5 مرحله‌ی ناراحتی کردن تا بتوانید گذشته را رها کنید

13 بهمن 1399 - 11:00
مهارت‌های زندگی - 5 مرحله‌ی ناراحتی کردن تا بتوانید گذشته را رها کنید
5 مرحله‌ی ناراحتی کردن تا بتوانید گذشته را رها کنید
امتیاز مطلب: 62%

وقتی کوچکتر بودید، دوست داشتید چه کاره بشوید؟ 

من می‌خواستم که باستان شناس بشوم. از همان زمان که خیلی کوچک‌ بودم، مصمم بودم که باستان شناس بشوم. قصدم این بود که حتماً باستان شناس بشوم. هیچ گزینه‌ی انتخابی دیگری وجود نداشت.

الان هم که بالغ شدم و باستان شناس نیستم.

منظورم را اشتباه برداشت نکنید، زندگی من عالی است. حتی با اینکه در یونان در حال حفاری مناطث سفالی نیستم. اما آن زمانی که متوجه شدم رویایم به حقیقت نمی‌پیوندد خیلی ناراحت شدم. دلایل زیادی برای باستان شناس نشدنم وجود داشت، اما مهم‌ترین آن به روزی بر می‌گردد که من را از کالج بیرون انداختند.

هیچ وقت خوابش را هم نمی‌دیدم که نتوانم تحصیلم را تمام کنم. اگر بگویم که یک فاجعه بود، اصلاً اغراق نکرده‌ام.

به طرز باورنکردنی برایم دردناک بود. اما چون مادر شده بودم، باید برای فرزندانم آماده می‌شدم و به آن‌ها رسیدگی می‌کردم. برای اینکه خودم را از ناراحتی این موضوع برهانم، دست به کار جدیدی زدم.

مسیر شغلی تازه‌ای را در پیش گرفتم. هربار که شرکتی را ترک می‌کردم یا حکم ترفیع درجه می‌گرفتم یا کار جدیدی را شروع می‌کردم، این فرایند را در پیش می‌گرفتم: نسخه‌ی گذشته‌ی خودم را پشت سر می‌گذاشتم تا بتوانم کار جدید و چیزهای جدید را شروع کنم.

چطور این کار را انجام دادم؟

من خود گذشته‌ام را رها کردم تا بتوانم مسیر رو به جلویی را در پیش بگیرم.

پشت سر گذاشتن نسخه‌های مختلف خودمان، یکی از رایج‌ترین کارها است. وقتی می‌خواهیم مسیر رو به جلویی را برای رسیدن به چیزی که خوب است پیش بگیریم، چطور می‌توانیم احساسی جز مثبت‌اندیشی و نشاط داشته باشیم؟ با یوکن همراه باشید.

مهم‌تر از همه، همه‌ی افراد در زندگی ما می‌خواهند در مورد اینکه چقدر تغییر خوب است صحبت کنند. پس طبیعی است که ما هم بخواهیم خودمان را وقف این نوع عقیده و رفتار کنیم.

وقت‌هایی دیگری هم هست که این کار را انجام می‌دهیم، مخصوصاً اوقاتی که تغییر عمده‌ای در زندگی ما اتفاق افتاده یا دچار مشکل خاصی شده‌ایم. اتفاقاتی نظیر یک رابطه‌ی عاطفی سمی، آتش گرفتن خانه، حتی باردار شدن یا ازدواج کردن از این قبیل است.

به این خاطر که به مرحله‌ی جدیدی از زندگی‌مان وارد می‌شویم، تمایل داریم به بخش مثبت آن موضوع بیشتر از بقیه قسمت‌های آن بپردازیم. سعی خود را بر این می‌گذاریم که گذشته‌ی خود را همان‌جا رها کنیم تا یک نسخه‌ی جدید از خودمان را رونمایی کنیم. این نسخه‌ی جدید ما، رویاهای جدید می‌طلبد و اتفاقات جدیدی هم دارد.

خودم را گم کرده بودم.

بله قطعاً این فرایند برای اینکه در آن واحد زندگی خود را تغییر دهید، تاثیر لحظه‌ای خواهد گذاشت، اما متاسفانه وقتی صحبت از حل و فصل گذشته می‌شود خیلی هم تاثیرگذار نخواهد بود. همچنین این توانایی شما برای بهبود بخشیدن آینده‌تان را محدود می‌کند.

سوگواری

چیزی که با گذشت زمان متوجه آن شدم، این بود که هربار که زندگی خودم را تغییر می‌دادم، هر تصمیمی که می‌گرفتم، هربار که گذشته‌ی خودم را ترک می‌کردم و وارد فاز جدیدی از زندگی خودم می‌شدم یا تا بهترین جای ممکن مسیر رو به جلو در پیش می‌گرفتم، در واقع بخشی از نیاز‌های خودم را نادیده می‌گرفتم و آن را سرکوب می‌کردم.

این بی‌توجهی از طریق تمرکز روی احساسات مثبتی که درگیر آن می‌شدم تا فرایند را راحت‌تر کنم، به وجود می‌آمد. تمرکز بر روی این عواطف منجر به دور شدن از هر نوع احساسات متفاوت دیگری می‌شد.

که در نهایت اصلاً هم مثبت نبود.

عوارض نادیده گرفتن غم و اندوه

به مرور زمان درگیر حالات عاطفی خودم شدم. آن هم به این دلیل که هیچ وقت برای گذشته‌ی خودم وقت نگذاشتم و آن را به راحتی کنار گذاشتم.

هیچ‌وقت برای رویاهایی که هیچ‌وقت به حقیقت نپیوست یا اهدافی که هیچ‌وقت به آن‌ها نرسیدم یا حتی جوامعی که از دستشان دادم سوگواری نکردم. به این نتیجه رسیدم که اگر واقعاً می‌خواهم از خودم راضی باشم و با خودم آشتی کنم، در وهله‌ی اول باید برای گذشته‌ی خودم هم ارزش قائل شوم.

سوگواری معمولاً در نور مثبت قابل دیدن نیست

در حقیقت واژه‌ی سوگواری یادآور تصویر لباس مشکی و مرگ است. اما سوگواری چیزی فراتر از این است. سوگواری یک فرایند سالم باورنکردنی و چیزی است که همه‌ی ما انسان‌ها باید آن را با آغوش باز بپذیریم.

در ابتدا باید بگویم که سوگواری در هر شخصی متفاوت است. پس اگر می‌خواهید که یاد گذشته‌ی خود را با نسخه‌های قبلی خود گرامی بدارید، خودتان باید بدانید که چطور انجامش بدهید، درست طبق عادات سوگواری نوع خاص خودتان. اما اگر هم‌زمان با اینکه این متن را می‌خوانید از خودتان می‌پرسید که حالا چطور برای خودم سوگواری کنم، در زیر چند راه سریع انجام این فرایند را برایتان شرح می‌دهم.

5 قدم برای سوگواری برای خودتان

مدل معمولی سوگواری کردن که معمولاً افراد آن را قبول دارند، مدل کوبلر-راس است که 5 قدم برای سوگواری را از آن برداشت کردم.

این قدم‌ها، انکار، خشم ، چانه‌زنی، افسردگی و در آخر پذیرفتن است. چرخه‌ای از سوگواری. زمانی که به گذشته‌ی خود باز می‌گردید و به تغییرات بزرگی که آن زمان در زندگی خود ایجاد کردید فکر می‌کنید، این قدم‌ها برای شما به صورت ناخودآگاه تکرار می‌شود، اما در آن زمان خودتان نمی‌دانستید.

اگر تغییر بزرگی در حال رخ دادن در زندگی شما است و با نسخه‌ی جدیدی از خودتان روبرو هستید، این مدل می‌تواند برای شما مفید واقع شود.

سوگواری

برای احساسات خود وقت بگذارید و آن‌ها را گرامی بدارید برای این کار می‌توانید آن‌ها را یادداشت کنید، با دوستی در میان بگذارید یا خیلی ساده فقط گریه کنید. به خودتان این اجازه را بدهید که احساسات مختلف را تجربه کنید، حتی اگر معتقید که نباید این احساسات را داشته باشید.

احساسات شما حقیقی و ارزشمند هستند. با گرامی شمردن آن‌ها، به حرکت رو به جلوی خود ادامه خواهید داد.

بله، حتی تغییرات مثبت هم نتیجه‌ی سوگواری هستند. این کاملاً طبیعی است.

اگر امروز پس از سال‌ها گذر از نسخه‌ی پیشین و حوادث پیشین خود، هیچ‌وقت زمانی برای سوگواری گذشته‌ی خود اختصاص نداده‌اید و حال همانند من دچار اضطراب هستید، با مدل کوبلر-راس پیش‌ رفتن کار بسیار دشواری است. به این خاطر که در قلب حادثه‌ای که باعث سوگواری شما شده، قرار نگرفته‌اید.

شما هنوز هم فرصت گرامی شمردن شخصی (یا اشخاصی) که بوده‌اید را دارید.

از سوگواری با آغوش باز استقبال کنید

بهترین کاری که برای شروع می‌توانید انجام دهید، بخشیدن خودتان است. اغلب ما خودمان را به طور بی‌رحمانه‌ای سزاوار و مسئول همه‌ی دردهایی که کشیدیم می‌دانیم. اما در پس این کینه‌‌ها هیچ چیز خوبی نخواهد بود.

هر روز در آینه به چشمان خود زل بزنید- به خودتان نگاه کنید و بابت همه‌چیز خود را ببخشید.

می‌توانی از این جمله در آینه استفاده کنی:« تو را می‌بخشم چون (...)»

با این روند نسخه‌های قبلی‌ات، صدایت را می‌شنوند و فراخوانده می‌شوند.

سوگواری

سپس همه‌ی آن‌ نسخه‌های قبلی‌ات را به یاد آور، آن‌ها را صدا بزن و از آن‌ها تشکر کن. برای آن‌ها بنویس یا خودت را در گذشته‌ی خود تصور کن و با خودت صحبت کن. به خودت این اجازه را بده که احساسات ناخوشایند را تجربه کنی. زیرا که شما سزاوار  این هستید که حرکت رو به جلو، به سمت آینده‌ای مثبت را در پیش بگیرید.

سوگواری به من صراحت بخشید

به محض اینکه به سوگواری کردن برای گذشته‌ام عادت کرده بودم، متوجه شدم گره‌هایی از زندگی‌ام که تا آن روز نامشخص شد، برایم واضح شد. از اضطراب بیش از حد دست برداشتم، زیرا که از غرق شدن در احساس گناهی که قبلاً می‌کردم دست کشیدم. حال دیگر بیشتر خودم بودم و احساس بهتری به خودم داشتم.

دیگر به خودم تلقین نمی‌کردم که چه احساسی باید داشته باشم، بلکه با عواطفی که تجربه می‌کردم راحت بودم

به خاطر بسپارید که سوگواری اصلاً چیز بدی نیست. همینطور عواطفی مانند غمگینی، خشم یا هر حس ناخوشایند و سنگین دیگری هم اصلاً بد نیستند. در واقع اگر به خودتان اجازه‌ دهید همه‌ی این عواطف را به شیوه‌ی سالمی تجربه کنید، یکی از بهترین راه‌ها برای آشتی با خودتان است. حال نوبت آن است که خود واقعی‌تان باشید و از آن لذت ببرید.
 

منبع: goalcast

 

نویسنده مطلب
noorieh razavi sani - نوریه رضوی‌ثانی
نوریه رضوی‌ثانی هستم. مترجم و نویسنده‌ی محتوا. به زمینه‌های مختلف روانشناسی، موفقیت، ادبیات ملل، فیلم و سریال و ماشین‌های آفرود علاقمندم و بصورت جدی پیگیری می‌کنم.

آیا به نظر شما این مطلب مفید بود؟

2021-02-02 00:46:26
دسته بندی ها