تقریبا تمام افراد دربارهی روابط عاشقانه خود رویاهایی دارند. شاید رویاپردازی کنند که عشق رویایی خود را در یک جای شلوغ یا در یک مهمانی ببینند. چشمهایشان در هم گره بخورد و در همان لحظه اول عاشق یکدیگر شوند. آنها داستان عاشقانه ای برای خود میسازند که در آن همیشه راضی و شاد هستند. اما همیشه همهچیز آنطور که فکر میکنیم جلو نمیرود. چرا برخی زوجها خیلی راحت به رابطهشان پایان میدهند؟ با یوکن همراه باشید تا به این سوال پاسخ دهیم.
روابط عاشقانه بیشتر از آن چه که فکر کنید سخت است. خصوصا وقتی مدتی از رابطهتان میگذرد و آن شور و هیجان ابتدایی از بین میرود. تصور کنید همسرتان را بدون آرایش ببینید یا شوهرتان در ابتدای صبح به سراغتان بیاید تا با هم رابطه جنسی داشته باشید. بدون شک حفظ رابطهی عاشقانه در این شرایط کمی دشوار خواهد بود.
برای یک رابطه عاشقانه باید هزینه کنید
یک رابطه عاشقانه و ایدهآل نیازمند زمان، انرژی، تلاش و صبر زیادی است تا به موفقیت برسد. اما خیلی از افراد با کوچکترین مشکلات شانه خالی میکنند و میخواهند به رابطهشان پایان دهند. شاید آنها به این باور رسیدهاند که اگر در زندگی شاد نیستند، حتما رابطهی خوبی ندارند؛ اما این تفکر با آنچه واقعیت دارد متضاد است.
دکتر لیزا بلوم، روانشناس بزرگ در حوزهی روابط عاطفی زوجین، میگوید:
یک عشق پایدار و قوی کار زیادی میبرد. اما خانواده، سیستم آموزشی و فرهنگ، اینطور برای ما جا انداختهاند که روابط خوب نیاز به تلاش ندارد.
وجود مشکلات مشابه در روابط بین زوجین
اینکه بخواهید رابطه عاشقانهای برقرار کنید، با اینکه بخواهید آن را حفظ کنید، دو مقولهی کاملا متفاوت هستند. بیشتر افراد دوست دارند رابطه عاشقانهای داشته باشند. براساس آمار انجمن روانشناسی آمریکا، 90 درصد افراد تا 50 سالگی حداقل یک بار ازدواج کردهاند. اما 40 تا 50 درصد آنها زندگی ناموفقی داشته و از همدیگر جدا شدهاند. لازم به ذکر است، آمار طلاق در ازدواج دوم و سوم بیشتر است.
طلاق به رابطه زوجین پایان میدهد، بدون اینکه مشکل حل شود. این همان دلیلی است که باعث میشود فرد بدون اینکه به مشکلش پی ببرد، به ازدواج دوم فکر کند. به همین علت درصد طلاق در ازدواجهای دوم و سوم همچنان بالا است. اغلب افراد وقتی به یک رابطه عاشقانه پایان میدهند و با دیگری وارد رابطه میشوند، همان رفتارها را در پیش میگیرند که ممکن است بازهم به جدایی بیانجامد.
اینکه از رابطهای وارد رابطه دیگر شوید، خیلی آسانتر از ماندن در یک رابطه طولانی مدت و تلاش برای حفظ آن است. البته منظور این نیست یک رابطه ناسالم و مخرب را حفظ کرده و برای آن تلاش کنید. گاهی جدایی بهترین و عاقلانهترین تصمیم ممکن است. اما در بیشتر مواقع به این دلیل به رابطهمان پایان میدهیم که شاد نیستیم. همانند روزهای اول شور و هیجان نداریم یا فکر میکنیم بیش از اندازه برای حفظ رابطهمان تلاش کردهایم.
چطور به این نتیجه برسیم که باید برای رابطهمان تلاش کنیم یا جدا شویم؟
اگر هنوز تردید دارید برای حفظ رابطه عاشقانهتان تلاش کنید یا جدا شوید، ادامه مطلب را با دقت بخوانید:
اگر هر دو نفر برای حفظ رابطه تلاش میکنید:
ازدواج تعهد ی 100 درصد است و باید برای آن تلاش و صبوری کرد. این تفکر که در یک زمان مشخص، هر دو طرف، احساسات، تفکر، روحیه و میل جنسی یکسانی داشته باشند کاملا اشتباه است. گاهی اوقات یکی از طرفین در یک زمینه خاص، وضعیت بهتری دارد. پس ممکن است در یک زمینه خاص سهم آنها از ازدواج به 70-30 برسد که هیچ اشکالی ندارد، چراکه هر دو طرف برای رابطهشان تلاش میکنند.
وقتی مشکل ایجاد میشود که یکی از زوجین همیشه نقش موثرتری نسبت به طرف مقابل خود داشته باشد. به عنوان مثال، اگر همسرتان میخواهد یک روز استراحت کند و هیچ کاری انجام ندهد، خواسته او منطقی بوده و نباید به حساب تنبلی بگذارید. اما اگر ببینید این رفتار ادامه دارد و تمام مسئولیت زندگی روی دوش شماست، باید اقدامی کنید و موقعیت خود را مورد بازبینی قرار دهید. این رفتار در طولانی مدت، نه تنها غیرقابل تحمل است، بلکه به شما و رابطهتان آسیب خواهد زد.
با تمام وجود از رابطهتان راضی هستید، حتی اگر شاد نباشید:
شاد بودن با توجه به موقعیت تغییر میکند. با فراز و نشیبهایی که در زندگیتان بوجود میآید، میزان شاد بودن شما نیز دستخوش تغییر میشود. اما رضایت از زندگی احساسی فراتر، عمیقتر و پایدارتر از شادی است. این احساس همانند شادی براساس موقعیت و شرایط تغییر نمیکند. پس کیفیت رابطهتان را برحسب رضایت از زندگی بسنجید، نه شاد بودن.
برای مثال، اگر شما بسیار منضبط و وسواسی هستید اما همسرتان به تمیزی لباسهایش اهمیت نمیدهد، غذایش را در تخت خواب میخورد، اتاقش را مدام کثیف میکند، بدون شک شما را ناراحت خواهد کرد. اما اگر احساس عشق، امنیت و ارزشمندی دارید، تمام اینها میتواند شامل رضایت از زندگی باشد. احساسی که در زندگی شما جاری است و همانند شادی دستخوش تغییر نمیشود. اگر دو طرف در رابطه احساس رضایت داشته باشند و بخواهند هر کاری از دستشان برمیآید برای رابطه خود انجام دهند، بدون شک این رابطه مستحکم خواهد بود.
3 مشکل عمده در روابط بین زوجها
ایجاد یک رابطه سالم، پایدار و رضایت بخش نیازمند تلاش مداوم است. اکنون به 3 مشکل عمده در روابط بین زوجها اشاره میکنیم:
1. از بین رفتن عشق و هیجان روزهای اول
کاملا طبیعی است به مرور شور و هیجان روزهای اول کاهش یابد و تمام زوجها با این پدیده مواجه میشوند. اوج احساسات در روزهای اول رابطه همانند استفاده از یک مخدر قوی است، پس جدایی در این مرحله بسیار دشوار خواهد بود. در این زمان هورمونهای دوپامین و نور اپی نفرین ترشح میشود که حس فوقالعادهای به فرد میدهد.
با کاهش ترشح این هورمونها، بدن شرایط خود را با این تغییرات وفق میدهد. این روند طبیعی است، اما خیلی از زوجین تصور میکنند عشقشان در حال کمرنگ شدن است و رابطهشان روز به روز به خط پایان نزدیکتر میشود. حتی ممکن است رابطهشان را تمام کنند و به سراغ رابطه جدیدی بروند، اما باز هم با همان احساس مواجه خواهند شد.
فعالیتهای مشترک جدید داشته باشید و یکنواختی را از زندگیتان بزدایید
- اتاق خوابتان را هیجان انگیز کنید
مثلا لباس خوابهای جدید، موسیقیملایم، رایحههای خوش و خوردنیهایی مانند آجیل و شکلات وارد اتاق خوابتان کنید. با این کار 5 حس خود را با روشهای جدید به کار گرفتهاید و این همان چیزی است که رابطهتان را احیا میکند. برای جذابیت بیشتر و رابطه جنسی هیجانانگیز چیزهای جدید را امتحان کنید.
- به سراغ فعالیتهای هیجان انگیز بروید
هدف این است ضربان قلب و فشار خونتان بالا رود. این فعالیتها برای بهبود رابطه و تقویت قوای جنسیتان مفید است. جدیترین تحقیقات نشان میدهد اگر فعالیتی انجام دهید که باعث افزایش اندورفین و آدرنالین در خونتان شود، شهوت و میل جنسیتان بالا میرود و این موضوع تاثیر مستقیمی روی کیفیت رابطهتان خواهد داشت.
2. وجود مشکلات ارتباطی
مشکلی که دیگر مشکلات زناشویی از آن نشات میگیرد، برقراری ارتباط است. وقتی نمیتوانید با هم ارتباط موثری برقرار کنید، مشاجره بوجود میآید، رابطهتان آسیب میبیند و در نهایت تغییرات منفی در رابطهتان ایجاد میشود.
منظور از برقراری ارتباط با یکدیگر، رابطه کلامی روزانه نیست. بلکه باید در رفتار و کلام خود نشان دهید برای طرف مقابلتان ارزش قائل میشوید.
برای داشتن ارتباط موثر با همسرتان از راههای زیر استفاده کنید:
- خوبیهای او را به زبان بیاورید
برای داشتن ارتباط موثر با همسرتان به خوبیهای او اعتراف کنید و به او بفهمانید قدرش را میدانید.
- عمل کنید
عشقتان را با عمل نشان دهید. زیرا تاثیر بیشتری نسبت به حرف زدن دارد.
- هدیه بدهید
هدیه دادن نشانهی عشق و محبت شما به طرف مقابل است.
- توجه کنید
برای طرف مقابلتان وقت بگذارید و با توجه کردن عشق خود را به او نشان دهید.
- ارتباط فیزیکی برقرار کنید
این ارتباط میتواند نوازش کردن تا رابطه جنسی باشد. تماس فیزیکی تاثیر روانی بسیار موثری روی رابطه شما خواهد داشت.
3. عدم قدردانی از طرف مقابل
زوجها ممکن است در طولانی مدت با مشکل عدم قدردانی از یکدیگر مواجه شوند. شما نمیخواهید به ارزشهای طرف مقابل بیتوجه باشید، اما این مورد در بیشتر اوقات ایجاد میشود. قدردانی نکردن از همسرتان و تمرکز روی خصوصیات منفی او، به رابطهتان آسیب میزند و شما را در موقعیتی قرار میدهد که مدام احساس ناراحتی و نا امیدی کنید. وقتی برای طولانی مدت ناراحت باشید، به جایی میرسید که از خود می پرسید «من چقدر خوشبختم؟» و این همان نقطهای است که رابطهتان را از هم میپاشد.
در ارتباط با همسرتان از قانون 5-1 استفاده کنید
برای هر یک نکته منفی، 5 نکته مثبت در او پیدا کنید. این تمرین ذهن شما را روی نکات مثبت همسرتان متمرکز میکند تا از تمرکز روی نکات منفی او رها شوید. این قانون همچنین به شما کمک میکند در مقابل همسرتان حس قدرشناسی بیشتری داشته باشید.
حفظ یک رابطه عاشقانه کار بسیار سختی است و نیازمند توجه و صرف انرژی است. داشتن انتظارات منطقی، جلوگیری از کاهش عشق و هیجان در زندگی، قدردانی از همسر و توجه به او از جمله مواردی است که با استفاده از آن میتوانید زندگی شاد و رضایت بخشی در کنار یکدیگر داشته باشید و طعم خوشبختی را بچشید.
منبع: lifehacker