جوزف نامی سنتی در خانواده پدریش بود، و او ششمین مرد این خانواده با نام جوزف است، جوزف فرانسیس باستر کیتون، یکی از اسطورههای بزرگ سینما که به خاطر دستاوردها و فیلمهای فوقالعادهاش، نامش در تاریخ سینما ثبت شد، او در 18 ماهگی لقب باستر را بعد از یک سقوط آزاد از بالای پلههای خانه پدریش بدون برداشتن حتی یک زخم کوچک بهدست آورد، یکی از دوستان خانوادگی بعد از دیدن این صحنه گفت او یک باستر است، معنای تحتالفظی باستر در فارسی یعنی آتش به پا کن. با این ویدیو یوکن همراه باشید تا از زندگینامه «باستر کیتون» بیشتر بدانید.
باستر کیتون بازیگر، کارگردان و بدلکار افسانهای سینما است، گروه نمایشی سه کیتون شروع کار هنری باستر بود، او در سه سالگی به همراه پدر و مادرش نمایشهای کوتاه کمدی اجرا میکرد، نمایش این گروه به این صورت بود که مادرش در گوشهای ساز مینواخت و او در وسط صحنه از دستورات پدر سرپیچی میکرد. پدر هم با عصبانیت او را به اینطرف و آنطرف و گاهی در بین تماشاچیان پرت میکرد.
این نمایشها برای خانواده کیتون دردسرساز شد، زیرا آنها گه گاه به اتهام سواستفاده از کودکان دستگیر میشدند. ولی هر دفعه باستر مسئولین را متقاعد میکرد که این نمایش به او صدمهای وارد نمیکند. اما درواقع او همیشه به خاطر این نمایشها کبودی و شکستگی استخوان داشت.
بعد از گذشت مدتی و شهرت نمایشهای گروه سه کیتون، باستر به کودک ضدضربه و نمایش آنها بهعنوان خشنترین نمایش کل تاریخ مشهور شد، او بعدها درباره این نمایش گفت که من خیلی کم آسیب میدیدم، نکتهاش هم این بود که بعد از هزاران بار پرت شدن به اطراف فهمیدم که باید چگونه فرود بیایم که مشکلی برایم پیش نیاید.
باستر در این نمایش بهشدت از پرت شدن لذت میبرد که گاها بلند بلند قهقهه میزد و این باعث عکسالعمل منفی از سوی تماشاگران بود، بعدها او با سعی و تمرین بسیار توانست خنده خود را کنترل کند و بهقدری در این توانایی پیشرفت کرد که به او لقب صورت سنگی بزرگ را دادند.
کیتون از بهترین بازیگران و کارگردانان بزرگ دوره خود بود، یکی از بهترین فیلمهای او به نام جنرال است، قصه این فیلم توطئه جبهه شمال برای ربودن قطار جبهه جنوبیهاست که با فداکاریهای شخصیت باستر کیتون این توطئه شکست میخورد، این فیلم در یک نظرسنجی به عنوان هجدهمین فیلم برتر تاریخ سینما لقب گرفت و باستر در این فیلم مثل همه فیلمهای دیگرش تمام صحنههای خطرناک را خودش بازی کرد.
کیتون با اینکه جزو نوابغ سینما بود و محبوبیت داشت، هیچگاه بمانند بازیگر همعصر خود یعنی چارلی چاپلین در رفاه زندگی نکرد و همیشه زیرسایه او قرار داشت، البته کیتون همیشه در اوج نبود، او در سالهای پایانی عمرش به دلیل فشار استودیوهایی که تحت قراردادشان بود نمیتوانست مانند فیلمهای دهه بیستش از بدعتها و خلاقیتهایش استفاده کند، او سه بار ازدواج کرد و هر سه ازدواجش هم با شکست منجر شد، و سالهای پایانی عمر را در تنهایی و بیپولی سپری کرد، درنهایت باستر کیتون مردی که در هیچ فیلمی نخندید در سال 1966 بر اثر سرطان ریه این دنیا را ترک کرد.