جیمز پُل مککارتنی (James Paul McCartney)، خواننده و آهنگساز انگلیسی و عضو گروه راک افسانهای بیتلز از معروفترین آهنگسازان موسیقی پاپ سده بیستم میلادی است. نام او در کتاب رکوردهای جهان بهعنوان موفقترین ترانهسرا و خواننده پاپ کل دوران یادشده است و بیش از صد میلیون آلبوم از آثارش به فروش رسیده است.
پل مک کارتنی در 18 ژوئن سال 1942 در لیورپول انگلستان متولد شد، وی فعالیت حرفهای موسیقی را 14روز بعد از دیدار با جان لنون (John Winston Lennon) در سال 1957 با گروه کواریمن آغاز کرد. در سال 1960 و با همراه شدن جورج هاریسون(George Harrison) و ریچارد استارکی گروه رسماً به «بیتلز»( The Beatles) یکی از تأثیرگذارترین و موفقترین گروهها در دنیای موسیقی تغییر نام داد. با یوکن همراه باشید.
پرفروشترین و بزرگترین گروه موسیقی در جهان با فروشی بالغبر 600 میلیون دلار شد. انجمن صنعت ضبط آمریکا در سال 1999 بیتلز را با فروش بیش از 106 میلیون نسخه از آثار، پرفروشترین گروه موسیقی قرن بیستم در آمریکا اعلام کرده است. کمتر گروهی توانسته است حتی نیمی از موفقیت گروه بیتلز را تجربه کند. این گروه درمجموع برنده هفت جایزه گرمی شده است. همچنین نام آنها در فهرست 100 شخصیت تأثیرگذار قرن بیستم، مجله تایم هم دیده میشود.
داستان بیتلز چه در شکلگیری و چه در ادامه هیچ کموکسری نسبت به دراماتیکترین فیلمهای هالیوودی ندارد. داستانی که در سال 1957 توسط چهار نوجوان از یک محله فقیرنشین در یک شهر بندری شروع شد و در آخر بعد از حدود 13 سال با یک مصاحبه تلخ که خبر از جدایی میداد، کمی آنسوتر در پایتخت موسیقی راک جهان یعنی شهر لندن به اتمام رسید.
آنها ابتدا از اجرا در کلوپهای کوچک شروع کردند. در سال 1963 اولین آلبوم موسیقی را خود «لطفاً مرا خشنود کن» (Please Please Me) را منتشر کردند این آلبوم بهسرعت اروپا را درمینوردد و در صدر همه لیستها قرار میگیرد و درست حدود یک ماه بعد از ترور «جان اف کندی» دقیقاً همگامی جامعه ماتمزده آمریکا تشنه شور و اشتیاقی تازه است در آمریکا منتشر میشود و «بنگ»، آنها بهسرعت اوج میگیرند و بزرگترین تورهای کنسرت آن دوران را برگزار میکنند. شش آلبوم دیگر منتشر میکنند که در تکتک آنها خلاقیت، تنوع و کیفیت بالا از عناصر اصلی به شمار میرود. هیچکدام از هفت آلبوم اولیه آنها و در ادامه شش آلبوم بعدی ازنظر تم و مضمون تکرار مکررات نیست.
نوع همکاریشان باهم بسیار جالب بود. پل مک کارتنی و جان دلنون اعضاء اصلی گروه با چنان خصوصیاتی متفاوتی از یکدیگر موفق به چنان کار گروهی در طی فعالیت هنری خود شدند که تضادها و تفاوتهایشان به مایه رشد و خلاقیت بدل گشته بود. جان و پل هر دو استعداد و نبوغ کافی و نگاهی تازه اما با روشهایی متفاوت به موسیقی داشتند. پل ترانههای دلچسبی مانند دیروز( Yesterday) میساخت و جان فضاهای خیالی باروحی تهاجمی را ترجیع میداد. البته نباید از جورج هاریسون غافل بود. بیتل خاموشی که عرفان و موسیقی شرق را وارد فرهنگ گروه کرد و یکی از تأثیرگذارترین گیتاریستهای دوران خود بود. پل در مصاحبهای اینطور بیان میکند که:
«هرلحظه میخواستیم کار متفاوتی انجام دهیم. ما زمانی کلاهی بامزه بر سرمان گذاشتیم و آن را برداشتیم و دنبال کلاهی دیگر برای خودمان کشتیم. چرا باید تکرار کرد و به عقب بازگشت مانند این است که بخواهیم یکدست کتوشلوار طوسی را تا آخر عمر به تن کنیم. بهجای این کار ما هرلحظه یک پله پایمان را بالاتر میگذاشتیم و از این کار لذت میبردیم.»
دوران طلایی فعالیت گروه بیتلز چیزی حدود 5 سال بود و پسازآن با مرگ مدیر برنامههای گروه برایان ساموئل اِپستاین (Brian Samuel Epstein) اختلافنظر در میان اعضای گروه شدت گرفت این وضعیت تا سال 1970 ادامه داشت تا اینکه در آن سال پل مک کارتنی رسماً پایان کار بیتلز را اعلام کرد و گروه بعد از ده سال فعالیت متوقف شد.
مجموعه تلویزیونی پنجمین بیتل در مورد این گروه موسیقی است. این مجموعه تلویزیونی بر اساس کتاب پنجمین بیتل داستان برایان اِپستاین نوشته «ویوک جی. تیواری» شکل گرفت. رمانی گرافیکی که به داستان فعالیتهای اپستاین مدیر برنامههای گروه بیتل پرداخته است. برایان اپستاین از شخصیتهای بسیار تأثیرگذار در شهرت بیتلز بوده است. او این گروه موسیقی را در کلوپی در لیورپول کشف کرد به آنها کمک کرد تا به شهرتی افسانهای برسند. راجر واترز بیسیست و خواننده گروه پینک فلوید درجایی گفته است: اگر بیتلها نبودند ما هم نبودیم.
شاید بتوان این جمله واترز را اینطور تعمیم داد که: اگر بیتلها نبودند خیلیهای دیگر هم نبودند.
«پل مرده است». این عنوان یک شایعه همهگیر در اواسط دهه 60 میلادی بود، شایع شده بود که پل مککارتنی بعد از مشاجره با اعضاء گروه و در پی یک تصادف رانندگی مرده است و فردی مشابه او جایگزینش شده است و بیتلز برای جلوگیری از اندوه عمومی او را با ویلیام کمپل که برنده مسابقه افراد مشابه مک کارتنی شده بود جایگزین کرده است. دنبال نشانههای مرگ پل گشتن خیلی سریع همهگیر و طی چند هفته تبدیل به پدیدهای بینالمللی شد. شایعات بعد از انتشار مصاحبهای با پل مک کارتنی در مجله لایف در نوامبر سال 1969 فروکش کرد. فرهنگعامه گاهی ارجاعاتی به این شایعه داشته است و خود مک کارتنی در 1993 با انتشار آلبوم «پل زنده است» بهصورت طنزآمیز از آن استفاده کرد. در سال 1971 پل مک کارتنی به همراه همسرش گروه «وینگز» (Wings) را تشکیل داد. گرچه وینگز هیچگاه نتوانست موفقیت بیتلز را برای پل تکرار کند؛ اما آنها توانستند آلبومها و تک آهنگهای بسیار موفقی تولید کنند و به سبب عامه بودن ترانههای وینگز محبوبیت پل بیشتر شد. پل مک کارتنی تا سال 1981 بهعنوان خواننده، ترانهسرا و رهبر گروه با وینگز کارکرد. بعد از سال 1981 و جدایی از وینگز پل فعالیت انفرادی خود را ادامه داد و آلبومها و تک آهنگهای بسیاری منتشر کرد. بعد از گروه بیتلز بیش از 40 آلبوم از مک کارتنی منتشر شده است و تعداد زیادی از آهنگهای او به پرفروشترین و مجبورترین آهنگهای دوران خود بدل گشته است.
گذشته از فعالیت در دنیای موسیقی، مک کارتنی همچنین یک نقاش، هنرپیشه و حامی حقوق حیوانات و مدرس موسیقی است. در سال 1996 وی بهپاس یکعمر فعالیت در موسیقی موفق به دریافت لقب شوالیه شد.
جیمز پُل مککارتنی (James Paul McCartney)، خواننده و آهنگساز انگلیسی و عضو گروه راک افسانهای بیتلز از معروفترین آهنگسازان موسیقی پاپ سده بیستم میلادی است. نام او در کتاب رکوردهای جهان بهعنوان موفقترین ترانهسرا و خواننده پاپ کل دوران یادشده است و بیش از صد میلیون آلبوم از آثارش به فروش رسیده است.
پل مک کارتنی در 18 ژوئن سال 1942 در لیورپول انگلستان متولد شد، وی فعالیت حرفهای موسیقی را 14روز بعد از دیدار با جان لنون (John Winston Lennon) در سال 1957 با گروه کواریمن آغاز کرد. در سال 1960 و با همراه شدن جورج هاریسون(George Harrison) و ریچارد استارکی گروه رسماً به «بیتلز»( The Beatles) یکی از تأثیرگذارترین و موفقترین گروهها در دنیای موسیقی تغییر نام داد. با یوکن همراه باشید.
پرفروشترین و بزرگترین گروه موسیقی در جهان با فروشی بالغبر 600 میلیون دلار شد. انجمن صنعت ضبط آمریکا در سال 1999 بیتلز را با فروش بیش از 106 میلیون نسخه از آثار، پرفروشترین گروه موسیقی قرن بیستم در آمریکا اعلام کرده است. کمتر گروهی توانسته است حتی نیمی از موفقیت گروه بیتلز را تجربه کند. این گروه درمجموع برنده هفت جایزه گرمی شده است. همچنین نام آنها در فهرست 100 شخصیت تأثیرگذار قرن بیستم، مجله تایم هم دیده میشود.
داستان بیتلز چه در شکلگیری و چه در ادامه هیچ کموکسری نسبت به دراماتیکترین فیلمهای هالیوودی ندارد. داستانی که در سال 1957 توسط چهار نوجوان از یک محله فقیرنشین در یک شهر بندری شروع شد و در آخر بعد از حدود 13 سال با یک مصاحبه تلخ که خبر از جدایی میداد، کمی آنسوتر در پایتخت موسیقی راک جهان یعنی شهر لندن به اتمام رسید.
آنها ابتدا از اجرا در کلوپهای کوچک شروع کردند. در سال 1963 اولین آلبوم موسیقی را خود «لطفاً مرا خشنود کن» (Please Please Me) را منتشر کردند این آلبوم بهسرعت اروپا را درمینوردد و در صدر همه لیستها قرار میگیرد و درست حدود یک ماه بعد از ترور «جان اف کندی» دقیقاً همگامی جامعه ماتمزده آمریکا تشنه شور و اشتیاقی تازه است در آمریکا منتشر میشود و «بنگ»، آنها بهسرعت اوج میگیرند و بزرگترین تورهای کنسرت آن دوران را برگزار میکنند. شش آلبوم دیگر منتشر میکنند که در تکتک آنها خلاقیت، تنوع و کیفیت بالا از عناصر اصلی به شمار میرود. هیچکدام از هفت آلبوم اولیه آنها و در ادامه شش آلبوم بعدی ازنظر تم و مضمون تکرار مکررات نیست.
نوع همکاریشان باهم بسیار جالب بود. پل مک کارتنی و جان دلنون اعضاء اصلی گروه با چنان خصوصیاتی متفاوتی از یکدیگر موفق به چنان کار گروهی در طی فعالیت هنری خود شدند که تضادها و تفاوتهایشان به مایه رشد و خلاقیت بدل گشته بود. جان و پل هر دو استعداد و نبوغ کافی و نگاهی تازه اما با روشهایی متفاوت به موسیقی داشتند. پل ترانههای دلچسبی مانند دیروز( Yesterday) میساخت و جان فضاهای خیالی باروحی تهاجمی را ترجیع میداد. البته نباید از جورج هاریسون غافل بود. بیتل خاموشی که عرفان و موسیقی شرق را وارد فرهنگ گروه کرد و یکی از تأثیرگذارترین گیتاریستهای دوران خود بود. پل در مصاحبهای اینطور بیان میکند که:
«هرلحظه میخواستیم کار متفاوتی انجام دهیم. ما زمانی کلاهی بامزه بر سرمان گذاشتیم و آن را برداشتیم و دنبال کلاهی دیگر برای خودمان کشتیم. چرا باید تکرار کرد و به عقب بازگشت مانند این است که بخواهیم یکدست کتوشلوار طوسی را تا آخر عمر به تن کنیم. بهجای این کار ما هرلحظه یک پله پایمان را بالاتر میگذاشتیم و از این کار لذت میبردیم.»
دوران طلایی فعالیت گروه بیتلز چیزی حدود 5 سال بود و پسازآن با مرگ مدیر برنامههای گروه برایان ساموئل اِپستاین (Brian Samuel Epstein) اختلافنظر در میان اعضای گروه شدت گرفت این وضعیت تا سال 1970 ادامه داشت تا اینکه در آن سال پل مک کارتنی رسماً پایان کار بیتلز را اعلام کرد و گروه بعد از ده سال فعالیت متوقف شد.
مجموعه تلویزیونی پنجمین بیتل در مورد این گروه موسیقی است. این مجموعه تلویزیونی بر اساس کتاب پنجمین بیتل داستان برایان اِپستاین نوشته «ویوک جی. تیواری» شکل گرفت. رمانی گرافیکی که به داستان فعالیتهای اپستاین مدیر برنامههای گروه بیتل پرداخته است. برایان اپستاین از شخصیتهای بسیار تأثیرگذار در شهرت بیتلز بوده است. او این گروه موسیقی را در کلوپی در لیورپول کشف کرد به آنها کمک کرد تا به شهرتی افسانهای برسند. راجر واترز بیسیست و خواننده گروه پینک فلوید درجایی گفته است: اگر بیتلها نبودند ما هم نبودیم.
شاید بتوان این جمله واترز را اینطور تعمیم داد که: اگر بیتلها نبودند خیلیهای دیگر هم نبودند.
«پل مرده است». این عنوان یک شایعه همهگیر در اواسط دهه 60 میلادی بود، شایع شده بود که پل مککارتنی بعد از مشاجره با اعضاء گروه و در پی یک تصادف رانندگی مرده است و فردی مشابه او جایگزینش شده است و بیتلز برای جلوگیری از اندوه عمومی او را با ویلیام کمپل که برنده مسابقه افراد مشابه مک کارتنی شده بود جایگزین کرده است. دنبال نشانههای مرگ پل گشتن خیلی سریع همهگیر و طی چند هفته تبدیل به پدیدهای بینالمللی شد. شایعات بعد از انتشار مصاحبهای با پل مک کارتنی در مجله لایف در نوامبر سال 1969 فروکش کرد. فرهنگعامه گاهی ارجاعاتی به این شایعه داشته است و خود مک کارتنی در 1993 با انتشار آلبوم «پل زنده است» بهصورت طنزآمیز از آن استفاده کرد. در سال 1971 پل مک کارتنی به همراه همسرش گروه «وینگز» (Wings) را تشکیل داد. گرچه وینگز هیچگاه نتوانست موفقیت بیتلز را برای پل تکرار کند؛ اما آنها توانستند آلبومها و تک آهنگهای بسیار موفقی تولید کنند و به سبب عامه بودن ترانههای وینگز محبوبیت پل بیشتر شد. پل مک کارتنی تا سال 1981 بهعنوان خواننده، ترانهسرا و رهبر گروه با وینگز کارکرد. بعد از سال 1981 و جدایی از وینگز پل فعالیت انفرادی خود را ادامه داد و آلبومها و تک آهنگهای بسیاری منتشر کرد. بعد از گروه بیتلز بیش از 40 آلبوم از مک کارتنی منتشر شده است و تعداد زیادی از آهنگهای او به پرفروشترین و مجبورترین آهنگهای دوران خود بدل گشته است.
گذشته از فعالیت در دنیای موسیقی، مک کارتنی همچنین یک نقاش، هنرپیشه و حامی حقوق حیوانات و مدرس موسیقی است. در سال 1996 وی بهپاس یکعمر فعالیت در موسیقی موفق به دریافت لقب شوالیه شد.