الان دیگه تنها راه فیلم دیدن سینما نیست، ولی تجربه خاصیه. خوبه که به مناسبت روز سینما یه نگاهی بندازیم به نحوه پیدایش سینماها واینکه طی این سالها چه تغییراتی کردن که تبدیل شدن به چیزی که الان داریم پس در این برنامه با یوکن همراه باشید.
اولین نمونه از چیزی که شبیه سینما بود، کینتوسکوپ توماس ادیسون بود که در سال 1894 اختراع شد. کینتوسکوپ یه جعبه بزرگ با یه چشمی بود که بیینده برای دیدن یه فیلم کوتاه از اون طریق نگاه میکرد. این فیلمهای کوتاه شبیه فیلمهای مدرن امروزی نبود و تو هر لحظه فقط یه نفر میتونست ببینه.
درحالیکه ادیسون اولین کینتوسکوپ رو ساخت اما اولین فیلم پروژکتوری متعلق به برادران لومیر و سینماتوگرافشون بود. سینماتوگراف ترکیبی از دوربین، پرینتر و پروژکتور بود و خیلی سبکتر از کینتوسکوپ ادیسون بود. یکی از معروفترین تصاویرش یه قطاره که داره به ایستگاه نزدیک میشه که صدای واقعی داشت وقتی قطار به صحنه نزدیک میشد تماشاگرها جیغ میزدند چون اولین باری بود همچین چیزی میدیدند.
سال 1905 اولین ساختمان به پخش فیلم اختصاص یافت و اسم این سینما نیکل اودین بود این سینما در ازای یه سکه نیکل یه فیلم یه ساعته نمایش میداد این نوع سینما مورد توجه همه قرار گرفت و بسیار موفق شد و اینقدر موفق شد که قیمتش رو بالا برد و سال 1910 بود که اسم نیکل اودین رو برداشت.
در اون زمان بردن خوارکی به سینما ممنوع بود مردم نمیخواستن که جویدن و یا بوی غذاها تجربه شون رو خراب کنه چون سینماهای اون موقع صدا نداشتند یه موسیقی ملایم فیلم رو همراهی میکرد که معمولاً یه پیانیست بود ولی تو سالنهای بزرگتر یه ارکستر کامل فیلم رو همراهی میکرد با اینکه صفحههای ضبط شده هم در دسترس بود ولی به خاطر مسائل فنی استفاده نمیشدند
سال 1926 برادران وارنر از تکنولوژی وایرفون استفاده کردند تا به فیلم "دان جان" صدا و موسیقی اضافه کنن ولی تماشاگرا خوششون نیومد چون شبیه فیلمهای آرومی نبود که بهش عادت داشتند ولی سال 1930 صدا بهتر شد و «تاکیها» ساخته شدند اینجوری همه حتی کسایی که سواد هم نداشتن از فیلم لذت میبردن. وایرفون هم توسط عموم مردم و هم دنیای هنری به خوبی پذیرفته شد ولی سال 1929 مسئله رکود به وجود آمد و همه از جمله سینماها ازش متأثر شدند پس چیکار باید میکردن؟ سینماها باید جمعیت زیادی رو جلب میکردند پس دکههای پاپ کورن و شکلات که قبلاً ممنوع بودند به وجود اومدن.
تو اون دوران رکود فیلمهای رنگی به وجود اومدن ولی فقط فیلمهای بزرگ با بودجه بالا از پسش برمیومدن تا دهه 1950 که تکنولوژی رنگی ارزون تری اومد ولی تلویزیونها رنگی نبودند پس تلویزیون شروع به رقابت با سینما کرد بنابراین مردم دیگه نمیخواستن برای سرگرم شدن از خونه خارج شن و سینما برای رقابت شروع به پخش فیلم در صفحات بزرگ کرد و تناسب تصویرو از 4:3 به استاندارد امروزی 16:9 رسوند.
فیلمهای 3 بعدی هم موفق بود اما به دلیل گران بودن لغو شدن. دهه 50 سینمای ماشین رو موفقت زیادی کسب کرد این سینما فیلمهای درجه 2 نمایش میداد و بیشتر جمعیت متوسط و حاشیه نشین به این سینما مراجعه میکردند چون میتونستن سیگار بکشن، هر چی میخواستن بخورن، بچه ببرن. تو ماشین خودشون بشینین و همزمان با فیلم تقریباً هرکاری میخوان بکنن که این برای خانوادهها و نوجو ونها موفقیت آمیز بود ولی اکثراً به خاطر سود کم تعطیل شدند.
از دهه 70 سینماها تغییر چندانی نکردند دهه 80 سینماها باید با ویدئو خانگی، فیلمها و ویدئوکلوپها رقابت میکردند. حالا سینما یکی از روشهای بسیاری است که افراد برای دیدن فیلم استفاده میکنن. پروژکتورهای دیجیتال اداره سینمارو راحتتر کرده و به خاطر فروش بلیط های بیشترسود سینماها بیشتر شد.
اکنون یه سری سینمای رده بالا وجود داره که سرمیزها غذا هم سرو میکنه و یا سینماهای هنری که برای دوستداران فیلمهای قدیمی برنامه میذاره و فیلمهایی که تو خیلی از سینماها وارد نمیشه. ولی برای بقیه ما دلیل سینما رفتنمون آینه که فیلمهای جدید رو روی صفحه بزرگ با بلندگوهای قوی ببینیم و اسنک بخوریم و حتی فرای اون نتفلیکس رو داریم.
و اما آغاز تاریخ سینمای ایران به ورود اولین دوربین فیلمبرداری توسط مظفرالدینشاه برمیگردد. اولین فیلم ناطق فارسی، فیلم دختر لر است که اردشیر ایرانی آن را در سال 1312 خورشیدی ساخته است.
اولین سالن سینمای ایران در سال 1279، تنها پنج سال پس از آنکه برادران لومیر سینما را اختراع کردند با نام «سینما سولی» توسط مبلغین مذهبی کاتولیک در شهر تبریز تأسیس شد. اما به دلیل عدم دسترسی به فیلمهای روز، در سال 1295 خورشیدی تعطیل شد.
تا سال 1309 خورشیدی، اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلمهای غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند، میپرداختند. تا اینکه در این سال، اوانس اوگانیانس نخستین فیلم بلند سینمایی ایران را به نام آبی و رابی ساخت.
در سال 1312 خورشیدی، اردشیر ایرانی، اولین فیلم ناطق فارسی زبان را به نام دختر لر در بمبئی هندوستان ساخت. استقبالی که از این فیلم شد، مقدمات ساخت چند فیلم ایرانی دیگر را فراهم کرد. تغییر جو سیاسی کشور طی سالهای 1315 تا 1327 خورشیدی و اعمال سانسور شدید و مواجهه با جنگ جهانی دوم فعالیت سینمای نوپای ایران را با رکود مواجه ساخت. هر چند نباید از نظر دور داشت که تا این دوره هنوز سینما در ایران جنبه عمومی نیافته بود و استفاده از معدود سینماهای موجود در تهران و شهرهای بزرگ، تقریباً مختص اشراف و قشرهای خاصی از جامعه بود. از طرف دیگر در بین سازندگان فیلم نیز خط فکری خاصی وجود نداشت و به جز عبدالحسین سپنتا که به دلیل ویژگیهای فرهنگی وی عناصر ادبیات کهن ایران در ساختههای وی به چشم میخورد، در بقیه موارد فیلمهای ساخته شده عمدتاً اقتباسی ناشیانه از فیلمهای خارجی بود.