احتمالا شما هم این صحبتهای ناراحتکنندهی پراغراق را اغلب اوقات شنیدهاید که نتیجهی ارتباطات از راه دور را فقدان روح، نبودن ارتباط چشمی، احتمال بروز سوء تفاهم در نبود زبان بدن، پرسونای غلط و کمعمقی و ضعف میداند. چه بلایی بر سر دنیا آمده است؟ با یوکن همراه باشید.
چه بخواهید و چه نخواهید، حالا زمان ارتباطات از راه دور است. با این که خیلی از موارد در این شکل از ارتباطات را دوست نداریم، اما هنوز خیلی چیزهای دیگری هم هست که میتوانیم در مورد ارتباطات از راه دور، آنها را دوست داشته باشیم. در ادامه برخی از این فواید را برای شما لیست میکنم:
سرنخ کمتر، محتوای بیشتر
در این روزها وقتی ارکستراها با افراد موسیقیدان مصاحبه میکنند، این کار را در پشت پردهها انجام میدهند. یعنی موسیقیدانها را نمیبینند. آنها سرنخهای اضافی نمیخواهند. آنها نمیخواهند دچار تبعیض نژادی، تبعیض جنسی شوند یا بر اساس چهره (تعصبی که در مورد چهرهی نازیبا دارند) قضاوت کنند و از استعداد موسیقیایی افراد مختلف غافل شوند. وقتی ما هم از راه دور ارتباط برقرار میکنیم، کمتر حواسمان به این موارد معطوف میشود. در این مواقع توجه ما بیشتر به سمت محتوای آن معطوف میشود، تا اینکه با سرنخها سردرگممان کند.
توجه کافی در نهایت منجر به ارتباطات بهتر و محتوای غنیتر میشود
در ارتباطات ما هم یک خوشآهنگی وجود دارد؛ کیفیتی انگیزشی از خودبیانگری با هر گونه نثر دلخواه. وقتی ارتباطات ما به صورت ارتباط از راه دور میشوند، برخی از نقاط عطف شما در خودبیانگری هم از دست میرود، برای مثال زبان بدن، اما هیچ کدام از این هنرها به «هرچه بادا باد» ختم نمیشوند. هنر در مورد خودبیانگری در قالب یک محدودیت به صورت متوسط است.
اما وقتی ارتباطات ما به صورت راه دور میشود، فضای محدودیتهای ارتباطی را میتوان گسترش داد. ما این را شنیدهایم که پیامهای متنی و شکلکها (Emoji) افراد را به ارتباطگیرندههای بدی تبدیل کرده است. شاید در برخی از موارد درست باشد، اما در برخی دیگر از موارد افراد را به ارتباطگیرندههای بهتری در رقابت ارتباطی تبدیل میکند. رقابتی برای محتوای غنیتر هم وجود دارد. اگر چیزهای کمی برای گفتن داشته باشید، خیلی راحتتر از وقتی که حضوری در حال ارتباط گرفتن هستید و حواستان به چیزهای مختلفی پرت میشود لو میروید.
سرنخهای کمتر، سوءتعبیرهای کمتر
چه کسی میگوید که ما همیشه دنبال سرنخهای بیشتری هستیم؟ ما سرنخهای درست را میخواهیم. اگر کسی صدای عجیب و حواسپرتکنی داشته باشد، دستپاچه باشد، ابروهای پرپشت و بهم پیوستهای داشته باشد، به صورت عجیبی نفس بکشد، یا طبق عادت نتواند به چشمان افراد نگاه کند؛ آیا واقعا ما به همهی این اطلاعات نیاز داریم؟ وقتی صحبت از سرنخهای ارتباطات میشود، کمیت همیشه هم بهتر نیست. به راستی که افراط و زیادی اغلب منجر به سوءتعبیر میشود.
خوش و بش کردن هم بهتر میشود
خوش و بش کردن در مهمانیهای کاری کمی زشت به نظر میرسد. ممکن است در برخی از صحبتهایی شرکت کنید که نمیتوان بدون اهانت آن را ترک کرد. در ارتباطات حضوری، نمیتوان آنقدری که در ارتباطات راه دور این امکان وجود دارد، خوش و بش کرد. در ارتباطات آنلاین میتوان افراد را در هر جایی که مناسب است ملاقات کرد. میتوانید هرقدر که میخواهید افراد را فیلتر کنید. البته این برای افرادی که دنبال مخاطبین گیرا هستند اصلا خوب نیست. اما باز هم برای کسی که میخواهد توجهش را همانطور که دلش میخواهد توزیع کند، مفید است.
در کنفرانسهای آکادمیک، جلسات متعدد همزمانی وجود دارد. حضار بدون این که مشکل و دلخوری پیش بیاید میتوانند از این جلسه به آن جلسه بروند. هیچ حس بدی به وجود نمیآید. علاقمندیها متفاوتاند. فایدهی کنفرانسهای آنلاین این است که به جای این که با پا از این طرف به آن طرف بروید، همین کار را با یک کلیک انجام میدهید. میتوانیم به سمت علایق خودمان به راحتی برویم و از آنهایی که دوست نداریم فاصله بگیریم.
چیزهای زیادی در مورد «لایکهای» ما وجود دارد که میتوانیم آن را دوست داشته باشیم
مطالعات نشان میدهند که افراد حتی با تحسینهای اشتباه هم تشویق میشوند. تحسین، افراد را برمیانگیزاند، حتی اگر با چند حرکت مصنوعی لب انجام شود. وقتی که افراد از چیزی در ارتباطات راه دور ما خوششان میآید، آن را بی هیچ هزینهای «لایک» میکنند و سیگنال کوچکی را برای شما ارسال میکنند. این مکالمهی غنیای نیست اما با سر تکان دادن و «خب که چی؟» هم همراه نیست. این فقط یک حالت از آن است، اما حالت مفید و کاربردیای است. به معنی آن است که «من هنوز حواسم به شما هست و شما را دنبال میکنم.»
وقتی برای مدتی از کسی خبر نداریم، احتمالا برای ما این سوال پیش میآید که رابطهمان هنوز با او خوب است یا نه؟ با «لایک کردن» پستهای آنها فقط میخواهیم به خودمان این امید را بدهیم که هنوز هم ارتباط خوبی با آنها داریم. اگر بر همین منوال به «لایکها» عادت کنیم، پس از مدتی متوجه میشویم که این اعتیاد به موارد بیاهمیتی است. اما این میتواند به شما انگیزه دهد تا کاری را که برایتان مهم است انجام دهید.
سگ، فیس بوک و وبلاگ
ما با حیوانات خانگیمان حرف میزنیم، در فیسبوک و بلاگ هم پست میگذاریم. مهم نیست که صدای ما را بشنوند یا ما را درک کنند؛ فقط بار روحی ما کمتر میشود، حتی اگر واقعا کسی صحبتهای ما را نشنود و ما را درک نکند. ارتباطات از راه دور این را برای ما ممکن میکند. حتما اینفلوئنسر های محبوب و پرطرفدار این فایده را دارند، اما فقط به مقدار کم است. این روزها در سرتاسر دنیا، افراد تاثیرگذار (اینفلوئنسرها) و تاثیرگذاری های زیادی وجود دارند، اما قرار نیست شما عیسی مسیح یا مارتین لوتر کینگ بعدی بشوید تا همهی بدیها را به یک ماموریت مبدل کنید. با این وجود، همیشه با شرح احوال خودتان صرفنظر از مخاطبین خود، برای خود ارزشآفرینی میکنید. کیفیت زندگی با شرح احوال افزایش پیدا میکند، که ارتباطات راه دور ما را به این امر میرساند.
محدودهی بزرگتری از نقاط کمعمق به نقاط عمیق
در مورد چگونگی تاثیر ارتباطات آنلاین بر تشویق و آزاد کردن افراد برای کمک به سطحی شدن، بدگوییهای بسیاری شده است. این درست است، اما این که ما را برای عمیقتر شدن هم تشویق میکند، کاملا صحیح است. اما تاثیر کلی ارتباطات آنلاین محدوده بزرگتری را در بر میگیرد، توانایی نفوذ به اشتیاق قلبی انسانها را دارد. علاوه بر آن، ما نمیخواهیم که ارتباطمان با همهی افراد عمیق شود.
از رابطهی نزدیک گرفته، الی فراتر از آن
اگر فکر میکنید عجیب و غریب هستید، شاید اطرافیانتان خیلی از این مسئله استقبال نکنند و شما را درک نکنند. اما در اینترنت از این موارد مشابه شما همیشه پیدا میشود.
خودنمایی هم جای خود را دارد
در ارتباطات از راه دور، محدودهی وسیعی برای خودنمایی خودمان پیدا میکنیم. از راه دور میتوانید خود واقعیتان را از نظر افراد پنهان کنید یا برعکس میتوانید آن را بیشتر و بهتر از ارتباطات حضوری نشان دهید. حتی میتوانید خود آرمانیتان را نشان دهید. یا با این برای رسیدن به خود آرمانیتان تلاش کنید. این را مطمئن باشید که افرادی در ارتباطات راه دور وجود دارند که ماسک یک انسان همهچیزدان را بر صورت دارند اما طبل توخالیاند و افرادی هم هستند که به ترول کردن افراد دیگر میپردازند؛ اما در کنار همه این افراد، خیلی از افراد دیگر هم هستند که شکوفا میشوند و با شرح دادن خودشان از طریق اینترنت، رشد میکنند.
اطلاعات پشت اطلاعات؟ نه ممنونم
تصور کنید جادویی وجود داشت که از طریق آن میتوانستید همیشه بفهمید که افراد چه فکری در مورد شما میکنند. اکنون تصور کنید که همیشه پیش خودتان فکر کنید که کسی که دوستش دارید چه فکری در مورد شما میکند. واقعا این را میخواهید؟ شاید برخی اوقات این فکر به سرتان بزند، اما احتمالا همیشه اینطور نیست. همهی ما ماسک به صورت میزنیم، اما این فقط بخاطر خجالتزدگی نیست. بلکه گاهی اوقات با این کار به یکدیگر لطف میکنیم.
اطلاعات زیادی، واقعی است و ارتباطات راه دور به متوقف شدن آن کمک میکند. اگر بیش از حد در مورد خودتان پست منتشر کنید، افراد به طرفی دیگر میروند. برای مثال: گزینهی «کمتر نشان بده» (Show less) در فیس بوک، زمانی که بیش از حد از افراد دیگر اطلاع داریم کاربردی است. میتوانید با هر ژشتی که میخواهید خودتان را بیان کنید و افراد هم این حق انتخاب را دارند که آنها را نبینند. حتی میتوانند صدای شما را تنظیم کنند یا حتی روی حالت بیصدا بگذارند.
شما با یک کامپیوتر صحبت نمیکنید
افرادی که به صفحه کامپیوتر خیره میشوند تا با شما ارتباط بگیرند، همان اندازه با کامپیوتر در تعامل هستند که در ارتباطات حضوری با هوا تعامل دارند، نه کمتر و نه بیشتر. کامپیوترها فقط یک واسطه برای ارتباط انسانها با یکدیگر هستند. حتی وقتی به تماشای فیلمی با کامپیوتر مینشینید، به صفحهی کامپیوتر خیره نمیشوید بلکه به افراد آن فیلم خیره میشوید تا ببینید که آنها چه میکنند. با گشت و گذار در کانالهای مختلف هم به فراوانیای پا میگذارید که در آن میتوانید قلبهایی که با شما پیوند بیشتری دارند را انتخاب کنید. این چیز خوبی است.
کوید-19 ناراحتکننده است، اما نیمه پر لیوان را هم ببینید. مثلا میتوان اینطور در مورد آن فکر کرد که طبیعت به ما فرصتی برای استراحت داده است. در گوشه و کنارهای مینشینیم و به یاد میآوریم که طبیعت رئیس ماست و خیلی بیشتر از آن چیزی که همه فکر میکنند توانایی و قدرت دارد.
ما باید بتوانیم در مورد چیزهای خوب بدون انکار وجود مسائل بد صحبت کنیم و همینطور برعکس در مورد مسائل بد بدون انکار خوبیها حرف بزنیم. در ارتباطات از راه دور خیلی چیزهای زیادی برای دوست نداشتن وجود دارد اما فواید شیرین زیادی هم در آن هست.
منبع: psychologytoday