زندگی همیشه آنطور که دلمان میخواهد پیش نمیرود. گاهی ممکن است درحالیکه احساس خوشبختی زیادی دارید، زندگی روی دیگری نشانتان دهد و تمام رویاهایتان به باد برود. با یوکن همراه باشید تا به شما بگوییم چگونه از شرایط سخت زندگی گذر کنید.
فرض کنید در شرکتی مشغول کار هستید که رئیس آن در حال بازنشستگی است و ظاهرا تنها گزینهی موجود برای جایگزینی رئیس، شمایید. بعد از کنار رفتن رئیس، ناگهان متوجه میشوید فرد دیگری از بیرون شرکت و با پارتی بازی و بدون اینکه شایستگی لازم را داشته باشد، رئیس میشود و تمام امید و آرزوهای شما را بر باد میدهد.
بدشانسی و نا امیدی میتواند در زندگی مشترک هم دیده شود. فرض کنید در کنار همسرتان احساس خوشبختی میکنید. ناگهان علائم بارداری به سراغتان میآید و سریعا آزمایش میدهید. جواب آزمایش بارداری مثبت است و تصمیم میگیرید این خبر خوش را به همسرتان بدهید اما در همین زمان متوجه میشوید او به شما خیانت کرده و پای زن دیگری در زندگیتان است.
در این مواقع معمولا احساسی که به سراغتان میآید، احساس شکست و افسردگی است. وقتی زندگی ساز مخالف میزند و شما را در بدترین شرایط ممکن قرار میدهد، مهمترین مسالهای که وجود دارد این است که «چگونه باید به سلامت از این شرایط سخت گذر کنید؟»
در ادامه مقاله، چند راهکار برای عبور از شرایط سخت زندگی ارائه میدهیم:
1. خیلی مسئله را بزرگ نکنید
اینکه شما رئیس نشدهاید یا همسرتان به شما خیانت کرده است، مسالهی بزرگی است. اما نباید خیلی هم این مشکل را بزرگ جلوه دهید. زندگی در جریان است و مشکلات اینچنینی به معنای پایان زندگی نیستند. نباید انتظار داشته باشید به تمام چیزهایی که میخواهید برسید و تمام لحظات زندگی آنطوری که دوست دارید سپری شوند.
شما برای مواجهه با این مشکلات راههای زیادی پیش رو دارید. مثلا میتوانید به سراغ داروهای ضد افسردگی بروید و دست از کار و زندگی بردارید. یا در مقابل، میتوانید آرامش خود را حفظ کرده و برای رسیدن به خوشبختی دوباره تلاش کنید.
در هر صورت، مهم این است که خودتان را نبازید و در میدان نبرد باقی بمانید. کنار کشیدن از زندگی و پیش گرفتن ناامیدی و افسردگی تنها به ضررتان است و کسی جز خود شما متضرر نخواهد شد.
2. به خود بگویید این بدترین اتفاقی نیست که میتوانست بیافتد
همیشه وقتی اتفاق بدی در زندگیتان میافتد، سعی کنید آن را از بیرون و از منظر دیگران نگاه کنید. پس از چشمان دیگران به زندگی خود و شرایطی که در آن قرار دارید نگاه کنید. مطمئن باشید در اغلب موارد این بدترین اتفاقی نیست که ممکن بود در زندگی شما بیافتد.
شاید داستان کشاورز و اسب گمشده را شنیده باشید:
کشاورزی اسب خود را گم کرد. تمام همسایهها به او گفتند که عجب اتفاق بدی رخ داده.
کشاورز گفت: بله میتواند بد باشد و هم خوب باشد. نمیدانم.
بعد از چند روز اسب او پیدا شد. همسایهها گفتند: عجب اتفاق خوبی.
کشاورز گفت: میتواند خوب باشد و یا بد باشد. هنوز نمیدانم.
پسر کشاورز سوار اسب شد و افتاد و پایش شکست. همه همسایگان باز گفتند عجب اتفاق بدی.
کشاورز دوباره همان جواب را داد.
بعد از چند روز جنگ شد و پسر کشاورز را به خاطر اینکه پایش شکسته بود به جنگ نبردند. باز همسایهها همان حرف را زدند و کشاورز هم همان جواب همیشگی را داد.
کشاورز فرد سختگیری بود و به سوالات پاسخ درست و حسابی نمیداد اما در اغلب مواقع تمام اتفاقاتی که برای ما میافتد همین طور است و ممکن است بیشتر از آنچه فکر کنیم برایمان ضرر دارد، سودمند باشد.
3. برای مقابله با مشکلات خیلی تلاش نکنید
در اغلب اوقات وقتی مشکلی برایمان پیش میآید و سعی میکنیم این اتفاق نیافتد، شکست میخوریم و بیشتر ناراحت و غصهدار میشویم. اما در بیشتر مواقع کائنات قویتر از ماست و مقابله کردن با آن تنها به ضرر خودمان است. در این شرایط بهتر است از مبارزه بیمورد خودداری کرده و حقیقت را بپذیریم و به زندگیمان ادامه دهیم.
4. فکرهای منفی و بیحاصل را رها کنید
وقتی ظلم یا خیانتی به ما میشود معمولا این سوالات در ذهنمان شکل میگیرد:
- چطور تونست چنین ظلمی در حق من کند؟
- آنها مرا چه فرض کردهاند؟
- با این کار در حق من نامردی کرد.
و سوالات اینچنینی.
این سوالات معمولا هیچ جوابی ندارند و تنها باعث هدر رفتن وقت و انرژی و روحیهتان میشود. انرژی خود را صرف پاسخ دادن به این سوالات نکنید و آن را برای پیمودن راه موفقیت و ادامه مسیر خرج کنید. حتی اگر پاسخی به این سوالات بدهید، باز هم سودی نصیبتان نخواهد شد.
5. سوالات مناسبی از خود بپرسید
به جای این سوالات بیمعنا که حتی پاسخ دادن به آنها هم فایدهای ندارد میتوانید سوالات بهتری از خود بپرسید:
به جای اینکه بگویید: چرا این اتفاق برای من افتاد؟
بهتر است بگویید: چه کار کنم این اتفاق دوباره برایم نیافتد؟
به جای اینکه بگویید: چطور تونست چنین کاری در حق من بکند؟
بهتر است بگویید: چه کار کنم فرد دیگری جرات نکند در آینده این کار را با من بکند؟
و...
6. مثبتاندیش باشید
اخیرا کار خود را از دست دادهاید؟ اتفاق تلخی است اما ممکن است باعث شود به کار دیگری مشغول شده و آینده بهتری را برای خود رقم بزنید. آیا مطمئن هستید اگر در کار قبلی باقی میماندید همین آینده در انتظارتان بود؟
همسرتان به شما خیانت کرده است؟ واقعا سخت است. اما شاید از او جدا شده و با فرد بهتری آشنا شوید و زندگی شیرینتری داشته باشید.
7. به اندازه بزرگی شکستی که خوردهاید، غصهدار نشوید
کاملا طبیعی است که برای مشکلی که پیش آمده ناراحت باشید. چند روزی را به عزاداری برای این مشکل اختصاص دهید و هر طور دلتان میخواهد این چند روز را سپری کنید. میتوانید گریه کنید، یک جا بنشینید، با کسی حرف نزنید، به مسافرت بروید، با دوستانتان وقت بگذرانید و غیره. مهم نیست چطور با این مساله برخورد میکنید. مهم این است که بعد از چند روز ناراحتی و عزاداری، به روال عادی زندگی برگردید.
8. فکر انتقام نباشید
برای انتقام گرفتن از کسی که به شما بدی کرده، برنامه ریزی نکنید و وقتتان را صرف این کار نکنید. شاید در آینده اتفاقی بیافتد و به صورت طبیعی بتوانید انتقام این مشکل را از فرد مقابل بگیرید اما تا وقتی چنین اتفاقی به صورت طبیعی رخ نداده است، فکر خود را مشغول برنامهریزی برای انتقام نکنید. به این فکر باشید که پیشرفت و شکست نخوردن شما بهترین انتقام ممکن خواهد بود.
انتقام نگرفتن به معنای بخشیدن نیست. نبخشید و البته فراموش هم نکنید. اما هیچ وقت انرژی خود را صرف نقشه کشیدن و برنامهریزی برای انتقام نکنید و به مسیرتان ادامه دهید.