{ "title": "زندگینامه تصویری شاه عباس، پادشاه مقتدر و فرهیختۀ صفوی", "media": { "type": "mp4", "link": { "720p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/15214", "640p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/15213", "480p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/15212", "320p": "http://core.ucan.ir/api/file/getbyid/15211" } }, "subtitles": [], "info": { "target": "#" } }

زندگینامه تصویری شاه عباس، پادشاه مقتدر و فرهیختۀ صفوی

امتیاز مطلب: 97%

شاه عباس صفوی که پیش از تاجگذاری عباس میرزا نامیده میشد بخت چندانی برای به سر گذاشتن تاج حکمرانی نداشت. در حقیقت او از کام مرگ به شاهی رسید. زمانی که عباس میرزای 10 ساله والی هرات بود ، 9 تن از عموها و عموزاده های او توسط عموی تاجدارش شاه اسماعیل دوم کور و یا کشته شدند و فرمان مرگ خود او نیز صادر شده بود. اما در همان زمان، شاه توسط گروهی از امرای قزلباش، ترور شد. بلافاصله پیک دومی از پایتخت به هرات گسیل شد تا حکم مرگ به اجرا در نیاید و اگر تعلل علی قلی خان شاملو در اجرای حکم نبود عباس جانش را از دست میداد. سوءظن و خویشاوندکشی در دربار صفوی امری متداول بود و کاخ سلطنت گاهی ناامن تر و خطرناک تر از میدان نبرد می نمود. پس از این واقعه کشمکشی به مدت هفت سال میان مدعیان سلطنت در گرفت. اما نهایتا این عباس میرزا بود که توانست به کمک مرشد قلی خان استاجلو (از امرای قزلباش) حمایت مردمی و سران طوایف را جلب کند و با نام شاه عباس اول به تخت سلطنت تکیه کند. مرشد قلی خان نیز وکیل دیوان عالی و قدرتمندترین فرد دربار پس از شاه شد.

در آن دوران دشمنان اصلی دولت صفوی، ازبکان در شرق و عثمانیان در غرب بودند. در شرق، صفویان دچارشکستهای پی در پی شده بودند و حتی  مشهد سقوط کرده بود، سیستان دچار تاخت و تاز بود و قندهار را مغولان تصرف کرده بودند. وقتی که مرگ عبدالله خان رهبر برجسته ازبک، و درگیری درونی، این سلسله را تضعیف کرد، شاه عباس فرصت را مغتنم شمرد؛ به ازبکان یورش برد و ایشان را تارومار کرد. او هرات را که ده سال در دست دشمن بود باز به چنگ آورد. 
پس از آن بود که شاه عباس به حد کافی احساس قدرت کرد تا با عثمانی ستیز کند و آنگاه سریع و موفق این کار را انجام داد. در پی حصول یک پیروزی بزرگ در صوفیان در نزدیکی تبریز، او کارزارهای پیاپی را ادامه داد تا آخرین سرباز عثمانی را از خاک ایران بیرون کند و در سراب با عثمانی‌ها قرارداد صلح ببندد. شاه عباس در نبرد صوفیان خود را به عنوان فرمانده ای با قابلیت کامل نشان داد و با وجود برتری تجهیزات و نفراتِ دشمن، جنگ را به نفع خود پیش برد.  

شاه عباس به تدریج از قدرت و نفوذ امرای قزلباش هراسناک شد. سربازان قزلباش‌ نیز که جز از رؤسای خودشان از هیچ‌کس اطاعت نمی‌کردند، خطر بزرگی به حساب می آمدند. با مشورت برادران شرلی نیرویی مرکب از ده‌هزار سواره نظام و دوازده هزار پیاده‌نظام از افراد گرجی و ارمنی که مسلمان شده بودند، تأسیس نمود و نام آن‌ها را «شاهسوَن» (یعنی شاه دوست) گذاشت و فرماندهی آن را خود به عهده گرفت. عده شاهسون‌ها تا هنگام مرگ شاه عباس به یکصد هزار نفر رسید.

شاه عباس پس از پیروزی بر ازبکان پایتختش را از قزوین به اصفهان که آن را به شکل یکی از زیباترین شهرهای جهان دگرگون کرده بود، منتقل کرد. از جنوب شهر شاهراهی بدان وارد می‌شد که از میان باغ‌ها و عمارتهای مشهور به هزارجریب می‌گذشت و بسیاری از اشراف شهر در آن سکونت داشتند. پس از گذر از زاینده رود و پل الله وردی خان از خیابان عظیم و پردرخت چهارباغ می‌گذشت و به میدان عظیم و مستطیل شکل شاه می‌رسید که کاخ عالی قاپو و دو مسجد که از بزرگترین شاهکارهای معماری ایرانی به شمار می‌روند، بدان مشرف بود؛ یعنی مسجد شیخ لطف‌الله و مسجد شاه. این شهر زیبا غالباً مورد بازدید سفرای اروپایی، تجار خواهان امتیازات تجاری، مبلغین کاتولیک خواهان مجوز افتتاح صومعه و فعالیت تبلیغی، سیاحانی چون برادران شرلی و مسافرینی چون پیترو دلا واله که شرح‌های ارزشمندی از ایران صفوی برجای نهاده، قرار می‌گرفت.

با یوکن همراه باشید تا در این ویدئو بیشتر درباره شاه عباس، پادشاه مقتدر و بافرهنگ صفوی و دوران سلطنتش بیشتر بدانید. 

  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
امتیاز مطلب: 91%

شاه عباس صفوی که پیش از تاجگذاری عباس میرزا نامیده میشد بخت چندانی برای به سر گذاشتن تاج حکمرانی نداشت. در حقیقت او از کام مرگ به شاهی رسید. زمانی که عباس میرزای 10 ساله والی هرات بود ، 9 تن از عموها و عموزاده های او توسط عموی تاجدارش شاه اسماعیل دوم کور و یا کشته شدند و فرمان مرگ خود او نیز صادر شده بود. اما در همان زمان، شاه توسط گروهی از امرای قزلباش، ترور شد. بلافاصله پیک دومی از پایتخت به هرات گسیل شد تا حکم مرگ به اجرا در نیاید و اگر تعلل علی قلی خان شاملو در اجرای حکم نبود عباس جانش را از دست میداد. سوءظن و خویشاوندکشی در دربار صفوی امری متداول بود و کاخ سلطنت گاهی ناامن تر و خطرناک تر از میدان نبرد می نمود. پس از این واقعه کشمکشی به مدت هفت سال میان مدعیان سلطنت در گرفت. اما نهایتا این عباس میرزا بود که توانست به کمک مرشد قلی خان استاجلو (از امرای قزلباش) حمایت مردمی و سران طوایف را جلب کند و با نام شاه عباس اول به تخت سلطنت تکیه کند. مرشد قلی خان نیز وکیل دیوان عالی و قدرتمندترین فرد دربار پس از شاه شد.

در آن دوران دشمنان اصلی دولت صفوی، ازبکان در شرق و عثمانیان در غرب بودند. در شرق، صفویان دچارشکستهای پی در پی شده بودند و حتی  مشهد سقوط کرده بود، سیستان دچار تاخت و تاز بود و قندهار را مغولان تصرف کرده بودند. وقتی که مرگ عبدالله خان رهبر برجسته ازبک، و درگیری درونی، این سلسله را تضعیف کرد، شاه عباس فرصت را مغتنم شمرد؛ به ازبکان یورش برد و ایشان را تارومار کرد. او هرات را که ده سال در دست دشمن بود باز به چنگ آورد. 
پس از آن بود که شاه عباس به حد کافی احساس قدرت کرد تا با عثمانی ستیز کند و آنگاه سریع و موفق این کار را انجام داد. در پی حصول یک پیروزی بزرگ در صوفیان در نزدیکی تبریز، او کارزارهای پیاپی را ادامه داد تا آخرین سرباز عثمانی را از خاک ایران بیرون کند و در سراب با عثمانی‌ها قرارداد صلح ببندد. شاه عباس در نبرد صوفیان خود را به عنوان فرمانده ای با قابلیت کامل نشان داد و با وجود برتری تجهیزات و نفراتِ دشمن، جنگ را به نفع خود پیش برد.  

شاه عباس به تدریج از قدرت و نفوذ امرای قزلباش هراسناک شد. سربازان قزلباش‌ نیز که جز از رؤسای خودشان از هیچ‌کس اطاعت نمی‌کردند، خطر بزرگی به حساب می آمدند. با مشورت برادران شرلی نیرویی مرکب از ده‌هزار سواره نظام و دوازده هزار پیاده‌نظام از افراد گرجی و ارمنی که مسلمان شده بودند، تأسیس نمود و نام آن‌ها را «شاهسوَن» (یعنی شاه دوست) گذاشت و فرماندهی آن را خود به عهده گرفت. عده شاهسون‌ها تا هنگام مرگ شاه عباس به یکصد هزار نفر رسید.

شاه عباس پس از پیروزی بر ازبکان پایتختش را از قزوین به اصفهان که آن را به شکل یکی از زیباترین شهرهای جهان دگرگون کرده بود، منتقل کرد. از جنوب شهر شاهراهی بدان وارد می‌شد که از میان باغ‌ها و عمارتهای مشهور به هزارجریب می‌گذشت و بسیاری از اشراف شهر در آن سکونت داشتند. پس از گذر از زاینده رود و پل الله وردی خان از خیابان عظیم و پردرخت چهارباغ می‌گذشت و به میدان عظیم و مستطیل شکل شاه می‌رسید که کاخ عالی قاپو و دو مسجد که از بزرگترین شاهکارهای معماری ایرانی به شمار می‌روند، بدان مشرف بود؛ یعنی مسجد شیخ لطف‌الله و مسجد شاه. این شهر زیبا غالباً مورد بازدید سفرای اروپایی، تجار خواهان امتیازات تجاری، مبلغین کاتولیک خواهان مجوز افتتاح صومعه و فعالیت تبلیغی، سیاحانی چون برادران شرلی و مسافرینی چون پیترو دلا واله که شرح‌های ارزشمندی از ایران صفوی برجای نهاده، قرار می‌گرفت.

با یوکن همراه باشید تا در این ویدئو بیشتر درباره شاه عباس، پادشاه مقتدر و بافرهنگ صفوی و دوران سلطنتش بیشتر بدانید. 

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

خیر
2020-11-14 01:49:33
  • نظرات
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است

کد امنیتی فرم ثبت دیدگاه
دسته بندی ها