این روزها بحث استارتاپ ها یا کسبوکار نوپا، به موضوعی همهگیر به خصوص در میان جوانان تبدیل شده است. به طور حتم تاکنون وارد جمعهایی شدهاید که موضوع بحث آنها به سوالاتی همچون، چه اتفاقاتی رخ دادند که دیجی کالا به اینجا رسید؟ درآمد اسنپ چهقدر است و غیره ختم میشود. این مجموعهها استارتاپ هستند و به پیشرفت قابل توجهی رسیدهاند. در ادامه یوکن معنای کسبوکار نوپا و استارتاپ را بیشتر برایتان روشن خواهد کرد.
تعاریف متعدد از استارتاپ
استارتاپها یا همان کسب و کار های نوپا تعاریف متعددی دارند و هر یک از صاحبنظران این عرصه از زبان خودش و با تکیه بر یکی از ویژگیهای آن توضیح داده است. از مشهورترین آنها میتوان تعاریف زیر را نوشت:
تعریف اول را با یکی از مطرحترین و بزرگترین کارآفرینان حوزه استارتاپ، یعنی استیو بلنک شروع میکنیم. بلنک، استارتاپ را نهادی انسانی میداند که برای خلق محصول یا خدمتی جدید و نو، در شرایطی که عدم قطعیت وجود دارد، ساخته شده است. او استارتاپ را سازمانی موقتی میداند؛ که در جست جوی مدل کسبوکار تکرار پذیر، گسترشپذیر و سودآور است. البته الکساندر استروالدر هم همین تعریف از استارتاپ را ارائه میدهد. استروالدر از بوم کسبوکار یاد میکند و آن را ابزار بسیار ساده، ولی مهم کاربردی در مدیریت دنیا میداند. از نظر او استارتاپها به طور معمول دو حالت اصلی دارند. پیدا کردن مدل کسبوکار برای شرکت خودتان، برای تحمیل به مدل کسبوکار شرکتهای مشابه یا رقبا.
تعریف دوم از پاول گراهام است: او استارتاپ را شرکتی معرفی کرده که ساخته میشود، تا به سرعت رشد کند و بر رشد بالای استارتاپ تأکید زیادی میکند. او رشد روزافزون را لازمه بقای استارتاپ میداند.
در تعریف سوم به آدورا چئونگ مؤسس و مدیر شرکت هومجوی میپردازیم؛ که استارتآپ را پنجرهی ذهن رو به آینده میخواند. از نظر وی، تأسیس یا پیوستن به یک استارتآپ به معنای یک تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایدهآل و پایدار، به منظور دستیابی به رشد برقآسا است. بهعلاوه تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در کمترین زمان ممکن نیز به حساب میآید.
تعریف چهارم را اریک ریس این گونه توضیح میدهد: استارتآپ کسبوکاری است که برای ارائه خدمت یا محصول جدید و نو، در شرایطی به وجود آمده است که ابهامات بالایی دارد. با این تفاسیر اگر بخواهیم به تعریفی جامع و دقیق از استارتاپ بپردازیم، میتوانیم به کسبوکار نوپایی اشاره کنیم که در جهت برطرف کردن نیاز و بر پایه فناوریهای جدید تشکیل میشود.
این تعریف، بیش از همه درباره استارتاپهای ایرانی صدق میکند. اما استارتاپها ویژگیهای خاصی دارند که از آنها میتوان به: گسترشپذیر بودن، مقیاسپذیر بودن و تکرارپذیر بودن اشاره کرد. هرکدام از این موارد به طور جداگانه توضیح داده میشود:
- گسترشپذیر بودن استارتاپ: این ویژگی به این معنی است که کسب کار از ابتدا به شکلی طراحی شده، که در آینده به شرکت بزرگی تبدیل گردد. با استفاده از ویژگی گسترشپذیر بود؛ این امکان برای یک مؤسس وجود دارد که با بهرهگیری از تمام منابع بیرونی موجود، به افزایش کارکنان، سرمایهگذاران، رقبا و در نهایت گرفتن سهم بازار بزرگتر برسد.
- مقیاسپذیر بودن استارتاپ: این ویژگی یکی از مهمترین ویژگی استارتاپهای موفق است و به این معناست که سرعت رشد سود شما باید از سرعت رشد هزینههای موجود بیشتر باشد. همچنین کسبوکار باید با افزایش منابع مالی، نیروی انسانی و غیره، خود را توسعه دهد و روشهای ایجاد، ارائه و کسب ارزش را بهتر، سریعتر و بیشتر کند.
- تکرارپذیر بودن استارتاپها: به این معنی است که مدل کسبوکار که با هدف درآمدزایی شناخته شده است را بتوان بارها و بارها تکرار کرد و به ازای هر تکرار، درآمد نیز افزایش یابد. به عبارت دیگر تکرارپذیر بودن به معنی تولید انبوه محصول یا خدمت است.
برای درک بهتر موارد بالا از مثالی ملموس استفاده میکنیم. فرض کنید که شما سازنده ربهای خانگی هستید و نحوه جذب مشتریانتان نیز به صورت دورهگردی و خیابان به خیابان گشتن است. اگر شما به فکر درآمد بیشتر و بالطبع مشتریان بیشتر باشید، باید هر روز مسافت بیشتری را برای جذب مشتری طی کنید، تا رب بیشتری بفروشید. اما این کار در طولانی مدت باعث فرسودگی و خستگی مفرط خواهد شد.
حال با توجه به تعاریف بالا تصور کنید، که شما مکانی را به تولید رب اختصاص دهید. در این مکان به جای روش سنتی و زمانبر تولید رب از دستگاههای پیشرفتهتر استفاده کنید که سریعتر و آسانتر رب تولید میکند. نیروهای کاری خود را نیز افزایش داده و تغییراتی در روش فروش خود ایجاد کنید. به طور حتم بعد از انجام تمامی این مراحل سود بالایی نسیبتان خواهد شد و کسبوکار شما نهتنها تعطیل نشده بلکه رونق پبدا خواهد کرد.
مثالهایی از این قبیل بسیار زیاد است و حتی بسیاری از استارتاپهای غول پیکر و مطرحی مانند اپل کار خودشان را از گاراژی در خانه مسکونی شروع کردند، تا به این نقطه رسیدند. به همین دلیل است که برخی هم در تعریف استارتاپ از شروع کم هزینه آن صحبت میکنند. دوستان توجه کنید که بین کسب کار و کسبوکار نوپا یا همان استارتاپ تفاوتهای فاحشی وجود دارد. از جمله: ایده، روش تأمین مالی، نرخ رشد و سود.
موضوع استارتاپ به نوعی تازه و نو است و هنوز در جامعه ما همهگیر نشده است؛ چون اگر غیر این باشد نمیتواند به رشد و سود بالایی برسد. از آنجا که در هنگام شروع کسبوکار نوپا، جامعهی هدف و اندازهاش به طور دقیق مشخص نیست، پس نیازها و هزینههای آن نیز معلوم نمیشود. بلکه استارتاپ با شروع و جلو رفتنش بازار خود را پیدا کرده و سرمایهگذارها را جذب میکند. همچنین نرخ رشد استارتاپ ها در مقابل سایر کسبوکارها بسیار سریعتر است.
بروز استارتاپها در دنیا و ایران
کارآفرینی مفهومی است که همواره در طول تاریخ همراه بشر بوده و نمیتوان برای آن مقطع زمانی تعریف کرد. در گذشته این نوع کسبوکارها بر اساس سرمایه فیزیکی تعریف میشدند؛ اما امروزه بر پایه دانشبنیان نهاده میشوند و خلاقیت و داشتن ایده نقش اصلی را در آنها ایفا میکند. افزایش 5 برابری تعداد استارتاپها در دنیا طی چند سال اخیر گواهی بر این نکته است.
اما استارتاپ به معنای امروزی که در بین مردم شناخته شده، سابقهای نزدیک به 50 سال در آمریکا دارد. اما در کشور ایران بسیار جوانتر بوده و در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، با شروع ایدهها در ایران بروز کرده است. اولین استارتاپ در ایران نیز در حوزه فناوری اطلاعات و مخابرات بود که در همین برهه زمانی شکل گرفت.
در سال 1389 آپارات در ایران شروع به کار نمود و البته این نمونه در صورتی که استارتاپ نامیده شود مثال خوبی در این زمان به حساب میآید. آپارات با تجهیز امکاناتی مانند یوتیوب توانست جای خودش را در بین مردم باز کند و شاهد آن هستیم که روزبهروز نیز بر امکاناتش افزوده میشود.
با گذر زمان، استارتاپها معنای خود را در جامعه پیدا کردند و نمونههای کلان آنها به شهرت چشمگیری در بین مردم رسیده است. همچنین تعداد سرمایهگذاران آنها افزایش پیدا کرده و شاهد ظهور ایده ها و استارتاپ های جدید با موضوعات متفاوت در ایران هستیم، که برخی از آنها حتی بدون نیاز به شرکتهای شتابدهنده فعالیت میکنند.
از موفقترین استارتاپ هایی که به تازگی شروع به فعالیت کردهاند؛ به ترتیب دیجی کالا، جابینجا، ای نتورک، ترب، جعبه و غیره را میتوان نام برد.
یکی از مواردی که در استارتاپهای ایرانی تاثیر بسیار زیادی گذاشته، وجود تحریمها بوده است. اگر شرکتهای بزرگی مثل آمازون و اوبر که از بزرگترین و گرانقیمتترین استارتاپهای جهان هستند در ایران شعبهای مستقر داشتند؛ آیا باز هم امکان رقابت مانند شرایط حال برای شرکتهایی مانند دیجی کالا و غیره فراهم بود؟
پس شاید شرایط سخت حال حاضر ایران، بتواند کار شما را برای برپایی ایدههایی که در ذهن دارید آسانتر کند. همچنین به شما کمک کند تا بتوانید با تحقیق درباره ایدههای ناب و موفق در دنیا که در ایران تست نشدند و بدون داشتن رقیب سرسخت خارجی به رشد و سود بالایی برسید. پس ایدههای خود را جدی بگیرید و سعی کنید با شناخت دقیق از مشکلات پیش روی جامعه به پردازش آنها بپردازید. بهعلاوه سعی کنید از تجربیات صاحب نظران این عرصه بهره کامل را ببرید.
شتابدهندههای استارتاپ
در مطالب بالا به شتابدهندهها اشاره کردیم. ممکن است این سؤال در ذهنتان به وجود آمده باشد، که شتابدهندهها چه نوع سیستمی هستند و چه فایدهای برای استارتاپ شما دارند؟
شتابدهنده استارتاپ، از میان استارتاپ های موجود، ایدهای نوآورانه را انتخاب کرده و از ابتدای شروع فعالیت، آن را تحت حمایت خود در میآورد. همچنین خدماتی مانند تأمین مالی، منتورینگ و دورههای آموزشی و غیره را در جهت ارتقای استارتاپ ارائه میدهد. البته شتابدهنده در ازای این خدمات درصدی از سهام شرکت را صاحب میشود. پس با این تفاسیر و بهصورت ساده، سازمانهای شتابدهنده رابطی میان استارتاپها و سرمایهگذاران ریسکپذیر هستند.
اولین سازمان شتابدهنده در دنیا در سال 2005 و در انگلستان، به نام وای کامبینیتر (Y Combinator) شکل گرفت. این مرکز توسط متفکر برجسته حوزه استارتآپ پل گراهام به دره سیلیکون انتقال پیدا کرد. شروع کار این شتابدهنده و ارائه خدمات آن با گرفتن 7 درصد سهام کسبوکار نوپا اتفاق میافتاد. اما تاریخچه شتابدهندهها در ایران، سال 1393 بوده که در پارک علمی فناوری پردیس برای ارائه تسهیلات به دانشجویان و فارغالتحصیلان خلاق شروع به کار نمود.
با توضیحات فوق، به طور حتم برایتان سؤال پیش آمده که پس تفاوت بین مراکز رشد با شتابدهندهها در چیست؟ با آنکه هر دوی این سیستمها در جهت ارتقا و پیشرفت استارتاپ به کار میروند و به دنبال جذب سرمایهگذار برای استارتاپ هستند، اما تفاوتهای زیادی هم میان این دو وجود دارد. شتابدهندهها باید بر اساس بازهی زمانی معین چندین ماهه حمایت از استارتاپ ها را انجام دهند؛ اما در مراکز رشد بازه زمانی معنی ندارد و آنها بیشتر به دنبال ماندگاری کسبوکار نوپا هستند. میتوان گفت تا به امروز زمان کار این مراکز رشد به یکی دوسال هم رسیده است.
مراکز رشد همچنین به دنبال تبدیل کردن استارتاپ به یک کسبوکار تثبیت شدهاند. اما شتابدهندهها وقتی روی کار میآیند، که شما ایده و نیز مدل کسبوکار مشخصتان را در نظر دارید. روش خدمتدهی و سرمایهگذاری در استارتاپ نیز بین مراکز رشد و شتابدهنده متفاوت بوده است.
توصیه میکنم اگر استارتاپ شما هنوز در مراحل اولیه پیدایش است و هنوز به سرمایه خیلی زیادی احتیاج ندارد، از مراکc رشد بهره بگیرید. چراکه اگر استارتاپ شما به نظر آینده روشنی دارد و از مقیاسپذیری بالایی برخوردار است؛ مراجعه به یکی از مراکز شتابدهنده برای پشتیبانی بسیار مؤثر خواهد بود.
وظایف شتابدهندهها
در مطالب بالا به شکلی کلی به فعالیتهای شتابدهندهها اشاره نمودیم، اما در موارد زیر به بررسی جزئیتر در مورد آنها پرداخته و از مزایای شتابدهندهها صحبت خواهیم کرد:
- شتابدهنده ابتدا از بین ایدههای موجود یکی را برگزیده و بر اساس نوع فعالیت آن استارتاپ، منتورهای مناسب را برایش در نظر میگیرد.
- در ماههای اول، مفاهیم اولیه کسبوکار و مارکتنیگ آموزش داده شده و هدف کلی کسب و کارهای نوپا را معلوم میکنند. در این مرحله کارآفرین بر اساس تیمی که تشکیل داده و مدل کسبوکارش، تصویر روشنی از بازار هدف پیش روی خود و غیره بهدست میآورد.
- این قسمت را مرحله شتاب مینامند و استارتاپ به وسیله سرمایهی اولیهای که شتابدهنده در اختیارش قرار داده است، فعالیت اش را با حمایت و پشتیبانی شتاب دهنده ادامه میدهد. البته باید خاطر نشان کنیم که تا این مرحله شرکت شتابدهنده باید در سهام استارتاپ شریک شده باشد.
- بعد از تمامی این مراحل استارتاپ باید نسخه آزمایشی خود را برای سرمایهگذاران ، که توسط شتابدهنده معرفی شدهاند رونمایی کند. در نهایت آنها را به عنوان شریک خود جذب کند و وارد بازار شود.
اگر بر این باور هستید که ایدهتان برای ظهور کسبوکار نوپا مناسب است، استفاده از شتابدهنده شما را زودتر از زمان ممکن وارد بازار هدف خواهد کرد. آنها با تجربه بالا و متخصصان مجربی که دارا هستند، برند شما را مطرح کرده و زمینهساز موفقیتهای چشمگیر بعدیتان میشوند. بهعلاوه در کنار راهنمایی و هدایت شما، امکانات مورد نیاز کسبوکار نو شما را نیز تأمین خواهند نمود. پس بهتر است به دنبال شتابدهندهای باشید که در حوزه کاری استارتاپ شما فعالیت میکند.