیخبر بودیم، رو به رو شویم. با زمان زیادی که برای فکر کردن به خودمان و عادتهایمان داریم، ممکن است از خود بپرسیم که دقیقا کجای زندگی هستیم. آیا من از کار، انتخابها و حتی شریک زندگیام راضیام؟
این چیزی نیست که از آن بترسیم. هیچ رابطهای زوری نیست. اینکه هر از گاهی چک کنید تا ببینید آیا این شخص، همان شریکی است که واقعا میخواهید، کار بسیار درستی است. زیر سوال بردن یک رابطه، نشانهی رابطهای بیسرانجام و بد نیست.
این کار، حقیقت قلب را آزادنه و صادقانه جستجو میکند. آیا این کار شما را به شریک زندگیتان نزدیکتر میکند یا از او دور میشوید؟ طبیعی است که این دوره، بازتابندهی زمانی است که با شریک زندگیتان سپری کردید.
3. وابستگی، ریسک انعکاس احساسات را به همراه دارد
یک رابطهی متعادل، رابطهای است که در آن هردو طرف زندگی تأمینی دارند، احساس استقلال میکنند و تصمیم میگیرند در کنار یکدیگر پیشرفت کنند و پشتیبان هم باشند. با این حال، این کار اصلا آسان نیست و باید همیشه برای جلوگیری از مشکلات وابستگی و انعکاس، آماده باشیم. اگر نتوانیم روابط اجتماعی خود را با دوستانمان حفظ کنیم و روتین زندگیمان بهم بخورد، ممکن است فقط برای برآورده کردن نیازهایمان، به رابطه روی بیاوریم.
با اینکه این اصلا چیز بدی نیست و همین که رابطهی شما میتواند تا این حد از شما حمایت کند و به شما قوت قلب ببخشد، عالی است. اما باید حواستان باشد که از رابطهتان انتظارات غیر واقعی نداشته باشید. حتی اگر یک دفعه اتفاق غیر قابل پیشبینی هم افتاد، شریک زندگی شما مسئول احساسات شما نیست و وظیفه ندارد که شما را شاد میکند یا بیست و چهار ساعت شبانهروز را پیش شما باشد. مسئول همه چیز، خود ما هستیم.
علاوه بر این، همین وابستگی، به انعکاس احساسات ما نیز ختم میشود. ما به شریک زندگی خود نگاه میکنیم و انتظار داریم او دقیقا متوجه احساسات ما بشود یا احساسات اضطراب یا نا امیدی خودمان را به او نیز منعکس میکنیم و او را به خاطر احساسی که داریم، سرزنش میکنیم.
حالا این چیزها نمک زندگی است و کمش مشکلی ندارد، اما باید توجه کنید که واقعیت شما با واقعیت شریک شما فرق دارد و نباید از آن غافل شوید. راه حلش هم پاک کردن صورتمسئله و فرار از مشکلات نیست، بلکه باید دربارهی احساساتتان با شریکتان صحبت کنید و نیازهای خود را خیلی صریح بیان کنید. در اینجا واکنش دو طرف امتحان میشود.
4. کیفیت ارتباطاتتان سنجیده میشود
ارتباطات ، همه چیز یک رابطه است. اما ارتباطات ضعیف بین دو عاشق، همیشه از همان ابتدا، مخصوصا در دوران ماه عسل مشخص نیست. معمولا، کیفیت واقعی ارتباطات در سختیها و بدبختیها آشکار میشود. در طول قرنطینه، احساسات انسان فوران میکند و کسی دیگر به روتین همیشگیاش پایبند نیست. این یعنی کیفیت ارتباط که اساس یک رابطه است، آزمایش میشود.
آیا رابطهی شما پایدار خواهد بود یا از هم میپاشد؟ امکانش هست که در سبکهای ارتباطی، ثبات کاملی وجود داشته باشد و بتوان با آن آیندهی رابطه را پیدا کرد. قرنطینه، مشکلات پنهان رابطه را ترمیم میکند. آیا قرنطینه شما را از هم جدا میکند یا باعث میشود به یکدیگر نزدیکتر شوید؟
این همیشه تلاشی دو طرفه است
اگر هر دو طرف مایل به یادگیری باشند، مشکلات را راهی برای رشد و توسعه میبینند، چه با هم و چه به تنهایی. گاهی اوقات لحظات دشوار، رابطهای قدرتمند، پیوندی ناگسستنی یا یک عشق بیچون و چرا را به ارمغان میآورد.
اگرچه زمان دشواری است، اما به زودی برمیگردید، به گذشته نگاه میکنید و اگر توانستید از آزمون قرنطینه سربلند بیرون بیایید، توانایی انجام هرکاری را دارید.
منبع: GoalCast